مطلب ارسالی کاربران
سیلماریلیون
چند خط از متن کتاب در باب مرگ آنکالاگون:
(لازم به ذکر هست که بین تمامی اژدهایان سرزمین میانه، این اژدها سرآمد سایرین بوده)
در هنگام جنگ خشم، آنگاه که #مورگوت لشگریانش را در معرض نابودی و قدرتش را در شرف غروب دید، بر خود لرزید و یارای آن نداشت که خود گام پیش نهد. آخرین حملهی ناامیدانهای که تدارک دیده بود را بر ضد دشمنانش آغاز کرد، از دخمههای #آنگباند، اژدهایان بالدار که کسی پیشتر مانندشان را ندیده بود، بیرون زدند؛ و حملهی این گروهان ترسناک که آنکالاگون بزرگ ترین اژدهای زمانه نیز در میانشان بود چنان مصیبت بار و ترسناک بود که سپاه والار عقب رانده شد، چرا که آمدن اژدهایان با تندر و آذرخش، و توفانی از آتش بود.
اما #ائارندیل از راه رسید، درخشنده به مانند شعلهای سپید، و گرداگرد #وینگیلوت را جمله مرغان عظیم آسمان گرفته بودند و #توروندور سرکردهی آنها بود، و تمام روز و سرتاسر شب ظلمانی تردید، نبرد در هوا ادامه داشت.
پیش از طلوع خورشید ائارندیل آنکالاگون سیاه ، نیرومندترین و مخوفترین اژدهای سپاه مورگوت را کُشت و از آسمان به زیر افکند؛ و اژدها بر روی برجهای #تانگورودریم افتاد و برجها از سقوط او درهم شکست. آنگاه خورشید بالا آمد و سپاه والار غالب شد و کمابیش تمام اژدهایان از پای درآمدند.