به نام خدا
در ابتدای سال ۲۰۲۱ با خبری ناگوار مواجه شدیم. خبری که تمام فوتبال دوستان را عزادار کرد. اسطوره مچسترسیتی ، کینگ کالین بل درگذشت. این متن می تواند همدردی ما را به ستیزن ها باشد.
با نگاهی به نقشه ، به نظر می رسد خیابان هارت از بین رفته است. هارتپول و دیگر خیابان ها در یک خانه کوچک کنار دریا تخریب شده و جایگزین آن شده است. خیابان اَتل و بوین گرو نیز وجود دارد ، که یادآوری می کند که چه کسی قبلاً بوده و چگونه بوده است. بلک هال روک ، در لبهای شمالی هارتلپول در ساحل شمال شرقی ، سیاه و سفید انگلستان است.
خیابان هارت در سالهای اولیه عمرش محل زندگی و بازی کالین بل بود . شن و ماسه و دریا در آنجا به دلیل ذغال سنگ سیاه بود و بل در همین نزدیکی متولد شد. پدرش جان یک معدنچی بود که در زیرزمینی در بلک هال کالری کار می کرد. جان بل اولین بار در سن ۱۲ سالگی به پایین گودال معدن رفته بود. در ۲۶ فوریه سال ۱۹۴۶ ، هنگامی که پسرش کالین در دو مایلی ، هسلدن متولد شد ، در حالی که ۱۹۰۰ مرد زیر بلک هال و ۵۰۰ نفر دیگر در سطح زمین کار می کردند. بلک هال جایی بود که باب پیزلی معدنچی بود.
استخراج معادن سخت و خطرناک بود. اما این به بلک هال اشتغال ، صنعت و هدف بخشید. طبق آمارها امکانات سلامتی افراد این منطقه هنوز پایین تر از میانگین مناطق مختلف انگلستان است. یک ساختار اجتماعی و فرهنگی در این منطقه به وجود آمده بود که در آن ورزش ضروری شد ، فوتبال . بل در این فرهنگ پرورش یافت و تا حدی نیز توسط این فرهنگ پرورش یافت.
امروز وقتی افراد خارجی به هارتلپول فکر می کنند ، به برگزیت و تاثیر برگزیت فکر می کنند. آنها به عواقب طولانی مدت آن توجه نکرده بودند. ده ها سال پیش کالین بل منطقه زادگاه خود را ترک کرد اما مرگ او طنینی از قطع ارتباط قدمت عمیق و دنیای مدرن داشت. شما به خیابان هارت برمی گردید ، به ریشه های او و آنچه او در مورد آنها گفته بود برمی گردید و متوجه می شوید فوتبالیستی که روزگاری او را بهترین می نامیدند چیزی فراتر از شغلش است - به نوعی او بیانگر یک روش از زندگی است.
با تامی دوچرتی هم همینطور بود. وقتی دوچرتی هفته گذشته درگذشت ، به طرز قابل توجهی فقر مادی در زندگی او در گلاسکو دوباره مورد بررسی قرار گرفت. واقعیت این بود که پدر دوچرتی در حالی که تامی نه ساله بود درگذشت. چه تأثیری بی ثبات کننده دیگری باید داشته باشد. همچنین نمی توان از جزئیات زندگی اولیه بل چشم پوشی کرد. مادر بل ، الیزابت ، اندکی پس از اولین تولدش ، زمانی که سرطان را سرطان نمی نامیدند ، درگذشت. غافل از اینکه توسط عمه و خواهرش آیلین تربیت شد و همه اینها را بعداً به او نگفتند. بنابراین عمه او مادرش بود. جان بل یک فوتبالیست حرفه ای و شایسته برای الیزابت بود. همانطور که کالین به یاد آورد: "او در اعتصاب عمومی ۱۹۲۶ برای کمک به جمع آوری کمک های مالی برای فقیرترهای روستا بازی کرد."
* اگر فقیر بدنیا آمدید این اشتباه شما نیست ، اگر فقیر از دنیا بروید این اشتباه شماست. بیل گیتس*
بابی چارلتون نیز از کارگران معدن شمال شرقی ، نورث آمبرلند بیرون آمد. همانند چارلتون ، بل ژن های فوتبال را به ارث برد و در یک فرهنگ فوتبالی بزرگ شد. از لحاظ تاریخی ، دورهام بیش از هرجای دیگر به فوتبالیست های انگلیس کمک می کرد و در ۱۱ سالگی بل در زیر ۱۵ سال دورهام بازی می کرد. در عکس تیمی ، بل به طرز چشمگیری کوچکتر است. او چقدر خوب بود.در سال ۱۹۶۶ بل با ۱۲ گل بهترین گلزن لیگ بود .
باشگاه هایی که با علاقه و اشتیاق بیشتر او را در دوران نوجوانی دنبال می کردند ، آرسنال ، ولوز و هادرزفیلد تاون بودند. بل به بری پیوست زیرا در آنجا احساس راحتی بیشتری داشت. بوری او را در ۱۹ سالگی کاپیتان کرد ، اما این بیشتر بر اساس توانایی و توانایی شخصیتی او بود.
سیتی در همان سال ها می خواست او را از تیم بری خریداری کند اما با مشکلاتی روبرو شد. از یک طرف سیتی دچار مشکلات مالی شده بود و توانایی خرید کالین را نداشت و از طرفی دیگر مجبور شد در مورد او این چنین مصاحبه کند :"او نمی تواند با سر بازی کند، نمی تواند پاس صحیح بدهد، او نا امید کننده است."
پس از این مصاحبه کالین بل در سکوهای گیگ لن شروع به گریه کردن کرد . اما سیتی بر خلاف مصاحبه های گوناگون بر علیهش در سال ۱۹۶۶ وی را خریداری کرد.
* اگر جایی را که ایستاده اید نمی پسندید عوضش کنید شما درخت نیستید. جیم ران *( منظور رشد بل است )
به این ترتیب بل در سال ۱۹۶۶ به سیتی پیوست. کالین دارای قدرت بدنی بالا و سرعت فوق العاده زیادی بود، تکل های او اکثرا صحیح بود و یک گلزن ماهر بود.
خرید فرانسیس لی مهاجم قدرتمند برای تکمیل هوش مایک سامربی و انرژی کالین بل ، تیم را متحول کرد. سیتی در سال ۱۹۶۸ با مربی گری مالکوم آلیسون ، در حالی که دو سال از لیگ دو آماده بود ، در آخرین روز فصل با پیروزی ۴-۳ برابر نیوکاسل قهرمان لیگ شد.
قدرت سیتی شگفت انگیز بود. تیمی که با مثلث مخوف بل - لی - سامربی و با کمک بازیکنانی مثل بوک تیم ها را سلاخی می کرد.بل ۲۳ ساله ۴۷ گل زده بود او بابی چارلتون آینده بود.
اما جالب است بدانید بل هر روز ۱ کیلومتر تا جاده ماین پیاده روی می کرد ، در روزهایی که سیتی با خرید او با ۴۵۰۰۰ پوند موفقیت های خارق العاده ای کسب کرده بود.
سیتی در یک دوره سه ساله بین ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۰ همه ی جام داخلی را و پس از آن جام برندگان اروپا را بدست می آورد. کینگ تعداد زیادی گل به ثمر می رساند. به او اعتماد می کردند که در یك فصل ۴۲ مسابقه ای ( ۱۹۶۶-۱۹۶۷) ۱۴ گل یا بیشتر بزند.
در سال ۱۹۶۹ منچسترسیتی قهرمان جام حذفی شد. سال بعد ، جام لیگ و جام برندگان جام اروپا به جام های در حال اضافه شدن به بل اضافه شد. بل در جام جهانی ۱۹۷۰ نیز بازی کرد.
در فصل ۱۹۶۹-۱۹۷۰ با ۲۲ گل مشترکا با لی بهترین گلزن سیتی بود.
سالهایی که سیتی با پادشاه بل پادشاه جزیره بود. چه ماندگار است آن روزهای به یاد ماندنی.
در فصل ۱۹۷۰-۱۹۷۱ با ۱۹ گل مشترکا با فرانسیس لی بهترین گلزن سیتی بود. اما انگلیس در سال ۱۹۷۴ جواز حضور در مسابقات را پیدا نکرد. در فصل ۱۹۷۴-۱۹۷۵ با ۱۸ گل به تنهایی بهترین گلزن سیتی بود.
دنیس لاو که همراه با جرج بست و بابی چارلتون ( معروف به تثلیت مقدس ) از بازیکنان مهم یونایتد بود. او که ۲۳۶ گل در ۱۱ سال برای یونایتد به ثمر رساند ، به تیم سابق خود ، سیتی بازگشت.
یونایتد در سال ۱۹۷۵ با سقوط به دسته دوم فاصله ای نداشت. همه چیز به دربی منچستر بستگی داشت. تنها راه آن برای فرار از سقوط برد سیتی بود. اما ناگهان با همکاری هوشمندانه بل سامربی و لاو ، لاو گل بسیار زیبایی در دقیقه ۸۱ زد تا یونایتد سقوط کند. داور به خاطر اعتراضات و حمله هواداران یونایتد به چمن اولدترافورد مجبور به بیرون کردن لاو از زمین و متوقف کردن بازی در دقیقه ۸۵ شد. این نتیجه تغییر نکرد و یونایتد سقوط کرد. اما این آخرین بازی لاو بود.یونایتد هم در ادامه با مشکلات زیادی روبه رو شد.
جو مرسر ، مربی منچسترسیتی جایگزین آلف رمزی ، سرمربی آن زمان انگلیس شد و دائما بل را بازی می داد. یک بازی قابل توجه بین المللی بازی ۱۹۷۵ برابر اسکاتلند بود. بل علاوه بر بازیسازی و دوندگی و جنبش و جوش در خط میانی ، در پیروزی ۵-۱ ، در ۳ گل انگلیس تاًثیر داشت .
او مانند یک کلوسوس از میانه میدان عبور کرد. مثل یک پادشاه فضای او همیشه در مقابل او باز می شد. او کار خاصی انجام نمیداد ، فقط با توپ می دوید و توپ را به دروازه می رساند . بل هافبک کامل بود. او با سر خود گلزنی کرد ، از خارج از منطقه جریمه گل هایی را به ثمر رساند. او تکل زد ، به دنبال توپ می رفت ، حمله حریف را متوقف می کرد ، دریبل می زد ، عبور می کرد ، سر می زد ، دفاع می کرد و به زیبایی پاس می داد. دوباره می گویم او یک هافبک کامل بود. کلین ۴۸ بازی ملی انگلیس به دست آورد و اگر او در دوران اوج خود مصدوم نمی شد ، تعداد بیشتری بازی می کرد.( در ادامه به آن اشاره می شود)
بزرگترین گل او در آن زمان مقابل برنلی به ثمر رسید . از فاصله ۴۰ یاردی توپ را محکم شوت کرد و توپ به گوشه بالایی دروازه کوبیده شد. به طوری که هرگز چنین گلی ندیده اید . آن روز دوربین های با کیفیت نبودند آن لحظه باشکوه را ثبت کنند ، اما برای سیتیزن ها این گل ، برای همیشه در ذهن و وجودشان می ماند.
هنگام گلزنی هیچ خوشحالی نداشت. او به هوا مشت نزد یا شکل هایی را نشان نداد ، او فقط دستانش را بالا می برد ، برمی گشت و بازی را ادامه می داد. وقتی بازیکنان سعی کردند او را در آغوش بگیرند ، او آنها را کاملاً کنار زد. او کار خاصی انجام نداده بود ، یک گل زد ، کاری را که به او سپرده شده بود انجام داد. بل یک سوپراستار نبود ، او کارگری بود که کار خود را انجام می داد.
بل مقیاس استعداد خود را درک کرد ، چگونه نمی تواند درک نکند؟ در کتابی که در سال ۱۹۷۰ منتشر شد ، چنین نوشته شده بود: ”کالین بل نماد فوتبال دهه هفتاد است. او بهترین بازیکن فوتبالیست همه منظوره است. " چندی پیش مقایسه ای با کوین دی بروین انجام شده است و بیش از حد اجحاف شد. قبل از سال ۱۹۶۸ ، منچسترسیتی در تاریخ ۸۸ ساله خود یک بار عنوان قهرمانی لیگ را کسب کرده بود و دومی را با بل برنده شدند. آنها همچنین قهرمان جام حذفی ، جام برندگان جام اروپا و جام لیگ شدند. در ماین رود و استادیوم جدید سیتی فقط یک بازیکن تاکنون جایگاهی به نام او داشته است و آن کالین بل است. بنابراین سیتی فهمید ، انگلیس نیز میداند .
او خود با ۸ گل ششمین گلزن برتر دربی منچستر است. در همین دربی ها در روز ۱۲ نوامبر ۱۹۷۵ ، در ماین رود میان ۵۰۱۸۲ نفر ، در مرحله یک چهارم نهایی جام اتحادیه باشگاه های انگلیس ، در دربی منچستر بازی می کرد که ناگهان، مارتین بوکان بازیکن من یونایتد با ضربه ای هولناک و وحشیانه دچار مصدمیت جدی او شد. با اینکه در نهایت بازی با نتیجه ۴ هیچ به نفع سیتی به پایان رسید و در نهایت سیتی برنده آن جام شد ( فینال با برد ۲-۱ برابر نیوکاسل ) آن شب یکی از بدترین و تلخ ترین شب های سیتیزن ها در ماین رود شد. طرفداران سیتی هنوز آن تکل را در ذهنشان مرور میکنند و هرگز بوکان را نبخشیدند. هفته ها به ماه تبدیل شد و شاه برنگشت.
در ۲۹ سالگی و با حضور تقریباً ۴۵۰ بازی سیتی و نزدیک شدن به ۵۰ بازی ملی برای انگلیس ، هافبک ما آماده بود تا به اوج دوران درخشان فوتبال خود برسد. اما سرنوشت قرار بود در غیر این صورت حکم کند . غضروف ، رباط ها و عضلات او آسیب زیادی دید ، پزشکان بعداً یادآوری کردند که جراحتها چیزی شبیه کسی است که تصادف کرده است.
در سني كه تكنولوژی پزشكی و تكنيك هاي جراحی از نظر درمان چنين سناريويی هنوز در مراحل ابتدايی بود ، كالين را برای مبارزه با مصدومیت خود در نبردي نااميدكننده قرار داد.
تقریباً دو سال از عمل جراحی ، درمان گسترده و دردناک همراه با ساعتها کار تنهایی به عنوان مردی که به لطف استقامت و تناسب اندام باورنکردنی خود به نیجینسکی معروف بود ، سعی در بهبودی داشت.
ساعت ها در خانه و باشگاه به دنبال بهبود اوضاع بود. افراد کمی درک بهتری از فداکاری های کالین برای تلاش و بازگشت به دست آوردند حتی پیتر بارنز که در آن زمان به عنوان یکی از درخشان ترین استعدادهای جوان سیتی و انگلیس شناخته شده بود.
بارنز یادآوری می کند: "من در بعضی مواقع با آسیب دیدگی زانو ، خودم را به همراهی کالین به بیمارستان رساندم - اگرچه بدیهی است که مال من به هیچ وجه به اندازه کالین بد نبود.
"من در حال تخلیه مایعات بودم و شرایطی را دیده ام که کالین در سالن عمل بود و دکترانی را دیدم که زانوی او را جراحی می کردند - باور کنید او واقعاً در حال آسیاب شدن قرار گرفته بود .من با مصدومیت گریفیتس و روی بیلی برمی گشتم و هرگز ندیدم کسی به سختی کالین تمرین کند. فداکاری های او باورنکردنی بود. "
پیتر بارنز در ادامه می گوید :
"آنها ما را وادار کردند که در وسط سالفورد از تپه ها بالا برویم ، سپس فردی ما را در سالن بدنسازی سوار می کند ، از روی نیمکت ، نیمکت ها بپرد ، سپس از سکوهای ماین رود بالا و پایین می رود ... آزمایش های آمادگی جسمانی که کالین پشت سر گذاشت ، بسیار خارق العاده بود. فردی از نظر جسمی بسیار خوبی بود ، اما او یک مربی سخت کار بود ، و او واقعاً کالین را تحت فشار قرار داد تا او را به پارک بازگرداند.
انجام این کار برای مدت ۱۸ ماه غیر قابل باور بود و در مورد قدرت ذهنی کالین نیز باید صحبت می کرد. آنچه او پشت سر گذاشت باورنکردنی بود - و من از نزدیک دیدم که چقدر کار کرده است. او یک نگرش شگفت انگیز داشت - او فقط با آن کنار آمد و هرگز ناله و شکایت نکرد."
پس از دو سال انتظار بل قرار بود به میدان بیاید ،در مقابل نیوکاسل یونایتد ، بوکسینگ دِی ۱۹۷۷.
این یک مسابقه بود که جاده ماین را یکدست میدید ، این فرصتی بود که همه کسانی که خوش شانس بودند در آنجا بودند.
رکورد پر تماشاگرترین بازی خانگی در تاریخ انگلستان را منچستر سیتی در سال ۱۹۳۴ در یک چهارم نهایی جام حذفی و در جریان پیروزی یک برصفر مقابل استوک سیتی در ورزشگاه خانگی خود یعنی ماین رود با۸۴۵۶۹نفر (که تا ۸۸۰۰۰نفر هم روایت شده) به ثبت رساند آن هم در حالی که ظرفیت ورزشگاه ماین رود۳۵۰۰۰نفر به صورت نشسته بود. در شهر منچستر نیز منچستر سیتی همواره محبوب مردم فقیر نشین و کارگر نشین بوده و در این شهر بر خلاف همشهری خود منچستریونایتد که تیم اشرافزادگان و پولداران شهر به حساب میامد هوادار بیشتری داشتهاست و دارد. جالب است بدانید که طولانیترین حضور در استادیوم هم متعلق به منچستر سیتی است. دو خواهر ۱۰۳ و ۹۹ ساله سیتیزنی، ۸۷ سال پیش اولین بلیط بازیهای منچستر سیتی را خریداری کردند و پس از آن و تا به امروز به صورت ۸۷ سال مداوم بلیط بازیهای خانگی فصل سیتی را تهیه کرده و در استادیوم حضور میابند و رکورد طولانیترین حضور در استادیوم را با ۸۷ سال در اختیار سیتیزنها قرار دادند.
سیتی این بار هم شاهد تجمعی عظیم بود که ماین رود را به غوغا کده ای تبدیل کرده بودند.
بل افتخارات و جوایز و هدایای زیادی داشت اما یک هدیه با بقیه هدایایش فرق میکرد. یک تاج دست ساز که یک هوادار به بل عطا کرده بود.
هواداران تجمع کردند تا از بازگشتش استقبال کنند . یکی از هواداران هدیه کوچکی به او داد و او آن را پذیرفت و گفت :" من همیشه آنچه طرفداران به من دادند را حفظ کردم. فکر می کردم اگر آنها برای ساختن چیزی وقت و تلاش خود را صرف کردند ، بهتر است که تو آن را نگه داری."
احساسات فروآمده ، دلهره ، ترس ، امید ، حمایت و بیشتر از همه عشقی که بیشتر از دو سال در دلها بود باعث از بین رفتن ترس ها می شد و زمین را در یک کاکوفونی و سر و صدا قرار داد.
وقتی طرفین در وقت استراحت وارد دروازه شدند ، تیم تونی بوک در یک جنگ فرسایشی واقعی و بدون گل بازی را کنار زد.
این به جرقه خاصی احتیاج داشت و همانطور که نشان می دهد ، سرنوشت این بود که دستی برای اطمینان از این که کینگ کالین شهر را در زندگی روشن می کند ، داشته باشیم.
تونی بوک بازیکن سابق سیتی که مربی سیتی شده بود به یاد می آورد: "این یک بازگشت طولانی برای کالین بود زیرا او یک آسیب دیدگی بسیار بسیار بدی بود. اما ما او را برای بازی نیوکاسل به ترکیب برگرداندیم. در ابتدا ، نظرمان این بود که ما باید کالین را برای ۲۰ دقیقه آخر به زمین بیاوریم اما پس از آن پاول پاور ضربه ای را وارد کرد که ما را مجبور کرد کمی زودتر از آنچه ما برنامه ریزی کرده بودیم ، کالین را بیاوریم.
من تیم را برای نیمه دوم به بیرون فرستادم و آنها را در تونل دنبال کردم. در نیمه راه ایستادم و به غرش گوش کردم. شگفت انگیز بود. به یاد می آورم بچه هایی که از بالای تونل آویزان بودند و فریاد آنها شروع شد. "اوست ، او است" و از آنجا دور زمین چرخید.استقبال و سر و صدا شگفت آور بود. و منظورم واقعاً شگفت آور است. "
شهردار منچستر در آن زمان پیتر سولز بود.
سوالز یادآوری می کند: "این مطمئناً بهترین تشویقی بود که من در هر بازی به هر بازیکنی داده ام. من بیشتر بازیهای انگلیس را در طول بیست سال گذشته و همه شهر ها را دیده ام. من مطمئناً موارد زیادی را دیده ام ، بازیکنان هتریک می کردند ، یونایتد ۵-۱ شکست می خورد ، اما استقبال از کالین بل بسیار بهتر بود و من تاکنون شنیده ام که یک بازیکن دریافت کرده است."
کنایه از این بود که چنین تشویق های احساسی و پرشور برای متواضع ترین و بی ادعا ترین بازیکنان محفوظ است.
همیشه خجالتی و آرام و با وقار بودن بل ، جایگاه و محبوبیت نزد طرفداران سیتی و حتی فراتر از آن را تقویت می کرد. یک هوادار حتی تا آنجا پیش رفت که به داخل زمین جاده ماین بدود و پادشاه شهر خود را با تاج خانگی دوباره بغل کند.
کالین به یاد می آورد: "من گل نزدم ، در واقع فکر نمی کنم توپ را لمس کرده باشم ، اما این خارق العاده ترین تجربه بود ، واقعاً شگفت انگیز و فوق العاده احساسی. یادم هست که من قبل از این خیلی خیلی عصبی بودم. آنچه که در ذهن من باقی مانده است پایین آمدن از تونل در نیمه بازی است که آماده شدم. جاده مین حدود ۵۰ یارد بود و تا زمانی که خبر به زمین آمدن من می رسید ، به نظر می رسید که در همه جای زمین پخش شده است. زمانی که من آن را وارد زمین کردم ، استقبال من کاملاً خارق العاده بود.
طرفداران شهر با من همیشه طبقات متفاوتی بودند و هرگز بیشتر از آن روز نبودند. در طول این سالها من طرفدارانی داشته ام که آنجا بودند که به من بگویند در آن روز اشک می ریختند و من به شدت تحت تأثیر حمایت آنها قرار گرفتم و هنوز هم هستم."
فقط هواداران سیتی نبودند که تحت تأثیر تشویق های قابل توجه قرار گرفتند.
برای جو کوریگان و تامی بوک ، دو نفر از سربازان عادی پیاده نظام که در کنار کالین از طریق سوارکاری باورنکردنی سالهای شکوه ۱۹۶۰ در اواخر دهه ۱۹۶۰ ، انحطاط و تجدید حیات سیتی ، در آنجا حضور داشتند ، نگاه به بل جایی که متعلق به او بود ، لحظه تکان دهنده ای بود.
تامی به یاد می آورد :"من آن را هنوز به وضوح به یاد دارم. من قبلاً یا از زمانی که او وارد شده بود ، هرگز چیزی نظیر آن نشنیده بودم - کرکنده بود ... فقط باورنکردنی است. تک تک افراد در هنگام بلند شدن بلند می شدند و کف می زدند. هفته ها و هفته ها در مورد آن صحبت می کردیم - این چیزی است که برای همه ما باقی مانده است.
كالین دور از توجه مردم دور شد - اما روزی مانند آن باعث شد او دریابد كه چه مقدار برای هواداران معنی دارد. او بازیکن بسیار خوبی بود اما بسیار دوست داشتنی هم بود. همه در باشگاه او را ذره ذره دوست داشتند. برخی از هواداران به من گفتند که دیدن کالین بهترین هدیه کریسمس است که آنها می توانستند داشته باشند و برای ما بازیکنان نیز این اتفاق افتاده است.
و صادقانه بگویم وقتی وارد زمین شد ، او بازی را برگرداند. حتی اگر او تحرک کاملی در زانوی خود نداشت اما آن روز آن بازی را برای ما درآورد. "
جو کوریگان ، دروازه بان بزرگ ، مردی که در طول سه دهه شگفت انگیز که سیتی این بازیکن را به عنوان بازیکن می دید ، در مورد موقعیت آن مسابقه از موقعیت های ویژه خاص سیتی موافق است.
جو بزرگ اعتراف می کند: "تشویق یکی از قسمت های شغلی او این بود که موهای پشت گردن شما کاملاً بلند شوند. این نشان دهنده علاقه ای بود که همه طرفداران ما به بل داشتند و این قدردانی آنها بود که او چه بازیکن بزرگی بود - نه فقط برای سیتی بلکه برای انگلیس نیز. یک نیمه تمام شد. هر وقت او توپ را به دست می آورد سر و صدا این بود که ما در فینال جام حذفی برنده شده ایم. راستش ، بخشی از آن یک تجربه باورنکردنی بود . شاید بیش از دو سال گذشته که بل با حضور خود این صحنه به جاده ماین را هدیه داده است - اما بازگشت او الهام بخش یک خوشایندی خاص بود.
با استفاده از مشروب و جو متأثر از احساسات ، و با گروههای دائمی "ما یک نوشیدنی برای کالین پادشاه ، یک نوشیدنی خواهیم نوشید" ، که در اطراف موس ساید می پیچید ، یک شهر آتشین خود را با شور و نشاط دوباره اعمال می کرد."
دنیس توآرت می گوید :" آنچه به ذهنم خطور می کند و همچنین احساسات خاص با کالین ، ارزش داشتن هواداران در این بازی است.این صدای بی نظیری بود که کالین بعد از یک نیمه با ما بیرون آمد و دوباره برگشت.
صادقانه بگویم - وقتی او در زمین بیرون می آمد سر و صدایی زمین شکن بود. این نشان داد که هواداران آنجا برای بازی شما چقدر مهم هستند ، و همینطور است ، همانطور که در مورد اتفاقات امسال دیدیم. بله ، برای من در مقابل تیم شهر خود هت تریک کردم که این فوق العاده بود و حتی بیشتر از آنچه در فینال لیگ لیگ در سال ۱۹۷۶ اتفاق افتاد.
بازگشت کالین در اتاق رختکن با ما بسیار احساساتی بود.قبل از اینکه کالین برگردد کمی مشکل داشته اید و وقتی شخصی با کیفیت بسیار زیاد مجروح شده است ، نمی توانید آن را از دست بدهید."
پیتر بارنز در مورد تأثیر شگفت انگیز بازی برگشتن بل در برابر آبی ها بر روی هم تیمی های خود موافقت می کند.
کالین به عنوان یک بازیکن به سختی از دست رفته بود ، بنابراین برای بازگشت دوباره در برابر جوردی ها ، این بسیار عالی بود ، پیتر یادآوری می کند. "در مورد جمعیت ... من هرگز چیزی شبیه به آن ندیده ام. وقتی زمین ایستاد و کف زد ، تمام زمین واکنش نشان داد. "در زیر نورافکن های ماین رود از شرایط خاص و جوی بیشتری برخوردار بود. تصادفی نیست که کالین وارد زمین شد و از ما الهام گرفت تا ادامه دهیم ، چهار گل بزنیم و بازی را ببریم. او واقعاً به ما کمک کرد تا به حریف فشار بیاوریم."
کالین که نمونه ای از متواضع بودن خود متمایزانه است که مشخصه یکی از بزرگترین پسران انگلیس است ، کالین هنوز هم نقش و تأثیر خود را کمرنگ می کند. "من فکر نمی کنم که در نیمه دوم خیلی با من تماس گرفته شود و این تقریباً ۱۰ در مقابل ۱۱ بود اما گرفتن نتیجه عالی بود و یک تغییر واقعی در دو نیمه بود. نیمه اول بسیار کسل کننده بود ، نیمه دوم واقعا پر جنب و جوش بود. من همیشه آن را به یاد داشته ام . این برای من بسیار خاص بود - یکی از آن لحظات که هرگز فراموش نمی کنم. بازگشت به آنجا بسیار خوب بود و جلب حمایتی که از من شد بسیار خارق العاده بود. خیلی خیلی خاص بود. " درام بالا در زمین پس از آن با رختکن سیتی روبرو شد - البته با پائول پاور ، مرکز توجه ناخواسته بودند. تامی بوک ، همانطور که تنها شوخ طبع رختکن سیتی می تواند باشد ، داستان را به خود اختصاص می دهد.
تامی خندید و گفت: "من هنوز آن را به وضوح به یاد دارم اما بعد از آن یکی از جالب ترین لحظات حضور در رختکن بود.همانطور که می توانید تصور کنید ، با توجه به آنچه اتفاق افتاده بود ، همه ما در بالاترین حد قرار داشتیم و همه در آنجا نشسته بودیم و به کالین تبریک می گفتیم. ناگهان ، پائول پاور چرخید و گفت:" بچه ها بلیمی ( بلیمی حرف ندا ) ، من مسخره نیستم چون دیدم برگشتن کالین عالی است ، اما آیا شما تشویق ایستاده ای را دیدید که هنگام خروج ، من به دست آوردم؟ "حالا ، او یک پسر باهوش پائول است ، اما همه ما فقط به او نگاه کردیم و گفتیم: توی احمق چشمک می زنی! " جو کوریگان نیز گذشته را با خنده می گوید: "همه شبیه یکدیگر بودند و فقط سر خود را تکان دادند. به نظر می رسید بل این واقعیت را فراموش کرده است که یک ستاره نمادین شهر بازگشت خود را انجام داده است! همه ما در خوشحالی بودیم. "
خوشگذرانی و سرخوشی ناخواسته به کنار ، مطمئناً تصادفی نیست که بازگشت احساسی بل به الهام گرفتن یک شهر ناسازگار در هشت مسابقه بدون شکست کمک کرده است. ۲۴ ساعت پس از قهرمانی هایش در نیوکاسل ، کالین در ترکیب اصلی قرار گرفت چون سیتی در میدلزبورو ۲-۰ پیروز شد و در آن فصل در مجموع ۲۱ بازی رقم خورد تا به ما کمک کند تا در نهایت در لیگ یک ، چهارم شویم. متأسفانه ، تحرکات و میراث آن آسیب هولناک با تحرک و تحرک برازنده ای که بل را به عنوان استعدادی منحصر به فرد بسیار محدود کرده بود ، آشکار بود. آسیب و درد وارد شده هرگز اجازه نداد که او همان بازیکن باشد و زمانی که مبارزات ۱۹۷۸/۱۹۷۹ به پایان می رسید ، متأسفانه زندگی باشکوه کالین سیتی را پشت سر گذاشت. برای جو کوریگان هنگام تأمل در باکسینگ دی ۱۹۷۷ و بازگشت کالین ، عنصری تلخ و شیرین وجود دارد. از این نظر سیتی ، فقط بر عوارضی که در اثر غیبت اجباری بل به وجود آمده بود ، تأکید بیشتر کرد - که سیتی و انگلیس را رنج می داد. و جو بزرگ نمی تواند تعجب کند که چه اتفاقی می افتاد اگر کالین با چنین مصدومیت بیرحمانه و ناتوان کننده ای پایین نیامده بود. کوریگان اظهار داشت: "بازگشت کالین برای همه ما یک پیشرفت عالی بود زیرا او یک بازیکن واقعاً عالی بود.اما همچنین یک ناراحتی نسبت به آن احساس نارضایتی می کردیم زیرا ما در دوره ای بودیم که برای چندین سال در صدر لیگ برتر بودیم."
"ناگهان به ذهن ما خطور کرد که در نهایت اگر چنین بازیکن بزرگی را از دست نمی دادیم ، عملکرد خوبی را که می توانستیم انجام دهیم ، انجام می دادیم. برای جایگزینی بازیکنی مانند کالین بل شما نمی توانید کسی را جایگزین کنید. او استعدادی یک بار در نسل بود.با داشتن کالین بل ، مطمئن هستم که ما به عنوان یک تیم به کارهای بزرگتر و بزرگ تری می پرداختیم و من می دانم انگلیس نیز چنین بازی هایی خواهد داشت. تیم ملی در آن زمان جادوی نامطلوبی را پشت سر گذاشت و ما از فینال جام جهانی ۱۹۷۸ غافل شدیم. کالین همه تفاوت را برای سیتی و انگلیس ایجاد می کرد ... او خیلی خوب بود. شما فقط نمی توانید بازیکنانی را مانند آن جایگزین کنید.
ما چهار سال در جمع چهار تیم برتر بودیم اما توانایی بازیکنی را داشتیم که می توانست باکس به باکس بازی کند ، با سر ، پای چپ ، پای راست گلزنی کند ، برگردد و تکل بزند .... من نسبت به کسی که وارد آن موقعیت شود و بی احترامی شود ، بی احترامی نمی کنم ، فقط این است که ما در مورد کالین بل صحبت می کنیم." از نظر دنیس توآرت - که در مناسبت های به یادماندنی خودش غریبه نیست
* سعی کن آنقدر کامل باشی که بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنها باشد. پائولو کوئیلو *
دنیس تأکید می کند: "اغلب اوقات شما هت تریک نمی کنید اما تقریباً تحت الشعاع قرار می گیرید ، اما من از اینکه در آن روز مقام دومی را بعد از کالین کسب کردم بسیار خوشحال شدم.آن بازی برای او بسیار مهم بود ، برای باشگاه بسیار مهم بود و برای هواداران هم بسیار مهم بود. من کاملاً خوشحال شدم که در آن روز در تیم حضور داشتم.
متناسب با این حال آخرین حرف در یک روز باکسینگ مانند هیچ کس دیگر مربوط به شخص کینگ کالین نیست ، مردی که امروز به لطف کلاس ، کیفیت و شادی فوتبالی محضی که هر بار که به زمین می بخشید ، دوست داشت و از او احترام می گذاشت. شما لازم نیست بهترین بازیکن جهان باشید اما اگر تلاش خود را انجام دهید ، هواداران سیتی آن را تشخیص می دهند. آنها بسیار صادق هستند - بهتر از این نی شود - و آن روز برای من بسیار فروتنانه بود. کالین بل چیزی که من را تحت تأثیر قرار داد این بود که فقط هواداران ما نبودند که مرا تحسین می کردند ، این طرفداران نیوکاسل نیز بودند. این به معنای واقعی خیلی خوب بود.
بازگشت به آنجا عالی بود و جلب حمایتی که از من شد بسیار خارق العاده بود. من همیشه آن را به یاد می آورم - این واقعاً چیز خیلی خیلی خاصی بود. "
زانویش خوابیده بود. او دیگر نمی توانست کاری را که به آن معروف بود انجام دهد ، بدود و بدود و بدود و چمن را بخورد. اما اما او هنوزم کینگ کالین سیتیزن ها بود.
او هنوز ۳۰ سال داشت و علیرغم تلاشهای شجاعانه اش برای بازگشت ، هرگز به درستی بهبود پیدا نکرد. آسیب دیدگی شدید زانوی او باعث توقف زودرس فوتبال شگفت انگیز او شد. به این ترتیب او در سال ۱۹۷۹ به اجبار بازنشسته شد.
اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ که تازه میرفت رقابتهای اروپایی به رقابتهایی مهم تبدیل شود و تیمها آن را جدی بگیرند ، منچستر سیتی وارد بحران مالی شد و مجبور به فروش بازیکنان خوب خود شد. تضعیف منچستر سیتی و بحران مالی در این تیم باعث شد تا سیتیزنها که به عنوان قهرمان انگلیس از مدعیان اصلی جام قهرمانان اروپا بهشمار میرفتند در پلی آف لیگ قهرمانان در مجموع با نتیجه دو بر یک از فنرباغچه ببازند و در کمال تعجب و به دلیل مشکلات درون تیمی، سیتی که سال گذشته بالاتر از قهرمان اروپا در لیگ قرار گرفته بود به دور گروهی این رقابتها نرسد در حالی که شاید اگر مشکلات این تیم نبود تیم قهرمان سال قبل انگلستان تا مراحل پایانی این رقابتها هم پیش میرفت. اما دوران افت سیتی تازه آغاز شده بود. پس از آن منچستر سیتی تا ۵ سال رنگ هیچ جامی را ندید. سیتی به دلیل مشکلات مالی پس از دههٔ ۷۰ میلادی و از دست دادن بازیکنان بزرگ خود کمکم به دوران افت وارد شد. همان دوران که کمکم رقابتهای اروپایی برای تیمها در حال اهمیت پیدا کردن بود افت سیتی آغاز شد و این افت باعث حسرت حضور سیتی که در لیگ از قهرمان اروپا بالاتر قرار گرفته بود در جام باشگاههای اروپا شد. اگر سهمیه بندی آن زمان جام باشگاههای اروپا مثل حالا بود سیتی قبل از افت حضور زیادی در رقابتهای اروپایی داشت و حتی شاید مقام و جایگاهی هم در این جام کسب میکرد. افت سیتی درست همان دوران که فوتبال نگاهی اقتصادی به خود گرفت و با ورود گستردهٔ مطبوعات به سرعت در جهان محبوب شد، آغاز شد و شاید به دلیل اینکه افت سیتی همزمان با دوران فراگیری فوتبال در جهان بود این چنان کم توجهی به این تیم صورت میگیرد، قبل از این شاید خیلیها به ورود مالک ثروتمند اماراتی به منچستر سیتی به چشم خوبی نگاه نکنند اما با توجه به گذشتهٔ سیتی و مشکلات مالی که روزگاری گریبان این تیم را گرفت، و این تیم را از سطح اول انگلستان و جهان جدا کرد ، طرفداران منچسترسیتی بیش از هر تیم دیگر حق داشتن چنین ثروتی را برای تیم خود داشته باشند.
در طول ۳۵ سالی که سیتی هیچ قهرمانی کسب نکرد ، کالین تقریباً تمام آن چه در اختیار داشت ، بود. همه سیتیزنها در مورد او سخن گفتند ، همه آنها ، حتی بچه هایی که هرگز او را ندیدند. "شماره ۱ کالین بل ، شماره ۲ کالین بل ، شماره ۳ کالین بل و شماره ۴ نیز بل است." (فقط یک نفر در آن زمان) کالین بل بود. آهنگی که به آواز شور و شعف ساخته شده بود - سرودی با آهنگ لیلی ، "ما یک نوشیدنی می نوشیم ، به کالین پادشاه ، پادشاه پادشاه پادشاه ، او رهبر سیتی من است ، او بزرگترین است ، که جهان تا به حال دیده است. "
وقتی بازنشسته شد علاقه ای به تفسیر ستاره بودن یا بزرگی خود نداشت. او به سادگی رفت. در موارد نادری که دوربین های تلویزیونی او را گرفتند ، به نظر می رسید که او برای کلمات گم شده است. پادشاه کالین به همان اندازه که سلطنت می کرد غیرقابل سلطنت بود . نقطه مقابل ابر ستاره مدرن است. او حتی پسر همسایه نبود. او برای این کار خیلی خجالتی بود. او به سادگی یک کلین ساکت و آرام بود به نام کالین که اتفاقاً فوتبالیستی درخشان بود.
او بارها و بارها به هسلدن و بلک هال و به دارلینگتون که قبلاً در آنجا بازی می کرد برمی گشت. فیلم مورد علاقه او بیلی الیوت بود. بل می توانست خودش را در آن ببیند.
شاعر می گوید ، خویشتنداری نشانه ای از عمیق ترین احساس است. بل فکر کرد که ممکن است او از کودکی متفاوت ناشی شده باشد. او عاشق بازی بود ، اما شهرت را دوست نداشت. او گاهی اوقات انكار می كرد كه كودكانی كه در خیابان به او اشاره می كنند كیست. در حالی که دیگران او را نیجنسکی صدا می کردند ، پاسخ بل این بود: "من هرگز دوست نداشتم مشهور شوم."
هنگامی که منچستر سیتی در سال ۲۰۰۴ به اتحاد نقل مکان کرد ، هواداران سیتی رای دادند که یک جایگاه های درون استادیوم اتحاد به نام او نامگذاری شود و نام او هنوز هم به طور منظم در مسابقات خوانده می شود.
وقتی از بازیکنان قدیمی از بزرگترین بازیکنان سیتی پرسیده می شود ، آنها همیشه بل را نام می بردند. حتی در دورانی که پول کافی برای خرید بازیکن دانده و می توانند بهترین های دنیا را خریداری کنند.
همه می خواهند با شماره ۸ کالین را بازی کنند، اما هرگز به سطح او نرسیدند. از بین بازیکنان مدرن ، نحوه تکاپوی او به کوین دی بروین شبیه است. اما دی بروینه استعداد خشن ندارد ، و در این مورد متفاوت است. دی بروین هرگز قادر به بازی در زمین گلی نیست در حالی که کینگ کالین در گل و لای می تاخت.
۵ ژانویه ۲۰۲۱ :
-با کمال غم و اندوه خبر از درگذشت اسطوره منچستر سیتی ، کالین بل می دهیم.
-کالین بعد از ظهر امروز پس از یک بیماری کوتاه ، مربوط به غیر کویید ، در سن ۷۴ سالگی درگذشت. او همسر خود ماری ، فرزندان جون و داون و نوه ها ، لوک ، مارک ، ایسلا و جک را پشت سر گذاشت.
او به طور گسترده ای بهترین بازیکن نسل خود در شهر شناخته می شود ، در ۵۰۱ بازی و ۱۵۳ گل برای باشگاه در طول ۱۳ سال اقامت.
-کالین بل که یکی از بهترین بازیکنان منچسترسیتی در قرن بیستم میلادی بود و به همراه این تیم قهرمانی لیگ انگلیس، جام حذفی انگلیس، کامیونیتی شیلد، لیگ کاپ انگلیس و جام در جام اروپا را تجربه کرد، پس از یک دوره کوتاه بیماری (که هیچ ارتباطی به کووید نداشت) درگذشت.
-کالین بل ، هافبک سابق انگلیس و منچسترسیتی پس از مدت کوتاهی بیماری در سن ۷۴ سالگی درگذشت.
قلب ها شوکه شده ، دلها گرفته و سیتیزن های مات و مبهوت. کرونا در ذهن شد ، اما علت مرگ او کرونا نبود.
المبارک ، رئیس سیتی ، ادای احترام کرد و گفت: "از کالین بل همیشه به عنوان یکی از بزرگترین بازیکنان منچستر سیتی یاد می شود و خبر بسیار ناراحت کننده امروز فوت او ، همه افراد متصل به باشگاه ما را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
من خوش شانس هستم که می توانم به طور مرتب با مدیر سابق و هم تیمی های او صحبت کنم ، و برای من روشن است که کالین بازیکنی بود که از نظر همه کسانی که این امتیاز را داشتند که در کنار او بازی کنند یا بازی او را ببینند بسیار عالی بود. گذشت زمان کار چندانی برای پاک کردن خاطرات نبوغ او نمی کند. این واقعیت که ما در استادیوم اتحاد به نام کالین جایگاه داریم ، بیانگر اهمیت سهم وی در این باشگاه است.
کالین فوق العاده فروتن و مردی متواضع و کم حرف بود و دارای ویژگی درونی مشخصه ای بود. او به وضوح از اینکه چه کسی بود و آنچه در این بازی بدست آورده بود راحت بود. برای بقیه ما ، همیشه این فکر وجود دارد که چه اتفاقی می افتد اگر آسیب دیدگی بر حرفه او تأثیر نگذارد. بدون شک جام های بیشتر برای سیتی و ۴۸ بازی ملی انگلیس به نام اوست. "
بازیکنان منچسترسیتی در بازی برابر منچستر یونایتد با پیراهن های یکپارچه ای که شماره هشت مقدس روی آن بود به زمین می روند.
این بار دیگر نمیتوانیم مثل باکسینگ تو را بدرقه کنیم ، ما را ببخش.
* غمناک ترین لحظه زندگی را از کسی تجربه میکنی که شیرین ترین خاطرات زندگی را با او داشتی. ویلیام شکسپیر*
آنچه که شاید در مورد بل قابل توجه باشد این است که اگرچه او در مورد زندگی متواضعانه ذاتی خود مباهات زیادی داشت اما در تمام دوران حرفه ای خود مشهود بود. زندگینامه او آشکارا "قهرمان بی میل" خوانده می شود. او برای نشان دادن اینکه چه کسی بهترین است ، به کلمات احتیاج نداشت ، اجازه داد پاهایش صحبت کنند. در کارنامه کالین بل ، یک پسر جوان ساکت در شمال شرقی به اوج بازی خود رسید ، اما کارش خیلی زود با مصدومیت به پایان رسید.
تعداد کمی از بازیکنان چنین نشانه ای پاک نشدنی در سیتی برجای گذاشته اند. کالین بل در ۴۸ بازی ملی برای انگلیس موفق به ثبت ۹ گل شد و عضوی از تیم ملی انگلیس در جام جهانی ۱۹۷۰ بود. او را بهترین بازیکن سیتی در نسل خود می دانند که طی ۱۳ سال، ۴۹۸ بازی و ۱۵۳ گل برای سیتیزن ها به ثبت رساند که در آن زمان برای یک هافبک شگفت انگیز بود.
بل در دوره حضور خود در منچستر عنوان قهرمانی لیگ ، جام حذفی ، جام لیگ و جام برندگان جام اروپا را به دست آورد.
کالین بل یک ستاره بزرگ نبود. او فوتبالیست بزرگی بود . کینگ بل ، به نیجینسکی ملقب بود زیرا می دوید و می دوید و هرگز خسته نمی شد .او همان پادشاه کیپکس هاست.
نه اینکه بل خودش را پادشاه یا مواردی از این دست بنامد. او در بین هم سن و سالانش به این نام شهرت داشت.
دیگر مانند او را نخواهیم دید. زیرا دنیایی که کالین بل از آن ظهور کرد ، دیگر از بین رفته است. بلک هال کالری در سال ۱۹۸۱ بسته شد. در هوردن همه چیز از بین رفته است. خیابان هارت نیز ، باشگاه بری ، جاده ماین ، منچستر سیتی قدیم و حالا خود بل. گفته می شود وقتی فردی با سن و تجربه خاصی از زندگی می میرد ، مانند سوختن کتابخانه است. حداقل قهرمان ما یک کتاب برای ما گذاشت ، بنابراین ما می توانیم آن را درک کنیم.
با تشکری ویژه از کاربر فوتبال فن ۱۹۹۰