پسربچه ای از پدربزرگش پرسید
پدربزرگ مرا بیشتر دوست داری یا مرغت را ؟
پدر بزرگ گفت پسرگلم معلومه که تورا بیشتر دوست دارم .
پسر بچه به پدر بزرگش گفت پس چرا هرروز تخمِ مرغت را میخوری ولی تخم مرا نمیخوری؟
پدربزرگ با شنیدن این سخن باگفتن "ریدم به قبر پدرت با این بچه تربیت کردنش" به مقصد نامعلومی روانه شد ...
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺗﻮ ﺳﻦ ۲۲-۲۴ ﺳﺎﻟﮕﯽ
ﻣﺜﻞ ﺗﺮﮎ ﮐﺮﺩﻥ ﯾﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﺗﻮﭖ
ﺳﺎﻋﺖ ۸ ﺷﺒﻪ که ﺗﺎﺯه مهمونای خاص ﺍﺯ ده ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﻣﯿﺎﻥ
ﺁﻗﺎﯾﻮﻥ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻭ ﺩﺍﻣﻦ ﻭ ﺟﻮﺭﺍﺏ ﺷﻠﻮﺍﺭﯼ
ﺭﻓﺘﻦ ﺗﻮﺍﻟﺖ
ﻭ ﻓﻬﻤﯿﺪﻥ ﮐﺪﻭﻣﻮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﮑﺸﻦ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻭ
ﮐﺪﻭﻣﻮ ﺑﮑﺸﻦ ﺑﺎﻻ,
ﺍﻭﻧﻮﻗﺖ ﺍﺯ ﭘﺎﺭﮎ ﺩﻭﺑﻞ ﺧﺎﻧﻤﺎ ﺍﯾﺮﺍﺩ ﺑﮕﯿﺮﻥ
مكالمه ايرانیا
*۲ ساعت خوابيدم
من كه نخوابيدم اصن
*گشنمه
من از ديروز هيچى نخوردم
*پول ندارم
من از كميته امداد ميام الان
*عاشقشم
من كه بخاطرش رگ زدم
*من یُبس شدم
من که از پارسال نَریدم
یعنی تا ثابت نکنه که از تو بدبخت تره ول کن نیست
ﺩﺯﺩﺍ ﻧﺼﻒ ﺷﺐ ﻣﻴﺮﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﭘﻴﺮﺯﻧﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﻮﻟﻬﺎ ﻭﻃﻼ ﻫﺎﺷﻮ ﺑﺮﻣﻴﺪﺍﺭﻥ
ﻣﻮﻗﻊ ﺭﻓﺘﻦ ﭘﻴﺮﺯﻧﻪ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﺯ ﺯﻳﺮ ﻟﺤﺎﻑ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﺭﻩ ﻣﻴﮕﻪ:
ﻧﺎﻣﺮﺩﺍ ﭘﺲ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﭼﻲ؟؟
مورد داشتیم دختره رفته پمپ بنزین؛ یارو بهش گفته آزاد یا دولتی !؟
دختره گفته: کارشناسی دولتی بودم که معماری خوندم؛ ارشد mba پیام نور!!
بابابزرگم گفت جوونیام آرزوم بود مداح شم.
گفتم چرا نشدی؟
گفت تریاک میزدم که صدام دورگه بشه، نعشه میشدم هایده میخوندم
حکیمی گفت: ﺩﺭ بهشت شراب ﻫﺎﺋﯽ هست، ﮐﻪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﻣﯿﺨﻮﺭﻧﺪ ﻣﺴﺖ ﻧﻤﯿﺸﻮﻧﺪ.
ﻣﺮﯾﺪﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺨﻮﺭﻧﺪ؟
حکیم سر خود را خاراند ، دست به ریشش کشید،ﻓﮑﺮﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ولا میگن واسه کلیه خوبه
گوزو خانوم كيست ؟
گوزو خانوم در فرهنگ ایرانی شخصي است زيبا،
خنده رو، خوش اندام، خوش لباس، مهربون و جذاب
كه با وارد شدن او در هر جمعي
خانم های دیگر به شدت به او حسودي میکنن و پس از چپ چپ نگاه کردن ميگن:
باز این گوزو خانوم اومد!
از یه دیوانه ميپرسن چي شد خل شدي؟
ميگه من يه زن گرفتم كه دختري ۱۸ ساله داشت،
بابام از دختره خوشش اومد، مخش را زد، شد زن بابام.
پس زن من، مادر زن بابام شد، بابام داماد من شد، من شدم پدر زن پدرم!
دخترزنم پسرزائيد كه شد داداش من و نوه زنم، که نوه من هم بود، پس من پدربزرگ داداشم شدم!
زنم پسرزائيد درنتيجه زن بابام خواهرناتنی پسرم شد و پسرم داداش من شد!
توباشي خل نميشی؟