خاندان قاجاریه، از خانوادههای بزرگ ایران بودند. ایشان، سالیانی دراز بر ایران حکومت راندند. (1174-1304) و اعضای آن از نوادگان پسری شاهزادگان قاجار بودهاند. دودمان قاجار در تاریخ ایران به بیکفایتی مشهور بوده و در این دوره اقتصاد ایران رو به قهقرا میگذارد.
مروری بر سلسله قاجاریه
بنیانگذار این سلسله، آقامحمدخان است. او، رسما در سال 1174 در تهران، تاجگذاری کرد. و آخرین پادشاه قاجار احمدشاه میباشد، که در سال 1304 برکنار شد و رضاشاه پهلوی جای او را گرفت.
مشهورترین پادشاه قاجار
ناصرالدین شاه قاجار، که پیش از پادشاهی، ناصرالدین میرزا خوانده میشد، در تاریخ 25 تیر 1210 به دنیا آمد. وی معروف به قبله عالم، سلطان صاحبقران و سپس شاه شهید نامیده شد. ایشان چهارمین پادشاه از دودمان قجر بود. وی طولانیترین دوره پادشاهی را، از میان خاندان قاجاریه داراست. همچنین نخستین پادشاه ایرانی است که خاطرات خود را نوشته است.
زمانی که محمدشاه، دوازده سال داشت، یعنی در سال 1234 به دستور فتحعلی شاه، با دخترعمه چهارده سالهاش ازدواج کرد. البته این ازدواج به نیت از بین بردن تفرقه، بین شاخههای قوانلو و دولو در ایل قاجار، صورت میگرفت. ناصرالدین شاه سومین پسر این زوج، در ششم صفر 1247 در کهنمو در نزدیکی تبریز به دنیا آمد. وی فرزند محمدشاه و نوه فتحعلی شاه بود.
فرمان ولیعهدی ناصرالدین میرزا، در سال 1251ق، در تبریز خوانده شد و محمدشاه در سال 1255ق وی را، به پایتخت فراخواند. و در تابستان 1261ق ولیعهد 14 ساله، با دخترعموی پدرش، گلین ازدواج کرد.
هنگامی که محمدشاه قاجار در سال 1227خ در سن 42 سالگی از دنیا رفت، ناصرالدین میرزا با حمایت میرزا تقیخان امیرنظام1 از تبریز، راهی تهران شد. و در تاریخ 22 شهریور سال 1227 (14 شوال 1264) بر تخت سلطنت نشست و تا زمان مرگش یعنی روز جمعه 12 اردیبهشت 1275 (17 ذیالقعده 1313) که، به دست میرزا رضا کرمانی، در حرم حضرت عبدالعظیم ترور شد، شاه ایران بود.
وی پس از دریافت پست صدارت، شروع به بازسازی کشور نمود. و مسائلی همچون: شورش اللهیارخان آصفالدوله، مسئله باب، بازسازی ارتش، صنعت اسلحهسازی، فرمان حذف لقبهای اضافی در نامهنگاریها، ساماندهی درآمد کارکنان دولت، و جلوی رشوهخواری را گرفت. اقدامات امیرکبیر به سود مردم و به زیان شاهزادگان و اشراف بود و خشم این گروه را برانگیخت و پس از بدگمانی شاه به صدراعظمش فرمان قتل امیرکبیر در باغ فین کاشان صادر شد.
مادر ناصرالدین شاه به کمک هوادارانش و سفارت انگلیس برای 40 روز پس از فوت محمدشاه، امور مملکت را به دست داشت وی با عنوان ملکه مادر، نایبالسلطنه، شورای سلطنت را، تشکیل داد. مهد علیا بر ادبیات فارسی و زبان عربی مسلط و با موسیقی و آواز آشنا، و خط را خوب مینوشت. از مهد علیا چند سجع مهر با عنوانهایی مثل: «ملک النساء العالمین»، «عصمهالدنیا والدین» و … باقی مانده است. وی در زمان پادشاهی پسرش نفوذ بالایی در امور کشور داشت.
مظفرالدین شاه
مظفرالدین شاه قاجار، پسر چهارم ناصرالدین شاه، و فرزند شکوهالسلطنه بود. در 3 فروردین سال 1232 شمسی در تهران به دنیا آمد. وی در 5 سالگی، به ولیعهدی برگزیده شد. دوران ولیعهدی وی، سه برابر دوره سلطنتش به درازا کشید. مظفرالدین میرزا، فرزند چهارم ناصرالدین شاه بود. وی 4 ساله بود که به خدمت رضاقلیخان هدایت، به آذربایجان فرستاده شد. و یک سال بعد، به ولیعهدی رسید. و به پایتخت دوم ایران، تبریز فرستاده شد.
به روایت اغلب تاریخ نویسان مشروطه، مردان ناشایست دورهاش کرده و سبب شدند که سادهدل و کمسواد بار آید. او شاهی مهربان و سادهدل بود و در دوران سلطنت او، ایران با هیچ کشوری جنگ نکرد؛ اما در عین حال، امتیازات فراوانی به بیگانگان داد.
حسینقلی خان نظامالسلطنه مافی، در جلد اول خاطراتش میگوید: «مظفرالدین شاه از اول عمر، ضعیفالرای و بیتمیز و بیکمال و متنفر از معاشرت عقلا و فضلا و اهل هنر بود. هر وزیری که از دربار برای پیشکاری تعیین میشد، و ناصرالدین شاه محرمانه تاکید در راه رفتن با او میکرد، مفید نبود و اغلب اوقات به شورش خلق تبری، فراهم میآوردند. سی و هفت سال مدت ولیعهدی و توقف آذربایجان او طول کشید. در این مدت، معدودی از نوکرهای کاملش که فیالجمله ملاحظهای از آنها داشت، از میان رفتند و پسرهای آنها و برادرهای آنها که همسن خودش بودند، بیمانع ماندند».
وی قریب 40 سال، در شهر تبریز زندگی کرد تا اینکه پس از کشته شدن پدرش در سال 1275ش، در سن 44 سالگی به سلطنت رسید. از زمان کشته شدن ناصرالدین شاه تا جلوس مظفرالدین شاه به تخت سلطنت چهل روز به طول انجامید و طی این مدت علیاصغر اتابک، آخرین صدراعظم ناصرالدین شاه، اداره امور کشور را به دست گرفت.
وی پس از کشته شدن پدرش ناصرالدین شاه قاجار، بعد از چهل سال ولیعهدی به پادشاهی رسید، و از تبریز به تهران آمد. مظفرالدین شاه در عمارت بادگیر تاجگذاری نمود و دو ماه پس از جلوس وی، میرزا رضا کرمانی3 در میدان مشق به دار آویخته شد. از رویدادهای مهم در دوران او، پیدایش نخستین سینماتوگراف بود.
حسینقلی نظامالسلطنه مافی مینویسد:
از این بیست و چهار کرور، ده تومان به مصرفی که برای ملت و دولت مفید باشد، نرسید. دو کرور و نیم تمام آن، خرج سفر فرنگ شد. … چیزهایی که این پادشاه خریده بود و حمل میکرد که هیچ غیرتمندی نمیخرید نمیتوانم شرح بدهم. صدراعظم با حضور نوکرهای مقرب شاه میگفت، من خودم روی صندوقها نوشته دیدم: ظرف حصیری، پارچه مادام، سازهای مختلف، اسباب آتشبازی، سردست ملیله و گلابتون زنانه، دستکشها و زینتهای مجسمه از چینی و بلور که اطفال میخرند، اشکال مجسمه حیوانات که برای لعب اطفال کوک میکنند و صدا میکند، ماده گاو شیربده که ماهی هزار تومان خرج علوفه و مواجب مهتر و استاد شیردوش و استاد کرهساز مصنوعی داشت؛ امثال آن ماده گاوها در سیستان و اغلب ولایات ایران، زیاده از ده هزار راس دیدهایم و موجود است.
تاجالسلطنه خواهر مظفرالدین شاه میگوید: «از این مسافرت، قصههای عجیب نقل میکنند. از آن جمله: خرید درختهای قویهیکل به مبالغ بالا و کرایههای زیاد که تا سرحد نرسیده خشک میشدند. لولههای آهنی، مجسمههای بزرگ، اسبابهای بیربط، و مبالغ گزافی جهت هرزگی آقایان و مخارج گزاف «سویت». و تنها مبالغ گزافی قرض برای ایرانیان به جا ماند. و به جای اینکه برای استقلال کشور کاری کنند و اسلحه تهیه کنند و یا اینکه کارخانهای راه بیاندازند و یا زراعت و فلاحت …».
تاجالسلطنه در ادامه خاطراتش مینویسد: «پس از این سفر امینالدوله5 صدراعظم شد و پس از او عینالدوله6 به صدراعظمی رسید. هر کس مسخره بود، بیشتر مورد توجه شاه قرار میگرفت و تمام امور مملکت به دست یک مشت اراذل و اوباش افتاده بود. و تمام اشخاص عالی (و) عاقل، خانهنشین و تمام مردم مفسد بیسواد مصدر کارهای عمده بزرگ».
دو سال بعد، شاه با دریافت وام جدیدی به مبلغ ده میلیون روبل از روسیه و اعطای امتیازات تازهای در شمال ایران به روسها، عازم اروپا شد. دومین سفر مظفرالدین شاه به اروپا که در 22 فروردین 1282 آغاز شد شش ماه به طول انجامید و در این مدت از اتریش، آلمان، بلژیک، فرانسه، انگلستان و ایتالیا بازدید کرد. مقصد نهایی مظفرالدین شاه در این سفر انگلستان بود.
تاجالسلطنه میگوید: «در این زمان هر کس به فکر خود بود و به هر وسیلهای که میشد قطعه قطعه مملکت را ویران مینمود، و شاه هم مشغول کار خودش بود و شبانه روز در خواب و غفلت عمیقی غرق شده بود، از جمله یک گردی از فرنگستان آورده بود که اگر در بدن و یا رختخواب کسی میریختند (آن شخص) شروع به خاراندن خود میکرد و حرکات مضحک از خود بروز میداد و او میخندید».
مسافرت سوم شاه به اروپا، در روز 16 خرداد 1284 آغاز و 4 ماه به طول انجامید. این سفر نیز متعاقب دریافت یک وام 290 هزار لیرهای از بانک شاهی انگلیس عملی شد. در جریان جنبش مشروطه بر خلاف کوششهای اتابک اعظم و عینالدوله با مشروطیت موافقت کرد، و «فرمان مشروطیت» را امضا کرد.
مظفرالدین شاه قاجار در 14 مرداد 1285 فرمان مشروطه ایران را امضا کرد، و از طریق آن با مشارکت مردم در امر حکومت موافقت نمود. و این چنین حکومت مشروطه برای نخستین بار در ایران تاسیس شد. و سرانجام مظفرالدین شاه قاجار در روز 12 دی 1285 خورشیدی در سن 54 سالگی درگذشت، و در حرم فاطمه معصومه (س) به خاک سپرده شد.