باز هم فوتبال ایران و باز هم حاشیه های تمام نشدنی فدراسیون فوتبال و کادر فنی این تیم.بر کسی پوشیده نیست که کارلوس کیروش همان گونه که به لحاظ فنی در سطح قابل اقنائی قرار دارد از لحاظ حواشی نیز در ۷ سال اخیر ید طولایی دارد.شاید از دعوای رسانه ای کارلوس کیروش و برانکو به عنوان بزرگترین حاشیه این مربی پرتغالی نام برد.نتایج قابل قبول و خوب برانکو ایوانکویچ با تیم پرسپولیس سبب شده تا هر زمان که خبر از تغییر کادر فنی تیم ملی میشود نام او در صدر لیست انتخابی قرار بگیرد و همین دلیل کافیست تا کارلوس کیروش و کادرش نسبت به او جبهه بگیرند و وارد جنگهای رسانه ای شوند.در چند سال اخیر کیروش به دلایل گوناگون استعفا داده اما نه تنها نرفته بلکه امتیازات بیشری کسب کرده و به نوعی این حربه را دستاویزی جهت کسب امتیازات بیشتر قرار داده.هرچند که مرد کروات با خویشتن داری سعی کرده از حواشی دوری کند اما این حواشی تمام شدنی نیست.کیروش که در جنگ روانی و حاشیه به مراتب از بعد فنی خود قوی تر هست به خوبی کادر مربیان خود و بازیکنان تیم ملی را حتی آنان که شاگرد برانکو بودند و از تیم جدا شدند در صف حامیان خود قرار داده و یک میدان جنگ بین خودو حامیانش از یک طرف،در مقابل برانکو ایوانکوویچ و هواداران پرسپولیس تشکیل داده و همواره از صلح احتمالی اهالی فوتبال جلوگیری میکند.اینبار دستیار برزیلی او پس از پایان بازی فینال لیگ قهرمانان با رفتار خود بر شیپور این جنگ دمید و دیروز در حاشیه دیدار تیم ملی زمانی که خبرنگاران از او در مورد حرکتش پرسیدند اوسیانو کروز با شکستن گوشی یک خبرنگار و فحاشی ریک به او آتش این جنگ را شعله ورتر کرد.یک خبرنگار آزاد است در چارچوب احترام و اخلاق حرفه ای مباحث روز را از هر شخصی سوال کند و آن شخص پاسخگوی سوال باشد یا نباشد.اما هیچ کس حق ندارد به خبرنگار توهین کند و او را مورد ضرب و شتم و فحاشی قرار دهد، حال که سوالی از اوسیانو کروز پرسیده نشده. ابتدا باید از رفتار زشت الکساندر لوپز برزیلی که در استخدام ایم ملی ایران است خورده گرفت که چگونه علیه یک تیم ایرانی در مقابل یک تیم ژاپنی آن هم در استادیوم آزادی مشت گره کرده و از شکست نماینده ایران و هواداران میلیونی آن خوشحالی میکند. این رفتار با کدام متر و معیار از سوی فدراسیون تاج قابل توجیه است .پس از آن اوسیانو کروز به چه حقی در یک مصاحبه دخالت میکند و خبرنگار را مورد ضرب و شتم و فحاشی قرار میدهد. در ۷ سال اخیر فدراسیون های آقایان کفاشیان و تاج در مقابل هتاکی های کیروش و کادر فنی او کدام برخورد بازدارنده و مجازات را اعمال کرده اند؟
آیا کسب نتیجه با این همه هزینه و توهین به مردم کشور قابل قبول است؟
اقتدار فدراسیون فوتبال در چه چیزی خلاصه میشود؟
آیا رفتارهای کارلوس کیروش و خواسته های عجیب و خارج از عرفش خود ریشه همه این جنجالها نیست؟
آیا بازیکنان تیم ملی برای حفظ جایگاه خود در تیم حق هر گونه اظهار نظر در مورد مسائل کلان مملکت را دارند؟
این تنها بخشی از سوالات بی پایان اهالی فوتبال و احاد فوتبال دوست ملت ایران است که تا این لحظه هیچ پاسخی از سوی این فدراسیون داده نشده. مهدی تاج و همکارانش که نشان داده اند برای حفظ کرسی خود دست به هر کاری خواهند زد و حتی پای فیفا را وسط خواهند کشید و مصالح و اقتدار ملی برای آنها ارزشی ندارد تن به این کاپیتلاسیون فوتبال داده اند و رفتارهای توهین آمیز کیروش و همکارانش را نادیده میگیرند تا شاید با کسب مقام قهرمانی در جام ملت های آسیا افتخاری ورزشی را در کارنامه خود ثبت کنند.اما در صورت عدم قهرمانی تیم ملی در جام ملتها آسیا این کاپیتلاسیون فوتبال چه دستاوردی جز حقارت ملی برای ایران و ایرانی به بار آورده؟
بهمن حیدری، نویسنده مستقل فوتبال