طرفداری- ناکامی در پیدا کردن جانشین وینسنت کمپانی، عادت دریافت گل در لحظات حساس و جدیتِ درخواستهای مربی روی قهرمان انگلیس تاثیر گذاشته است.
به همین سادگی، تلاش منچسترسیتی برای قهرمانی لیگ به پایان رسیده است. فقط یک سقوط باور نکردنی میتواند جلوی لیورپول را بگیرد. از جنس داستانِ فراموش شده ۱۲ امتیاز اختلاف نیوکاسلِ کیگان با تیم سر الکس فرگوسن که در نهایت با تقدیم قهرمانی نیوکاسل به منچستریونایتد به پایان رسید. تیم یورگن کلوپ نه تنها می تواند با خیال راحت به جام باشگاههای جهان قطر برود و در ۱۹ روز، ۸ بازی انجام دهد، بلکه همچنان از این مسئله آگاه خواهد بود که قهرمانی باز هم در دسترس است.
البته این صحبتها پس از چهارمین باخت فصل قبل منچسترسیتی در برابر نیوکاسل هم وجود داشت. منچسترسیتی با ۱۴ برد پیاپی به انتقادها پاسخ داد تا قهرمان لیگ برتر شود. شکست منچسترسیتی برابر منچستریونایتد در روز شنبه به این معنی بود که حالا آبیها به اندازه کل فصل قبل امتیاز از دست دادهاند. برای رسیدن به رکورد ۹۸ امتیازی منچسترسیتی در فصل قبل، این تیم باید ۲۲ بازی باقی مانده را ببرد. با توجه به شکل بازی لیورپول، شاید این ۲۲ برد هم کافی نباشد.
پپ گواردیولا این را میداند. او به خوبی تسلیم شدن تیم بعد از شکستها را میفهمد. چیزی که نه فقط در پاسخهای سر راست او در مورد ناممکن بودن رسیدن به لیورپول نمایان است که چند هفته پیش هم گفته بود "تنها" قدردانی کردن از برندهها، رفتار سالمی نیست. البته که حق با اوست اما اینها صحبتهای عجیبی است که از دهان فردی خارج شده که بیشتر از هر کسی برای بردن انگیزه دارد. اینها بیشتر حرف مربی است که فرم تیم را از دست داده، وقتی شعله تیم کم حرارت شده یا پول تیم ته کشیده است. آرسن ونگر و برایان کلاف دو مربی بودند که بعد از فراموش شدن نتایج بسیار خوبشان، بیشتر از بقیه نگران شکل بازی تا نتیجه بودند.
البته که هیچکس فکر نمیکند پپ گواردیولا در سن ۴۸ سالگی به آخر خط رسیده است.
سیتی در لیگ سوم است و میانگین ۲ امتیاز در هر بازی دارد و حالا بیشترین گل زده در لیگ را هم دارد. آنها همچنان در لیگ قهرمانان اروپا حضور دارند و این جامی است که خیلیها بر این باورند سیتی بیشتر از همه باید برای آن تلاش کند؛ حداقل اگر فقط هیئت مدیره، تیم فنی و بازیکنان را در نظر بگیریم، نه هواداران. شرایط سیتی به هیچ عنوان بحرانی نیست اما این مسائل بیشتر مرتبط به هم هستند و شاهزادهِ فوتبال، نخود فرنگی را زیر تشک خود احساس میکند( اشاره به داستان شاهزاده و نخود فرنگی نوشته هانس کریستین اندرسن. مادرِ پادشاه، دختری را امتحان میکند تا ادعای وی در مورد شاهزاده بودن را ثابت کند. وی نخود فرنگی را در تختی با چندین تشک قرار داد و دختر در صبح از خواب بدش به خاطر راحت نبودن تشک گلایه کرد- مترجم)
این شاید سومین فصل از ۱۱ فصل حضور پپ گواردیولا در سمت مربیگری باشد که قهرمان لیگ نمیشود. گرچه این افتخارات وی همیشه در باشگاهی شدیدا ثروتمند بوده است اما گرفتن سه لیگ معتبر او را به شکل خاصی در لیگ با ثبات نشان میدهد. حتی اگر او دیگر چیزی نبرد، نامش در بین بهترینهای فوتبال ثبت خواهد شد با این حال شکل خاصی از اشتباهات در حال تکرار است.
مسائل خارج از زمین هم روی میزان کنترل وی بر تیم تاثیر دارد. سیتی در تابستان مبلغ زیادی برای جانشینی وینسنت کمپانی خرج کرد که یک قمار غیر اساسی هم بود که با مصدومیت آیمریک لاپورته خود را نشان داد. نکته دیگر که هنوز برای خیلیها تعجب آمیز است، خرج ۱۵۰ میلیون پوندی سیتی در ۳ فصل گذشته برای پست فول بک چپ است که آنها هنوز بعد این خرجها فول بک چپ ثابتی پیدا نکرده اند.
نبود کمپانی، سیتی را بدون رهبر در زمین رها کرده و این مسئله لشکر پپ را در بعضی از لحظات حساس بازی آسیبپذیر کرده است. تیمهای پپ علاقه زیادی به گل خوردن در لحظاتی دارند که در منطقه دفاعی جمع شدهاند. این اتفاق در نیمه نهایی اروپا با بایرن مونیخ برابر رئال مادرید و بارسلونا و همچنین در بازی لیورپول-سیتی در هر دو بازی لیگ و چمپیونزلیگ یک فصل قبلتر از آن رخ داد. آنها همچنین در برابر لسترسیتی در فصل ۲۰۱۶-۲۰۱۷ و منچستریونایتد در ۲۰۱۷-۲۰۱۸ به همین شکل گل دریافت کردند.
هفته قبل، منچستریونایتد نه تنها در ۶ دقیقه هر دو گل خود را به ثمر رساند که در بین این دو گل مارکوس رشفورد یک بار به تیرک زد و یکی دیگر را به بیرون. به نظر میرسید تیمی شدیدا قدرتمند از واکنش به این توپها عاجز بود و نمیتوانست دست و پای خود را جمع کند، آن هم وقتی که شکل بازی و مکانیسم آن به هم ریخته بود. علاقه شدید باشگاه به انداختن تقصیر بر گردن داوران و تئوری توطئه هم آنچنان کمکی به آنها نمیکند.
نکته دیگر، مشکل حضور طولانی مدت در تیم است. تنها باری که گواردیولا، لالیگای اسپانیا را در زمان حضور در بارسلونا واگذار کرد در فصل چهارم و آخرش بود. فصل آخر حضور در بایرن مونیخ بدترین فصل وی بود. آشنایی بازیکنان با یک مربی در مدت طولانی باعث خستگی آنها زیر نظر هر مربی میشود مخصوصا اگر چالش اصلی تیم ماندن در همان فرم تکراری باشد و حتی هر هدفی که مربوط به تاکتیک جدیدتر باشد، از مدتها پیش فراموش شده باشد.
همه مربیان با این چالش روبرو هستند و بازیکنان بایرن مونیخ زیر نظر پپ گواردیولا هم بر این مسئله صحه گذاشتند. آنها میگفتند جدیت پپ کم کم آنها را خسته و کند کرده بود. تعداد زیادی از مربیانی که سبک پرس سنگین دارند مانند کلوپ در دورتمند، پوچتینو در تاتنهام و بیلسا در تقریبا تمام تیمهایش چنین چیزی را دیدهاند. وقتی بازیکنان احساس خستگی کنند چه از نظر فیزیکی و چه از نظر روانی، سقوط دراماتیک خواهد بود.
سیتی هنوز در سقوط نیست و شرایط آنها قابل برگشت است اما این فصل، بازیکنان بسیار بد پرس کرده اند. یکی از دلایلی که باعث شد یونایتد به خوبی به سیتی ضد حمله بزند همین مسئله بود گرچه آنها شانسهای گلزنی زیادی را از دست دادند. آن بی رحمی و همیشه از نظر ذهنی آماده بودن در سیتی وجود ندارد. سیتی همچنان تیم فوق العادهای است اما در دورانِ مدرنِ لیگ برتر که حتی مساوی هم مزه شکست میدهد و با اختلاف ۱۴ امتیازی، تمرکز آنها باید به سمت لیگ قهرمانان اروپا برود.