ابراهیم قاسمپور نیاز به معرفی ندارد. ستاره تیم ملی در جام جهانی 1978 که جوان ترین بازیکن ایران در جام جهانی آرژانتین بود. قاسمپور اگرچه به دلیل وقوع جنگ تحمیلی، زندگی در امارات و قرارداد با النصر امارات نتوانست به بازی در تیم ملی ادامه دهد اما همچنان هم دوره هایش او را یکی از بهترین های تاریخ فوتبال ایران می نامند. با ابراهیم قاسمپور در پروژه تیم منتخب قرن تلفنی گفتگو کردیم. ابو این روزها ساکن شمال کشور است و به خاطر شرایط کرونایی امکان سفر به تهران و حضور در استودیو طرفداری را نداشت اما با قاسمپور قرار گذاشتیم در شهریور ماه یک گفتگوی تصویری داشته باشیم و با تصاویر قدیمی حضور او در تیم های ملی و باشگاهی خاطره بازی کنیم.
به گزارش طرفداری، ابراهیم قاسمپور درباره انتخاب تیم منتخب قرن به طرفداری گفت:
کار فوق العاده دشواری است، در تاریخ فوتبال مان بزرگانی داشتیم که حیف است هرکدام شان در این تیم قرار نگیرند. باور کنید از همان دوره ای که خودم در تیم ملی بازی می کردم، می توانم حداقل سه تیم منتخب معرفی کنم. با این همه از رسانه طرفداری تشکر می کنم که چنین برنامه ای را تدارک دیده تا از قدیمی ها یاد شود. نسل جوان خوب است این پیشکسوتان را بشناسد و بداند فوتبال ما چه مسیری را طی کرده تا به اینجا رسیده. این اسامی که من معرفی می کنم، گزینه هایی هستند که در حال حاضر به ذهنم می رسند و پیشاپیش از عزیزانی که نام شان از قلم افتاده، عذرخواهی می کنم. هدفم از شرکت در این پروژه بیشتر همین بود که از بزرگان فوتبال یادی شود.
پدیده تیم ملی ایران در جام جهانی 78 که زمان حضور ایویچ در ایران مدتی دستیار این مربی کروات بود، اعضای تیم منتخب خود را به شرح زیر معرفی کرد:
برای دروازه، زنده یاد ناصر حجازی را انتخاب می کنم و اگر امکان معرفی یک جایگزین هم وجود داشت، قطعا به احمدرضا عابدزاده رای می دادم.
برای دو دفاع میانی، با احترام به مدافعان هم دوره خودم، نصرالله عبداللهی، حسین گازرانی، مسیح مسیح نیا، بیژن ذوالفقارنسب و قدیمی تر ها مثل اکبر کارگرجم، من سید جلال حسینی و محمد پنجعلی را انتخاب می کنم.
دفاع راست، بی برو و برگرد حسن نظری و دفاع چپ بدون تردید مجتبی محرمی. کنار حسن نظری بازی کردم. او در چند پست بازی می کرد و اگر 10 فاکتور اصلی برای یک فوتبالیست سطح اول جهان در نظر بگیریم، بدون اغراق نظری هشت فاکتور را داشت. سطح فوتبال او از ایران و آسیا فراتر بود.
برای هافبک دفاعی انتخاب من پرویز قلیچ خانی است، برای هافبک هجومی هم علی کریمی را انتخاب می کنم.
وقتی به جناح چپ رسیدیم، به ابراهیم قاسمپور گفتیم خیلی ها خود شما را برای این پست انتخاب می کنند. قاسمپور گفت:
همین که دوستان به من لطف دارند، کافی است. من که نمی توانم به خودم رای بدهم. از دوستانی که به من رای دادند و ندادند تشکر می کنم.
برای دو جناح خط هافبک گزینه های زیادی مدنظرم است. علی پروین و مجید نامجومطلق در سمت راست، مرحوم علیرضا عزیزی و ناصر محمدخانی در سمت چپ، همینطور علیرضا خورشیدی و خیلی های دیگر که الان حضور ذهن ندارم اما با اجازه تمام این بزرگان، انتخاب های نهایی من، عبدالرضا برزگری و ایرج دانایی فرد هستند. برزگری با توپ جادو می کرد. او گاهی اوقات پا به توپ از دروازه بان و خط دروازه هم رد می شد و کسی نمی توانست از او توپ بگیرد. چنین چیزی را ما دیگر در فوتبال مان ندیدیم. حالا شما به من بگویید چطور می توانم چنین بازیکنی را در تیم منتخب قرار ندهم.
در خط حمله هم علی دایی و حسن روشن را انتخاب می کنم هرچند از کنار نام خداداد عزیزی نمی توان بی تفاوت گذشت. کاش شما دو ترکیب برای تیم منتخب در نظر می گرفتید. مثلا یک ترکیب 2-4-4 که طبق آن بازیکنان را می چیدیم و یک ترکیب 3-3-4 که قدیمی تر ها را در آن می گنجاندیم چون دوره ما بیشتر تیم ها 3-3-4 بازی می کردند. هافبک دفاعی یا هافبک چپ و راست به آن صورتی که امروز تعریف می شود، آن دوران نبود. در خط حمله کنار مهاجم نوک، گوش چپ و راست داشتیم، وسط زمین هم کنار هافبکی که به اصطلاح میدان داری می کرد، بغل راست و بغل چپ بازی می کردند. باز هم تاکید می کنم حتی تا سه تیم منتخب هم می توان معرفی کرد و باز احتمال دارد چند نفر جا بمانند. مثلا مجید بشکار که هرچه درباره او بگویم، کم است.
ابراهیم قاسم پور در ادامه پرویز قلیچ خانی، حسن نظری و عبدالرضا برزگری را سه انتخاب اصلی خود از جمع این 11 بازیکن نامید و درباره انتخاب مربی برتر قرن گفت:
مربی برتر ایرانی بی شک حشمت مهاجرانی که فوتبال ما را برای اولین بار به جام جهانی برد آن هم زمانی که از آسیا و اقیانوسیه فقط یک تیم به جام جهانی راه پیدا می کرد. مربی خارجی هم من فرانک اوفارل را انتخاب می کنم. واقعا مربی بزرگی بود و در آشنا کردن نسل ما با فوتبال روز دنیا نقش داشت. من با مربیان خارجی زیادی در ایران کار نکردم. در تیم ملی تنها با اوفارل و در تیم های باشگاهی در آبادان و شاهین تهران مربی خارجی داشتم. بالکوم مربی شاهین هم مربی بزرگی بود. در کشورهای عربی هم خیلی زیر نظر مربیان خارجی از کشورهای مختلف کار کردم. اغراق نیست اگر بگویم اوفارل حتی در قیاس با آنها هم یکی از بهترین ها بود.
ابو لقب داور قرن را به علیرضا فغانی داد و تیم ملی جام جهانی 1978 آرژانتین را هم به عنوان بهترین تیم قرن فوتبال ایران معرفی کرد. آخرین انتخاب های ابراهیم قاسمپور سه ورزشکار برتر قرن بود؛
انتخاب اول من بدون فکر کردن جهان پهلوان تختی است. او قله ورزش ما است. توجه داشته باشید که ورزش فقط مدال گرفتن نیست. مدال یک ورزشکار را تبدیل به قهرمان می کند اما ماندگار شدن ابزار دیگری می خواهد. اگر امروز قرار بود پرافتخارترین ها را معرفی کنیم، باید توجه مان فقط به مدال بود. اما برای انتخاب ورزشکار قرن ویژگی های دیگری هم لازم است. مجموعه ویژگی هایی که جهان پهلوان تختی داشت، او را از نگاه من تبدیل به بهترین گزینه برای انتخاب ورزشکار قرن می کند. ما در کشتی، قهرمانان دیگری هم داشتیم اما با احترام به سایر قهرمانان ورزشی، اجازه بدهید دو نفر دیگر را از وزنه برداری و ورزش های رزمی انتخاب کنم. بهداد سلیمی انتخاب دوم من است و هادی ساعی هم انتخاب سوم.
ابراهیم قاسمپور که در جام جهانی 1978 آرژانتین درخشید و تبدیل به جوان ترین بازیکن ایران در آن جام جهانی شد، بعد از آن بازی ها دیگر برای تیم ملی به میدان نرفت. قاسمپور می گوید:
بعد از جام جهانی لژیونر شدم و به امارات رفتم. موقع جنگ یک بار برای همراهی تیم ملی به ایران آمدم که ماجراهای جنگ پیش آمد و در آبادان درگیر جنگ شدم و با مکافات توانستم به خاطر قراردادی که با النصر داشتم خودم را به امارات برسانم. شاید باور نکنید اما همراه خانواده ام (آن زمان دو فرزند کوچک هم داشتم)، چند ماه آواره ترکیه و لبنان شدم تا بالاخره خودم را به امارات رساندم. پای قراردادم و جریمه های احتمالی آن وسط بود و از این طرف خرج چند خانواده را هم می دادم. خانواده ام را از آبادان به مرز بازرگان بردم و فقط چند شب آنجا لب مرز ماندیم تا بتوانیم از کشور خارج شویم. مشکلاتی برایم در طول مسیر در ترکیه و بیروت پیش آمد و سرانجام با هر زحمتی بود بدون پول و به معنی واقعی کلمه با بدبختی خودم را به امارات رساندم. باشگاه وقتی از مشکلاتم با خبر شد، جریمه ام نکرد اما دیگر اجازه نداد برای همراهی تیم ملی، تیم باشگاهیم را ترک کنم. آنها این ترس را داشتند که دوباره بازگشت من چند ماه طول بکشد. همین شد که چند سالی نتوانستم برای تیم ملی بازی کنم و بعد از آن که مشکلات کم شد و من می توانستم در خدمت تیم ملی باشم، یک سری دوستان در ایران نخواستند من پیراهن تیم ملی را بپوشم. داستانش مفصل است و در بحث تیم قرن نمی گنجد.
با ابراهیم قاسمپور قرار گذاشتیم شهریور ماه، وقتی از مرزن آباد به تهران بازگشت در استودیو طرفداری میزبان ایشان باشیم و خاطرات آن دوران در قالب یک برنامه خاطره بازی مرور کنیم. ابراهیم قاسمپور همیشه رک و شفاف حرف زده است و گاهی اوقات این حرف ها برای او دردسر ساز شده، درست مثل روزی که گفت؛ "آبادان نزدیک کوفه است". ابو می گوید:
بابت همین حرف خیلی جاها جواب پس دادم اما حرفم را زدم. اجازه بدهید این بحران کرونا کمی فروکش کند، حتما برای تجدید دیدار به طرفداری می آیم و با هم درباره آن دوران حرف می زنیم.
بی صبرانه منتظر ملاقات با ابو در طرفداری هستیم.
فرم نظرخواهی تکمیل شده ابراهیم قاسمپور