*** مدام می گوییم فوتبال ناپاک. من فقط می خواهم بپرسم که دیگر جاهای ما پاک است که توقع پاکی فوتبال را داشته باشیم؟ باید همه چیزمان به هم بیاید.
***برادر خانم من مدير کل يک اداره بود. يک آقايي پيشنهاد يک ميليون دلاري به ايشان داد تا با يک امضا اجازه واردات شيرخشک را بدهد. در يک ميهماني همان آقا به همسر من از برادرش گله کرد که مجوز را امضا نمي کند و زماني که همسرم از برادرش گله کرد که چرا مجوز را امضا نمي کند، گفت: «اين چه حرفي است مي زني خواهر، امضا کنم تا ميليون ها قوطي شيرخشک فاسد را وارد بازار کند». يک ماه بعد برادرخانمم را بيرون کردند ...
***بازي فولادگستر و مس رفسنجان را ديدم، خيلي مسخره بود، علناً معلوم بود چه خبر است. داور از هولش 3 دقيقه زودتر بازي را تمام کرد، اتفاقات آن بازي نشان دهنده بارز ناپاکي در فوتبال بود. اگر من باشم داور را مي فرستم برود خانه اش.
***به استاندار و نماينده مجلس چه ربطي دارد که در کار فوتبال دخالت کنند؟
***اگر حجازي ناسالم است تيکه تيکه اش کنيد تا جامعه پاکسازي شود، نه اين که يک درجه هم ارتقا دهيد. اگر مسئولين خودشان سالم باشند به قيمت برکناري هم بايد مقابل ناپاکي هاي فوتبال بايستند، نه اين که با يک تلفن راي شان عوض شود.
***چرا يک بار سعي نکردند حتي اگر حجازي 30 درصد هم درست مي گويد به دنبال رفع ناسالمي هاي فوتبال باشند؟ متاسفانه کساني اين فوتبال را اداره مي کنند که اصول را نمي دانند.
***میخواهم از دولت بپرسم که اجرای طرح یارانهها اهمیت دارد یا یافتن راهی جهت جلوگیری از فرار مغزها. هر چند مغزها بایستی فرار کنند که اگر باشند بسیاری از افرادی که به ناحق و بر اساس زدوبند در راس کارند، خانهنشین خواهند شد. همانطور که سطح علمی دانشگاهها را پایین آوردند تا افرادی که سلیقهای وارد دانشگاه شده بودند، بتوانند فارغالتحصیل شوند.
***خيلي ها هم بعد از بهبودي به بنده لطف داشتند به خدا اگر دعاي دو نفر مستجاب شود، کفايت مي کند.
***من براي حضور در برنامه هاي زنده تلويزيون مدتي ممنوع التصوير شده بودم. چون در برنامه 90 گفتم (...) که فوتبال آن ناپاک نباشد. عادل به من گفت: «با اين حرف ها کار دست مان مي دهي.»
***بعضي از ما دوست نداريم مراسم ختم کسي برويم اما مجبوريم برويم؛ حکايت من هم براي کساني که من را دوست نداشتند و آمدند همين است.
***من در زندگي ام واقعاً تعارف ندارم. شايد اگر واقعيت را نمي گفتم خيلي چيزها از لحاظ موقعيت اجتماعي و مالي به دست مي آوردم. اما وجدانم قبول نمي کند واقعيت ها را نگويم.
***در سال هاي آخر فوتبالم آن هايي که با من مشکل داشتند من را از مملکت خودم فراري دادند و هنوز هم در دلم مانده که دروازه بان 29 ساله را نگذاشتند در تيم ملي بازي کند. از آن زمان تا به امروز خيلي ها چشم ديدن من را نداشتند.
***فکر میکنم ما در ایران حداقل ۳۰ تا ۴۰ میلیون جوان داریم که عاشق فوتبال هستند. سرگرمیشان هم همین فوتبال است. اگر فوتبال پیشرفت کند، میتوانند جوانها را از این طریق سرگرم کنند. ولی فکر میکنم چون اداره کردن اجتماع نزدیک به ۱۰۰ میلیونی خیلی مشکل است، اینها دوست دارند فوتبال ما پیشرفت نکند، نتواند موفق شود و فوتبالی داشته باشند که دو تا پنج هزار تماشاچی داشته باشد. اینطوری برایشان راحتتر است.
***مگر بیغیرتم وقتی درد و مشکلات مردم را به چشم میبینم، با بیتفاوتی از کنار آن بگذرم.
***دروغ باب شده و نمي توان حرف کسي را باور کرد. هر چه گفتند شما برعکس آن را برداشت کنيد.
***خيلي ها خودشان مطرح هستند، اما مطرح منفي! آدم بايد کاري بکند تا مطرح مثبت باشد.
***آقاي مشايي با عکاس آمدند و ديدم يک پاکت به آتيلا داد. وقتي فهميدم پول داخل پاکت است سريع گفتم بدو برو پاکت را پس بده و بگو شما بيشتر از من به اين پول ها نياز داريد.
*** 4 سال پيش به من گفتند آقا مي خواهيد برايتان تيم پيدا کنيم و من به آن خبرنگار جواب دادم: «خاک تو سر اين فوتبال که تو بچه کوچولو مي خواهي براي من تيم پيدا کني.» اما راست مي گفت چون ديدم همان بچه کوچولو براي خيلي از مربيان تيم پيدا کرد.
*** 5 سال پيش هم از تيم ملي پاکستان پيشنهاد داشتم که آن را هم اينجنت ها پيشنهاد داده بودند اما قبول نکردم. پيشنهاد مالي شان پايين بود و گفتم من در ايران سالي يکصدهزار دلار درآمد دارم؛ حالا بيايم در غربت با سالي 30 هزاردلار؟
*** درآمدم زماني که به محمدان بنگلادش رفتم سالي 2 ميليون تومان بود در حالي که بهترين بازيکن يا مربي آن زمان در ايران سالي 40 هزار تومان قرارداد مي بست. البته هنوز هم از بنگلادش پيشنهاد دارم اما فوتبال شان در اين مدت پيشرفت نکرده ...
*** سال هاست میگویم فوتبال ایران ناپاک است. اگر مأمور راهنمایی و رانندگی به جای برگه جریمه پول نگیرد، مربی هم از دستیارش و بازیکن پول نمیگیرد. در یک جامعه همه مسائل به هم ربط دارند و علت و معلول هم هستند.
***به خاطر سرماي اسلوواکي نمي روم اما چند وقت قبل آمده بودند امارات و چند بازيکن تستي را ديدم و گفتم خوب هستند. اگر خدا بخواهد سال ديگر خوب شدم ممکن است بروم کار کنم. آن جا خيلي آرامش دارم.
*** هر وقت استقلال و پرسپوليس خصوصي شدند، پول خودشان را درمي آورند اما نمي گذارند اين دو باشگاه روي پاي خودشان بايستند. اگر استقلال را به من بدهند نمي گذاريم يک دقيقه هم فيلم بگيرند؛ در تمام دنيا 70 درصد درآمد باشگاه از حق و پخش تلويزيوني است. به من باشد، حتي نمي گذارم از تمرينات فيلم بگيرند.
*** فکرش را هم نمي کردم مريض شوم اما همه نزديکانم مي گويند چشمم کردند. مي آمدند مي گفتند ماشاءا... ناصرخان قالي کرمون شدي؛ آن قدر گفتند شديم قالي قم! موهايم را از دست دادم. براي کسي که 20 سال مو نداشته سخت نيست اما براي من سخت بود.
*** در روزنامه ها ديدم تيتر زدند که حجازي سرطان دارد. من به دکترها گفتم هر چي هست بگوييد از مردن که بدتر نيست، آن زمان که دکتر به دوستم اشاره کرده بود فهميدم اتفاق بدي افتاده، در همان دوران بود که به بوي غذا و ادکلن حساس بودم و عذابم مي داد.
*** فدراسيون کيف مي کرد من بميرم زيرا منابع شان در مردن من بود چون واقعيت ها را مي گفتم. آن ها چشم هايشان را بسته اند و گوش هايشان کر است دوست دارند همه بگويند شما عالي هستيد.
***آن ها نمي خواهند مردم به ورزشگاه ها بيايند.
*** دو بازي در خط حمله بازي کردم. زماني که در شهباز بودم مقابل تاج بازي را با 3 گل برديم اما من گل نزدم ... يک بار هم قبل از جام جهاني 78 برابر بانک ملي فوروارد بودم که نمايندگان مجلس گفتند نگذاريد حجازي خط حمله بازي کند مصدوم مي شود.
*** به نظر من دايي بايد 6 سال ديگر مربي مي شد و تجربه کسب مي کرد. من از 31 سالگي مربيگري کردم. الان عملکرد دايي رضايت بخش نيست و ممکن است به مرور بهتر شود به نظر من رفتار مربي در محيط کاري و با بازيکنان بايد با محيط بيرون فرق داشته باشد. به نظر من اخلاق دايي باعث شده از محبوبيت اش کم شود. زمان من هم ليدر بود اما چرا من درگير نشدم، من به ليدرها پول نمي دادم.
*** مگر بکن باوئر زماني که بازيکن يا مربي بود به بوقچي ها پول مي داد تا تشويق اش کنند. به نظر من آدم هاي کوچک پول مي دهند تا تشويق شوند.