در یک دهه اخیر اتفاقات بزرگ و مهم زیادی رخ داده که مسیر تاریخ را دستکم مقداری تغییر داده اند. در هنگام نوشتن این مطلب سال ۲۰۱۹ به پایان رسیده و اولین روز سال ۲۰۲۰ است. دهه ۲۰۱۰ یکی از مهم ترین دهه ها در دو قرن اخیر به شمار می آید. سبک زندگی، کار، غذا خوردن، سفر کردن و خوشگذرانی به طور کامل دگرگون شد. دنیای سیاست نیز با فراز و نشیب های زیادی همراه بود؛ از ظهور داعش و گسترش تروریسم در مقیاسی بی سابقه تا ظهور رهبران ملی گرا و بحران پناهجویان. با این وجود هر سال از این دهه با یک اتفاق بزرگ و قابل توجه همراه بود که در ادامه این مطلب قصد داریم یک به یک آن ها را مرور کنیم.
۲۰۱۰: نشت نفت در سکوی نفتی دیپ واتر هرایزن
در ۲۰ آوریل ۲۰۱۰، جهان یکی از بدترین فجایع زیست محیطی تاریخ را تجربه کرد. دکل نفتی دیپ واتر هرایزن (Deepwater Horizon) دچار آتش سوزی شده و به مدت بیش از ۲۴ ساعت در آتش می سوخت تا اینکه در نهایت در خلیج مکزیک غرق شده و باعث گردید که روزانه بیش از ۸٫۰۰۰ بشکه نفت خام به طور مستقیم وارد دریا شود. این شروعی بسیار ترسناک برای دهه بود اما اینکه فرصت های زیادی برای جلوگیری از این فاجعه وجود داشت این موضوع را ترسناک تر ساخت. هیچ آژیر اخطاری نواخته نشد تا ۱۲۶ مردی که روی سکو بودند از اتفاقی که در حال وقوع بود خبردار شوند زیر این آژیر خاموش شده بود. مدیران سکو از نقص سیستم ایمنی سکو که یخ زده و آژیرهای خطر نابهنگام و کاذب می فرستاد درمانده شده و به جای تعمیر تصمیم گرفتند کل سیستم اعلام خطر را خاموش کنند.
این سیستم برای بیش از یک سال خاموش بود تا اینکه حادثه بزرگ رخ داد اما این تنها خطایی نبود که در جریان آتش سوزی سکوی نفتی دیپ واتر هرایزن رخ داد. در این سکو یک سیستم و ابزار دیگر نیز وجود داشت که به محض رسیدن سطح گاز به میزانی خطرناک، عملیات حفاری و مته زدن را به صورت اتوماتیک متوقف می کرد اما این سیستم نیز مدت ۵ سال بود که عمداً خاموش مانده بود. هیچ کس از این نقص ها خبر نداشت زیرا داده های دروغین در اختیار کارکنان روی سکو قرار داده شده بود تا این نقص ها لاپوشانی شوند. از همه مضحک تر این که در روز انفجار این سکو، مدیران اجرایی کمپانی بریتیش پترولیوم برای جشن گرفتن هفتمین سال متوالی بدون مشکل ایمنی و حادثه، به این سکو رفته بودند.
بعد از یک سخنرانی جذاب در مورد اهمیت ایمنی، مدیران اجرایی بریتیش پترولیوم به مکانیک ارشد سکو دستور دادند که لایه گِلی سنگینی را که برای پایین نگه داشتن فشار چاه با آب دریا استفاده می شد کنار زده تا بر سرعت عملیات حفاری افزوده شود. و دو ساعت بعد از اینکه مدیران اجرایی سکو را ترک کردند، دستور آن ها باعث بالا رفتن فشار در چاه شد که در ادامه آتش گرفتن سکو را در پی داشت. در نهایت ۴٫۹ میلیون بشکه نفت خام وارد دریا شد تا اینکه توانستند نشت چاه را مهار کنند و هنوز هم عملیات پاکسازی سطح دریا از این نفت به پایان نرسیده است.
۲۰۱۱: مرگ اسامه بن لادن
در ۲ می ۲۰۱۱، نیروهای آمریکایی خطرناک ترین و تحت تعقیب ترین تروریست جهان در آن زمان، اسامه بن لادن را در خانه اش کشتند. این حمله به ساختمانی در ابوت آباد، پاکستان صورت گرفت، جایی که رهبر بدنام القاعده در آن مخفی شده بود، عملیاتی که تنها ۴۰ دقیقه به طول انجامید. این عملیات توسط تیم شماره ۶ تفنگداران ویژه دریایی ایالات متحده صورت گرفت که پس از سال ها برنامه ریزی و کار عملیاتی در نهایت با موفقیت و آنطور که گفته شد، «بی نقص» به پایان رسید. مرگ بن لادن یک دهه پس از حملات تروریستی یازده سپتامبر که توسط القاعده برنامه ریزی و اجرا شده بود صورت گرفت. این گروه مسئولیت ۴ عملیات تروریستی هماهنگ و برنامه ریزی شده در منهتن (نیویورک)، آرلینگتون کانتی (ویرجینیا) و شهر استونی کریک در نزدیکی شنکسویل، پنسیلوانیا را بر عهده گرفت که به مرگ ۲٫۹۹۷ انجامید.
در سال ۲۰۱۰، سرویس های اطلاعاتی ایالات متحده از مکان مخفی شدن بن لادن مطلع شدند. باراک اوباما، رییس جمهور وقت ایالات متحده، دستور انجام عملیات را داده و تیم تفنگداران ویژه دریایی نیز تمرین عملیات را با استفاده از یک ماکت هم اندازه محل مخفی شدن بن لادن انجام دادند. با سقوط یکی از هلیکوپترهای رادارگریز بلک هاک قبل از رسیدن به اقامتگاه بن لادن، نزدیک بود که این عملیات متوقف شود اما در کمال ناباوری این حادثه هیچ مجروح یا کشته ای نداشت و عملیات ادامه یافت. وقتی که تفنگداران دریایی دریافتند که بن لادن در طبقه سوم ساختمان حضور دارد، مستقیماً از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفته و کشته شد. سپس جسد او در درون یک کیسه پلاستیکی مخصوص قرار داده شده و هلیکوپترهای پشتیبانی اعضای تیم عملیات را سوار کرده و از محل خارج کردند.
باراک اوباما در پیامی تصویری مرگ بن لادن را به اطلاع مردم آمریکا و جهانیان رساند: «امشب، ما از نیروهای حرفه ای اطلاعاتی و ضد تروریسم بیشماری که به شکلی خستگی ناپذیری برای رسیدن به این نتیجه تلاش کردند تشکر می کنیم. مردم آمریکا تلاش های آنان را نمی بینند، اسم هایشان را نیز نمی دانند. اما امشب رضایتشان را از کار آن ها حس کرده و همچنین نتیجه تلاش آن ها برای احقاق عدالت». در کمتر از ۲۴ ساعت پس از این عملیات، جنازه بن لادن در دریا دفن شد و روز بعد آزمایش دی ان ای تایید کرد که فرد کشته شده و جنازه مذکور متعلق به رهبر القاعده بوده است.
۲۰۱۲: ماجرای بسته شدن وبسایت مگاآپلود و حمله هکرها
مگاآپلود (Megaupload) یک وبسایت اشتراک فایل با ۱۵۰ میلیون کاربر ثبت شده بود. این وبسایت توسط یک برنامه نویس با نام مستعار کیم داتکام تاسیس شده و یکی از پربازدیدترین سایت های اینترنت به شمار می رفت. تا اینکه در ۱۹ ژانویه ۲۰۱۲، اف بی آی به دلیل زیر پا گذاشتن قوانین دانلود غیرقانونی اطلاعات یک شبه آن را بست. آن ها ادعا کردند که فعالیت های این وبسایت باعث وارد شدن خسارت ۵۰۰ میلیون دلاری به دارندگان حق کپی رایت شده است. داتکام به باجگیری، تخطی از قانون کپی رایت، پولشویی و کلاهبرداری در اینترنت متهم شد اگر چه کاربران وبسایت مگاآپلود برای دانلود فایل های خود هزینه ای پرداخت نمی کردند.
درآمد این وبسایت عموماً از طریق تبلیغات تامین می شد. مدیران مگاآپلود اتهامات و اعداد و ارقام ارائه شده توسط اف بی آی را نپذیرفته و اعلام کردند که در درآمد آن ها بزرگنمایی شده است اما در نهایت داتکام همراه با سه مدیر وبسایت در یک عمارت ۳۰ میلیون دلاری در نیوزیلند دستگیر شدند. اگر چه داتکام شهروند آلمان بود و کسب و کار او در هنگ کنگ به ثبت رسیده بود اما اف بی آی درخواست استرداد او را کرده و داده های وبسایت مگاآپلود را در کنترل گرفت. این اقدام برای تمام کاربرانی که از مشترکان ثبت شده وبسایت به شمار می آمدند و همچنین گروه هکرهای موسوم به Anonymous بسیار گران آمد. بدین ترتیب این گروه یک حمله هکری گسترده از نوع Distributed Denial of Service را علیه اف بی آی و سازمان های رگولاتوری انتشار موسیقی و فیلم در آمریکای شمالی و بسیاری موسسات دیگر راه اندازی کرد. آن ها همچنین به سازمان سیا توئیتی بدین مضمون فرستادند: «از صمیم قلب امیدواریم که از داروی خودتان خوشتان بیاید» و ظاهراً اف بی آی اصلاً خوشش نیامد.
آن ها همچنین در بیانیه بعدی خود آدرس های و شماره تلفن های مدیران اجرایی شرکت های مذکور را منتشر کردند تا دیگر مشترکان وبسایت مگاآپلود بتوانند اعتراضشان را به گوش آن ها برسانند. علیرغم نافرمانی مدنی آن ها، که یکی از بزرگترین موارد در تاریخ بود، و مذاکرات وکلای داتکام برای تغییر ساختار مگاآپلود، این وبسایت بسته باقی مانده و تلاش ها برای استرداد کیم داتکام و همکارانش از نیوزیلند هنوز هم بردوام است. اگر چه مورد داتکام آغاز پایان سایت های اشتراک غیرقانونی فایل ها بود اما رشد سایت های توزیع قانونی فایل در اینترنت را تسریع بخشید، از جمله سایت Mega.NZ متعلق به داتکام که جایگزین مگاآپلود شده و هنوز هم فعال است.
۲۰۱۳: کناره گیری پاپ بندیکت شانزدهم از مقام خود
در سال ۲۰۱۳ به نظر می رسید که اوضاع در جهان روال آرام و همیشگی خود را طی می کند تا اینکه پاپ بندیکت شانزدهم با اعلام کناره گیری خود از مقام رهبر کلیسای کاتولیک همه را شوکه کرد. این روزها به ندرت رخ می دهد که کسی خودخواسته از قدرت کناره گیری کند و این موضوع نیز بسیاری را شوکه کرد؛ به ویژه بعد از اینکه بدانید آخرین پاپی که از مقام خود کناره گیری کرد پاپ گرگوری دوازدهم در سال ۱۴۱۵ بوده است. پاپ بندیکت شانزدهم از بندی استفاده کرد که به او اجازه می داد به خاطر مشکلات جسمی و مرتبط با سلامتش از مقام خود استعفا دهد اما برای بسیاری باور این اتفاق سخت بود زیرا کناره گیری از مقام پاپی در طول تاریخ به ندرت رخ داده بود.
حتی در روزگاران پرالتهاب و پرتنش کلیسا نیز پاپ هایی که کناره گیری می کردند در واقع وادار به کناره گیری می شدند و نه به شکل خودخواسته. اما تا آنجایی که می دانیم، پاپ بندیکت شانزدهم با تصمیم شخصی خودش از مقام پاپی کناره گیری کرده، در ادامه عنوان پاپ بازنشسته را گرفته و سمت مشاور پاپ بعدی را دریافت کرد. در ادامه حلقه کاردینال ها به سرعت تشکیل جلسه داده و کاردینال خورخه ماریو برگوگلیو را به عنوان پاپ بعدی انتخاب کردند. وی در نهایت عنوان پاپ فرانسیس اول را با یاد فرانسیس آسیسی برای خود در نظر گرفت تا بر این نکته تاکید داشته باشد که اولین پاپ یسوعی در تاریخ واتیکان است.او همچنین اولین پاپ از قاره آمریکا و آمریکای جنوبی و اولین پاپ غیراروپایی پس از قرن هشتم میلادی است. پاپ فرانسیس اول خیلی زود به خاطر رویکرد مهربان، ساده و متفاوتش به جایگاه پاپ به داستان بزرگ سال تبدیل شده و بسیاری او را یک انقلابی و اصلاح طلب دیدند که سبک زندگی اش حتی غیرکاتولیک ها را نیز تحت تاثیر قرار می داد. اگر چه نمی توان به سرعت تغییری بزرگ ایجاد کرد اما پاپ فرانسیس تلاش های زیادی در این مدت کوتاه برای بهبود وجهه کلیسا انجام داده و در درون سازمان واتیکان نیز تغییرات زیادی ایجاد کرده است.
۲۰۱۴: الحاق منطقه کریمه به روسیه
اتفاقات بسیاری در سال ۲۰۱۴ رخ داد، از جمله شیوع ایبولا و اعلام تاسیس دولت خلافت اسلامی توسط داعش. اما بزرگ ترین اتفاق سال زمانی رخ داد که روسیه بخش از قلمرو اوکراین که کریمه نامیده می شد را به خاک خود اضافه کرد. اعلام این خبر در ماه مارس باعث خشم جامعه بین المللی شد و بدنبال آن خبر از شروع یک دوران جنگ سرد تازه رسید. مدت کوتاهی بعد روسیه از گروه جی-۸ اخراج شده و ایالات متحده تحریم های اقتصادی سختی را علیه این کشور اعلام کرد که برای مدتی برداوم بودند. اما مردم کریمه عمدتاً از الحاق به روسیه ناراضی نبودند زیرا تاریخ این منطقه ارتباطی طولانی و تنگاتنگ با روسیه و روس ها داشت.
اما این موضوع در مناسبات بین المللی و حاکمیت مرزی کشورها مورد توجه نبوده و اقدام روسیه تجاوز به اوکراین و حاکمیت آن تلقی می شد. بدین ترتیب به سرعت جنگی بین نیروهای اوکراینی و شبه نظامیان مورد حمایت روسیه در مرز دو کشور آغاز شد که هنوز هم ادامه دارد. این الحاق اولین مورد اینچنینی بعد از پایان جنگ جهانی دوم در اروپا بود و دولت اوکراین نیز اعلام کرد که الحاق کریمه به روسیه را به هیچ عنوان به رسمیت نخواهد شناخت. این اتفاق تاثیرات دیگری بر روابط کشورهای غربی داشته و حتی نقش مهمی در ماجرای استیضاح دونالد ترامپ داشت.
درگیری ناشی از این الحاق باعث شکل گیری یک جنگ نیابتی در شرق اوکراین بین نیروهای شبه نظامی طرفدار روسیه و نیروهای اوکراینی مورد حمایت غرب شد که به مرگ بیش از ۱۰٫۰۰۰ نفر و آوارگی ۱٫۵ میلیون نفر دیگر انجامیده است. این جنگ در سال ۲۰۱۹ به بن بست رسیده و به پرتاب خمپاره و درگیری های کوچک مرزی تغییر چهره داده است. تا به امروز، روسیه دخالت خود در این درگیری ها را رد کرده اما نیروها و تجهیزات روسی را به وضوح می توان در میدان نبرد دید، هر چند از پرچم، لباس و آرم های مربوط به ارتش روسیه استفاده نمی شود.
۲۰۱۵: حملات تروریستی پاریس
اگر یک بخواهیم یک منطقه را نام ببریم که در سراسر سال ۲۰۱۵ در تیتر اصلی خبرها قرار داشت بدون شک به نام «خاورمیانه» خواهیم رسید. در شرایطی که جنگ داخلی و بهتر بگوییم، نیابتی، سوریه در اوج خود قرار داشته و داعش در قدرتمندترین دوران خود به سر می برد، سال ۲۰۱۵ از بسیاری از جهات یک سال بسیار حیاتی بود. این سالی بود که اروپا برای اولین بار به طور جدی با بحران پناهجویان روبرو شد، در شرایطی که جنگ در سوریه و عراق باعث شده بود که تعداد بی سابقه ای از مردم این دو کشور خانه و کاشانه خود را ترک کنند. در شرایطی که دیدگاه عمومی نسبت به مهاجران به طور کلی در اروپا و دیگر کشورهای توسعه یافته تا این زمان مثبت بود، اتفاقات متعددی در سال ۲۰۱۵ رخ داد که این باور عمومی را به کلی تغییر داد.
بزرگ ترین این اتفاقات، حملات تروریستی نوامبر در پاریس بود، وقتی که گروهی از تروریست های وفادار به داعش، در دل دنیای غرب یک سری حملات تروریستی برنامه ریزی شده و هماهنگ را اجرا کردند. در این حملات که به مرگ ۱۳۰ نفر انجامید، شبه نظامیان مسلح به ۴ نقطه مشهور پاریس حمله کرده و وحشت جنگی که در سوریه در حال وقوع بود را به قلب اروپا آوردند. اگر چه این اولین حمله تروریستی نبود که در این شهر رخ می داد- برای مثال ماجرای حمله شارلی عبدو که سال قبل رخ داده بود- اما این حادثه بسیار خونین تر و ترسناک تر بود. این حمله تنها عملیات تروریستی عمده ای نبود که توسط افراد وفادار به داعش در خارج از خاورمیانه انجام می شد زیرا در سراسر سال ۲۰۱۵ حملات مشابه دیگری در ترکیه، صحرای سینا و حتی ایالات متحده توسط افرادی با گرایش ها و وفاداری های یکسان انجام شده بود.
شاید داعش اکنون به مقدار زیادی شکست خورده باشد اما در سال ۲۰۱۵ اصلاً شرایط چنین نبود. با این وجود، حملات تروریستی پاریس به شکلی بسیار گسترده تر و متفاوت تر از دیگر حملات داعش در ابعاد مختلف جهان را تغییر داد. بدنبال این حملات، دیدگاه عموم، به خصوص در فرانسه و بقیه اروپا، نسبت به مهاجران تغییر فاحشی داشت. بسیاری از کشورهای اروپایی قوانین جدیدی تصویب کرده و ورود مهاجران را محدود یا به طور کامل ممنوع کردند. احزاب دست راستی نیز در سراسر اروپا صندوق های رأی را فتح کرده و بیش از هر زمان دیگری رأی و کرسی در پارلمان های کشورهای خود بدست آوردند. بحث بر سر مهاجرت و مهاجران برخی از مهم ترین اتفاقات روزهای اخیر جهان (مانند برگزیت) را در پی داشته و هنوز هم یک بحث سیاسی مهم در پایان یک دهه پرتلاطم است
۲۰۱۶: انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری ایالات متحده
در نوامبر ۲۰۱۶، یکی از شدیدترین و دو قطبی ترین رقابت های سیاسی تارخی ایالات متحده به پایان رسید، زمانی که دونالد ترامپ، تاجر و شخصیت تلویزیونی بدون تجربه در زمینه سیاست و خدمات دولتی، نامزد حزب جمهوری خواه توانست در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده پیروز شده و به عنوان ۴۵اُمین رییس جمهور تاریخ این کشور آماده ورود به کاخ سفید شود. با کمپین تبلیغاتی عوام گرایانه و شعار «دوباره آمریکا را بزرگ خواهیم کرد»، ترامپ توانست نهایت استفاده را از نارضایتی عمومی در میان رأی دهندگان طبقه کارگر برده و با هدف قرار دادن مهاجران و سیاسیون به عنوان عوامل این نارضایتی ها ببرد. اگر چه رقیب دموکرات او، هیلاری کلینتون، بانوی اول سابق، سناتور نیویورک، وزیر امور خارجه سابق و اولین بانوی نامزد ریاست جمهوری از یکی از احزاب اصلی کشور توانست در کل ۲٫۸ میلیون رأی بیشتر نسبت به رقیب جمهوری خواهش بدست آورد اما دونالد ترامپ اکثریت قاطع آرای الکتورال را بدست آورده و با نتیجه ۳۰۴ رأی الکتورال در برابر ۲۲۷ رأی برنده نهایی این رقابت باشد.
در ژانویه ۲۰۱۷، یک روز پس از سوگند ریاست جمهوری دونالد ترامپ، بیش از ۵ میلیون نفر در سراسر جهان- از جمله نزدیک به ۵۰۰٫۰۰۰ نفر تنها در واشنگتن دی سی- در راهپیمایی زنان که اعتراضی گسترده نسبت به دولت جدید و یکی از بزرگ ترین اعتراضات یک روزه در تاریخ ایالات متحده است انجام گرفت. دونالد ترامپ از همان آغاز راهیابی به کاخ سفید طرحی نسبتاً نو را در دنیای سیاست در انداخته و بسیاری از تابوها و کلیشه ها را شکست. سیاست های متغیر او در سه سال حضورش در کاخ سفید تاثیر قابل توجهی بر تغییر معادلات جهانی داشته و به طور کلی انتقاد و جنجال بخشی بزرگ و جدایی ناپذیر از سیاست ها، اقدامات و رفتارهای شخص ترامپ و دولتش در این مدت زمانی بوده است.
۲۰۱۷: تیراندازی در لاس وگاس
بحث همیشه داغ کنترل سلاح در ایالات متحده به یکباره در اول اکتبر ۲۰۱۷ بار دیگر به صدر اخبار آمد زمانی که استفن پادوک بیش از ۱٫۱۰۰ گلوله به سمت گروهی از همه جا بی خبر از شرکت کنندگان در یک کنسرت در لاس وگاس شلیک کرد. پادوک ۶۴ ساله در جریان این تیراندازی مرگبار بیش از ۵۸ نفر را کشته و ۴۱۳ نفر دیگر را نیز مجروح ساخت. او از سلاح های خودکار برای تیراندازی سریع استفاده کرده و مجموعه ای از سلاح های انفرادی از جمله سلاح های انفرادی AR-15 و AR-10 و همچنین یک تفنگ گلنگدنی را در این تیراندازی ها به کار گرفت. این تفنگ ها در اتاق هتلی که وی برای انجام تیراندازی ها استفاده کرده بود پیدا شد.
تیراندازی تنها ۱۰ دقیقه طول کشیده و جنازه پادوک که خودکشی کرده بود یک ساعت بعد پیدا شد. بدنبال این تیراندازی مرگبار، فرودگاه مجاور محل وقوع تیراندازی تعطیل شده و بخش های زیادی از بلوار لاس وگاس نیز به روی عموم بسته شد. بررسی گذشته ضارب نشان می داد که وی یک قمارباز قدیمی بوده و به شرط بندی برای جوایزی مانند غذا و مکان زندگی مجانی علاقه داشته است. همچنین گفته شد که وی الکلی بوده و پدرش نیز در فهرست خلافکاران تحت تعقیب اف بی آی قرار داشته است. بعدها مشخص شد که وی در مورد مکان های تجمع دیگری در بوستون و شیکاگو نیز تحقیق کرده و در نهایت بدون اینکه دلیل خاصی برای آن پیدا شود و تنها برای کشتن تعداد بیشتری از مردم، کنسرت لاس وگاس را انتخاب کرده است.
تئوری های توطئه بسیاری در مورد پادوک به دنبال این کشتار ارائه شد و حتی داعش نیز ادعا کرد که وی یکی از اعضای وفادار به گروه بوده که البته بلوفی بیشتر نبود. برخی دیگر بر این باورند که تعداد ضاربان بیش از یک نفر بوده و مقامات برای اینکه قوانین مربوط به کنترل سلاح تغییر زیادی نکند روی این موضوع سرپوش گذاشته و ضارب را تنها یک نفر اعلام کرده اند. به نظر می رسد که انگیزه واقعی و اصلی پادوک از این کشتار هیچگاه مشخص نشود. تا به امروز، این کشتار بدترین کشتار صورت گرفته توسط یک نفر در تاریخ ایالات متحده به شمار می آید.
۲۰۱۸: ازدواج شاهزاده هری و مگان مارکل
در یک دهه گذشته ازدواج های بسیاری در میان خاندان سلطنتی اتفاق افتاد اما روز خاصی که به شاهزاده هری و مگان مارکل تعلق داشت بسیار متفاوت بود. این دو در مسیر ازدواج خود موانع زیادی را زیر پا گذاشتند؛ از سنت و جایگاه اجتماعی گرفته تا نژاد و دیدگاه عمومی مردم نسبت به خود. علیرغم تصوری که برخی دارند این دو رابطه عاشقانه بسیار داغی نداشتند. آن ها دو سال نامزد بوده و یک دوست مشترک این دو را در جولای ۲۰۱۶ به هم معرفی کرده و یک ماه بعد هری به طور رسمی اعلام کرد که این دو با هم قرار می گذارند. اما این بدان معنا نبود که اکنون می توان آن ها را همه جا دنبال کرده و از آن ها عکس و فیلم گرفت. این دو موفق شدند که علیرغم تلاش های متعدد رسانه ها برای دنبال کردن رابطه شان، در خفا با یکدیگر ملاقات کنند و خود را در انظار عمومی قرار ندهند.
ظاهراً هری در نوامبر ۲۰۱۷ زانو زده و از مگان خواستگاری کرده بود. سخنرانی شاهزاده هری در هنگام خواستگاری از مگان آنقدر طولانی بوده که عروس مجبور شده بین حرف های او پریده و جواب مثبت بدهد. آن ها سال بعد در ۱۹ می در کاخ ویندسور ازدواج کرده و به دوک و دوشس ساسکس ملقب شدند. عروسی هری و مارکل نیز از چندین جهت سنت های ازدواج در خاندان سلطنتی بریتانیا را زیر پا گذاشت. هری اجازه یافت که ریشش را نگه دارد اگر چه یونیفرم نظامی اش را پوشیده و این دو معمولاً با هم ترکیب نمی شدند.پسربچه های ساقدوش داماد مراسم لباس های همیشگی خود را کنار گذاشته و نسخه ای کوچکتر از یونیفرم شاهزاده هری را به تن کرده بودند.
مگان مارکل نیز به جای پدرش که در مراسم حضور نداشت، همراه با پدر شوهر آینده خود، شاهزاده چارلز، به سمت مکان اجرای مراسم عقد رفت. همچنین زوجین هر یک سلیقه شخصی خود را در اجرای مراسم به کار گرفتند. تکه ای از از لباس آبی رنگی که مگان در اولین قرارش با شاهزاده هری به تن داشت به روبند لباس عروسش دوخته شده بود. همچنین یک صندلی خالی در کنار صندلی شاهزاده ویلیام قرار داشت که به معنای جایگاهی برای مادر درگذشته داماد، پرنسس دایانا، در مراسم بود.
۲۰۱۹: انتخابات بریتانیا اروپا را برای همیشه تغییر داد
در اوایل سپتامبر گذشته، روزنامه نیویورک تایمز یک مقاله تشریحی نوشته و در آن از چرایی دور ماندن سیستم پارلمانی بریتانیا از موج عوام گرایانه ای که پارلمان های اروپا را درنوردیده بود صحبت می شد. در آن دوران دولت اقلیت بوریس جانسون نتوانسته بود از طریق قانون و رأی پارلمانی که در دست دیگر گروه ها معتدل بود برگزیت را به روش خود اجرا کند. با این وجود این مقاله نیویورک تایمز در ساعت ۱۰ شب ۱۲ دسامبر به طور کلی رنگ باخت. این زمانی بود که پیش بینی های بی بی سی از نتایج اولیه انتخابات نشان می داد که حزب محافظه کار اکثریت کرسی های پارلمان را در دست خواهد گرفت.
سبک خاص بوریس جانسون از عوام گرایی توسط بریتانیایی ها پس زده نشده و رأی دهندگان (بغیر از اسکاتلند) آن را با آغوش باز پذیرفته بودند. و بدین ترتیب تمامی امیدها برای تاخیر در برگزیت، گزینه ای معتدل تر برای آن و یا حتی کنسل شدن آن به یأس تبدیل شد. اگر چه صحبت های زیادی می توان در مورد علت شکل گیری این نتایج انجام داد اما این اتفاق مهم نقش بسیار زیادی در اتفاقات دهه آینده خواهد داشت. و اشتباه نکنید زیرا انتخابات یکی از مهم ترین انتخاباتی است که در دهه های اخیر در جهان صورت گرفته است. بوریس جانسون گفته که در روز ۳۱ ژانویه بریتانیا را از اتحادیه اروپا خارج خواهد کرد و با در دست داشتن اکثریت پارلمان می تواند براحتی این کار را انجام دهد.
در حالی که هنوز باید توافقات متعددی در مورد روابط بین دو طرف پس از برگزیت صورت گیرد اما به نظر می رسد که نتیجه هر چه باشد با کاهش روابط بریتانیا و اتحادی اروپا همراه شود. خوب یا بد بودن این موضوع به نوع دیدگاه شما بستگی دارد اما عواقب بیشتری نیز در راه است. بعد از اینکه حزب ملی گرای اسکاتلند توانست در حوزه اسکاتلند به اکثریت آرا دست یابد، اکنون به نظر می رسد که یک همه پرسی دیگر در مورد استقلال این منطقه در پیش باشد. اگر چه محتمل به نظر می رسد که بوریس جانسون با استقلال اسکاتلند مخالفت کند، اما شمال مرز بریتانیا در آستانه زایش یک کاتالونیای جدید است. آیا سرنوشت بریتانیا نیز فروپاشی است؟ برای پاسخ به این سوال ده سال دیگر شما را خواهیم دید!
منبع:سایت روزیاتو
مطلب قبلی در لینک زیر
بلند ترین برج های جهان در کدام کشور ها واقع شده اند