همانطور که انتظارش میرفت بالاخره مصاحبه های بازیکن های میلان شروع شد.
این 2 3 هفته های باقی مانده برای تیم میلان جهنمی خواهد بود.
مانند سنوات گذشته میلان در آخر فصل دوباره قرار است از اول شروع کند. قرار است رانگینک میلان را بازسازی کند . همه چیز قرار است خوب شود.
ولی مگر الان همه چی خوب نیست؟ این چیزیست که فابیو کاپلو یکی از مربیان اسطوره ای میلان بر آن اصرار دارد:
من او را نمی شناسم. او در آلمان کارهای جالب و بی اهمیتی انجام داده و به رقابت هایی می آید که شناختی از آن ندارد. این یک سال صفر دیگر برای میلان خواهد بود و معتقدم میلان باز هم یک فصل دیگر را از دست خواهد داد. پیولی ذهنیتی به بازیکنان داده که پیش از این در میلان دیده نمی شد. روسونری باید به مسیری که در آن گام برداشته، ادامه دهد. با دو خرید بزرگ، میلان با پیولی می تواند به تیمی برای رقابت تبدیل شود.
فابیو کاپلو(از 1946 تا به امروز)
این دقیقا جملاتیست که کاپلو بیان کرده است. اما این چه معنی میتواند داشته باشد؟ آیا این مصاحبه فقط برای دلسوزی میلان است؟ قطعا نه.
زلاتان طی هفته ی گذشته 3 مصاحبه پشت سر هم با گاتزا، اسکای و مدیاست داشته است. هدف مصاحبه: حمایت از پیولی و تخریب رانگینک.
قسمت هایی از مصاحبه ها:
ایبرا به دنیا آمد تا فوتبال بازی کند و هنوز هم در فوتبال بازی کردن بهترین است. خواهیم دید که تا 2 ماه دیگر چه حسی خواهم داشت. همچنین خواهیم دید که چه اتفاقاتی در باشگاه رخ می دهد. اگر شرایط فعلی در باشگاه حاکم باشد، راستش را بگویم احتمالا فصل بعد من را در میلان نخواهید دید.
این میلان من نیست. نسبت به گذشته همه چیز در این باشگاه متفاوت است. اهداف باشگاه، همان اهدافی نیست که میلان به آن عادت داشت؛ همان اهدافی نیست که من در ذهن خود برای میلان متصور می شوم. می خواهم تیمی را ببینم که درحال رقابت برای فتح اسکودتو و لیگ قهرمانان اروپا است.
استفانو پیولی؟ او بسیار شبیه به مکس الگری است. مربی فوق العاده ای است چون کار کردن در این شرایط هرگز آسان نیست. با روشی که کار می کند، تیم حامی او است. پیولی اگر همان میلانِ الگری را داشت، 200% مطمئن هستم که به راحتی فاتح اسکودتو می شد.
آیا آمدن رانگنیک به میلان مرا تحت تاثیر قرار می دهد؟ او دیگر کیست؟ رانگنیک را نمی شناسم و نمی دانم درباره چه کسی صحبت می کنید.
این ها جملاتی است که ایبرا به زبان آورده است.
ایبرا در کل دوران فوتبالی اش نشان داده است بسیار رک است.
ولی 10 برابر آن باهوش است. همیشه حرف هایی را هرچند احمقانه ولی دقیقا به موقع میزند.
به نظر می آید جنگی در آستانه شروع میباشد. اما جنگ چه کسانی؟ وقتی جنگی صورت میگیرد همیشه طرفینی حضور دارند.
مالدینی در مقابل گایزیدیس
دقیقا درست بر خلاف نظرات گذشته ی من که فکر میکردم مالدینی و رانگینک قرار است همکاری کنند ولی به نظر میاید اصلا اینطور نیست.
مالدینی و بوبان از میانه ی فصل با گایزیدیس بر سر رانگینک بحث داشتند. بعد از فاجعه ی آتالانتا تیم میلان به شدت به پیولی بی اعتماد شد. مالدینی و بوبان میخواستند در انتهای فصل با آلگری قرار دادی امضا و او را به میلان بازگردانند. گایزیدیس که به رالف رانگینک اعتقاد داشت و به شدت به رانگینک اصرار میکرد. در همین حین بوبان به شدت از اینکه گایزیدیس به صورت پنهانی با رانگینک مذاکره میکرده عصبانی و مصاحبه های جنجالی کرد که همین باعث جدایی وی از میلان شد. ولی عجیب بود مالدینی جدا نشد. و با مصاحبه هایی رابطه های خود و میلان را به پیوندی جدا نشدنی تشبیه کرد. ولی چرا؟ آیا مالدینی حاضر است به خاطر میلان زیر این همه تحقیر برود و به کارش ادامه دهد. بله قبلا هم این را ثابت کرده است. ولی یک چیز را ما فراموش کردیم.
مالدینی یکی از باهوش ترین افرادی است که درون مستطیل سبز دیده شده است. قرار نیست بنشیند و هیچ کاری نکند.
اول ببینیم دقیقا الیوت چه موسسه ای است و چرا میلان را خریده و قصد فروش او را ندارد:
موسسه الیوت یک صندوق مالی است که زیر مجموعه به بانک گلدمن ساکس حساب میشود. کسانی که بانک گلدمن ساکس را نمیشناسند بدانند عامل سقوط کشور آرژانتین و یونان این بانک است و یکی از بانک هایی بود که نقش عظیمی در سقوط اقتصادی آمریکا ایفا کرد. کلا بانک منفوری است. میلان از طرف الیوت خریداری شد تا عاملی برای نفوذ دوباره این بانک شود. (جالب است بدانید الیوت یا بهتر است بگوییم بانک گلدمن ساکس اصلا از لحاظ مالی نیازی به درآمد میلان ندارد. همین الان از بعضی از کشور ها ثروت مند تر است). پس دقیقا برای چه چیز میلان خریداری شد و پروژه ی ورزشگاه جدید کلید خورد؟
به قول میثم موج بافان(یکی از بچه های سایته . اسم اکانتشه) جنگ اقتصادی. نفوز در ایتالیا و اروپا. از این دست از دلایل.
مهم ترین چیز برای الیوت اسم آن ها و میزان مقبولیت آن ها است. تا بتواند پایه های خود را محکم کنند.
2 نکته رو بگم:
اولا: هم گایزیدیس هم مالدینی به فکر موفقیت میلان هستند. مالدینی که نیازی به توجیه ندارد. گایزیدیس با قرار داد بستن با رانگینک این را ثابت کرد. چون رانگینک هم از لحاظ علمی و هم سابقه تیم سازی عالی هستش. گایزیدیس هم نمیخواهد سابقه خود را بیشتر از این خراب کند.
دوما: الیوت کاملا بر عکس برلوسکونی هستش.میلانی ها اینقد عصبانی بودند از کار های سیلویو که لخت به خیابان ها ریختند. بعد از آن همه انتقاد سیلویو میلان را ول کرد. ولی الیوت کابوسش انتقاد است. آن ها در موضع زلاتان آن را ثابت کردند.
مالدینی بعد از فاجعه آتالانتا زلاتان را اضافه کرد. ولی چرا؟ زلاتان منهای کیفیت و تجربه با اینکه سنش بسیار بالا رفته است ولی هنوزم یکی از کاریزماتیک ترین فوتبالیست هایی است که پا بر عرصه جهان نهاده است . محبوب رسانه ها هستش و کلی خاصیت دیگر دارد.
مالدینی در حال تشکیل ارتشی است تا بتواند با گایزیدیس را به چالش بکشد.
با این همه چیز باز هم الیوت اعتقاد راسخ به گایزیدیس دارد. ولی ناگه اتفاقی افتاد که همه چیز را تغییر داد. پیولی که از همان اول امیدوار کننده نشان میداد نتایج فوق العاده را با میلان کسب کرده است. منهای نتایج فوق العاده میلان عالی بازی می کند حتی اگه مساوی کند خوب بازی میکند. البته بهتر است بگوییم این اواخر چشم نواز بازی میکند.
بله درست میبینید.
مالدینی پاشنه ی آشیل الیوت را پیدا کرده است.
مالدینی که میبیند رانگینک برنامه ی میلان برای آینده است اما پیولی با عملکردی عجیب غریب همه را شگفت زده کرده است.
بهترین موقعیت
اولین قدمش دو دل شدن طرفدارا نسبت رانگینک بود که انجام شد. قدم دوم این بود هواداران به پیولی ایمان بیاورد که انجام شد. قدم سوم این است که پیولی حمایت همه جانبه هوادار ها را به دست آورد.
این جا بود که زلاتان آن مصاحبه های آتشین را انجام داد. شاید برخی او را احمق فرض کنند. ولی زلاتان الان در میان طرفداران مظهر شرافت و جنگجویی و وفاداری حساب میشود. و کم طرفدار ندارد. و آن ها که طرفدارش نیستند ولی حرف از حرف او تاثیر میپذیرند.
با این حرفش تمام طرفداران خود را به سمت پیولی راهنمایی کرد.
اسطوره های میلان که ذاتا به دنبال موفقیت میلان هستند. ولی همه می دانند ایتالیایی ها از لحاظ شخصیتی فاشیست هستند و بیشتر به هم کشوری های خود علاقه نشان میدهند. ولی نه اینکه پیولی خودش بد باشد. نه. گفتم آن ها اول به دنبال موفقیت میلان هستند. بعد تفکرات فاشیستی را دنبال میکنند.
کاپلو دقیقا به موقع آن مصاحبه رو انجام داد. و تیر دیگری به رانیگنک شلیک کرد. طرفداران میلان یا به پیولی فن تبدیل شدند یا رانیگنک فن. همینطور که در همین سایت طرفداری میبیند تعداد کسانی که پیولی فن هستند 3 4 برابر رانیگنک فن ها هستند.
در خود میلان طرفداران افراطی بسیار زیاد هستند. و آن ها خیلی خیلی بیشتر باید تاثیر پذیرفته باشند.
اگر اسطوره هایی دیگر مثل ساکی و آنجلوتی و بارسی وارد شوند واقعا فشار وحشتناکی به رانیگنک وارد میشود.
گتوزو هم که مدام در حال حمایت از مالدینی است.
ولی مالدینی کار مهم دیگری دارد انجام میدهد. حمایت رختکن را دارد به پیولی سوق میدهد. که قطعا این از کار های زلاتان است.
مصاحبه ی آخر کسیه:
خبرنگاران همیشه می گفتند من در آستانه جدایی از میلان قرار دارم اما نه من و نه باشگاه این قصد را نداشتیم. تا پایان قراردادم در میلان می مانم زیرا در اینجا خوشحالم. ما می خواهیم میلان به لیگ قهرمانان اروپا برگردد و دوباره قدرتمند شود. میلان لایق این است در بالاترین سطح باشد. فقط باید این جو مثبت را در فصل بعد هم ادامه بدهیم.
دقت کنید به جمله ی آخر: فقط باید این جو مثبت را هم ادامه بدهیم.
یعنی پیامی واضح و روشن به سمت هوادارن و موسسه ی الیوت که پیولی مورد حمایت رختکن است.
این مصاحبه کسیه من را یقین رساند که جنگی در حال شروع است.
الیوت اگر این همه حمایت و فشار را روی خودش احساس کند قطعا دست از حمایت گایزیدیس بر می دارد. همانطور که در خرید زلاتان اینگونه رفتار کرد.
قطعا تا هفته های آتی خبر های بیشتری از میلان در این موضوع خواهیم شنید.
اگر میلان به هر نحوی موفق شود که جلوی آتلانتا به نتیجه ی مطلوبی دست یابد تقریبا از آن موقع آتش کشیدن ها شروع خواهد شد.
امیدوارم هر چه می شود به سود میلان باشد.
ولی خودم طرفدار تیم مالدینی هستم ...