به نام خدا
ما یه جمع فوتبالی داریم ک توش طرفدار هر تیم ملی و باشگاهی پیدا میشه و اکثر بچه هایی ک باهاشون نشست برخواست دارم کاملا منطقی و علمی صحبت میکنن و عموما با آدمای متعصب بحث و جدل فوتبالی نمیکنم حتی اگه اون فرد متعصب طرفدار بارسا و آرژانتین باشه .
من توی اون جمع کسی هستم ک وقتی یه مبحثی پیچیدست بهم رجوع میکنن ، هر چند ک من تخصص ندارم و کارشناس حرفه ای نیستم اما نسبت به طرفدارای عادی یه مقدار ریز بین تر و آینده نگر تر هستم .
اهل عذر و بهونه آوردن نیستم ، بدون عینک تعصب به قضایا نگاه میکنم و نظرمو میگم ، اگه هم اشتباهی بکنم عذر خواهی میکنم و اشتباهمو گردن میگیرم .
فوتبال پیچیدست و هر کسی از زاویه ی دید خودش بازیها رو مورد آنالیز قرار میده و بعضی اوقات برداشت دو نفر از یک بازی کاملا با هم متفاوت هست اما امکان داره هر دو نفر درست بگن .
اینجا میخوام سوالاتی ک از من پرسیدن و جوابهایی رو ک دادم به اشتراک بذارم .
اولین سوال ؛
چی شد ک کار بارسا به اینجا رسید ؟
اول بحث مدیریتی :
مدیریت کنونی بارسا اصلا سر از مسائل فوتبالی در نمیاره و بیشتر جنبه ی اقتصادی و تبلیغاتی مد نظرشون هست .
بارسا بعد از رفتن آلوز ، پویول ، ژاوی ، اینیستا ، نیمار ، ماسکرانو نتونست جای این بازیکنا رو پر کنه و بجاش با پول بسیار زیاد رفتن بازیکنایی رو خریدن ک با ستاره های موجود در تیم تداخل پست و تداخل وظایف داشتن .
مثلا ما نیمار ک وینگری سرعتی و بازیکنی لب خط بود رو دادیم و بجاش بازیکنایی مثل گریزمن ، کوتینیو رو گرفتیم ک هر دو بازیکن بیشتر متمایل به مرکز هستن و هر بازی توی دست و پای مسی بودن .
دمبله ای هم ک گرفتیم اگه مصدوم نمیشد باز هم جای نیمار رو پر نمیکرد چون ایشون اصلا وینگر چپ نیست و متمایل به راست بوده همیشه .
یه مثال دیگه :
خرید دیانگ ک هافبک پست ۶ هست در صورتی ک به هیچ عنوان نمیشه بوسکتس رو نیمکت نشین کرد چون توی بارسا صاحب اسم و رسم هست و توی رختکن قدرت داره . مربی مجبور شد برای اینکه هر دو بازی کنن دیانگی رو ک هافبک دفاعی تخصصی هست توی پست شماره ۸ بازی بده و دیانگ نصف بیشتر کاراییشو از دست داد و ۹۰ درصد بازیهای این فصل رو توی هافبک قفل شدیم !
وجود دو هافبک دفاعی کنار هم ، بدون پست شماره ی ۱۰ و دو وینگر دونده ینی خودکشی !
توی پست هایی ک نیاز به تقویت داشتیم تقویت نشدیم و یه سری مهره هایی ک بدرد بارسا میخوردن رو براحتی از دست دادیم .
بارسا چند فصل هست ک از دفاع راست و دفاع مرکزی مدام ضربه میخوره و سمدو و روبرتو و پیکه توی سطح رقابت برای قهرمانی نیستن ، پیکه بدرد ذخیره میخوره و وجودش توی تیم لازمه اما فیکس بودنش مساوی هست با ۱۰ نفره بودن تیم .
آلبا و لنگله بدک نیستن و اگه فشار روشون نباشه خوب کار میکنن .
لازم نیست حتما کارشناس باشی تا بفهمی سمدو یه فاجعست ، روبرتو بدرد ذخیره میخوره و برای کنترل بازی توی دقایق آخر بدک نی و چند پسته بودنش بعضا به کمک تیم میاد اما سمدو یه گراز نافهمه ک فقط R1 داره و بقیه ی چیزاش شاف الخیری و سیکیم خیاری هست .
نه توی دفاع کارایی داره و نه توی حمله ، فقط سرعتش بالاست ک اونم بدردش نمیخوره و اگه قرار بود کسی بخاطر سرعتش فوتبالیست شه اسین بولت اون شخص بود نه سمدو !
اشتباهات مدیریت :
۱_انتخاب سرمربی هایی ک هیچ تجربه ای توی رقابت در سطح قهرمانی نداشتن:
ریدمان والورده و ستین دور از ذهن نبود چون قبل از اومدن به بارسا هم چیزی نبودن و نهایتا این دو در سطح ویارئال و والنسیا و بیلبائو و سویا هستن . دقیقا مثل مارسلینو و مندیلبار و آگیره و ...
۲_خریدهای کاملا راندوم و عشایری بدون هیچ منطق فوتبالی :
اگه یکی تونست دلیل خرید گریزمن رو توضیح بده ممنونش میشم چون یکی از بزرگترین سوالای زندگیمو جواب داده . وقتی مسی توی تیم هست و تا ۳ ۴ سال دیگه فیکس هست خرید بازیکنی مثل گریزمن چه معنی ای داره ، اگه گریزمن ۲۱ ۲۲ ساله بود میشد این خرید رو درک کرد ولی من بجز بحث تبلیغات دلیل دیگه ای برای این خرید تخمی تخیلی پیدا نمیکنم
۳_ کنترل نکردن حواشی اطراف تیم و بر عکس دامن زدن به حواشی و خدشه دار کردن وجهه ی بارسا
۴_ کنترل نکردن شایعه ها و لینک شدن هر بازیکن و مربی ای به بارسا
کار به جایی رسید ک بازیکنایی ک بیست سی سال پیش مردن هم بعضا به بارسا لینک میشن .
اگه یه روزنامه ای بیاد بگه ک بارتومئو گفته قراره کرویف رو از تو قبر دراریم ک برامون فوتبال بازی کنه نه تنها بارتومئو تکذیب نمیکنه بلکه با کمال وقاحت میاد میگه صحبت هایی انجام شده تا ببینیم چی پیش میاد 😐
به تمام مقدسات قسم اگه خود پرز ریاست بارسا رو دست میگرفت و قصد نابود کردن بارسا رو داشت نمیتونست مثل این دو حرومزاده ( راسل و بارتومئو ) کارشو تمیز و بی نقص انجام بده
الان توی نقطه ای هستیم ک تیم توی یه سری پست ها بازیکن نداره و توی یک سری پست ها سه چهار بازیکن داره ک باید فیکس باشن !
فروش مالکوم و کارلس پرز اونم در صورتی ک ما وینگر راست تخصصی توی تیم نداریم یکی از جالب ترین شیرینکاریای اساتید هست .
۵_ دادن دستمزهای نجومی و شرایط هتل گونه ی بارسا :
فکرشو بکنید بازیکنی مثل روبرتو ۱۵ میلیون سالیانه درامد داره ، مشخصه ک دلش نمیخواد ازین تیم جداشه چون نه تمرینات و شرایط سختی دارن ، نه برای کسب افتخارات فردی رقابت میکنه و نه جاه طلبی خاصی داره ک اگه نیمکت نشین بشه براش بد بشه ، اگه تا آخر عمر فوتبالیشم رو نیمکت باشه نه تنها بهش بد نمیگذره بلکه کیف هم میکنه .
بقیه ی بازیکنا هم همینطور ، توجه کردید هیچ لردی دلش نمیاد از بارسا جدا شه ؟
۶_ آوردن مربی های کم نام و نشان و کم توقع برای اینکه مطیع اوامر مدیریت باشن و اعتراضی نکنن
ستین و والورده به هیچ چیز بارسا هیچ اعتراضی نکردن و کاملا مشخص بود ک باخت هم راضی هستن و همین ک توی بارسا باشن براشون بس بود و سعی کردن با امتیاز دادن به بزرگای رختکن جای پاشونو سفت کنن ، کاری ک والورده خوب انجام داد
۷_دروغی به اسم تیکی تاکا :
******این مهمه و بخونیدش حتما ****
دوستان عزیز تیکی تاکا سبک اسپانیای لوییز آراگونس هست و هیچ ارتباطی به سبک بارسای کرویف و پپ و رایکارد و انریکه ندارد .
کرویف توتال فوتبالر بود ، پپ هم همینطور .
این سبک سبک هلندی هست و تیکی تاکا کاملا اسپانیایی هست و ارتباطی به توتال فوتبال نداره .
سبک هلندی توتال فوتبال یعنی استفاده از تمام زمین در حمله و کوچک کردن زمین برای حریف در زمان دفاع .
توتال فوتبال ینی فوتبال شناور و جابجایی های سریع ، ینی پرسینگ و بازپس گیری سریع توپ و بلافاصله رسوندن توپ به مهاجما و ایجاد موقعیت
سبکی ک این اواخر تن هاگ ، کلوپ ، ناگلزمن، پپ ، انریکه ، کومان توی هلند و ... اجرا میکردن
توتال فوتبال انحصاری در اختیار بارسا نیست و پرسی ک آلمانیا میکنن مخصوصا فلیک و کلوپ مدل پیشرفته ی چیزی هست ک رینوس میشلز توی اون هلند افسانه ای دهه ی ۷۰ انجام میداد .
این سبک لاس پاس خیاریسمی ک از تیتو ویلانوا و کیکه ستین دیدین هیچ ارتباطی به توتال فوتبال نداره و حتی نزدیکشم نیست .
اونایی ک فکر میکنن سبک پپ منسوخ شده اصلا نمیدونن سبک پپ چی هست . اگه بهشون بگی یه متن هفت هشت خطی راجع به پرس و نحوه ی ایجاد موقعیت تیم های پپ بنویس مثل خر تو گل گیر میکنن .
مشکلات تیمهای پپ بیش از اینکه تاکتیکی باشه روحی روانی هست و پپ توی مسائل تاکتیکی حرف اول رو میزنه اما کلوپ توی مسائل انگیزش دست بالا رو داره و روحیه ی تیمش فوق العادست .
چیزی ک این روزها بسیار توی فوتبال مهم هست تزریق روحیه به تیم و ایجاد ذهنیت برندست وگرنه ما چیزی به اسم تاکتیک منسوخ شده و اینکه مالکیت توپ بدرد نمیخوره و این چیزا نداریم ،یه سری جزئیات ریز برنده و بازنده رو مشخص میکنه .
پیاده کردن هر ایده ی خاص نیاز به ابزار خاص داره ، ما نمیتونم پرس المانی رو توی تیم های ایتالیایی تصور کنیم ، اصلا شدنی نیست و مربی های مثل کلوپ هاینکس توخل ناگلزمن با دفاعای ایتالیایی ک عادت دارن نزدیک محوطه جریمه ی خودی بمونن و زیرتوم بزنن اصلا نمیتونن کار کنن .
پپ با بازیکنایی ک هنگام مالکیت توپ خلاقیت ندارن نمیتونه کار کنه
آنجلوتی کبیر ک سردمدار مربیای چمپیونز لیگ هست توی بایرن به مشکل جدی خورد و به بن بست رسید
فلسفه ی باشگاه بارسلونا تیکی تاکا نیست و این اصطلاحی هست ک روزنامه ها جاش انداختن ، تا قبل از اومدن پپ هیچ اسمی از فلسفه ی باشگاه بارسا و دی ان ای بارسا نبود .
کرویف باشگاه بارسا رو متحول کرد و ساختار باشگاه رو عوض کرد اما بعد از رفتنش هر مربی ای ک اومد سبک خودشو پیاده کرد و هیچ کدوم شبیه هم نبودن !
حتی بین رایکارد و پپ و انریکه و کرویف تفاوت های زیادی هست . کرویفی ک فوتبالش بر اساس ۳ ۴ ۳ بود تیمش چه شباهتی به انریکه ای داشت ک ۴ ۳ ۳ بازی میکرد و حملات تیم انریکه کاملا مستقیم بود و اصلا معطل نمیکرد.
هر مربی ای با توجه به چیزی ک داره و تفکری ک توی سرش هست عمل میکنه و فلسفه ی یک تیم کوچکترین تاثیری توی چیزی ک توی زمین چمن مشاهده میکنیم نداره چون والورده و انریکه مهره های مشابهی داشتن ولی فوتبالشون ۱۸۰ درجه متفاوت بود
بله باشگاه بارسا یه جوری هست ک با توجه به اسم و وجهه ی اون و بازیکن و مربی استخدام کردن و تاریخچه ای ک داره ازش انتظار میره سراسر هجومی بازی کنه ولی اینکه فلسفه ی این باشگاه تیکی تاکا باشه یه مزخرفه ، یه دروغی ک اینقد تکرار شده ک حتی خود مدیرا و بازیکنای بارسا هم باورش کردن
من ۲۰ سال پیش رو به وضوح یادمه ، هیچ اسمی از این تیکی تاکا نبود ، تنها چیزی ک گفته میشد این بود ک بیس فوتبال بارسا هلندی هست .
الان بارسا جوری شده ک تیم رو پر کردن از بازیکنای کوتاه قد و شل و ول چون جا افتاده ک ما باید حفظ توپ بکنیم و پاسکاری کنیم و سبک ما تیکی تاکاست .
نمیدونم کی اینو بینشون جا انداخت ولی بارسای رایکارد و پپ کلی بازیکن سیاه پوست و فیزیکی و دونده داشت !
بارسای پپ از بازیکنای فیزیکی آبیدال یحیی توره کیتا هنری اتوو رو داشت ، پویول و آلوز هم قدرتمند و دونده بودن .
پپ بین فیزیک و تکنیک تعادل برقرار کرده بود ک بعد از رفتن پپ و هنگام اومدن تیتوی فقید ( ک خیلی از بدبختیای ما زیر سر ایشون هست ) بارسا تماما لاماسیایی شد و لاس پاس خیاریسم بنا نهاده شد ، تیتو یه بار توی لیگ ۱۱ بازیکن از لاماسیا رو فیکس کرد .
تیتو ۲۰۱۳ مقابل بایرن روی نیمکت بود و دقیقا مثل ستین تیم رو به مسلخ فرستاد ، هیچ عذر و بهونه ای نیست و نگید اگه سرطان نمیگرفت فلان میشد بهمان میشد ، مربی افتضاحی بود و اگه نمیمرد شاید بدتر از اینا سرمون میاورد . ستین خود تیتو هست ، هیچ فرقی با هم ندارن و همون کاری ک اون ۲۰۱۳ انجام داد ستین ۲۰۲۰ تکرار کرد .
تنها تفاوتی ک دارن اینه ک تیم تیتو ده برابر قوی تر و پر مهره تر بود .
تیتو فقط یه کمک مربی خوب بود برای بارسا ک با مربیگریش تمام کارای خوبشو خراب کرد و اون ۷_۰ اولین تیشه به ریشه ی بارسا بود و این ۸_۲ میخ آخر به تابوت بارسا .
اومدن کومان و راه حل :
اول جا داره تشکر کنم از کومان ک اومد این خوکدونی رو تحویل گرفت ، خوکدونی ک پر از گوه شده و تمیز کردنش دو سه سال زمان میبره
در مورد شخص کومان نظرم مثبت هست ولی اینکه بتونه توی این تیم تغییر مثبتی ایجاد کنه بعید میدونم.
توی بارسا چند تا گاو مقدس وجود دارن ک پرستیده میشن و جایگاهشون تضمین شدست مانند بوسکتس و سوارز و پیکه
ازونجا ک هر کی توی پست اینا جذب شه اینقدر نیمکت نشین میشه یا اینقدر توی پست غیر تخصصی بازی داده میشه ک بازیش خراب شه ، بعید میدونم بشه اینارو کنار گذاشت .
این تیم باید تمام کهنه کارای تیم بجز مسی رو به مرور زمان عوض کنه و تنها مسی غیر قابل جایگزینی هست .
به نظر من کومان باید از یک مغز متفکر و ده سرباز استفاده کنه و تیم رو جنگنده و فیزیکی بکنه . مثل هلندی ک کومان خیلی خوب جمع و جورش کرد و تعادل خوبی بین فیزیک و تکنیک برقرار کرد
استفاده از چند مهندس همزمان توی فوتبال امروزی جوابگو نیست و هر تیمی بیشتر دوندگی کنه و فضاهای بیشتری رو صاحب بشه برندست .
دورانی ک میشد با ۹۰ کیلومتر دوندگی یک بازی بزرگ رو برد گذشته و این روزا کمتر از ۱۱۰ کیلومتر دوندگی برای یک تیم ینی کم کاری بازیکنا
چند راه حل برای بارسا پیشنهاد میکنم ک اجرای اونها ساده نیست ولی خب شدنی هست :
۱_ کومن توی نقل و انتقلات حرف اول و آخر رو بزنه و مثل والورده نشه ک ویلیان میخواست رفتن براش مالکوم آوردن
۲_کومن به بزرگای تیم بفهمونه جایگاهشون تضمین شده نیست و رقابت ایجاد کنه و اگه من بودم پویج و آراخو و فاتی رو توی اکثر بازیها بازی میدادم حتی اگه برنده نشم چون این کار پیامی به بزرگای رختکن میرسونه ک کم کاری کنید کارتون تمامه
۳ _هدف تیم مشخص باشه و مثل هر سال با ادعای پوچ سه گانه خودمون رو تحت فشار نذاریم ، این بارسا باید توی یک جام زور بزنه و باقی جام ها رو برای امادگی و آزمون و خطا حاضر بشه ، من میگم لیگ و حذفی رو باس بیخیال شیم و زورمونو بذاریم واسه بازیهای لیگ قهرمانان ، سهمیه ی اروپا قطعی هست و قهرمانی توی لیگ و حذفی رو این اواخر زیاد تجربه کردیم ، باید زور بزنیم وجهه ی اروپایی رو برگردونیم ، بارسای رایکارد بیش از اینکه توی لالیگا قدرتمند باشه توی اروپا اسم و رسم دار بود و بازیهای بزرگ و موندگار تیم رایکارد اکثرا توی اروپان
توی بدترین سال رایکارد ما رفتیم نیمه نهایی و با اختلاف جزیی و توی یک بازی پایاپای به بهترین منچستر تاریخ باختیم . کسی نیست ک ندونه منچستر ۲۰۰۸ چه تیمی بود .
۴_ این تیم باید جایگاه خودشو بدونه و شرایط موجود رودرک کنه و دیگه مثل سابق با غرور و ادعا وارد زمین نشه ، بارسا باید مثل یک تیم معمولی برای هر امتیاز بجنگه و ذره ذره پرستیژ سابق رو برگردونه ، نمیشه مثل دوران پپ و انریکه حریفا رو بازی داد ، توی جایگاهی نیستیم ک بخوایم حتی مقابل تیم های ته جدولی خودمون رو از پیش برنده بدونیم
۵_ از همه مهم تر توی بارسا شفافیت و صداقت و یکدلی هست ، این تیم بخاطر ابهامات و کارای موذیانه و خودخواهی و راحت طلبی و تفرقه و باند بازی به اینجا رسید .
ابهامات توی باشگاه باعث سردرگمی شد ، کارای موذیانه ی راسل و بارتومئو مارو به بیراهه برد ، هیچ چیز شفاف نیست و خرید یه سری از بازیکنا بوی تخلفات مالی میده ، خودخواهی بارتومئو و والورده و راحت طلبی بازیکنای بزرگ رختکن باعث شد روز به روز بدتر شیم و باند باند شدن بارسا و اختلافات بین مدیریت و بازیکنا به بیرون درز کرد و جریان آبیدال و مسی گواهی بر این ادعاست
بعد از اخراج والورده و اومدن ستین هم یه سری بازیکنا واقعا کم کاری کردن و دل به بازی ندادن و انگار دلشون برای تنبلیای دوران والورده تنگ شده بود . هر روز جمعه بود توی دوران دکتر 😄
حرف آخر و جمع بندی :
بارسا باید یک هدف مشخص کنه ، بر اساس اون هدف پیش بره ، همه ی ارکان باشگاه باید با هم هماهنگ باشن .بین بزرگای رختکن و بازیکنای کم نام و نشان تر عدل و مساوات رعایت بشه و مسی و سوارز و بوسکتس و پیکه باید پا به پای جوونا بدون یا اینکه جاشونو بدن به جوونا