مطلب ارسالی کاربران
وقتی یادش میفتم هم خندم میگیره هم یاد نوستالژیهایی شگفت انگیز میفتم
بچه که بودیم همیشه پشت دروازه زمینهای خاکی منتظر بودیم توپ شوت بشه بیرون با ولع حرص و هیجانی بی نظیر می رفتیم توپو می اوردیم وای چه بویی میداد چه حسی بود چه دستیابی بزرگی بود ..
برای همین بود که وقتی گزارشگر می گفت : حالا این بازیکن صاحب توپه ...فقط می گفتم خوشبحالش بعد بازی توپو میبره خونه ..اونجا هم بازی میکنه ..
هنوزم خیلی دوست دارم کلکسیونی از انواع توپ فوتبال داشته باشم ...