۲۰. رومئو و ژولیت – Romeo and Juliet – ۱۹۹۵
پیش از اینکه لئو به یک ستاره جهانی تبدیل شود، در یک فیلم رمانتیک حضور یافت که باعث شد در موفق ترین فیلم کارنامه بازیگری خود حضور پیدا کند (مسلما درباره “تایتانیک” صحبت می کنیم). در این فیلم چیز جدیدی وجود ندارد، زیرا این داستان مرگ را به شکل های مختلف نشان می دهد. اجرای زیبای دی کاپریو و کلر دنز دیدنی است. مهارت بازیگری دی کاپریو در آغاز کار دیدنی است.
۱۹. برنده و بازنده – The Quick and the Dead
شاید این فیلم با اجراهای دیگر او متفاوت باشد با این حال دیدنی است. در حقیقت نقص های فیلم زیاد است. گرچه دی کاپریو در آغاز کار است، با این حال مهارت خوبی را به نمایش می گذارد. گرچه در آن زمان منتقدین مهارت بازیگری او را کافی نمی دانستند، اما اگر دقت کنید سبک و مهارت بازیگری او مشخص است. گرچه شاید فیلم چندان دیدنی نباشد، اما طرفداران این بازیگر می توانند برای بررسی عمق بازیگری و سبک او این فیلم را تماشا کنند.
۱۸. اتاق ماروین – Marvin’s Room – ۱۹۹۶
یکی از ملودرام های فراموش شده دهه ۹۰ با بازیگری مریل استریپ، دایان کیتون، لئوناردو دی کاپریو و رابرت دنیرو، درباره خواهر و برادری که حدود دو دهه پیش و از زمان سکته پدرشان از هم جدا بوده اند. دی کاپریو نقش هانک، پسر لی (با بازی استریپ) را نشان می دهد. گرچه لئو در این فیلم در آغاز راه قرار داشت اما بلوغ اجرای خود را نشان داد. او عناصر ملودرام فیلم را به خوبی درک کرده و مطمئن است که در نمایش احساسات خود اغراق نکند. اجرای زیبای او نشانه نبوغش است. موفقیت فیلم مدیون فیلمنامه اسکات مک فرسون نیز می باشد. نویسندگی او آنقدر موفق بود که کار لئو را آسان کرد.
۱۷. ساحل – The Beach – ۲۰۰۰
این فیلم با بازی بازیگرانی چون دیکاپریو و تیلدا سوئینتن، بدون شک یکی از بهترین آثار هنری بویل است. داستان فیلم درباره ریچارد و سال است که در جزیره دور افتاده ساموی باهم آشنا می شوند، البته پس از اینکه ریچارد نقشه خود را نزد دفی، غریبه ای که خودکشی می کند، جا می گذارد. رابطه آن ها همزمان با رویدادهایی چون جشن آتش و کارهای کشاورزی، به جلو می رود. تغییر هوش احساسی آن ها و آسیب پذیری روانی شان در رابطه با جزیره بسیار دیدنی است. با وجود واکنش برخی از منتقدین و حتی نظر منفی کارگردان، این فیلم یک داستان جذاب از عشق و قربانی شدن است. یکی از اولین فیلم های دیکاپریو که نشان دهنده استعداد بالای اوست.
۱۶. گتسبی بزرگ – The Great Gatsby – ۲۰۱۳
فیلم “گتسبی بزرگ” با همه حواشی اش یکی از بهترین آثار دیکاپریو است. در این فیلم زیبا و غنی، لورمن تلاش می کند با خلق جلوه های زیبا هویت جدیدی از خود را نشان دهد. علاوه بر آن، چگونه می توان حضور زیبای لئوناردو دیکاپریو در نقش گتسبی بزرگ را نادیده گرفت؟ شاید از فیلم خوشتان نیامده باشد، اما قطعا نمی توانید اجرای دیکاپریو را دوست نداشته باشید. او به زیبایی هرچه تمامتر نقش گتسبی ثروتمند اما عاشق پیشه را ایفا می کند.
۱۵. دارو دسته های نیویورکی – Gangs of New York – ۲۰۰۲
فیلمی به کارگردانی مارتین اسکورزی درباره گروه های گانگستری خیبان نیویورک پیش از جنگ داخلی، که به دلیل تاثیرگذاری داستان و اجرای زیبای بازیگران مورد تحسین قرار گرفت. مطمئنا از بازی دنیل دی لوئیس در نقش بیل قصاب و لئوناردو دیکاپریو در نقش آمستردام، چنین فیلم زیبایی حاصل خواهد شد. گرچه فیلم از بهترین آثار اسکورزی نیست اما نقش آفرینی ها عالی هستند.
۱۴. اگه میتونی منو بگیر – Catch Me If You Can – ۲۰۰۲
یک درام جنایی زندگی نامه ای به کارگردانی استیون اسپیلبرگ که از آغاز تا پایان اش زیباست. اسپیلبرگ از چهره پسرانه دیکاپریو، جذابیت و اعتماد به نفس اش نهایت استفاده را برده و او را در نقش یک سارق حرفه ای و جذاب نشان می دهد. تام هنکس نیز در این فیلم نقش پلیس را بازی می کند.
همچنین بخوانید: ۱۲ فیلم برتر تام هنکس که باید تماشا کنید
۱۳. یک مشت دروغ – Body of Lies – ۲۰۰۸
اگر می خواهید نقش آفرینی دو تن از بهترین بازیگران این نسل را در فیلمی به کارگردانی یکی از بهترین کارگردان ها ببینید، باید این فیلم را تماشا کنید. ریدلی اسکات معتقد است که صحنه های اکشن، به داستان پیچیده و چند لایه فیلم ابدا ضربه ای وارد نمی کند. اگرچه طرح داستان نقص های خاص خود را دارد، با این حال “یک مشت دروغ” در ژانر خود استثنائی است. مطمئنا بازی لئوناردو دیکاپریو در کنار راسل کرو می تواند یک اثر را به بهترین تبدیل کند. یک فیلم زیبا با نمایش چهره سیا در خاورمیانه و حقیقت سیاه تروریسم.
۱۲. رفتگان – The Departed – ۲۰۰۶
زمانی که مارتین اسکورزی کارگردانی یک فیلم را برعهده بگیرد، مسلما آن فیلم به مسیر درستی هدایت می شود. فیلم “رفتگان” دقیقا چنین فیلمی است که با بازی زیبای بازیگران توانست در مراسم اسکار جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی را کسب کند. این فیلم بازسازی تریلر هنگ کنگی “امور داخلی” (Internal Affairs) محسوب شده و درباره یک پلیس مخفی و یک جاسوس است که در هنگام جاسوسی یک گروه ایرلندی در جنوب بوستون یکدیگر را شناسایی می کنند.
همچنین بخوانید: ۲۵ فیلم زیبا که در آنها قهرمان داستان یا شخصیت اصلی میمیرد
۱۱. تایتانیک – Titanic – ۱۹۹۷
یک شاهکار با کارگردانی جیمز کامرون که به یادماندنی ترین نقش لئوناردو را به او بخشید و از او یک ستاره ساخت. اگرچه لئوناردو پس از این فیلم از بازی در فیلم های سنگین رمانتیک خودداری کرد (البته به جز گتسبی بزرگ). این فیلم زیبا و عظیم در کنار تمام جلوه های زیبایش از بازی چشمگیر لئوناردو دیکاپریو و کیت وینسلت هم بهره برد.
۱۰. جاده انقلابی – Revolutionary Road – ۲۰۰۸
دیکاپریو در این فیلم مجددا با ستاره تایتانیک، یعنی کیت وینسلت همراه شده و این دو نقش زوجی را ایفا می کنند که در دهه پنجاه زندگی کرده و می خواهند زندگی خوبی داشته باشند. این فیلم بدون شک یکی از بهترین نقش آفرینی های دیکاپریو را نشان می دهد که در آن نقش فرانک را بازی می کند، یک مرد متاهل نه چندان وفادار که باعث می شود همسرش احساس بدبختی کند.
همچنین بخوانید: ۱۰ فیلم برتر کیت وینسلت که باید تماشا کنید
۹. چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار می دهد – What’s Eating Gilbert Grape – ۱۹۹۳
بازی دیکاپریو در نقش آرنی که از لحاظ روانی افسارگسیخته بود، آنقدر به دل نشست که کسی باورش نمی شد این نقش توسط یک انسان سالم ایفا شده است. این اثر ثابت کرد که او نه تنها یک بازیگر توانا بلکه یک ستاره است. او نامزد دریافت بهترین بازیگر نقش مکمل اسکار شد. اگرچه جانی دپ نقش اصلی فیلم را برعهده داشت اما این دیکاپریو بود که همانند یک ستاره درخشید.
۸. الماس خونین- Blood Diamond – ۲۰۰۶
یک تریلر جنگی در آفریقا که در آن دیکاپریو نقش یک قاچاقچی خوش قلب را ایفا می کند. آرکر که برای بقا انگیزه بالایی دارد، در تجارت الماس به یک شخصیت کلیدی تبدیل شده است. در سیرالئون مشکلات سیاسی دامن گیر شده و زندگی آنکر هم پر از آشوب است، اما با ملاقات سلیمان و مدی، می تواند جنگ اطراف خود را فرو بنشاند و به این ترتیب زندگی اش دچار تغییر می شود. لئو برای این فیلم نامزد جایزه بهترین بازیگر شد، اما مطمئنا استحقاق او بیش از این است. صحنه های پایانی اشک تان را در می آورد، بنابراین حتما این فیلم را تماشا کنید.
همچنین بخوانید: ۱۰ فیلم برتر جانی دپ به انتخاب منتقدین
۷. جانگوی آزاد شده – Django Unchained – ۲۰۱۳
این فیلم از آغاز تا پایان تاثیرگذار است و داستان انتقام، خشونت، خونریزی و شلیک را روایت می کند. اما در عین حال بسیار جالب هم می باشد و حتی خشن ترین صحنه ها شما را به خنده وامی دارد. در حقیقت قدرت فیلم هم همین است. “جانگوی آزاد شده” چهار اجرای خیره کننده را به نمایش می گذارد: فاکس با بازی در نقش یک برده یا همان جانگو در یک ماموریت، اجرای خیره کننده ای دارد. والتز در نقش دکتر شولتز، اجرای جذاب و جالبی را ارائه می دهد. لئوناردو دیکاپریو هم در اولین نقش منفی خود صحنه را از آن خود می کند. میزان نفرت شما نسبت به شخصیت کالوین کندی نشان دهنده میزان تلاش دیکاپریو برای اجرای این نقش منفی است.
۶. جزیره شاتر – Shutter Island – ۲۰۱۰
“جزیره شاتر” یکی از بهترین تریلرهای روان شناسانه این قرن است که در دهه ۵۰ رخ داده و یک روایت نوآر از یک معمای عجیب است: نقش اصلی که به دنبال یافتن معمای هویت خود و داستان است، فلش بک هایی که بر جریان روایت تاثیر می گذارند، حضور یک زن اغواگر، شخصیت های مکمل که نه تنها معما را حل نمی کنند بلکه بر رازهای فیلم می افزایند و پایان تراژیک داستان که بیننده را میخکوب می کند. دیکاپریو یک مارشال فدرال است که همانند موش به تله افتاده و برای بازی در این نقش باید احساسات مختلفی را نشان دهد. بدون شک این نقش یکی از بهترین نقش های اوست.
همچنین بخوانید: معرفی ۲۵ فیلم جذاب و دیدنی شبیه جزیره شاتر (Shutter Island)
۵. تلقین – Inception – ۲۰۱۰
بهترین بازیگر و بهترین کارگردان هزاره جدید در کنار هم قرار می گیرند تا یک فیلم علمی تخیلی بسازند که به بهترین فیلم این دهه تبدیل می شود. دام کاب فردی است که از فرزندان اش دور افتاده و حاضر است هرکاری انجام دهد تا دوباره کنار آن ها باشد. دیکاپریو نقش کاب را به بهترین شکل ممکن ایفا می کند. دام کاب یکی از پیچیده ترین شخصیت هایی است که نولان تا به حال خلق کرده و دیکاپریو با نشان دادن احساسات، گناه، اراده و خودخواهی، این نقش را از آن خود می کند.
وجود مقالات، نقدها، وبلاگ ها و مطالب مختلف نوشته شده درباره این فیلم نشان دهنده میزان محبوبیت و تاثیر این فیلم در فرهنگ عامه است. و مطمئنا در سال های آتی هم موضوع بسیاری از بحث ها می باشد. اما مهم ترین تاثیر این فیلم بر روی فیلم های علمی تخیلی این است که این ژانر را دوباره زنده کرد. البته این فیلم بیش از آنکه فیلم دیکاپریو باشد فیلم کریستوفر نولان است. برخلاف فیلم های دیگر این فهرست که دیکاپریو از فیلم جدا نشدنی است، در این فیلم موفق هر بازیگر دیگری هم می توانست درخشان ظاهر شود. اما او یک چیز خاص به همراه می آورد، نوعی آسیب پذیری که مختص خودش است. فیلم و شخصیت به این آسیب پذیری نیاز داشت.
۴. هوانورد – The Aviator – ۲۰۰۴
دیکاپریو این شانس را پیدا کرد تا در این فیلم زندگی نامه ای، سال های اولیه زندگی هاوارد هیوز، کارگردان و هوانورد افسانه ای، در اواخر سال های ۱۹۲۰ و اواسط ۱۹۴۰ را به نمایش بگذارد. این فیلم در ۱۱ قسمت نامزد اسکار شد، از جمله بهترین کارگردانی مارتین اسکورزی و بهترین بازی لئو. اگرچه درباره بهترین نقش آفرینی های او بحث های زیادی انجام می شود اما بدون شک بازی او در این فیلم یکی از سه اجرای برتر اوست.
همچنین بخوانید: معرفی ۳۰ فیلم جذاب و دیدنی شبیه تلقین (Inception)
۳. روزی روزگاری در هالیوود – Once Upom a Time in Hollywwod – ۲۰۱۹
از جهاتی این فیلم را می توان متعلق به برد پیت دانست زیرا نقش او جذاب تر است. با این وجود جذابیت بازیگری لئوناردو باعث می شود در هر صحنه آن را از آن خود نماید. او در نقش های پرچالش می درخشد. در این فیلم هم نقش یک بازیگر را برعهده دارد. بنابراین میبینید که این اثر برای او یک چالش محسوب می شود. او حداقل پنج صحنه با دیالوگ بلند در اختیار دارد، که برای درک آنها باید خوب تمرکز کنید. از آنجاییکه تارانتینو این دیالوگ ها را نوشته بنابراین شنیدنی خواهند بود.
۲. بازگشته – The Revenant – ۲۰۱۵
یک فیلم خشن، آزاردهنده و بدون شک زیبا که از هر جهت مرزهای سینما را کنار زده و نقش آفرینی زیبای دیکاپریو را نشان می دهد که سرانجام جایزه اسکار را برای او به ارمغان آورد. بازی زیبای او به تعریف نیاز ندارد، زیرا با اجرای طولانی خود که بدون سخن گفتن تنها بر بیننده تاثیر می گذاشت، یکی از بهترین اجراهای فیزیکی تاریخ سینماست. صورت و چشم های او به تدریج یخ زده و بدن کتک خورده او به تدریج به زندگی بازمی گردد و معجزه حقیقی را به ما نشان می دهد. بازگشته به معنای بازگشت از مرگ یا بازگشت پس از غیبت طولانی است و دیکاپریو هم با حضور روح مانند خود در طبیعت، حقیقتا زنده است و می خواهد با تمام وجود به زندگی بازگردد.
۱. گرگ وال استریت – The Wolf of Wall Street – ۲۰۱۳
گرگ وال استریت برای برخی یک فیلم نمایشی و برای برخی دیگر یک فیلم اخلاقی است که پیامی را به بیننده منتقل می کند. هردو باور صحیح است، اما این فیلم از لحاظ سینمایی جسورانه ترین اثر اسکورزی، پس از “دار و دسته ها” تلقی می شود. اسکورزی یک فیلمساز موفق است اما این فیلم میزان مهارت او را به نمایش می گذارد. یک کمدی درام هجوی درباره زندگی حقیقی جردن بلفورت، فروشنده بازار سهام است که از هیچ به همه چیز می رسد. اسکورزی هرگز در سینما به آموختن درس های اخلاقی توجه نکرده بلکه تنها به مردم و زندگی شان و همچنین تاثیر سرنوشت پرداخته است. در این فیلم شاهد زندگی چندین مرد هستیم که کارهای جالبی انجام داده و زندگی لذت بخشی دارند، البته بدون اینکه به عواقب آن بیندیشند.
اسکورزی با نشان دادن زندگی بلفورت ثابت می کند که خوب و بد و اخلاقیات ساخته دست بشر هستند و می توان به راحتی آن ها را زیر پا گذاشت. بلفورت همانند رفقای دیگرش حیله گر است و ما هم همانند شخصیت های فیلم یک بیننده خام هستیم. این فیلم حقیقتا زیباست و بخشی از زیبایی آن به دلیل بازی درخشان دیکاپریو است. این فیلم به او فرصتی داد تا هنر بازیگری خود را نشان دهد و بدون شک یکی از بهترین اجراهای این قرن است.