یک آهنگ پرمفهوم ، دلنواز ، باریتم و صدای عالی🤞
....
I bet This time of night you're still up
شرط می بندم این وقت شب هنوز بیداری
I bet You're tired from a long hard week
شرط می بندم از هفته ی سخت و طولانی ای که داشتی خسته شدی
I bet You're sittin' in your chair by the window Looking out at the city
شرط می بندم روی صندلیت ، کنار پنجره نشستی داری و به شهر نگاه می کنی
And I bet Sometimes you wonder 'bout me
و شرط می بندم گاهی اوقات دربارم کنجکاو میشی
(که کجام ، با کی ام ، چیکار می کنم و...)
And I just wanna tell you
و من فقط می خوام بهت بگم
It takes everything in me not to call you
(وقتی) بهت زنگ نمی زنم (غصه و ناراحتی زیاد) تمام وجودم رو میگیره
And I wish I could run to you
و کاشکی می تونستم به سمتت بدوم
And I hope you know that every time I don't
و امیدوارم بدونی که هر وقت بهت زنگ نمیزنم
I almost do
تقریبا بهت رنگ زدم
I almost do
تقریبا بهت زنگ زدم
(( منظور از دو خط آخر : درسته که بهت زنگ نمیزنم و تو ازم خبر نداری اما اینو بدون هروقت تصمیم دارم بهت زنگ بزنم و این کار رو نمیکنم ، تقریبا بهت زنگ زدم تقریبا بهت زنگ زدم : یک گوشه ای از ذهنم به فکرت بوده ، برای همین از کلمه "تقریبا" استفاده می کنم))
I bet You think I either moved on or hate you
شرط می بندم فکر می کنی من یا ازت دست کشیدم یا ازت متنفر شدم
'Cause each time you reach out there's no reply
چون هر وقت سعی کردی باهام ارتباط برقرار کنی (بهم زنگ بزنی) جوابی نگرفتی
I bet It never ever occurred to you That I can't say "Hello" to you
شرط می بندم دیگه هرگز برات رخ نمیده که نتونم بهت سلام کنم
And risk another goodbye
و خطر "خدانگهدار" های دیگه رو بکنم
(حتی اگه رابطمون بد باشه من این چیزا رو بهت میگم)
And I just wanna tell you
و من فقط می خوام بهت بگم
It takes everything in me not to call you
(وقتی) بهت زنگ نمی زنم (غصه و ناراحتی زیاد) تمام وجودم رو میگیره
And I wish I could run to you
و کاشکی می تونستم به سمتت بدوم
And I hope you know that every time I don't
و امیدوارم بدونی که هر وقت بهت زنگ نمیزنم
I almost do
تقریبا بهت زنگ زدم
I almost do
تقریبا بهت زنگ زدم
Oh, we made quite a mess, babe
اوه ، عزیزم ما کاملا آشفتگی کردیم (اشتباه بزرگی کردیم)
It's probably better off this way
شاید این راه بهتر باشه
And I confess, babe In my dreams you're touching my face
و عزیزم من اعتراف می کنم (که) در رویاهام تو صورتم رو لمس می کنی
And asking me if I wanna try again with you
و ازم می پرسی آیا می خوام باهات (رابطه ی عاشقانه رو) دوباره شروع کنم
And I almost do
و من تقریبا همیشه می خوام
And I just wanna tell you
و من فقط می خوام بهت بگم
It takes everything in me, not to call you
(وقتی) بهت زنگ نمی زنم (غصه و ناراحتی زیاد) تمام وجودم رو میگیره
And I wish I could run to you
و کاشکی می تونستم به سمتت بدوم
And I hope you know that every time I don't
و آرزو می کنم بدونی هر وقت بهت زنگ نمیزنم
I almost do
تقریبا بهت زنگ زدم
I almost do
تقریبا بهت زنگ زدم
Uh-uh-uh I bet This time of night you're still up
شرط می بندم این وقت شب هنوز بیداری
I bet You're tired from a long hard week
شرط می بندم از هفته ی سخت و طولانی ای که داشتی خسته شدی
I bet You're sittin' in your chair by the window Looking out at the city
شرط می بندم روی صندلیت ، کنار پنجره نشستی داری و به شهر نگاه می کنی
And I hope Sometimes you wonder 'bout me
و امیدوارم گاهی اوقات دربارم کنجکاو بشی