وقتی صدای بارون میپیچه توی ناودون
پر میکشه پرستو به زیر طاق ایوون
وقتی پرنده صبح رو شاخه ها میشینه
خورشید خانم یه خوشه شبنم زگل میچینه
ابری ترین هوارو تو چشم تو میبینم
شبا به زیر بارون با یاد تو میشینم
ابری ترین هوا رو تو چشم تو میبینم
شبا به زیر بارون با یاد تو میشینم
وقتی که بوی بارون میپیچه توی جنگل
اقاقی از لطافت میشه یه طاقه مخمل
♫♫♫♫
وقتی که ابری میشه چشمای سبز بیشه
دستای خیس بارون میمونه روی شیشه
ابری ترین هوارو تو چشم تو میبینم
شبا به زیر بارون با یاد تو میشینم
ابری ترین هوا رو تو چشم تو میبینم
شبا به زیر بارون با یاد تو میشینم
حالا شبا که نیستی چشمای من میباره
آواز گریه هاتو به یاد من میاره
بعد تو دست بارون رو شونه های گل نیست
رو شاخه اقاقی جا پای سبز گل نیست
♫♫♫♫
وقتی صدای بارون میپیچه توی ناودون
پر میکشه پرستو به زیر طاق ایوون
وقتی پرنده صبح رو شاخه ها میشینه
خورشید خانم یه خوشه شبنم زگل میچینه
ابری ترین هوارو تو چشم تو میبینم
شبا به زیر بارون با یاد تو میشینم
ابری ترین هوا رو تو چشم تو میبینم
شبا به زیر بارون با یاد تو میشینم
وقتی که بوی بارون میپیچه توی جنگل
اقاقی از لطافت میشه یه طاقه مخمل