مطلب ارسالی کاربران
صرفا جهت خنده!!!
يه سوال كه ذهنم رو خيلي مشغول كرده اينه كه :
چرا خانوما رشته مامائي دارن ولي آقايون رشته بابائي ندارن
$
$
$
مشتري: اين كت چنده؟
فروشنده: یک میلیون تومان
مشتري: واي! اون يكي چنده؟
فروشنده: واي واي!!
$
$
$
دقت كردين همه مجري هاي صدا و سيما دوست دارن بيشتر در خدمت مهمان برنامه باشن اما وقت برنامه اين اجازه رو بهشون نميده ؟
$
$
$
تا حالا دقت كرده بودين تام و جري تمام مدت لخت بودن اما وقتي ميرفتن لب ساحل شورت پاشون مي كردن !؟
$
$
$
يعني انقد كه تو 20:30 گفتن اروپا قحطي و بدبختيه انتظار داشتم تو يورو 2012 با توپ پلاستيكي و شــورت مامان دوز بيان تو زمــين
$
$
$
كلاس دوم دبستان بودم. با خوشحالي دست تو نمرم بردم و 9 رو كردم 19 بردمش پيش بابام گفتم 19 شدم جايزه ميخوام..اونم گوشم رو گرفت و گفت حالا برا 91 ای كه گرفتي چي ميخواي....؟!!
$
$
$
ديما لامپارو روشن ميزاشتيم ميرفتيم مسافرت كه دزد فك كنه يكي خونست ... الان هر جوره حساب ميكنيم لامپارو خاموش كنيم و دزد بزنه به صرفه تره
$
$
$
يارو اومده تو پيج سهراب سپهري پست گذاشته:
"آقاي سپهري من عاشق شما و شعراتونم شب ها با شعرهاي شما و چشم خيس به خواب ميروم، چشمهارا بايد شست جور ديگر بايد ديد..."
حالا تا اينجاش اشكال نداره ، دو روز بعدش كامنت گذاشته زير پست خودش كه:
..." آقاي سپهري تورو خدااااااااااا جواب مرا بدهيد حتي يك سلام
$
$
$
يعني اگه اون همه اشكي كه من پاي آهنگهاي داريوش ريختم، پاي دعاي كميل ريخته بودم، الآن يه برج شونصد طبقه تو بهشت داشتم واسه خودم!!!
$
$
$
سال ها براي برابري زنان و مردان تلاش كرديم و بالاخره توانستيم حق مش كردن مو،سوراخ كردن گوش و برداشتن ابرو را به آقايان تقديم كنيم!
$
$
$
يارو صبح تا شب تو خيابون مخ ميزنه، شب تا صب تو فيس بوك...
بعد ميگه دنبال نيمه گمشده ام ميگردم!!
آخه لامصب پازل هزار تيكه هم بودي تا حالا تموم شده بود!!!
$
$
$
ولم كن تا ولت كنم!!! . . . . جمله اي استراتژيك در زمان دعواهاي بچگي!!
$
$
$
تو انتشارات دانشگاه يه دختره در فلشش رو گم كرده بود بعد آروم از من پرسيد : ببخشيد اگه فلش سر نداشته باشه ويروسي مي شه؟؟
$
$
$
يروز تا تو تاكسي نشستم ديدم دوست پدرم عقب تاكسي نشسته، به روي خودم نياوردم كه ديدمش.
5 دقيقه بعد اومد كرايه رو حساب كنه و گفت: آقا 2 نفر حساب كنين لطفا!
من بسي خجالت زده دستشو گرفتم و كلي باهاش كشتي گرفتم كه: توروخدا شرمنده نكنين! آخه اين چه كاريه و اين حرفا...
بعد اينكه پولو داد دوباره يك كرايه ديگه هم حساب كرد و گفت: اين هم مال اين آقا!
تازه فهميدم دفعه ي اول كرايه ي خودش و پسرش رو حساب كرده بود ..!