🔴زلاتان ابراهیموویچ
✅بارسلونا - گواردیولا
📌تازه به بارسلونا ملحق شده بودم , استقبال چند ده هزار نفری , بازی در یکی از بهترین تیم های دنیا! چه چیزی میتوانست خرابش کند؟
سر تمرین بودم که گواردیولا به سمت من آمد : گوش کن پسر , ما اینجا سرمون رو میندازیم پایین . گفتم خب! پپ ادامه داد : اینجوری نیس که با پورشه و فراری به سر تمرین بیاییم . تو دلم با خودم گفتم گه خوریش به تو نیومده! اما این جمله رو به زبون نیاوردم , از صحبتاش فهمیدم که میخواد بگه : فک نکن تو آدم خاصی هستی!
📌بارسلونا مثل یک دبستان بود , تمام ستارگان تیم کاملا سر به زیر میومدن و میرفتن , عین بچه دبستانی ها , برای من خیلی مسخره بود!
📌سعی کردم که من هم بچه دبستانی باشم , با ماشین معمولی به سر تمرین میرفتم و سر به زیر بودم , اصلا با روحیه ام سازگاری نداشت , افت کرده بودم و از نظر روانی نیز روی من تاثیر گذاشته بود . مدیربرنامه و همسرم به من میگفتن زلاتان تو چت شده!؟ دیگر خودم نبودم , هیچ هیجانی نداشتم و این برای من خطرناک بود!
📌در بارسلونا همه باید برای مسی بازی میکردند , در تیم محو شده بودم , پپ بخاطر مسی تغییر سیستم میداد و من گیج و بی برنامه بودم . بارسلونا یک فراری خریده بود مثل یک فیات از آن استفاده میکرد! به پپ مشکلم رو گفتم , به طور مزخرفی صحبتای من را میپیچوند . بعد از آن موضوع دیگر حتی به من نگاه هم نمیکرد , یک نیمکت نشین محض شده بودم . مشکلش چی بود!؟ با تیری هانری هم همین مشاجره رو داشت , به تیری گفتم این یارو چشه!؟ گفت نظری ندارم
📌خوزه مورینیو نقطه ی مقابل پپ و یک سرمربی فوق العاده است . او به تک تک بازیکنانش اهمیت میده , صحبت های آنها را کاملا گوش میکرد و به آنها سخت میگرفت
اگر مورینیو و پپ در یک اتاق باشند , خوزه اتاق را روشن میکند , اما پپ حتی پرده ها را هم میکشد
📌پپ از مورینیو وحشت داشت , در مقابل اینتر بازی داشتیم که حرف دلش را زد : این مورینیو است که در مقابلش قرار گرفتیم و این اینترِ اوست , به ما فهماند که باید با خوزه رقابت کنیم و شروع کرد به فلسفه بازی مسخره و آشغالش
انقدر صحبت هاش چندش آور بود که حتی به آنها گوش نمیدادم , چرا باید گوش میدادم!؟
📌افتضاح بود! در مقابل خوزه شکست خوردیم
وارد رختکن شدیم , یحیی توره و چند نفر دیگر آنجا بودند , یک جعبه ی فلزی دم دستم بود , با تمام توان به آن لگد زدم و به سمت پپ پرتاب کردم , فک کنم سه متری پرت شد! گفتم تو بی خایه ترین آدمی هستی که دیدم , تو از ترس تقابل با مورینیو شاشیدی به خودت! گمشو به جهنم
منتظر بودم که واکنش متقابلی داشته باشه , اما وی از ترس بدون کوچکترین صحبتی سر تکان داد و از رختکن بیرون رفت , چقدر بی خایه!
📌بازی با آلمریا هم نیمکت نشین بودم و این وضعیت ادامه داشت , در آن زندگی فقط از پلی استیشن و وقت گذرانی با خانواده ام لذت میبردم! من تو بارسا چیکار میکردم!؟ جواب خیلی واضح بود , کار من با بارسلونا تمام شده بود : شما میتوانید یک پسربچه رو از زاغه بکشید بیرون , اما نمیتونید زاغه رو از دل پسر بکشید بیرون!