طرفداری - بیش از ۱۰ ماه از زمانی که ژوزه مورینیو هدایت تاتنهام را بر عهده گرفت، میگذرد. ما در این یادداشت بررسی میکنیم ژوزه طی این مدت چه تدابیری برای تاتنهام اندیشیده است و آیا زنبق های سفید با او در مسیر پیشرفت و کسب افتخار هستند؟ برای یافتن پاسخ به این سوال، با ما همراه باشید.
به گزارش طرفداری، تاتنهام در فصلی که گذشت تغییرات زیادی را به خود دید. آن ها مائوریتسیو پوچتینو سرمربی که آن ها را در فصل ۲۰۱۸/۱۹ به فینال لیگ قهرمانان اروپا رسانده بود، به دلیل کسب نتایج ناامید کننده در ابتدای فصل از کار بر کنار کردند.
آقای خاص با قول تغییر شرایط با تاتنهام قرار داد به امضا رساند. از او انتظار میرفت تاتنهام که در آن روز ها در ۱۲ بازی موفق به کسب تنها ۱۴ امتیاز شده بود و رتبه چهاردم جدول بیست تیمی لیگ جزیره قرار داشت را به جمع شش تیم بالای جدول برساند. هدفی که مورینیو در نهایت توانست به آن دست یابد اما در این راه با نقص های زیادی مواجه شد، اشکالاتی که اگر مورد بررسی قرار بگیرند و برطرف شوند، تاتنهام میتواند به موفقیت های بیشتری دست پیدا کند.
این یادداشت به تجزیه و تحلیل تاکتیک های تهاجمی و دفاعی تاتنهام می پردازد و برخی از برجسته ترین استراتژی هایی که مورد استفاده مورینیو قرار می گیرد را مورد بررسی قرار می دهد.
تاکتیک های تهاجمی (۱) - ژوزه و استفاده همیشگی از توپ های بلند
در تفکرات مورینیو، اندیشه های دفاعی بر حمله غالب هستند و سبک بازی تاتنهام نیز از این شرایط پیروی می کند . اگر چه زنبق ها در حمله زهر دار نشان می دهند اما اغلب مشکلات آن ها در بازی های بزرگ به حملات عمدتا سازماندهی نشده شان باز میگردد.
به عنوان یک قاعده کلی، تاتنهام در هنگام حملات با احتیاط عمل میکند. در هنگامی که دو ستاره خط حمله اسپرز ها، سون هیونگ مین و هری کین با مصدومیت طولانی مدت مواجه شده بودند این امر شدت بیشتری گرفت.
تاتنهام زیر نظر مورینیو بیش از ۳۰ درصد از بازی های خود را با ترکیب ۱-۳-۲-۴ به میدان رفته است. در این چینش، در هنگام حملات مدافعان کناری با عرض دادن به بازی نقشی تعیین کننده را ایفا میکنند. اما مورینیو برداشت خود را از ۱-۳-۲-۴ دارد. او در هجوم ها یکی مدافعان کناری (معمولا دفاع چپ) را درحالی که دیگر مدافع کناری به یک سوم حریف نفوذ میکند، عقب نگه می دارد. به تصویر زیر توجه کنید؛
ترکیب تاتنهام حتی اگر روی کاغذ ۱-۳-۲-۴ باشد، هنگام در اختیار داشتن توپ به ۵-۲-۳ یا ۱-۴-۲-۳ تغییر می یابد. در این شرایط بن دیویس به عنوان مدافع چپ به عقب میرود و به همراه داویدسون سانچز، توبی آلدرواریلد یا اریک دایر خط دفاعی ۳ نفره را تشکیل میدهد. البته خصوصیات بازیکنان تاثیر بسزایی در تاکتیک های مورینیو دارد.
سرژ اوریه به دلیل اینکه در حملات موثر تر است گاهی به اندازه وینگر ها پیشروی میکند. اما هنگامی که جافت تانگانگا در پست دفاع راست قرار میگیرد، وظایف او نیز بسته به ویژگی هایش تغییر میکند.
به نظر می رسد مورینیو تاکنون به ترکیب ایده آل خود نظرش دست نیافته است اما به طور کلی تاکتیک های هجومی تاتنهامِ خوزه مورینیو بر بازی از کناره ها تاکید دارد. این امر میتواند چند دلیل داشته باشد اما مهمترین دلیل، هافبک های میانی هستند. در حال حاضر، فقط هری وینکس به نظر می رسد انتخاب اول سرمربی پرتغالی باشد و سایر رقبای او باید برای قرارگیری در ترکیب تلاش کنند.
بسته به انتخاب هافبک دوم، نحوه تقابل اسپرز با فشار حریف در هنگام حملات تغییر می یابد. وینكس هنگام پرس شدید می تواند توپ را حفظ کند و در صورت لزوم به بازی عرض دهد. البته هافبک انگلیسی در انجام وظایف خود جزو بهترین ها نیست و در موارد متعددی دچار اشتباه میشود. این امر باعث میشود مورینیو به بازی از کناره ها روی بیاورد.
تصویر زیر نمایانگر یکی از تاکتیک های معمول اسپرز در هنگام حملات است. تاتنهام معمولاً روی یک جناح متمرکز می شود تا بتواند یک برتری عددی را ایجاد کند یا آنکه فقط سعی می کنند حریف را به پرس از جلو وادار کنند تا فضای مناسب برای نفوذ سرژ اوریه فراهم شود.
پس از آن خط دفاع با ارسال توپ های بلند سعی میکند تا مدافع ساحل عاجی را در یک سوم حریف صاحب توپ کند. مورینیو در روز های اول حضورش در تاتنهام بیشتر از این تاکتیک استفاده می کرد.
در مثال بالا، می توانیم بازیکنان تاتنهام را ببینیم که سعی در وادار ساختن حریف به پرس از جلو را دارند. مدافعین میانی در این تاکتیک نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. کاپیتان سابق تاتنهام یان فرتونگن، با پاس های بلند و دقیق خود به خوبی از پس این امر بر می آمد.
علاوه بر مدافعان نقش هافبک های میانی را نیز نمی توان نادیده گرفت. به نظر می رسد که ژوزه علاقمند است تا هافبک رابط خود (معمولا هری وینکس) را عقب نگه دارد تا علاوه بر استحکام دفاعی در هنگام مواجهه با تیم های تدافعی امتیازِ ارسال پاس های بلند یا عرضی از عمق زمین را، از تیم خود نگیرد.
تیم های تحت نظر خوزه مورینیو معمولا تاکتیک های هجومی پیچیده ای را اجرا نمیکنند. همانند عکس زیر هنگامی که تاتنهام تحت پرس شدید قرار می گیرد، هافبک ها برای کاستن از فشار بر روی مدافعین به عقب می آیند و فولبک ها به کناره ها می روند. علاوه بر این مهاجمان، اغلب سون هیونگ مین و هر کسی که در کنار او بازی می کند -می تواند لو سلسو، استیون برخواین، اریک لاملا یا لوکاس مورا باشد- با هدف ایجاد فاصله میان خط دفاع و هافبک حریف، مدافعین را تحت فشار قرار می دهند و تا جای ممکن آن ها را به عقب می رانند تا فضایی در میانه میدان برای ارسال پاس توسط مدافع خودی فراهم شود.
با فراهم شدن این فضا، دله آلی به سمت آن می رود و در حالی که سایر مهاجمان در حال نفوذ به سمت محوطه جریمه ی حریف هستند، بدون اینکه تحت فشار قرار بگیرد صاحب توپ می شود. البته انجام این کار همیشه به آسانی صورت نمیپذیرد. در واقع یکی از مشکلاتی که اسپرز در حال حاضر با آن روبرو است حفظ توپ در برابر پرس شدید و ارسال آن به نیمه حریف است.
ما در بازی فصل گذشته تاتنهام مقابل چلسی دیدیم آنها هنگامی که تحت پرس سنگین حریف قرار میگیرند، نمی توانند به سادگی از آن رهایی یابند و در نتیجه اقدامات آن ها محدود به ارسال پاس های عرضی در نیمه خودی میشود. اما حتی در چنین شرایطی نیز فضاهایی برای استفاده پدید می آیند.
به تصویر زیر توجه کنید؛ هافبک زنبق های سفید میتواند با ارسال یک پاس کوتاه به لوسلسو وی را در فضای خالی میانه میدان قرار دهد، اما هافبک چلسی با تکل به موقع خود مانع از شکل گیری یک حمله میشود. به وجود آمدن چنین فضاهایی تا حدودی به تاکتیک های لمپارد و همچنین جایگیری اشتباه هافبک میانی تیمش مربوط است، اما در نهایت این تاکتیک های ژوزه است که حریف را وادار به اشتباه میکند.
تاتنهام مورینیو به طور کلی نسبت به دوران حضور پوچتینو بیشتر از توپ های بلند استفاده میکند ( +۵۰ ارسال توپ بلند در هر ۹۰ دقیقه در مقابل ۴۳.۵۸ )
* آمار پوچتینو مربوط به ۱۲ بازی است که وی هدایت تاتنهام را در فصل ۲۰۱۹/۲۰ بر عهده داشت .
به همین سبب در بحث مالکیت سرمربی آرژانتینی حرف اول را می زند. تاتنهام پوچ در فصل ۲۰۱۸/۱۹ به طور میانگین ۵۱۶ پاس در هر بازی رد و بدل میکرد، این آمار برای تاتنهامِ خوزه مورینیو در فصل ۲۰۱۹/۲۰ به کمتر از ۴۸۰ پاس در هر بازی نزول یافته است.
تاکتیک های تهاجمی (۲) - استفاده حداکثری از ظرفیت ها و ایجاد موقعیت
اگر چه در تاتنهام ژوزه مورینیو بازی از کناره ها اهمیت ویژه ای دارد اما در صورت لزوم آن ها می توانند در نقشه های خود تغییر ایجاد کنند. هری کین با توجه به توانایی بالای خود در بازیسازی، گاهی اوقات به عقب میرود و وظیفه اتصال خط هافبک به حمله را بر عهده میگیرد.
در غیاب شماره ۱۰ تاتنهام، لوکاس مورا این نقش را ایفا میکرد. او نیز همانند کین، به طور منظم از موقعیت اصلی خود خارج میشد و در روند ایجاد حملات شرکت میکرد. در تصویر زیر می توانید ببینید که مورا چگونه با رها کردن موقعیتش به هم تیمی خود که در میانه میدان صاحب توپ است، یاری میرساند. برای حریف این یک وضعیت گیج کننده است، زیرا آن ها نمیدانند که هافبک برزیلی دقیقا در چه موقعیتی مستقر است.
به همین سبب زنبق ها در شرایط خاص، بر روی توانایی حفظ توپ مورا در ایجاد حملات حساب باز میکنند. اما اهمیت لوکاس مورا در تاتنهامِ خوزه مورینیو فراتر از ایفای یک نقش است. به تصویر زیر توجه کنید که چگونه هافبک برزیلی با بازی بدون توپ مدافع حریف را به سمت خودش میکشد و فضای نفوذ دله آلی را فراهم میسازد تا هافبک های تاتنهام بتوانند با یک پاس بلند وی را صاحب توپ سازند.
استفاده از این تاکتیک برای ایجاد حملات در میان بسیاری از تیم های لیگ جزیره مرسوم است اما برای تیمی مانند تاتنهام هاتسپر که وینگرهای سریع و دریبلزنی همچون سون هیونگ مین و استیون برخواین دارد، این روش در صورت اجرای صحیح، در اکثر مواقع می تواند کارساز باشد.
تاتنهام در اواخر فصل گذشته با تعدادی از مشکلات دست و پنجه نرم می کرد. یکی از این مسائل، عدم توانایی در ایجاد فضاهای خالی (به خصوص در سمت چپ میدان حریف) بود. ما در ابتدای مطلب به این نکته اشاره کردیم که تاتنهام اکثر حملات خود را از سمت راست پایه ریزی میکند. در این حالت اگر مهاجمان در یک سوم حریف تحت فشار قرار بگیرند و بخواهند که به بازی عرض دهند، تاتنهام با مشکل جدی مواجه میشود.
در هر دو تصویر بالا، لوکاس مورا سعی دارد از فضای خالی معین شده در سمت چپ بهره ببرد. بازیکنان چلسی از این قضیه با خبر هستند اما به هافبک برزیلی اجازه می دهند پاس خود را ارسال کند. زیرا بن دیویس تنها کسی است که در آن سمت میدان قرار گرفته است و با توجه به موقعیت وی، خطری چلسی را تهدید نمیکند.
تاکتیک های دفاعی
حال به بررسی تاکتیک های تدافعی تاتنهام زیر نظر مورینیو می پردازیم. به طور کلی لندنی ها نسبت به ابتدای فصل گذشته در هر دو فاز دفاعی و هجومی تغییراتی را تجربه کرده اند اما بزرگ ترین تحول در نحوه دفاع کردن تاتنهام، کاهش تاکتیک های پرسینگ است. آقای خاص طی این مدت ثابت کرده است که خط دفاع منجسمی که در عمق زمین قرار میگیرد را به پرس از بالا ترجیح میدهد. در نتیجه با از دست دادن مالکیت، تاتنهام چینش ۲-۴-۴ را به خود میگیرد که بعد از بازپس گیری توپ به ۳-۳-۴ تغییر می یابد. نمونه ای از این تاکتیک را می توانید در تصویر زیر مشاهده کنید.
این سبک از دفاع برای اسپرز جدید است زیرا پوچتینو بر پرس از بالا تاکید داشت و همواره ترجیح میداد که توپ در را در زمین حریف از آن ها بگیرد.
ضعف در پرسینگ باعث شد تا تیم سرمربی آرژانتینی در دفاع آسیب پذیر نشان دهد. تاتنهام در فصل آخر هدایت وی به طور میانگین ۱.۴۱ گل در ۱۲ بازی دریافت کرد. این رقم برای تاتنهام مورینیو ۱.۳۶ گل در ۳۹ بازی است.
تاتنهام هنگامی که توپ را در اختیار ندارد، بر خلاف فصول گذشته عقب می نشیند و در صورت ورود بازیکنان حریف به مناطق مشخص شده از تاکتیک های تخریب بازی، برای باز پس گیری توپ استفاده میکند. اعمال پرس تنها در مناطقی صورت میگیرد که به نظر می رسد بازیکنان حریف در شرایط دشواری قرار دارند.
نمونه ای از دفاع منطقه ای و یارگیری نفر به نفر تاتنهام را در تصویر بالا مشاهده می کنید. زنبق های سفید سعی دارند با دفاع منسجم خود راه های ارسال پاس را از بازیکن صاحب توپ ولورهمپتون که در موقعیت سختی قرار دارد، بگیرند. دفاع منسجم و در اختیار داشتن بازیکنانی همچون کین، سون و... باعث می شود تا تاتنهام در ضدحمله ها بتواند خطرات زیادی را بر روی دروازه حریفان ایجاد کند.
در هنگام ضد حمله توپ سریعا به کناره ها ارسال میشود، وینگر ها در جهات مختلف حرکت میکنند تا انسجام دفاع حریف را بر هم بزنند و فضایی در رو به روی آن ها برای هافبک ها -که در این مواقع معمولا نزدیک به هم حرکت میکنند- ایجاد کنند. مثالی از این تاکتیک را در تصویر زیر میتوانید مشاهده کنید.
آمارها نشان می دهد که دفاع اسپرز مستحکم تر از قبل شده است. تاتنهام پوچتینو در ۱۲ بازی آخر خود میانگین ۱.۶۶ xGA (توضیح کلی در اینجا) را به ثبت رساند، در حالی که از تیم مورینیو پس از انجام ۲۸ بازی انتظار میرفت که میانگین ۱.۳۰ گل در هر بازی دریافت کند.
* نکته : XGA یا Expected Goal Against شاخصی است که تعدادی گل هایی که انتظار میرفته است یک تیم دریافت کند را محاسبه می کند و با Expected Goal متفاوت است .
البته هنوز هم دفاع آن ها کاملا سازمان یافته نیست و این نکته در بازی برابر چلسی و لایپزیگ بیش از پیش نمود پیدا کرد. اسپرز در هر دو بازی مالکیت را واگذار کرده بود و مجموعه ای از اشتباهات باعث شد آن ها شکست های بدی را متحمل شوند. در هر دو بازی تاتنهام سعی داشت با دفاع منسجم، خط هافبک حریف را از کار بیاندازد و مانع از پیشروی آنها شود. اما آنها نتوانستند فضاهای بین مدافع میانی و کناری خود را به خوبی پوشش دهند و این ضعف باعث شد رقبا دائما از این نقاط به تاتنهام ضربه بزنند.
همانند عکس بالا تاتنهام سعی داشت در بازی مقابل لاپیزیگ در مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا با نوعی دفاع مسنجم و متکی بر یارگیری نفر به نفر، میانه میدان را از حریف بگیرد.
این سبک از دفاع انعطاف پذیری لازم را ندارد و ناگلزمن سرمربی لاپیزیگ به خوبی این نکته را می دانست. بنابرین با عقب کشیدن وینگر های خود توانست از به اصطلاح Half space های ایجاد شده در ترکیب تاتنهام استفاده کند و خط دفاع آن ها را به چالش بکشد. در بازی برابر چلسی شرایط اندکی فرق می کرد.
مورینیو یک بار دیگر تصمیم گرفت که با استفاده از دفاع مسنجم، هجوم های چلسی را خنثی سازد و با تکیه بر ضد حملات به آن ها ضربه بزند اما ناتوانی آن ها در اعمال پرس باعث شد که نتوانند به خوبی این نقشه را اجرا کنند.
بازیکنان تاتنهام در هنگام پرس کردن فاصله ی زیادی را بین خطوط ایجاد کرده بودند و آبی ها توانستند از فضاهای ایجاد شده بهره ببرند؛ نمونه آن را در تصویر می بینید.
خط حمله و هافبک پرس را به خوبی اعمال می کردند اما خط دفاع فاقد نظم لازم بود، همین امر باعث شد بازیکن چلسی که با دایره علامت گذاری شده است، آزاد در زمین حرکت کند.
این ضعف با بازگشت هری کین از مصدومیت تا حدودی بر طرف شده است. مهاجم انگلیسی با دوندگی بالای خود هنگام پرسینگ شانس تاتنهام را برای تصاحب توپ های اول افزایش می دهد.
جمع بندی نهایی
به نظر می رسد مورینیو و تاتنهام در مسیر درستی قرار دارند. ۱۹ پیروزی، ۸ تساوی و ۱۲ شکست در ۳۹ بازی شاید نسبت به سال های گذشته کارنامه فوق العاده ای برای مورینیو نباشد اما این نکته که در ۱۰ ماه اخیر در میان تیم های لیگ جزیره، تنها لیورپول و منچستر سیتی پیروزی های بیشتری نسبت به تاتنهام کسب کرده اند، ارزش کار سرمربی پرتغالی را نشان می دهد.
کاملا معین است که تاتنهام با مورینیو می تواند بیشتر از این ها پیشرفت کند. آن ها باید ضعف های خود در اعمال پرس سازمان یافته، ناتوانی در عرض دادن به بازی هنگام حملات و به وجود آمدن شکاف های بزرگ در خط دفاعی را بر طرف سازند و در غیر این صورت در ادامه فصل دچار مشکلات بزرگی خواهند شد.
همچنین وظایف هری کین در تاتنهام باید تغییر یابد. ژوزه هنوز نمی داند که چگونه می تواند از تمام پتانسیل شماره ۱۰ خود استفاده کند و یافتن پاسخی مناسب برای این مساله، می تواند تیم را در فاز هجومی تقویت کند.
با جذب بازیکنان جدیدی همچون گرت بیل، سرجیو رگیلون و مت دوهرتی و بازگشت ستاره های تیم از مصدومیت، انتظارات هواداران و سران اسپرز از ژوزه و تیمش راه یابی به لیگ قهرمانان اروپا و موفقیت در سایر جام ها است و شاید این آخرین شانس سرمربی پرتغالی برای اثبات اینکه هنوز هم آقای خاص به شمار می رود، باشد.