مطلب ارسالی کاربران
🔥برابری هوش پپ با هیتلر
پپ گواردیولا عاشق صحبت درباره فوتبال است. این فرآیندی است که از اولین باری که او بازیکنانش را ملاقات میکند، در هر جلسه تمرینی دنبال میکند و این روند حتی در گفتوگوهای فردی نیز ادامه مییابد. وقتی بازیکنی شایستگی را داشته باشد، او در تعریف کردن سنگ تمام میگذارد.
او مردی است که اگر بخواهد انقلاب خود را به باشگاه فوتبال شما برساند از اتاق هیئت مدیره تا زمین تمرین باید عشق و علاقه دیگران به خود را حس کند.
از نظر تاکتیکی انعطافپذیر است او همان را از بازیکنان خود انتظار دارد. چرا؟ زیرا گواردیولا از نوجوانی، پیچیدهترین دستورالعملهای تاکتیکی را درک کرده است.
او در اتوبیوگرافیاش در سال 2001 به نام La Meva Gent, El Meu Futbol (“مردم من ، فوتبال من”)
ارتباط برقرار کردن نکته کلیدی است
گواردیولا بهطور معمول دو ساعت در روز را صرف بحث و گفتوگو تک نفره درباره جزئیات آنچه از بازیکنان میخواهد، میکند.
او تیمش را حول محور یک رهبر ارکستر بنا میکند
گواردیولا آنچه که “بازیکنان با توقف” (players with a pause) مینامند را هم میخواهد. با حفظ توپ نیم ثانیه بیشتر از میانگین هافبکها، شما باعث میشوید احتمال بروز اشتباه از سوی حریف بیشتر شود.
. او تقریباً هر ساعت بیداری را برای برنامهریزی جلسات تمرینی، برنامههای تاکتیکی و مطالعه خریدهای احتمالی و رقبای آینده اختصاص میدهد. او تنها با غوطهور کردن کامل خود در سبک بازی تیمش و تعامل با بازیکنان در زمین حس میکند توانایی ارائه بهترین عملکرد را دارد.
فلسفه تهاجمی پپ ممکن است از نگاه بقیه، تفسیرهای متفاوتی داشته باشد اما او بیشتر از هر چیز دیگری جلسات تمرینی را به سازمان دفاعی اختصاص میدهد...
او فردی ریسکپذیر است
اعتقاد گواردیولا به ایدههای خودش و متکی بودن به آن میتواند بزرگترین عامل سقوط او نیز باشد.
زندگی روزانه گواردیولا به فوتبال اختصاص دارد. درگیری ذهنی اوست که دائما تئوریها و چیزهایی که میخواند را در فوتبال به کار بگیرد تا به مربی بهتری تبدیل شود. ذهنیت گواردیولا معطوف به یادگیری است و دوست دارد چیزهای جدید بیاموزد. به همین دلیل گواردیولا از بارسلونا به بایرن مونیخ و بعد به انگلیس رفت.