ای ویداش صمد منم یه رفیق داشتم با وجود اینکه من تن به خواسته ش نمیدادم منو برد یه جلسه ی خیلی بحساب مهمش یارو صحبت میکرد میزد تو سر خودش جوری میزد که صداش تو سالن میپیچید میگفتن بشینین کسی وسط زرت و پرتای اینا جایی نره شاشم گرفته بود تا آخر جلسه فحش مادر میدادمشون الان اون رفیقم سمت دهات خودمون 2 تا گاو خریده داره گاو میچرونه