یک درس دو واحدی است. برای دانشجویان فنی همارزش «نقشه کشی صنعتی» و برای پزشکیها همتراز «ژنتیک». در نهایت حدود یک هفتادم از معدل کل دانشجویان را میسازد. درس «انقلاب اسلامی ایران» اما میتواند چیزی فراتر از اینها باشد. میتواند به بستری مناسب برای بررسی شبهات و ابهامات دانشجویان درباره عملکرد 37 ساله جمهوری اسلامی تبدیل شود. میتواند بسیار جذابتر و مفیدتر از آن چیزی که اکنون هست باشد.
داستان این درس دو واحدی برای ما هنگامی شروع شد که از دانشجویان پرسیدیم: «به نظر شما بهتر است کدام درس از میان دروس عمومی حذف شوند؟» حدود 40 درصد پاسخدهندگان (که از دانشگاههای مختلف کشور بودند) درس انقلاب اسلامی را انتخاب کردند! فاصله تقریباً 20 درصدی میان درس دوم در این سؤال با انقلاب، نشان دهنده اوج نارضایتی دانشجویان از نحوه ارائه این درس است. چرا بسیاری از دانشجویان، نسبت به این درس علاقهمند نیستند؟
کتاب روی اعصاب!
«درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران» عنوان کتابی است که در بسیاری از دانشگاههای کشور، برای درس انقلاب اسلامی ایران تدریس میشود. کتابی که ابتدا به تعریف مفاهیم و عناوین مرتبط به انقلاب میپردازد و سپس با طرح دوگانه الگوی «شبهترقّی غربگرا» و «تعالیخواهی اسلامی» از ابتدای قرن 19، به بررسی تاریخ معاصر ایران تا مقطع پیروزی انقلاب اسلامی میپردازد. از همین ابتدا و در نامگذاری این دو الگو هم میتوان ردپایی از جانبداری را مشاهده کرد. شبهترقّی در مقابل تعالی خواهی. کتاب از همین ابتدا جبهه خود را مشخص میکند و احتمالاً دانشجوی منتقد نظام را به موضعگیری علیه خود میکشاند.
کتاب با همین دوگانه تلاش میکند وقایع تاریخ معاصر ایران را تحلیل کند و پیش بیاید. کتاب در صفحه 43 خود برای توصیف الگوی شبه ترقی مینویسد: «با توجه به نگاه ویژه گفتمان ترقیخواهی غربی به بیرون، نوعی از وابستگی در درون این گفتمان نیز مطرح است که تهدیدی برای هویت و استقلال به شمار میرود.»
طبیعتاً هرکس با اندک مطالعهای در حوزه تاریخ معاصر، میتواند به صحت این جمله و عبارات مشابه پی ببرد، اما نکته اینجاست که دانشجوی مهندسی یا پزشکی، که انقلاب اسلامی برایش یک درس عمومی است و اطلاعات بالایی در این حوزه ندارد، بیش از این گزارهها نیاز به دلیل و منطق دارد و میخواهد در یک سیر علّی و معلولی درباره ریشههای انقلاب اسلامی قضاوت کند. دکتر هراتی، یکی از مولفین این کتاب در گفتوگو با خبرگزاری دانشجو میگوید: «ما بعضی از عبارات را تعبیری گذاشتهایم؛ یعنی استاد باید تعبیر کند. برخی موضوعات را استاد باید تشریح کند. یعنی این نوع نگرشی که ما به دولت رضاخان داشتیم اتفاقاً خیلیها معتقدند برعکس آن چیزی که شما فکر میکنید است. این کتاب اتفاقاً یک الگوی قشنگی دارد یعنی مسائل تاریخ ایران را چالش میان دو الگو بحث میکند تا میرسد به انقلاب اسلامی. اما بخش بعد از انقلاب خیلی ضعیف نوشته شد. به امید خدا در ویراستهای بعدی این مشکلات را اصلاح خواهیم کرد.»
این کتاب البته، نسبت به اسلافش مزایایی دارد. منصفانهتر نوشته شده و نگاه ریشهای قابل توجهی نسبت به مسائل تاریخ معاصر ایران دارد. با این حال اما، همچنان خالی از قضاوت و پیش داوری نیست. نباید فراموش کنیم که دانشجویان نسل جدید، با دسترسیهای گسترده به رسانهها و منابع گوناگون، به راحتی نظرات اساتید را نمیپذیرند و بیش از هر چیز به استدلال نیاز دارند. جملاتی مثل «با پیروزی انقلاب اسلامی، پویش بیداری ایرانیان که در هویت و استقلال خواهی آنان ریشه داشت، فرصتی تاریخی پیش روی خود یافت که از جنبش تنباکو در جستوجوی آن بود» (ص 134) نمیتوانند دانشجوی امروزی را قانع کنند.
گذر از پیروزی
معمولاً طرح درس انقلاب اسلامی، با پیروزی انقلاب اسلامی پایان میپذیرند و در بیشتر دانشگاههای کشور، این درس با وقوع انقلاب مشروطه آغاز میشود و بیش از آنکه به چالشهای اصلی انقلاب بپردازد، ریشههای آن را مطرح میکند. این شاید یکی از مهمترین دلایل عدم اقبال دانشجویان به این درس باشد. چرا که برای دانشجوی امروز، بیش از آن که ریشههای انقلاب مهم باشد، میوههای انقلاب مهم است. جوان متولد دهه هفتاد که تمام عمرش را در حکومت جمهوری اسلامی گذرانده، بیش از هر چیز انتظار دارد که سؤالات و ابهاماتش درباره این حکومت مرتفع شوند. «شرایط پس از انقلاب اسلامی و دعواهای سیاسی» و «دلیل انحراف انقلاب از آرمانهای سال 57» بخشی از سؤالات دانشجویان بوده که در کلاس انقلاب اسلامی بیپاسخ ماندهاند.
یکی از اساتید انقلاب اسلامی دانشگاه شریف میگفت برای اصلاح روند ارائه این درس، طرحی دارند. طرحی که به صورت آزمایشی در حال ارائه است و طی آن، کتابچههایی کمحجم با تقسیم بندی مقطعی، درباره علل وقوع انقلاب اسلامی ارائه میشوند در نهایت، با نگاه به آینده، نسبت دانشجوی عصر حاضر با آرمان انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار میگیرد. برای قضاوت درباره این شیوه ارائه البته باید منتظر بود اما به نظر میرسد اگر «آینده محوری» جایگزین «گذشته گرایی» شود و درس انقلاب بهروزتر ارائه شود، دانشجویان رضایت بیشتری پیدا کنند. عموم دانشجویان، درس دو واحدی انقلاب اسلامی را تقریباً تنها فرصت برای پاسخ به سؤالات خود درباره جمهوری اسلامی میدانند به حق، انتظارات بالایی از این درس دارند.
توانایی علمی استاد، توجه به مقطع پس از پیروزی انقلاب، گذر از عبارات کلیشهای و پرهیز از جانبداری، احتمالاً مهمترین راهکارها برای اصلاح روند فعلی درس انقلاب اسلامی هستند. راهکارهایی که در صورت عملی شدن، میتوانند رأی درس انقلاب در جدول « دروسی که ترجیح میدهید حذف شوند» را کاهش دهند.