🌹🕋🔥🕌🌞❤️🍷🌺
لیلی زاده
پای در میدان گذاشت اما کاروانی از دل ودیده به دنبالش روان بود وچشمها در پی اش گریان
گیسوان بافته !عمامه رسولخداص برسر نهاده! نور جمالش آفتاب وماه را شرمنده کرده بود
وقتی دیده دشمنان به چهره دلربای او افتاد
یکی فریاد زد این یحیی است
دیگری گفت این عیسی است
برخی گفتند این محمدمصطفی است رسولخداص خودش بجنگ ما آمده
اما صدای دلآرایش بلند شد که
اناعلی ابن حسین ابن علی
نحن وبیت الله اولی بالنبی
تمام دیدگان به او دوخته بود اهل حرم به اشتیاق چهره رسولخداص و لشکر اعدا به بغض علی مرتضی
آوخ که چه دلبری و دلربایی میکرد
وچه بیرحمانه زیبا بود !آری او علی اکبر ،زاده لیلا بود
آمده تا با ناز قامت قیامت برپا کند وبا جعد گیسو خون در دلها کند
آمده تا آسمان را بزمین بدوزد وزمین را رشک آسمان نماید
پس خود را به دل سپاه زدچون عمود صبح که دل سیاه شب را می شکافد و مثل شهاب ثاقب برقی زد و رقصی میانه میدان نمود ورفت
بعداز لختی اورا یافتند که ارباً ارباً گشته واز خود فنا گشته چیزی از او باقی نیست ساغر شکسته و محو ساقی است
🌹🔥🕌🌞🕋❤️🌺🍷
متن:استاد معماریان
@adabmarefat110