نقدهای مختلف به فیلم آرگو:
نقد و بررسی فیلم ضدایرانی«آرگو» توسط نادر طالب زاده
طالب زاده گفت: برای آمریکا از دست دادن سفارتش در ایران یک شکست تحقیرآمیز به شمار میآید. فیلم آرگو فیلمی تبلیغاتی و پروپاگانداست .
به گزارش مشرق به نقل از فارس، نشست نقد و نمایش فیلم سینمایی «آرگو» ساخته بن افلک در دانشگاه علوم اجتماعی علامه طباطبایی امروز با حضور «نادر طالبزاده» به عنوان کارشناس سینمایی و فرهنگی و کارگردان برگزار شد . در این نشست ابتدا بخشی از فیلم به نمایش درآمد و پس از آن نادر طالبزاده دربارهفیلم «آرگو» گفت: من به عنوان یک شاهد درباره فیلم میتوانم صحبت کنم تا یک نظریهپرداز، زیرا در آن زمان من خودم شاهد این ماجرا بودم و میدیدیم که چه دروغهایی در رسانههای آمریکایی منتشر میشود. من همان زمان به ایران آمدم در حالی که برای ارایه تز به آمریکا رفته بودم اما احساس کردم باید به ایران بازگردم و همان زمان برای شبکه یک تلویزیون با همکاری دوستانم در دانشگاه کالیفرنیا فیلمی به نام «واقعیت» ساختم.
تسخیر لانه جاسوسی و واقعه طبس شکست برای آمریکا بود/ فیلم «آرگو» تبلیغاتی است
وی در ادامه به شکست آمریکا در تسخیر لانه جاسوسی اشاره کرد و گفت: برای آمریکا از دست دادن سفارت در یک وضع خاص و گروگانگیری یک شکست به شمار میآمد. شکستی تحقیرآمیز بود، فیلم آرگو، فیلمی تبلیغاتی و پروپاگانداست البته خوش ساخت است .
طالبزاده درباره ادعای فیلم که داستانی واقعی را مدعی شده است گفت: انتهای فیلم داستانپردازی کامل است ، البته گروگانگیری وجود داشت اما شش نفر از در پشتی سفارت خارج شدند زیرا اصلا قصد این را نداشتند که سفارت را تسخیر کنند و سفارت مورد محاصره نبود . از سوی دیگر من از یکی از مورخین چند روز پیش شنیدم اول به وزارت خارجه رفتند بعد به سفارت کانادا و در نهایت با پاسپورت به کشورشان بازمیگردند. حال چرا باید این شش نفر با همدر فیلماز ایران خارج شوند و... برای ساخت این درام شاید سی سال کار کردند برای این که گروگانگیری برای آمریکا برگ برنده نداشت. آنها در طبس هم شکست خوردند .آنها با دست خالی فیلم می سازند و چیزی برای گفتن ندارند.
وی در ادامه گفت: من در ایران هم در جریان فیلمها و فضای رسانهای آمریکا در آن زمان بودم. و از طریق دوستانم در ارشاد به فیلمهای آنها دسترسی داشتم و میدیدم چه هجویاتی را مونتاژ و پخش میکنند. هر روز 15 دقیقه تا 1 ساعت در آمریکا فیلم پخش میشود تنها برای این که ترس و وحشت از ایران را در دل آمریکاییها ایجاد کنند و این کار انجام شد. در همان سالها دهها ایرانی در آمریکا کشته شدند و تعداد زیادی از افراد مجروح شدند خسارتی که از تبلیغات سوء برعلیه ایران نصیب ما شد. اما تنها گله گروگانها این بود که مدتی طولانی به ما کباب دادند!
طعم نفرت از ایران به آمریکا چشانده شد
طالب زاده در ادامه نشست به تبلیغات شهری در آمریکا بر علیه ایران اشاره کرد و گفت: اولین تبلیغ به صورت گسترده برعلیه ایران این بود که تصویر امام (ره) را بزرگ نصب کردند و روی تصویر نوشتند کمتر از 55 مایل برانید تا با ایران مقابله کنید زیرا در آن زمان نفت به آمریکا داده نمیشد و صادرات نفت ایران محدود شده بود . در آن زمان جوی که مطبوعات آمریکا ایجاد کرد، باعث شد تا طعم نفرت از ایران را بچشند. 444 روز تلویزیون آمریکا تبلیغ علیه ایران کرد، در حالی که آمریکا در تمام امور داخلی ایران دخالت داشت . در آن زمان فضایی ایجاد شد که ایران کوتاه نمیآید و بر مواضعش ایستاده است. شاه برای آمریکا مهره اصلی در منطقه بود و نیکسون از شاه به عنوان اسب سفید یاد کرده بود.
فیلم های ضد ایرانی با بازیگران موفق و حرفهای ساخته میشود
وی در پاسخ به این سؤال که نمونههای دیگری در سینمای هالیوود بر علیه ایران وجود دارد یا خیر گفت: «آرگو» در راستای فیلمهای ضد ایرانی ساخته شده است . ظرف سه یا چهار سال اخیر فیلمهای زیادی از جمله «غیرقابل تصور» درباره ایران ساخته شد که ایران را تهدید هستهای برای جهان معرفی میکند یا «میجر» که چند سال پیش اکران شد و داستان فیلم به گونهای پیش میرود که ایرانیک تهدید هستهایاست و ساموئل ال جکسون که همیشه در فیلمها شخصیتهای مظلوم را بازی میکرد این بار نقش یک شکنجهگر را ایفا میکند. این فیلمها اکثرا با بازیگران موفق و حرفهای ساخته میشوند که بتواند مخاطب را به خود جذب کند.
در برابر فیلمهای ضد ایرانی هیچ شکایتی نکردیم
طالبزاده در ادامه گفت: فیلم دیگری به نام «اورشلیم شمارش معکوس» در آمریکا ساخته نشد بلکه توسط مسیحیان ساخته شد و در آن فیلم نیز ایران یک تهدید برای جهانیان معرفی میشود. یا «سنگسار ثریا» فیلمی که ما متاسفانه از آن به راحتی عبور کردیم در حالی که میتوانستیم از آن فیلم و دیگر فیلمها که چهره غیرواقعی از ایران به جهانیان معرفی میکند و ایران هراسی را در مخاطب ایجاد میکند، شکایت کنیم اما متاسفانه در تمام این سالها ما تمام توهینها و حملهها را پذیرفتیم و هیچ دفاعی نکردیم. فیلم دیگری از کاترین بیگلو «سی دقیقه بامداد»ساخته شده استکه در آن اسلام ستیزی مطرح است . شبههها کنار رفته است و مشخص است کهآمریکا وصهیونیستاسلام ولایی را خطرناک میداند به همین دلیل است که به ایران و اسلام حمله میکنند.
ما متاسفانه میتوانیم با هزینه و استفاده از وکلای مجرب از آنها برای معرفی غلط ایران به جهانیان شکایت کنیم اما هیچ وقت این اتفاق نیفتاده است و مسئولین همیشه از کنار این نوع آثار را ما را به جهانیان اشتباه و تصویر غلطی ارایه میدهند مقابله نکردیم. ما در مقابل این جنگ تبلیغاتی سی و چند سال است که عبور کردیم و هیچ شکایتی نکردیم در حالی که ما هیچ گاه در طول دوران پس از انقلاب نه کشوری را تهدید و نه حمله کردیم.
هالیوود با دروغ لایه دفاعیاش را حفظ میکند
طالبزاده در ادامه گفت: اینجا باید به پیچ حساس و سرنوشت ساز که مقام معظم رهبری اشاره کردندرا گوشزدکنم آنها کاملا متوجه خطر هستند و لایه دفاعیشان را با دروغگویی حفظ میکنند . آنها با ساخت و ارایه فیلم آرگو به مخاطبشان قدرت سیا را به رخ میکشند درحالی که امروز از قدرت سیا آن دوران دیگر هیچ اثری باقی نمانده است و اوباما خود تاکید کرد که در تغییرات مصر و تونس و کشورهای عربی دیگر الجزیره جلوتر از ما عمل کرد.
طالبزاده در ادامه تاکید کرد: من سالهاست به این نکته اشاره دارم که باید فضای رسانه باز باشد تا بتوان گفت و گوهای موافق و مخالف در رسانهای مانند تلویزیون صورت گیرد تا افکار عمومی با آن آشنا شوند و مخاطبحرفهای مخالفان را از شبکههای خارجی نشنود .
در ادامه نشست طالب زاده به پرسشهای متعدد دانشجویان پاسخ گفت و بخشهای از دو فیلم لینکلن ساخته اسپیلبرگ و سی دقیقه بامداد ساخته بیگلو را به نمایش درآورد و تاکید کرد: در تاریخ معاصر تنها کشوری که جنگ داخلی داشته است آمریکا بوده که ایالت شمالی و جنوبی آن با هم جنگ کردند. در فیلم «لینکن» که در راستای فیلمهای سیاسی فیلمساز از جمله فهرست شیندلر، مونیخ، سرباز رایان به نظر میرسد، «اسپیلبرگ» با نزدیک شدن به جنگ ایالت شمالی و جنوبی آمریکا وضع آینده کشور را پیش بینی کرده است و مخاطب را به سمت شباهتهای لینکن و اوباما سوق میدهد این دو رئیس جمهور هر دو سخنران خوبی بودند. این فیلم ارتباطی به ایران ندارد اما این فیلم هشدار میدهد که آمریکا استعداد جنگ داخلی را دارد.
فیلم آرگو بازتابهای گوناگونی در جامعه ایرانی داشتهاست. بعضی از تماشاگران ایرانی آرگو، فیلم را دارای نگاهی مثبت و پیامی برای صلح میان ایران و آمریکامیدانند اما برخی دیگر اعتقاد دارند که سازندگان این فیلم سیاهنمایی کردهاند و تصویر درستی از ایران و ایرانی ارائه ندادهاند.
راجر ایبرت به فیلم نمره کامل (چهار ستاره) داده و هنر به کار رفته در فیلم را نایاب توصیف کرد.
گری سیک در مصاحبه با رادیو ان پی آر از اینکه در فیلم، با وجود موضوع حاد سیاسی، دست کم یک ایرانی با شخصیت مثبت معرفی شده اظهار خشنودی کرد.
تاد مککارتیمنتقد هالیوود ریپورتر نوشت که فیلم آرگو یک فیلم دلهرهآور سیاسی عالی است که جزئیات را هوشمندانه روایت میکند.
منتقد یواسای تودی نوشت که آرگو یک فیلم دلهرهآور سیاسی واقعی و هیجان انگیز با طراحی عالی است.
در عوض هنری بارنز نویسنده گاردین اینطور نظر داد که حجم بار تبلیغی موجود در فیلمنامه، کل آن را غیرقابلاعتماد ساختهاست.
همچنین سارا شورد، یکی از سه آمریکایی که در سال ۲۰۰۹ در ایرانبازداشت شده بود در انتقاد از این فیلم نوشت که آرگو حقیقتهای ایران را محو میکند، و استدلال کرد که قهرمان واقعی این فیلم زن ایرانی است که در سفارت کانادا کار میکرده اما در فیلم به او بهای کافی داده نشدهاست.
امید حبیبینیا، منتقد فیلم و پژوهشگر ارتباطات سیاسی، هم انتقاد مشابهی را به فیلم وارد کرد و نوشت که «چهرهای که از اکثریت ایرانیها در فیلم نشان داده شده نه تنها با واقعیت عینی بلکه با واقعیت زمانی آن نیز متفاوت است».
از سوی دیگر، پس از نمایش اولیهٔ فیلم در جشنوارهٔ تورنتو، خبرگزاریهایی کانادایی نیز از کمرنگ نشان دادن نقش کانادا در داستان فیلم انتقاد کردند.
نقد منابع جمهوری اسلامی از آرگو منفی بودهاست.
الف، تولید فیلم را به صهیونیستها نسبت داد و خبرگزاری فارس با این استدلال که فیلم آرگو چند ساعت پس از تعطیل شدن سفارت کانادا در ایران، در جشنوارهای در تورنتو به نمایش درآمده نوشت که هدف این فیلم آن است که ایران را به عنوان دشمن معرفی کند.
خبرگزاری نامه هم پیشبینی کرد که این فیلم نامزد جوایز اسکار خواهد شد.
نقد و بررسی فیلم آرگو در برنامه " دیروز امروز فردا "
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر آرنا ، برنامه " دیروز امروز فردا " موضوع این هفته خود را بررسی جایز اسکار فیلم " آرگو " قرار داد . در این برنامه که با حضور دکتر حسن عباسی و خانم فروز رجایی فر از دانشجویان پیرو خط امام به روی آنتن رفت به نقد فیلم آرگو و نحوه پرداختن آن به واقعه تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و جایزه اسکار این فیلم پرداخته شد.
رجایی فر ضمن انتقاد از " آرگو " گفت : این فیلم بر اساس واقعیت نیست ، در این فیلم رفتار مردم ایران در کوچه و بازار خشن و تهاجمی جلوه داده شده . وی اضافه کرد دریافت جایزهی اسکار توسط آرگو در جایی که هیچکاک ، چاپلین و کوبریک این جایزه را دریافت نکردهاند نشان از اهمیت این فیلم برای آمریکاییها دارد .
دکتر حسن عباسی هم سینما را ابزاری قدرتمند در دست سیاستمداران غربی در دیپلماسی عمومی دانست و اضافه کرد : آنها در جنگ سرد فیلم های جیمز باند ، مامور 007، رامبو و راکی را میساختند و حالا به ساختن فیلم های ضد ایرانی روی آوردهاند که این نشان میدهد آمریکا توجه ویژهای در این زمینه دارد.
به گزارش آرنا ، عباسی ضمن اشاره به اینکه هالیوودیسم امروزه محل اصلی عرضه ایسم های فکری و فرهنگی مختلف تمدن غرب از اومانیسم و لیبرالیسم تا ایندیوژوالیسم است ادامه داد : در حوزهی دیپلماسی عمومی در زمینهی سینما بین ایران و آمریکا به عنوان دو قطب فکری و ایدئولوژیک جهان فضایی پیش آمده که قابل مقایسه با دیپلماسی پینگپنگ در چین است و آرگو را باید در این ارتباط تفسیر کرد .
وی اضافه کرد : این فیلم کاملاً سیاسی است و جایزه گرفتن آن از خود فیلم سیاسیتر است. اینکه بانوی اوّل کاخ سفید جایزه این فیلم را اعلام میکند به عنوان یک نماد است.
رجایی فر در پاسخ به این بخش از صحبت های عباسی گفت : به نظر من آرگو در پازل دیپلماسی عمومی نمیگنجد. چراکه با تحریف واقعیت کار را خراب میکند و با ادعاهای دعوت به مذاکره و گفتگوی سیاستمداران آمریکایی ناهمخوان است که عباسی پاسخ داد : روش آنها در دیپلماسیِ اکتیو به این شکل است ، آنها در هنگام مذاکره و امتیاز دادن یک فضای روانی ایجاد میکنند تا دست بالا را داشته باشند. مثلاً در حالی که این روزها گفتگوهای ایران و 5+1در آلماتی شروع شده آنها تحریم های جدیدی علیه ایران وضع میکنند .
عباسی ادامه داد : آنها از موضع تکبر این کار را میکنند مثلا در حالی که با روسیه درمورد سوریه به توافق میرسند اعلام میکنند به گروه های مخالف سوریه کمک مالی خواهند کرد . این نوع دیپلماسی آنهاست و با دیپلماسی ما که بر پایه دیپلماسی نبوی و علویست تفاوت دارد .
رجایی فر در بخش دیگری از صحبت های خود با اشاره به صحنه ای که فردی را با کت و شلوار به دار آویختند گفت : این نشانه اعدام بدون محاکمه در ایران است که با واقعیت سازگاری ندارد.
در ادامه برنامه رجایی فر خطاب به مجری برنامه گفت : جای رئیس شما آقای ضرغامی هم در این برنامه خالیست . ایشان خودشان از دانشجویان خط امام بودند و باید پاسخ دهند چرا با داشتن امکانات صدا و سیما تاکنون به ساختن فیلمهایی در این خصوص اقدام نشده و تنها به چند مستند تکراری و ملالآور بسنده شده است.
عباسی در بخشی از سخنان خود دلیل شکست عملیات نظامی آمریکا را اشتباه استراتژیک و ضعف لجستیک ارتش آمریکا خواند و ادامه داد : فرمانده آمریکایی چون میدانست 8 هلی کوپتری که آنها برای این عملیات در نظر گرفته اند در ایران میماند و منهدم خواهد شد اقدام به اعزام چند هلی کوپتر قدیمی برای این عملیات کرد که یکی از آنها در کرمان نشست و بقیه هم در صحرای طبس و در هنگام سوخت گیری و برخورد با هم منهدم شدند ، در حقیقت دلیل اصلی این حادثه طوفان شن نبوده و ما 21 سال است که این را میدانیم . وی ادامه داد این اراده خداست که دشمنان ما را از احمق ها قرار داده است .
عباسی اضافه کرد آمریکایی ها برای سرپوش گذاشتن روی این اشتباه خود ، در اینکه دلیل اصلی این حادثه طوفان شن بوده با ما همراه شدند .
رجایی فر در ادامه ضمن انتقاد از این بخش از اظهارات عباسی گفت : هیچ سند و مدرکی در این ارتباط منتشر نشده و نباید به این حرف ها استناد کرد . وی ضمن اشاره به سخنان حضرت امام واقعه طبس را معجزه الهی خواند و دلیل آن را طوفان شن دانست . عباسی هم در پاسخ گفت که من هم معتقدم معجزه الهی بوده در حقیقت اشتباه آن فرمانده آمریکایی هم اراده خداوند بوده است .
در ادامه برنامه عباسی در پاسخ به سئوالی در مورد اینکه چرا در حالی که سینماگران آمریکا آرگو را میسازند برخی از سینماگران ما در تلاش برای زیر پا گذاشتن خط قرمزهای فرهنگی و سیاسی هستند؟ گفت : استراتژی ما اقدام نامتقارن است و نباید با ساختن فیلم هایی در پاسخ به آرگو وارد مقابله به مثل بشویم و بگذاریم آنها قاعده بازی را تعریف کنند و ما منفعلانه در مقام پاسخ برآییم . وی افزود ما با قواعد خودمان در زمین دشمن و در زمین خودمان بازی میکنیم . وی اضافه کرد : تاریخ انقلاب که تسخیر لانه جاسوسی بخشی از آن است ، دفاع مقدس گنجینه ای که هنوز باز نشده ، مساله فلسطین و بیداری اسلامی موضوعاتی است که می توانیم بوسیله آنها با قواعد خودمان پاسخ فیلم هایی نظیر آرگو را بدهیم
خبرگزاری فارس: فراستی با بیان اینکه جوایز گلدنگلوب و اسکار سیاسی است، گفت: بعد از نقد «آرگو» وقت آن است که ما هم تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را با یک قصه دقیق و جذاب با فیلمسازی که فیلمسازی بلد است بسازیم و جواب بدهیم.
مسعود فراستی منتقد سینمایی در گفتو گو با خبرنگار فرهنگی فارس درباره فیلم سینمایی «آرگو» گفت: به نظر آرگو برخلاف فیلمهای آمریکایی فیلمی است که خوب شروع میکند و درباره تاریخ ما حرف درستی میزند؛ کودتای آمریکا و ستم شاه و وابستگی شاه را بیان میکند و خیلی هم مستندگونه و خوب بیان میکند و در بازسازی تهران و لانه جاسوسی موفق است اما بعد از این مقدمه فیلم به ورطه سرگرمی و احساساتی گرایی میافتد و شروع میکند به تحریف تاریخ و واقعهای که در تاریخ نبوده است. آرگو خوب شروع میکند اما در ادامه به تحریف میافتاد
وی افزود: سازنده آرگو وقتی که سراغ شخصیتپردازی میآید، قادر نیست شخصیت ایرانیها را بسازد و شروع میکند به تحریف و نشان نمیدهد که مردم به صورت خودجوش لانه جاسوسی را گرفتند و سعی میکند که همه مسئله را حکومتی نشان دهد و آن جنبش خود بخودی مردم که لانه اشغال شد و بعد نظام اعلام موضع کرد در فیلم کاملا تحریف میشود.
فراستی ادامه داد: این داستان شش گروگان آمریکایی هم کاملا جعلی است چون این افراد توسط مردم آزاد میشوند و مردم بودند که زنها را رها کرده و کمک میکنند که بروند اما فیلمساز این را به یک تریلر سیاسی و خیلی سطحی تبدیل کرده است که بتواند از آن استفاده کند.
این منتقد با بیان اینکه قصه نجات دادن قصهای کاملا جعلی است، تصریح کرد: البته انتهای این فیلم بیان میکند که برخی وقایع و موارد را برای دراماتیزه کردن و نمایشی کردن به فیلم اضافه کردهایم که این یعنی اصل فیلم و گروگانگیری و آزادسازی این افراد که در واقع جعلی است .چهره «آرگو» از بچههای بسیج و مأموران ایرانی، کوبایی است نه ایرانی
وی افزود: همچنین چهرهای که «آرگو» از بچههای بسیج و مأموران ما نشان میدهد چهره ایرانی نیست؛ خشونت آنها و چهره و رفتارشان و آن وحشیگری که نشان میدهد چهرهای کوبایی است تا ایرانی و این نیز از شعور آمریکاییها سخن میگوید
فراستی ادامه داد: آن زنی هم که به فرار این افراد کمک میکند و به فارسی را با لهجه صحبت میکند، خیلی احمقانه است و معلوم نیست چیست.
«آرگو» از مأمور جاسوسی آمریکا چهرهای معصوم ارائه میدهد
این منتقد باسابقه سینمای ایران و جهان نکته مهم درباره فیلم «آرگو» را چنین بیان کرد: یک کاری که آرگو میکند این است که چهرهای وطن پرستانه از آمریکاییها نشان میدهد؛ از یک مأمور جاسوسی آمریکا یک چهره بدون خشونت چهرهای معصوم و خاصی ارائه میدهد که تاکنون آمریکاییها چنین چهرهای از مأموران جاسوسی و ضدجاسوسیشان نشان نداده بودند.
وی افزود: نقطه دیگر در این فیلم نیز این است که یک زندگی به شدت قلابی و سطحی از اختلاف او با خانوادهاش و با همسرش و رابطه دوباره آنها نشان میدهد و تلاش میکند که یک تریلر غیر اکشن سیاسی را به یک ملودرام هم تبدیل کند تا مخاطب به دست آورد اما در آن نیز موفق نیست البته ممکن است برای جذب مخاطب عام آمریکایی موفق باشد اما در مجموعه آرگو یک فیلم دسته دوم دهه هفتادی است با اینکه خیلی خوب شروع کرده است.
جایزه «آرگو» صد روی صد سیاسی است.
مسعود فراستی در بخش دیگری از این گفتگو درباره چرایی اعطای جایزه گلدن گلوب به این فیلم ضعیف گفت: اینکه چرا جایزه گلدن گلوب میدهند جالب است و این برمیگردد به تحلیل من که سال پیش درباره اسکار کردم و دوستان نپذیرفتند و اینکه چقدر گلدن گلوب و اسکار چقدر سیاسی است و جایزه به آرگو صد روی صد سیاسی است مثل جایزه به «جدایی نادر از سیمین».
وی با بیان اینکه جایزه به آرگو صد درصد سیاسی است، افزود: این برای آن است که آمریکاییها با تمام ایرانی ستیزیشان تلاش کردند زخمی که از این گروگانگیری گرفتند را جبران کند و مرهمی بر آن بگذارد و این جایزه نیز به دنبال آن است که این مرهم را بیشتر کند در حالی که فیلم ابدا در سطح جایزه گلدن گلوب و کاندیدای اسکار و جایزه منتقدان نیست و این درست حرفی است که پارسال زدم و آن اینکه آمریکاییها چقدر سیاسی عمل میکنند حتی در سینما.
این منتقد سینما با بیان اینکه فیلم آرگو فیلم سطحی است که مخاطب عام آن را تحمل میکند، گفت: 20 دقیقه آخر فیلم به شدت عقب افتاده و هالیوودی است؛ دقیقه آخر هواپیما میرود و زنگ تلفن زده میشود و از این مباحثی که خیلی عقب افتاده است و مربوط به 50- 40 سال پیش است و روشن نمیکند هواپیمایی که دارد میرود چرا نمیتوانند برگردانند و این خیلی مخاطب را دست کم گرفته است.
وی افزود: در مجموع فیلم یک سطح سرگرمی و تریلر اکشن دارد و در سطح زیرین هم سیاسی است و البته برخلاف همیشه که فکت سیاسی را از اول آشکار میکنند مثل آن فیلم مزخرف «300» اینجا نرم رفتار کردند و به دنبال مخاطب عام بودند.
جواب «آرگو» تنها با نقد نیست بلکه با فیلم باید پاسخ داد.
فراستی در پاسخ به این که چرا به فیلم «لینکلن» که آن هم سیاسی است جایزه داده نشد، گفت: احتمالا لینکلن در اسکار جایزه بگیرد اما با کاندیداتوری آرگو در 7 رشته این فیلم در اسکار هم میتواند جایزهای داشته باشد.
مسعود فراستی در پایان تاکید کرد: به نظر من بعد از اینکه «آرگو» را نقد کردیم وقت آن است که ما هم همین واقعه یعنی تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را با یک قصه دقیق و جذاب با یک فیلمسازی که فیلمسازی بلد است نه اینکه ادعا بکند بسازیم و جواب بدهیم.
وی با بیان اینکه جواب آرگو با نقد نیست بلکه با فیلم است، افزود: مهم این است که فیلمنامه خوب و قصه درست، جذاب و بیان واقعی و تاریخی روی خط ما نوشته شود و بدون شعار دادن و با یک قصه درست بتوانیم حرفمان را بزنیم.