مطلب ارسالی کاربران
فرناندو،قراردادِ لعنتی را امضا کن...
مقابل باواریایی ها مانند پاپتی ها دستمانمان بالا بود. هاینکس لعنتی، دندانهایی که روی هم فشار می آیند و پلکهایی که تا صبح به هم نمی رسند.دو سه روز پریشانی،تا که خبرش آمد.آن زمان که پولمان نمی رسید شیدای ستاره ای شویم، زمزمه حضورِ مردِ سرو قامت که هنرش را باور داشتیم.از همان حوالی پامپلونا.هوای رمانتیک اروپای سرسبز،نابارایی های لعنتی و فستیوالِ گاو بازیِ سن فرمین!
او را مانند سن مامس میدیدند.در Los Leones و باسکی هایی که او را شیرشاه صدا زدند،یورنته در کلیسای کنار ورزشگاه بود.سن مامس را ریختند، قراردادی که تمدید نشد....نزدیکِ تابستان،کنارِ تپه های مانند فیلِ سفید، زیر گرما و نورِحلبی زنگ زده زرد رنگ، ماروتا به باسک رفت...فرناندو و قدم زدن روی سکوها... اوایل جولای که نابارای رو شاخ گاو می رقصید، یورنته به آغوش بانو رسید.کشتی به گل نشسته یووه کم کم رو دریا خوابید، باریکه ی نوری که درخشانتر شد.مزدوج با آپاچی،غیر هارمونیک و ناموزون، اما غبطه بر انگیز.18 گل در فصل.طبق معمول بخت یاری نکرد.علگری که آمد انگار فرناندو راست در چشمان خورشید نگریست.نقشش کم بود،مانند ساردینِ به قلاب زده شده!نجیب زاده اسپانیایی چیزی نمیگفت به موراتا ایتالیایی یاد میداد کمی هم سلفی میگرفت...2 سال و دوماه از اولین حضور،پولمان بیشتر شده، El Rey León قرار داد لعنتی را امضا کن ،سن فرمین نزدیک است...