کتاب شهریار، اثری از نیکولو ماکیاولی، نویسنده و سیاستمدار ایتالیایی، بیگمان پرخوانندهترین، بحثانگیزترین و بدنامترین اثر سیاسی همه زمانهاست. امروزه رزمآرایان، بازرگانان و سیاستمداران به "شهریار" همچون کتاب مقدس سیاست واقعگرایانه و به عنوان راهنمای نهایی برای به دست آوردن و حفظ قدرت در این جهان خطرناک مینگرند.
این اثر که به ستایش قدرت و طرفداری رذایل اخلاقی حاکمان شهرت دارد از آثار مشهور در زمینه فرهنگ سیاسی در جهان محسوب میشود.
نیکولا ماکیاولی، شهریار (The Prince) را در دوران سخت زندگی خود نوشت و پس از نوشتن کتاب، آن را به «لورنسو مدیچی» پیشکش کرد؛ به امید اینکه شغلی به دست آورد. این کتاب در سال ۱۵۵۹ در فهرست کتابهای ممنوعه پاپ گنجانده و نویسنده آن «ماکیاولی شیطان» نامیده شد. کتاب شهریار که در سال ۱۵۱۳ میلادی به رشته تحریر در آمد و تا سال ۱۵۳۲ به چاپ نرسید، موضوع بحث تفسیرهای متنوعی بوده است.
نیکولو دی برناردو دِ ماکیاولی (Niccolo Machiavelli)، فیلسوف سیاسی، شاعر، آهنگساز و نمایشنامهنویس مشهور ایتالیایی در 3 مه 1469 در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد و در 21 ژوئن 1527 درگذشت. ماکیاولی زندگی خود را صرف سیاست و میهن پرستی کرد. با این حال برخی او را به اتهام حمایت از حکومت اقتدارگرا و ستمگر همواره مورد حمله قرار دادهاند. علت آن نوشتن کتابی به نام شهریار است که وی برای خانواده مدیچی حاکمان فلورانس نوشته است.
از نوشتههای سیاسی او باید به دو اثر وی که دریچه تازهای رو به جهان سیاست باز کرد، اشاره کرد: «گفتارها» و «شهریار». «گفتارها» درباره مملکتهایی است که به روش جمهوری اداره میشوند و «شهریار» درباره حکومتهایی است که به شکل پادشاهی اداره میشوند.
«شهریار» پس از مرگ نویسنده آن انتشار یافت. نخستین چاپ آن در ۱۵۳۲ در رم، در انتشارات آنتونیو بلادو و در فلورانس، در انتشارات برناردو جونتا درآمد. این رساله که بسیار مختصر است، در اندک زمان به بیشتر زبانها ترجمه شد و در سرتاسر اروپا انتشار یافت و شهرت زیادی به دست آورد. بهویژه در نیمه قرن شانزدهم و نیمه نخست قرن هفدهم، هدف اتهامات و ناسزاهای بسیار سخت قرار گرفت. این اثر چکیده نظریهای است که به نام «ماکیاولیسم» خوانده شده است، به همین سبب خشم همه مخالفان این نظریه را به خود برانگیخت.
در تمام طول تاریخ بعضی از کتابها جهان را تغییر دادند و شیوه نگاه ما به خودمان و دیگران را دگرگون کردند. آنها به مباحث، اختلافات عقاید، جنگها و انقلابها الهام بخشیدهاند. آنها زندگیهای بسیاری را ساختهاند و یا تباه کردهاند،اما بدون شک این کتاب دگرگونی در علم سیاست ایجاد کرده.
در بخشی از کتاب شهریار میخوانیم:
اکنون جای شگفتی است که از حکومتی بگویم که پادشاه و سرزمین هر دو جدید هستند، این بهترین نمونه شهریاری است، انسانها همیشه راهی را میروند که دیگران هموار ساختهاند یا از دیگران تقلید میکنند.
آنها حتی قادر نیستند پای خود را درست جای پای دیگران بگذارند و تقلید کنند. این مردم به تقلید از رفتار افراد برجسته خو گرفتهاند. گرچه شاید نتوانند اعمال بزرگان را به خوبی تقلید کنند اما در بزرگی و عظمت با آنان مقایسه میشوند. شهریاران نوخاسته باید چون کمانداری باشند که با مهارت هدفی در دوردست را نشانه میگیرند و هدفی دورتر از نشانههای مردان بزرگ را بر میگزینند. تیر را به دور دست پرتاب میکنند تا به نشانه برسد.