مطلب ارسالی کاربران

تجاوز در خواب به دختر ۲۴ ساله در منطقه سیدی/ وقتی بیدار شدم عفتم را از دست داده بودم!

Hema F 06/23/2020 - 23:13 مشاهده پروفایل

1,138 مشاهده / 35 دیدگاه

این مطلب توسط کاربران طرفداری ارسال شده است و دیدگاه طرفداری نیست. قوانین سایت کاربر محور / گزارش تخلف

هیچ وقت فکر نمی کردم چنین بلایی بر سرم بیاید و آینده ام نابود شود. آن قدر در یک عشق هیجانی و دروغین غرق شده بودم که تصور نمی‌کردم فقط طعمه ای برای هوسرانی هستم و …
به گزارش صبح مشهد به نقل از خراسان دختر ۲۴ساله که با چهره ای مضطرب و رنگ پریده وارد کلانتری شده بود، در حالی که بیان می کرد قربانی ارتباط در فضای مجازی شده است، راز تلخی را فاش کرد و به کارشناس اجتماعی کلانتری سیدی مشهد گفت: وقتی در رشته کاردانی نرم افزار رایانه دانش آموخته شدم، دیگر ادامه تحصیل ندادم و به امور خانه‌داری پرداختم. پدرم مردی تحصیل کرده و بازنشسته یکی از ادارات دولتی بود که معمولا خودش را با درختان و گیاهان باغ ویلایمان سرگرم می کرد. من هم که فرزند بزرگ خانواده بودم مدام در شبکه های اجتماعی به جست و جو می پرداختم به طوری که گوشی از دستم نمی‌افتاد و به پرسه زنی در فضای مجازی معتاد شده بودم. مادرم نیز مشغول خانه داری بود و کاری به کارم نداشت.
روزها به همین ترتیب می گذشت تا این که سه ماه قبل با پسر جوانی به نام «فریدون» آشنا شدم. خیلی زود چت کردن های مجازی به ارتباط تلفنی کشید. او در زمینه خرید و فروش تلفن همراه فعالیت داشت و از شماره های مختلفی با من تماس می گرفت.
در این میان فریدون از من دعوت کرد به صورت حضوری قرار ملاقات بگذاریم. من هم بدون تفکر به عواقب این دیدار پنهانی پذیرفتم و با یکدیگر به گشت و گذار در خیابان ها و پارک ها پرداختیم. من که تیپ و قیافه فریدون را پسندیده بودم، به این رابطه ادامه دادم چرا که با تعریف و تمجیدهای فریدون احساس می کردم به من علاقه دارد. اگرچه درباره خانواده اش چیزی نمی دانستم اما خودم را قانع کردم که حتما خانواده خوبی دارد.

از سوی دیگر نیز این عشق و عاشقی خیابانی را از خانواده ام پنهان کردم تا موجب آبروریزی نشوم. وقتی فریدون در دیدارهای خیابانی از زیبایی من و رنگ موهایم تعریف می کرد، بیشتر جذب او می شدم و بی صبرانه به انتظار ملاقات بعدی می نشستم. بعد از این قرارهای پنهانی حس عجیبی داشتم و تصور می کردم به زودی با هم ازدواج می‌کنیم. در همین حال بود که خانواده‌ام تصمیم گرفتند به صورت دسته جمعی و برای تغییر آب و هوا به ویلای خانوادگی مان بروند. من که مترصد چنین فرصتی بودم، به بهانه سردرد در خانه ماندم و با آن ها نرفتم.
فریدون وقتی در تماس تلفنی من از این ماجرا مطلع شد، با خوشحالی به دنبالم آمد تا با هم گشتی بزنیم اما وقتی از خانه بیرون آمدم فریدون پیشنهاد داد به خانه آن ها برویم چرا که احتمال دارد کسی ما را در خیابان با هم ببیند و آبرویمان برود. او گفت خانواده اش به شهرستان رفته اند و ما با خیالی آسوده می توانیم در کنار یکدیگر برای آینده برنامه ریزی کنیم. آن لحظه به چیزی جز فریدون نمی اندیشیدم و به عاقبت این دیدار مخفیانه فکر نمی کردم.
خلاصه، ساعتی را در کوچه و خیابان سپری کردیم و فریدون مقداری تنقلات خرید. حدود ساعت ۷شب بود که مرا به خانه ای برد که هیچ کس آن جا نبود. در کنار بگو و بخندهایمان تنقلات را هم استفاده می کردیم تا این که حدود ساعت ۱۰شب دیگر نفهمیدم کی و چگونه خوابم برد. وقتی چشمانم را گشودم صبح شده بود و من تنها روی تخت قرار داشتم. هیچ کس را در اطرافم ندیدم. از فریدون هم خبری نبود. سردرد و سرگیجه داشتم. احساس کردم اتفاق بدی برایم افتاده است. با اضطراب و نگرانی فریدون را صدا می کردم ولی هیچ صدایی از آن خانه نمی آمد. دیگر ترس و وحشت وجودم را فرا گرفت. تازه فهمیدم چه بلایی به سرم آمده است. من همه هستی ام را از دست داده بودم و …
به حال و روز خودم می گریستم و از این که چه رسوایی بزرگی به بار آورده ام خودم را سرزنش می کردم. از این که خانواده ام متوجه ماجرا شوند شرم داشتم. ناگهان در کنار تختخواب تکه کاغذی را دیدم که فریدون روی آن نوشته بود «حتما تا قبل از ظهر از خانه برو که خانواده‌ام بر می گردند!» با عجله و اشک ریزان خودم را جمع و جور کردم و به خانه خودمان بازگشتم. آن قدر مضطرب بودم که حتی به خاطرم نرسید آن دست نوشته را با خودم بردارم و …
حالا هم که به خاطر زودباوری و ساده لوحی قربانی هوسرانی های یک جوان شیطان صفت شده ام، به کلانتری آمده ام تا مرا برای رهایی از این مخمصه وحشتناک یاری کنید.
شایان ذکر است، به دستور سرگرد احسان رسایی (رئیس کلانتری سیدی مشهد) ابعاد این حادثه تلخ توسط کارشناسان زبده دایره مددکاری اجتماعی مورد بررسی و رسیدگی قرار گرفت.

داغ‌ترین‌ها 👇🏻👇🏻👇🏻

دیدگاه‌ها (35 دیدگاه)

مشاهده 0 دیدگاه جدید

الهه ناز

طرح و برنامه ریزی بهانه ها برای فیلتر اینستاگرام..
در روزهایی که دلار ۲۰ هزار تومن را رد کرده، با پیش کشیدن بحث فیلترینگ اینستاگرام و برنامه ریزی برای اینکار، فکر مردم رو به حاشیه میبرن. کثیف تر از ج ا هم مگه بوده تا حالا ؟؟؟!

بی شرف بی خانواده

خب برنامه ریزی خوبی بود
9 ماه دیگ کارنامت میاد

MasterShayea بیو...

په چرا درخواس منو قبول نمی کنی لایک کردی منم باس جواب محبتت رو بدم قبول کن دیگه

دریانیچ یوگوسلاوفدیدگاه از حالت انتشار خارج شده است و قابل نمایش نیست.

Sasan De Bruyne

وی در ادامه افزود من خداوکیلی نمیدونم ک* چیه
من تا قبل این قضیه مریم مقدس بودم
فریدون قول داده بود لاکپشت روپایی زنشو نشون بده
من خیلی تنگم جناب سروان

mmd rza

چندتا اشکال اساسی ت طرز فکر و باور دختر ک نشات گرفته از فرهنگ حاکم ب اون خونواده باعث این ماجرا شد . اونجا ک نوشته بعد اینکه فهمیده باکرگیش رو از دست داده رو مساوی با نابودی زندگیش دونسته ینی چی ک باکرگی رو مساوی با همه هستی بدونن درسته اینجا بهش تجاوز شده ولی (باکرگی = باارزش ترین دارایی دختر ) این اشتباهه
دو هم اونجا ک گفته از ترس بی ابرویی ب خونوادش دوستی شو نگفته این خودش تیر خلاص چون اگه دوستی شو ب خونوادش گفته بود و خونواده ها مطلع بودن اونوق احتمال بروز این اتفاق کم میشد . کلا کسی با همچی ذهنیتی نباید بسمت دوستی با جنس مخالف بره‌ احتمالا سو استفاده ازش زیاد بوده الانم ک اینجوری فکر میکنه ک زندگیش ب اخر رسیده

مشاهده پاسخ‌ها (2)

esmail 0918

کاری با داستان و بقیه چیزا ندارم
فقط چقدر آدم که جای خدا نشستن و با اعتماد به نفس و حق به جانب قضاوت میکنن

Chelsea Love

فقط این قسمتش ساخته ذهن یه ساندیسی(به طوری که گوشی از دستم نمی‌افتاد و به پرسه زنی در فضای مجازی معتاد شده بودم. مادرم نیز مشغول خانه داری بود و کاری به کارم نداشت.)

Silent Option

واقعا دخترا تو مظلوم نمایی و ننه من غریبم بازی نظیر ندارن! مگه میشه بکنتت و بیدار نشی!

مشاهده پاسخ‌ها (2)

Adoren T

دختر: به یکباره لای پایم خارید موضوع را با فریدون در میان گذاشتم فریدون گفت یحتمل شما لاپاتون مورچه داره! بذار خرطوم مورچه خوارو بذارم لاپات مورچه رو بخوره دیگه نمیدونم چی شد!

P Mn

تخیلی نوشته یهو خوابش برده کردتش؟؟دستنوشترو برنداشته؟؟ اینم یکیه مثله همون دختری که عکسای رامینو پخش کرده فقط این دنباله پول نیست میخواد خودشو بندازه به طرف

just RM

خاک تو سر پسره
کسخول الکی عمرشو به باد داد
تو کوص میخواستی تو بیداری هم میتونستی !
با ای تفاوت که نهایتا پول میداد جراحی میکرد اونم بعد از یک مدت که هر دو خوب عشق و حالتون رو کردید!
احمق گاو
این ناشی بودن پسره رو نشون میده
دختره اومده جات فقط چیپس و پفک بخوره؟ :/
اگر نمیخواست که نمیومد اوسکول!

مشاهده پاسخ‌ها (2)

EMAD ‌‌

در حالت معمول
رو ب افولیم...

مشاهده پاسخ‌ها (2)

علیرضا بایرنی

به چپم .... انتظار داشته تو خونه خالی باهم
پلی استیشن بازی کنن؟ میخواست نره... میخواست به اون چیزیم که میخورد توجه کنه.... فردام اریا قهرمانی فمنیست به افتخارش یه پست غم انگیز میزاره که دختر رو باید ناز کشید .. نه اینکه تجاوز کرد😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

Fußballgott ❤

ما با خیالی آسوده می توانیم در کنار یکدیگر برای آینده برنامه ریزی کنیم

فقط این جمله اش 😂😂😂

دیگه خواهرم رفتی دادی چرا داستان جنایی تعریف میکنی😂😂😂

Hema F

اینجور که از داستان برمیاد پسره از دختره خرتر بوده
ورداشته دختره رو برده خونه خودشون تازه نامه هم براش نوشته که بیا بیرون پدر مادرم نبیننت

هادی بلوگرانا

ب جفت نازنین شخمام

رضا آرسنالی

تمام هستیش پرده ش بوده؟
باشه بابا فضای مجازی بدرد نمیخوره

Vitaro IR

مشکوک نمیزنه حاجی؟
چرا اینقدر مظلومو قربانی بود این کسی که از صب تا شب تا اینستا پلاسه
طرف گفت بیا خونمون که چی کار کنیم؟ نماز بخونیم؟
نیمارم همین بود
واسه دختره بلیط گرفته بود از برزیل بود فک کنم
گفت بیا پاریس
دختره اومد
رفتن هتل
بعد اومد گفت نیمار بهم تجاوز کرد
خب دهن سرویس بلیط گرفت برات که باهم راجب اسم بچه ایندتون حرف بزنین؟

S... Ikerدیدگاه از حالت انتشار خارج شده است و قابل نمایش نیست.

مشاهده همه دیدگاه‌ها (7)