مطلب ارسالی کاربران
به سلامتی دختر ها ،نگاه طنز آنتوان چخوف به زنان
به سلامتی خانمها" مجموعهای است شامل 100 داستان کوتاه و طنز که شمار زیادی از آنها پیش از این ترجمه نشده بودند. و علت این امر، همانطور که مترجمین اثر در ابتدای کتاب گفتهاند، این است که: "تا همین اواخر هنوز هم – در روسیه – داستانی، مقالهای، چیزی از چخوف در بایگانی نشریات پراکندهی آن زمان پیدا میشود؛ که او آنها را با نامهای مختلف امضا کرده است. چند امضای او را در همین مجموعه میتوانید ببینید: آنتوشا چخونته. آدم کبد گندیده و..."
زبانی که در این کتاب با آن مواجه هستیم نه زبانی فصیح و فاخر که زبانی عامیانه و به اصطلاح مردمی است. چه اینکه چخوف شخصاً از کلمات فاخر و رسمی متنفر بوده و بارها به این مطلب اشاره کرده است.
این کتاب دارای داستانهای طنزگونه و منحصر به فردی است که گاه به شدت کوتاه و خلاصه هستند. مانند داستان "عمق بدبختی" که در یک خط خلاصه میشود:
"حتی برا اینکه به خاک سیاه بشینم، لباس سفید ندارم"
اهمیت و بزرگی چخوف به اندازهای بود که "تولستوی"، نویسندهی بزرگ و البته مغرور دنیای رمان خطاب به او گفته است: "نمیدانم چرا وقتی چیزی از تو میخوانم، دلم میخواهد دوباره آنرا بخوانم"