مطلب ارسالی کاربران
نبوغ پوتین در عرصه دیپلماسی بین الملل
پوتین اصلاحات لیبرال در روسیه را محدود کرده و یک مسیر توسعه ناسیونالیستی را انتخاب کرده است. روسیه به تنهایی در برابر غرب و متحدینش ضعیف است اما رهبر آن قادر است از سردرگمی و بی احتیاطی غرب سود ببرد. روسیه موفق شد وضعیت خود را به عنوان یک بازیگر جهانی بدست آورد. 20 سال از زمان روی کار آمدن ولادیمیر پوتین گذشت. در 9 اوت 1999، رئیس جمهور بیمار روسیه بوریس یلتسین جانشین خود را انتخاب کرد و یک مامور ناشناس سابق کا گ ب را به عنوان چهارمین نخست وزیر روسیه در 17 ماه منصوب کرد. یلتسین گفت: پوتین در صورت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری 2000، انجام اصلاحات را در روسیه تضمین می کند. در طی دو دهه ای که پوتین به رهبری کشور دسترسی پیدا کرد، او به عنوان رئیس جمهور و نخست وزیر شاهد بود که چهار رئیس جمهور ایالات متحده و بسیاری از رهبران سایر کشورها تعویض شدند. وی توانست اقتصاد روسیه را بازسازی و ارتش روسیه را مدرنیزه کند و اقتدار روسیه را در صحنه جهانی بازگرداند. با وجود تمام عوامل محدود کننده روسیه موفق شد جایگاه خود را در جدول هیئت مدیره جهانی بدست آورد. پوتین چگونه به این کار موفق شد؟ آمریکایی ها اغلب روس ها را به عنوان شطرنج بازان ماهر می بینند. با این حال، ورزش پوتین شطرنج نیست بلکه جودو است. رئیس جمهور روسیه زمانی اعتراف كرد كه در كودكی قلدر بوده و ورزش های رزمی به او كمك كرده تا از خیابان خارج شود. او می گوید که جودو به او نظم و انضباط را می آموخته و چشم اندازی خاص به زندگی القا کرده است. در جودو یک حریف ضعیف در نگاه اول می تواند از قدرت و اراده درونی خود برای شکست دادن حریف قوی تر استفاده کند. برای این کار لازم است کاری کرد تا دشمن از تعادل خارج شود و با استفاده از بی نظمی موقتی وی به پیروزی رسید. پوتین نشان داده است که او ماهرانه می داند که چگونه می تواند از فرصت هایی که با سردرگمی غرب و بی نظمی رهبران غربی به او ارائه می شود استفاده کند. هنگامی که پوتین پس از یلتسین به قدرت رسید وی برنامه ای برای بازگشت روسیه به وضعیت یک قدرت بزرگ داشت. در دوران پس از جنگ سرد غرب استراتژی مشابهی نداشت و روسیه از این مزیت نسبت به یک دشمن قدرتمندتر استفاده کرد. پوتین مهارت های خود را در خاورمیانه نشان می دهد جایی که روسیه برای اولین بار پس از سه دهه به عنوان یک بازیگر قدرتمند بازگشت و تعامل با همه طرف های در حال اختلاف منطقه را آغاز کرد. نقطه عطفی در سال 2013 رخ داد. پرزیدنت اوباما به بشار اسد از عدم پذیرش عبور از خط قرمز در مسئله استفاده از سلاح های شیمیایی هشدار داد ولی نیروهای دولتی سوریه بازهم از سارین در برابر شورشیان استفاده کردند. روسیه مسئولیت آن حمله را بر عهده شورشیان گذاشت. اوباما که در آن لحظه با واکنش جدی روسیه روبرو شد، ایده منطقه پرواز ممنوع و حملات هوایی علیه اسد را کنار گذاشت. خط قرمز به سادگی پاک شد. پس از آن پوتین به عنوان یک صلح ساز در این شرایط مداخله کرد و پیشنهاد کرد که ایالات متحده و روسیه با هم کنترل روند از بین بردن ذخایر سلاح های شیمیایی سوریه را کنترل کنند. پوتین با نزدیک شدن به اردوغان رئیس جمهور ترکیه که روابطش با غرب به دلیل امتناع آمریکایی ها از استرداد فتح الله گولن و به دلیل انتقاد رسانه های لیبرال اتحادیه اروپا از سیاست های ملی گرایانه و اسلامی ساز ترکیه تیره شده است، موفق شد تنش درونی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی را افزایش دهد. در ماه ژوئیه پوتین پیروزی مهمی را کسب کرد با وجود ممنوعیت های ناتو ترکیه اولین سیستم موشکی ضد هوایی اس 400 ساخت روسیه را دریافت کرد. علاوه بر این، روسیه از سرد شدن مناسبات بین دولت اوباما و عربستان سعودی برای برقراری روابط محکم با سعودی ها استفاده کرد. همکاری آنها که قبلاً فراتر از بخش نفت نبود، اکنون زمینه سرمایه گذاری و دیپلماسی را نیز در بر می گیرد و سفر پادشاه سلمان به مسکو در سال 2017 این همکاری را محکم کرد. علاوه بر این، پوتین از این فرصت استفاده کرد که جنگ فزاینده تجاری دولت ترامپ با چین این امکان را فراهم می کند که مشارکت رو به رشد روسیه و چین را گسترش دهد و مسکو را از نظر پکن در زمینه همکاری های نظامی فنی ضروری جلوه دهد. در سپتامبر سال گذشته، نیروهای مسلح چین برای اولین بار در رزمایش مشترک در شرق دور روسیه شرکت کردند. در ماه ژوئیه امسال، بمب افکن های روسی و چینی اولین گشت مشترک هوایی در آسمان بر فراز دریای ژاپن را انجام دادند. پوتین موفق شده است با شی جین پینگ رهبری که در جهان بینی پوتین سهیم است همکاری کند. چین هرگز از پوتین و سیاست داخلی وی انتقاد نمی کند. سرانجام پوتین موفق به فشار بر نقاط درد اتحادیه اروپا شد. هرچه بروکسل از مجارستان بخاطر عدول آن از پذیرش پناهجویان انتقاد کند نخست وزیر مجارستان ویکتور اوربان به مسکو نزدیک تر می شود که او را تحسین می کند و ترجیحات اقتصادی و سیاسی را به وی پیشنهاد می دهد. دولت ملی گرای ایتالیا و احزاب ناسیونالیست اروپا نیز در حال تبدیل شدن به حامیان علنی پوتین و منتقد تحریم های ضد روسی هستند. اکنون که ولادیمیر پوتین بیستمین سالگرد ورودش به کرملین را جشن می گیرد ثابت کرده است که او یک قهرمان جودوکار واقعی است و می تواند از اختلافات در غرب استفاده کند. او منتظر فرصت مناسب بعدی برای تقویت نفوذ روسیه در صحنه بین المللی است و می تواند به سرعت واکنش نشان دهد. او می داند چگونه باید عمل کند.