نابغه زیبای هلندییه رویای کودکی که برام مُرد داشتن یکی از همینا بود هیچوقت هم برام جور نشد که داشته باشم
از بچگی از کلاه های نقابی که دزدها و تروریست ها میزنن دوسا داشتم اینا چون شباهت داشتن باهاشون دوستشون داشتم و هم اینکه دماغم دیگه با این کلاغ یخ نمیزد
اینقدر که دماغم از نبود اینا یخ زد دم و بازدم توی عمرم نداشتم 😅