مطلب ارسالی کاربران
در وصف مظلوم ترین آقای گل تاریخ (قسمت اول)
گاهی با خود میگویم چرا برخی هواداران میخواستند طارمی بماند؟
گاهی باخود فکر میکنم طارمی مظلوم است. باخود میگویم چرا دشنام میشنود و دم نمیزند؟ چرا اشک میریزد؟ چرا گاهی اوقات در میان سیل هواداران پرتعداد پرسپولیس تنها میماند و اشک میریزد؟
دروصف او:
مهدی طارمی بی شک یکی از بهترینهای تاریخ پرسپولیس است که سالهای سال نامش در باشگاه و میان هواداران بهخوبی و نیکی یاد خواهد شد. پسری که علاوه بر تکنیک و قدرت گلزنی، اخلاقش نیز مثال زدنیست. احساساتیست. و این اواخر خیلی تنها میماند میان خیل عظیم بیاحترامیها. اشکش در آزادی سرازیر میشود.
گاهی مثل دیشب کار به جایی میرسد که رقیبش منشا او را تشویق میکند و به او روحیه میدهد.
گاهی مثل دیشب، شب بازی که به خانه میرود، مادرش تا صبح گریه میکند. پا به پای مهدی اشک میریزد.
خانهای که شاید همین هفت روز پیش مملو از عشق و محبت بود. مملو از شادی بود. مملو از انرژی هوادارانی بود که او را آقای گل خطاب میکردند.
فصل پیش هم او با این فشارها آقای گل شد.
ای کاش پرسپولیس، ای کاش مردم، ای کاش لیدرها و ای کاش هرکه مقصر است، کاری نکند که، هوای تیمی دیگر به سر پسر خوب پرسپولیس بزند.
هوایی نشود، نرود، حسترش بر دلمان نماند!
طارمی پاسخ توهینها را هیچ گاه نداد. او ساده است و بیریا. پاک است. بی محبتی میبیند میگرید. مبادا هوس رفتن بکند.
مبادا روزی بگوییم آخ یادش بخیر. مبادا روزی بگوییم خودمان کردیم که لعنت بر خودمان باد.
دیشب مهدی طارمی در رختکن گریست.
به حال بد مردم. به دمدمی بودنشان. بهاینکه او را برای گل میخواهند.
کار به جایی رسید که صدای سید جلال درآمد.
کار به جایی رسید که ماهینی هم صحبت کرد. ماهینی گفت همین ها هادی را دق دادند.
کاش بیاموزیم، وقتی خشمگین میشویم فقط سکوت کنیم. چرا که خشم ما خیلی ها را میشکند.
مهدی دیشب شکست. اشک ریخت. غرورش خدشه دار شد. اشک مادرش را دید.
رک بگویم، من بودم در این پرسپولیس نمیماندم...
ومنالله توفیق...