اختصاصی طرفداری - ادبیات فوتبال پر است از کلیشه هایی که همه به کار می برند و هیچ توجهی به مفهوم جمله یا زمان آن ندارند. یکی از این جملات مربوط به ژرمن هاست: هیچ وقت نباید آلمان را حذف شده بدانید. این جمله نتیجه تجربه های متعدد و البته تلخ است. در سپتامبر 2001 تیم ملی انگلیس با نتیجه تحقیرآمیز 5-1 آلمان را در خانه اش شکست داد. نه ماه بعد انگلیسی ها برای تعطیلات به دوبی رفته بودند و آلمان در فینال جام جهانی با برزیل بازی می کرد. به همین خاطر است که باید قبول کنیم این کلیشه رایج در فوتبال در مورد ژرمن ها، درست است. همه چیز به ژن آنها مربوط است.
هر آلمانی با ویژگی های خاص اخلاقی به دنیا می آید که قدرت ذهنی و روانی یکی از آنهاست. آنها می دانند چه توانایی هایی دارند، به باورهایشان وفادار می مانند و به مسیرشان ادامه می دهند. گاهی این اخلاق آنها با غرور اشتباه گرفته می شود . فاشیست ها هم در دهه 1930 از همین ویژگی ها سوءاستفاده کردند. همین قدرت و مقاومت را می توان در تیم ملی فوتبال آلمان هم دید. به همین خاطر است که آنها یکی از سه تیم موفق و پرافتخار در تاریخ فوتبال جهان هستند. آلمان همیشه در رقابت های یورو و جام جهانی یک مدعی جدی به شمار می آید و تاریخ فوتبال پر است از صعودها و موفقیت های ژرمن ها. و البته به همین خاطر است که آلمان به ندرت در ضربات پنالتی می بازد.
شاید با توجه به ثروت کنونی کشور آلمان برایتان عجیب باشد ولی آنها در جام جهانی 1930 غایب بودند چون نمی توانستند هزینه سفر به اروگوئه را تامین کنند. در سال 1934 آنها برای اولین بار در یک تورنمنت بزرگ فوتبال حاضر شدند و به مقام ارزشمند سوم رسیدند. سه ماه قبل از آغاز جام جهانی 1938، اتریش که به این رقابت ها راه یافته بود، به آلمان پیوست و بازیکنان فوتبالش برای ژرمن ها به میدان رفتند. برای هیتلر، وحدت رایش بزرگ مهم بود. تیمی که زیر پرچم نازی ها به میدان رفت، برابر سوئیس شکست خورد و در همان مرحله اول حذف شد. این اولین بار بود که آلمان در مرحله مقدماتی جام جهانی حذف می شد و تا چند دهه چنین اتفاقی تکرار نشد.
در اول سپتامبر 1939 ارتش هیتلر به لهستان حمله کرد و فوتبال این کشور موقتا تعطیل شد. البته بازی های دوستانه بین تیم های نظامی برگزار میشد. با پایان جنگ، کشور آلمان به سه کشور تقسیم شد: آلمان غربی، آلمان شرقی و زارلند (تحت الحمایه فرانسه). مردم آلمان که در جنگ شکست خورده بودند وقت و حوصله ای برای فکر کردن به فوتبال نداشتند. فیفا هم موقتا عضویت آنها را به حالت تعلیق درآورد.
آلمان غربی به جام جهانی 1954 سوئیس صعود کرد و جالب است بدانید در این راه، زارلند را شکست داد. در آن زمان فیفا مدام فرمت جام جهانی را تغییر می داد و شکل برگزاری مسابقات و قوانینش را متحول می کرد. به عنوان مثال تیم ها در گروه های چهار تیمی قرار می گرفتند ولی تنها با دو تیم از سه تیم هم گروهی شان بازی می کردند. بازی های گروهی که با نتیجه مساوی به پایان می رسید در وقت های اضافی دنبال میشد. وقتی دو تیم هم امتیاز می شدند برای مشخص کردن تیم صعودکننده، از مچ اندازی استفاده می شد! در مرحله بعد، 4تیم سرگروه در یک گروه قرار می گرفتند و تیم های دوم هر گروه مقدماتی هم در گروهی دیگر.
در بازی های گروهی جام جهانی، آلمان غربی با ذخیره هایش برابر مجارستان بازی کرد. آنها می خواستند در گروه دوم شوند و مسیر آسان تری را تا فینال طی کنند. آلمان 8-3 باخت ولی در تمام بازی های بعدی به پیروزی رسید تا فینالیست شود. رقیب باز هم مجارستان بود. آلمان 3-2 برنده شد ولی بازی حواشی زیادی داشت. آنها بازی 2-0 باخته را بردند ولی در آخرین دقایق بازی، داور گل مساوی مجارستان را مردود اعلام کرد. درضمن بعد از پایان جام، ادعاهایی در مورد دوپینگ بازیکنان مطرح شد.
ژرمن ها آن فینال را معجزه برن نام گذاری کردند. در هر حال، این بازی امید تازه ای بود در دل آلمانی که هنوز زخم جنگ را فراموش نکرده بود. این موفقیت نوید دهنده موفقیت های بیشتر در آینده بود. در جام جهانی 1958 آلمان تا نیمه نهایی بالا رفت و در جام جهانی 1962 در مرحله یک چهارم نهایی حذف شد. در انگلیس، چنین نتایجی به جشن خیابانی طرفداران ختم میشد ولی برای آلمان ها، این یک شکست بود. به همین دلیل آنها ساختار فوتبال شان را تغییر دادند و این گونه بود که بوندس لیگا متولد شد.
در جام جهانی 1966 اولین میوه این تحولات به بار نشست و ژرمن ها به فینال رفتند. آنها مغلوب انگلیس میزبان شدند و گل برتری این بازی هنوز هم مشکوک و موردبحث است. هنوز هم خیلی ها می گویند توپ از خط رد نشده بود. در مکزیک و در سال 1970، آلمان انتقام گرفت. آنها در یک چهارم نهایی 3-2 سه شیرها را شکست دادند. ولی این بار ایتالیا بود که در نیمه نهایی همه چیز را خراب کرد. خیلی ها آن دیدار جذاب را بازی قرن می دانند. بکن باوئر، ستاره آلمان در این بازی با رشادت تمام علی رغم مصدومیت به تلاش ادامه داد.
در یورو، آلمان شروع کندی داشت. آنها تا سال 1968 نتوانستند در این رقابت ها حاضر شوند. در یورو 1972 آلمان موفق شد به قهرمانی برسد. هر بکن باوئر کاپیتان جدید تیم بود و گرد مولر، بمب افکنی توقف ناپذیر. او تنها در 62 بازی ملی 68 گل به ثمر رساند تا نشان دهد به واقع یک ماشین گلزنی است. مولر در 427 بازی بوندس لیگا 365 گل زد. جالب است بدانید برخی او را به خاطر اضافه وزنش مسخره می کردند!
در دهه 1970 فوتبال آلمان به اوج رسیده بود. آنها قهرمان اروپا و جهان بودند. بایرن مونیخ با گرد مولر، جام باشگاه های اروپا را به نام خودش ثبت کرده بود (سه قهرمانی پیاپی). مونشن گلادباخ هم مشغول افتخارآفرینی در جام یوفا بود. کشور آلمان هم وضعیت بهتری پیدا کرده بود و به معنای واقعی کلمه به دموکراسی رسیده بود. پیشرفت اقتصادی آنها با سرعت جریان داشت و آنها با بازی زیبایشان، دنیا را تسخیر کرده بودند. اما هنوز این کشور دو تکه بود. آلمان شرقی چه وضعیتی داشت؟ آیا افتخاری در عرصه فوتبال داشتند؟ باید گفت نه زیاد!
بعد از جنگ، آلمان شرقی با عنوان جمهوری دموکراتیک آلمان یا DDR شناخته میشد. این کشور در ورزش هایی چون وزنه برداری، دوچرخه سواری، شنا، دو و میدانی و بوکس دستاوردهای زیادی داشت. البته شایعات زیادی در مورد دوپینگ مدال آوران این کشور وجود دارد. در فوتبال، دوپینگ و مصرف قرص های نیروزا نمی تواند به شما در مورد مهارت بازی یا کنترل توپ و شوت زدن کمک کند. ممکن است بگویید این داروها به بازیکن اجازه می دهند به طور مداوم در زمین بدود و مقاومت بیشتری داشته باشد. اما در فوتبال تنها با انرژی و دویدن نمی توانید موقعیت گلزنی ایجاد کنید. بازیکنان بزرگ به طور مادرزادی استعداد دارند و وقتی تمرین و آموزش را هم اضافه می کنید همه چیز تکمیل می شود.
زندگی بازیکنان فوتبال در آلمان غربی و شرقی متفاوت بود. بازیکنان فوتبال آلمان غربی، لباس های مد میلان را به تن می کردند و اتوموبیل های BMW، آئودی یا مرسدس می راندند. در رستوران های لوکس و گران قیمت غذا می خوردند. زندگی در آلمان شرقی به شکل دیگری بود و آنها در دنیایی متفاوت زندگی می کردند. به همین دلیل بود که بهترین بازیکنان در آلمان شرقی جذب فوتبال آلمان غربی می شدند. در این میان می توان به لوتس آیگندورف اشاره کرد.
آلمان شرقی نتوانست در تورنمنت های بزرگ فوتبال بین سال های 1950 تا 1992 شرکت کند. آنها فقط در جام جهانی 1974 حاضر بودند. جالب اینجاست که آنها با آلمان غربی همگروه شدند در شرایطی که این تیم صعودش را قطعی کرده بود. به همین خاطر یاران بکن باوئر بازی را جدی نگرفتند و 1-0 مغلوب آلمان شرقی شدند. البته شاید این تاکتیک آلمان غربی بود تا از مسیری ساده تر به فینال برسد (لهستان، سوئد و یوگسلاوی). آلمان شرقی هم در گروه سرگروه ها قرار گرفت (هلند، برزیل و آرژانتین). آلمان شرقی حذف شد و آلمان غربی برای اولین بار به قهرمانی رسید. در سال 1990 هم کشور متحد آلمان شکل گرفت و بازیکنان فوتبال هم در قالب یک تیم ملی به مسابقات اعزام شدند.
ادامه دارد...