ویلیام والاس (به انگلیسی: William Wallace) (زاده ۱۲۷۲ - درگذشته ۲۳ اوت ۱۳۰۵) از شوالیهها و ملاکان اسکاتلندی بود که به خاطر رهبری مقاومت اسکاتلندیها در جریان جنگ استقلال اسکاتلند معروفیت یافته و امروزه در اسکاتلند از او به عنوان یک میهنپرست و قهرمان ملی یاد میشود.
پیشینه
ویلیام والاس در روستای ایرشایر در اسکاتلند به دنیا آمد در آن روزها شاه الکساندر سوم بیش از ۲۰ سال بود که بر این سرزمین فرمانروایی میکرد. سبک و سیاق او در فرمانروایی به گونهای بود که ثبات اقتصادی و آشتی را برقرار و سلطهطلبی همیشگی انگلیسیها را به راحتی دفع کرده بود. در سال ۱۲۸۶ الکساندر در حین سوارکاری از اسبش به زمین افتاد و جان سپرد و بزرگان اسکاتلند، نوه ۴ساله او به نام «مارگارت» -که امروز از او با عنوان «بانوی نروژ» یاد میشود- را به عنوان ملکه اسکاتلند اعلام کردند و مقرر شد تا رسیدن او به سن قانونی، رایزنهای پدربزرگ فقیدش اداره مملکت را به عهده گیرند) (فیلم شجاع دل بر اساس زندگی ویلیام والاس و به کارگردانی مل گیبسون در سال ۱۹۹۵ ساخته شدهاست) مارگارت در سال ۱۲۹۰ در حالی که ۸ ساله بود طی سفری از نروژ به سوی اسکاتلند بیمار شد و جان داد. لردهای اسکاتلند برای جلوگیری از ایجاد بی نظمی و آشوب تصمیم به برپایی حکومتی مستقل برای اسکاتلند گرفتند و بدین منظور از شاه ادوارد اول به واسطه حکومت موفقش دعوت کردند تا برای دستیابی به این هدف راهنمایی شان کند اما وقتی برای استقبال او رفتند با ارتش عظیمی از انگلستان روبهرو شدند و بدین ترتیب چیرگی انگلیسیها بر سرزمین اسکاتلند آغاز شد.
ویلیام والاس در چنین شرایطی دوران کودکی خود را گذراند و با کینه انگلیسیها بزرگ شد. بر پایه افسانههای محلی ایرشایر والاس اولین بار بر سر ماهیگیری با سربازان انگلیسی درگیر شد که در نتیجه آن دو تن از نظامیان انگلیسی را به قتل رساند و مقامهای انگلیسی بیدرنگ دستور دستگیری او را صادر کردند. بسیاری این رویداد را ناشی از کینه عمیق والاس از انگلیسیهایی میدانستند که در سال ۱۲۹۱ پدر و برادر بزرگتر او را کشته بودند. کشته شدن نامزد والاس به دست انگلیسیها خشم والاس را برمیانگیزد.
در ۱۱ سپتامبر ۱۲۹۷ والاس که به سپاه شورشیهای «آندره دو مورای» پیوسته بود در نبرد «استرلینگ بریج» به پیروزی گستردهای دست یافت و سربازان «دوماری» که از داشتن فرماندهای چون «والاس» سرمست بودند به راحتی بر ۳۰۰ سواره نظام و ۱۰ هزار پیادهنظام انگلیسی چیره شدند. یک سال بعد در ۲۵ ژوئن، ۱۲۹۸ نبردی دیگر به نام «فالکیرک» رخ داد و «والاس» توانست از دام ارتش انگلستان به سلامت بگریزد.
در این زمان اختلاف بزرگی میان سران نیروهای انقلابی درگرفته بود و سپتامبر همان سال «والاس» تصمیم به استعفا و سپردن سکان به «رابرت بروس» گرفت. او پس از استعفا به فعالیتهای آشتیجویانه پرداخت و مدتی را نیز برای انجام یک مأموریت دیپلماتیک در فرانسه گذراند گواینکه بسیاری باور دارند دلیل اقامت او در فرانسه چیزی جز این بودهاست. در ۵ اوت ۱۳۰۵ «سر ویلیام والاس» که دستگیریاش دیگر ناممکن مینمود به دست شوالیهای به نام «ژان دو منته» دستگیر و به اردوگاه سربازان انگلیسی در منطقهای نزدیک شهر گلاسکو منتقل شد. او که دولتمردان «پادشاه یاغیها» میخواندنش طی محاکمهای مجرم شناخته شد و به مرگ با چوبه دار محکوم شد که با مخالفت «والاس» مواجه شد و ترجیح داد با گیوتین اعدام شود. پس از آنکه سر او را از بدنش جدا کردند پیکر او را قطعه قطعه کردند، سر او بر بلندای پل لندن قرار گرفت، دستها و پاهایش به چهارگوشه بریتانیا فرستاده شد تا عبرتی باشد برای سایر انقلابیون؛ بعداز این اتفاق و در سال 1314(میلادی) استقلال طلبان اسکاتلند گرسنه و کم تعداد در دشتهای بنواک بورن به حرکت در امدند به مانند شاعرانی جنگجو با سپاه قدرتمند انگلستان جنگیدند و آزادی خودرا به دست آوردند.
فیلم شجاعدل
بر پایه داستان زندگی ویلیام والاس، در سال ۱۹۹۵ یک فیلم سینمایی با عنوان شجاعدل (به انگلیسی: Braveheart) به کارگردانی مل گیبسون ساخته شد که به عنوان برنده جایزه اسکار برگزیده شد.
لینک منبع