پیکه در سایت پلیزر تریبیون که توسط خودش راه اندازی شده، مطالب و خاطراتی را درباره روی کین کاپیتان افسانه ای ایرلند و منچستریونایتد اختصاص داده و تحت تاثیر کاریزمای ترسناک او قرار گرفته، پیکه نوشت: "در یکی از اولین بازی هایم، در رختکن آماده می شدیم. تصور کنید، من 18 سال داشتم و در یک رختکن کنار رود فن نیستلروی، رایان گیگز، ریو فردیناند و پل اسکولز جوراب هامو را پا می کردم. دلم می خواست نامرئی می شدم. به خودم میگفتم "فقط کارت را انجام بده و توجه کسی را جلب نکن".
ما نشسته بودیم و منتظر بودیم تا الکس فرگوسن بیاید و با ما صحبت کند. من دقیقا کنار روی کین نشسته بودم. رختکن به اندازه ای کوچک بود که پاهای ما تقریبا به هم می خورد. هیچ فضایی نبود.
رختکن کاملا ساکت بود و ناگهان یک صدای لرزش شنیدیم. خیلی آرام. ویززززز...ویزززز. روی کین به اطراف نگاه کرد.
وای، لعنتی. فهمیدم که گوشی من است. آن را روی ویبره گذاشته بودم و داخل جیب شلوارم بود که داخل ساک گذاشته بودم و در آن لحظه دقیقا بالای سر روی کین بود.
او متوجه شد که صدا از کجا می آید. اما مثل دیوانه ها به اطراف نگاه می کرد و چشمانش همه جا می گشت. او تلاش کرد تا متوجه شود. صحنه معروف فیلم درخشش با بازی جک نیکلسون را به یاد دارید. لحظه ای که می خواست در را بشکند؟ شبیه آن شده بود.
او فریاد زد گوشی مال کیه؟؟؟؟ سکوت. او دوباره سوال کرد. باز هم سکوت محیط را فرا گرفت. او برای سومین بار سوال میکرد و با هر فریادی ترسناک تر میشد. این تلفن لعنتی مال کیه؟"
سرانجام من مانند یک پسربچه خیس کرده، خیلی آرام در حالی که آب دهانم را در گلویم قورت میدادم گفتم: "خیلی متاسفم، گوشی من است." روی کین کمی به من نگاه خیره شد و سپس دستش را روی شانه من گذاشت و خندید و گفت که نگران نباش
پیکه در یکی دیگر از خاطرهایش میگویید:
"زمانی که با بارسونا مقابل سلتیک بازی داشتیم من روی کین را در کنار زمین به عنوان مفسر،دیدم. من صورتم را با دست هایم پوشاندم زیرا او هنوز مرا می ترساند. من 26 ساله بودم و داشتم شلوارم را خیس می کردم!"