زوربای یونانی اثر نیکوس کازانتزاکیس، رمانی است که بدون شک در ذهن خواننده جایگاه ویژهای خواهد داشت. نمیتوان شخصیت اصلی این کتاب – یعنی الکسیس زوربا – را دوست نداشت، حتی کسانی که به برخی از رفتارهای او نقد جدی دارند، همچنان او را دوست دارند و فلسفه زندگی او را ستایش میکنند.
نیکوس کازانتزاکیسنویسنده، شاعر، خبرنگار، مترجم و جهانگرد یونانی بود. او نویسندهای است که دغدغه جامعه بشری را داشته و به تحلیل آنها پرداخته است. کازانتزاکیس در ۱۸۸۳ میلادی در شهر هراکلیون در جزیره کرت به دنیا آمد.
خلاصه داستان زوربای یونانی
ماجرای این کتاب از زبان یک نویسنده و روشنفکر جوان روایت میشود. کسی که ۳۵ سال دارد و جستجوگر حقیقت است. در لابلای کتابهای بسیار زیادی که خوانده، به دنبال یافتن معنای زندگی است و اخیرا هم در مورد زندگی بودا تحقیق میکند. این جوان پیشنهاد دوستش را در مورد رفتن به قفقاز رد میکند و تصمیم میگیرد برای مدتی سبک زندگی خود را عوض کند. او به دنبال کسب تجربهای تازه به فکر استخراج زغالسنگ در جزیره کرت است.
این جوان – که اسم او را نمیدانیم – هنگامی که برای سفر به کرت به بندر میرود با الکسیس زوربا برخورد میکند.
درباره رمان زوربای یونانی
جوانی که زوربا را با خودت به جزیزه کرت میبرد، کسی است که معنای زندگی خود را در میان کتابها جستجو میکند. نگاهی که او به مسائل و اتفاقات دارد برگرفته از آثاری است که خوانده و در واقع فلسفه زندگی این جوان، برگرفته از کتابهاست. اما در مقابل، الکسیس زوربا کسی است که فلسفه زندگیاش را خودش تعیین کرده است. زوربا به معنای واقعی کلمه، به استقبال زندگی و ماجراهای آن رفته، به جاهای مختلفی سفر کرده و کارهای بسیار زیادی انجام داده و فلسفه او حاصل همین تجربیاتش است. برخورد این دو دیدگاه، همسفر و همنشینی این دو فکر، کتاب خواندنی است که نیکوس کازانتزاکیس تقدیم مخاطب خود میکند.
به اعتقاد من، زوربا بیشتر از هرچیزی به ارباب خودش درس درست زندگی کردن میدهد. درس خوشحال بودن و نادیده گرفتن اتفاقات بد میدهد. و این همان چیزی است که ما در دنیا امروز به شدت به آن احتیاج داریم. ما الان در یک برهه زمانی زندگی میکنیم که جوانان ما در مدرسه و دانشگاه به جای اینکه از جوانی و انرژی جوانی خود لذت ببرند و مشغول کسب تجربه و زندگی کردن باشند، به این فکر میکنند که در آینده میخواهند چه شغلی داشته باشند. ذهن آنها پُر شده است از دغدغههای عجیب و غریب. هیچکس به این فکر نمیکند که شاد زندگی کند، در لحظه زندگی کند و از این دنیا لذت ببرد.
پیشنهاد میکنم حتما کتاب زوربای یونانی را مطالعه کنید و با شخصیت الکسیس زوربا آشنا شوید. بعد از خواندن رمان، زوربا حتما در ذهن شما خواهد بود و میتوانید در لحظات مختلف زندگی نظر او را هم جویا شوید. میتوانید در اتفاقات مختلف زندگی، با خود فکر کنید که اگر زوربا اینجا بود چهچیزی میگفت و یا چه واکنشی نشان میداد.
نکته آخر اینکه، کتاب زوربای یونانی ترجمههای مختلفی دارد اما ترجمه محمد قاضی که وجود داشته باشد، بدون کوچکترین تردیدی میتوان سراغ آن رفت و مطمئن بود که با نابترین ترجمه ممکن روبهرو هستیم