فهرست بهترین فیلمهای جانی دپ بر اساس سال تولید مرتب شده است.
۱. گریان
عنوان اصلی: Cry-Baby
کارگردان: جان واترز
امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
محصول ۱۹۹۰
یک کمدی-رمانتیک موزیکال تینایجری که به موفقیت زیادی رسید و در آن جانی دپ نقش یک جوان عصیانگر دههی پنجاهی را بازی میکرد.
داستان فیلم دربارهی چند جوان تبهکار است که دست به خرده خلاف میزنند. فیلم دربارهی برخورد آنها با خرده فرهنگهای جامعه و بقیهی افراد شهر است. قهرمان فیلم وید واکر است که او را با لقب گریان صدا میزنند. وید واکر سردستهی گروهشان است.
واکر عاشق یکی از دختران مدرسه به اسم آلیسون میشود. گریان و آلیسون که هر دو یتیم هستند از گذشتهشان با هم صحبت میکنند. پدر گریان روی صندلی الکتریکی اعدام شده است. آلیسون عاشقی بین بچههای مدرسه دارد که به رابطهی او و گریان حسادت میکند و جنگی میان آنها به راه میافتد.
منتقدان موزیکال عصیانگر نوجوانانهی واترز را پسندیدند. فیلمی که بازی جانی دپ در آن موتور محرکهی فیلم است. فیلم ساوندترک خوبی هم دارد و بهترین فیلم واترز تا همین امروز است. فیلمنامهی فیلم پر از کنایه و طعنه است و بامزه هم از کار درآمده است.
۲. ادوارد دستقیچی
عنوان اصلی: Edward Scissorhands
کارگردان: تیم برتون
امتیاز متاکریتیک: ۷۴ از ۱۰۰
محصول ۱۹۹۰
ادوارد دستقیچی هم یکی از بهترین فیلمهای جانی دپ است و هم یکی از بهترین آثار تیم برتون. فیلمی که خیلی زود برای دوستداران سینما تبدیل به اثری کلاسیک شد. یک فانتزی عاشقانهی محزون و دوستداشتنی که طرفداران زیادی میان دوستداران سینما دارد.
این فیلم سرآغاز همکاریهای جانی دپ و تیم برتون و چهارمین همکاری برتون با آهنگساز محبوبش دنی الفمن بود. فیلم که با بودجهی ۲۰ میلیون دلاری ساخته شده بود، در گیشه هم خوب فروخت و تقریبا چهار برابر سود کرد.
فیلم با پیرزنی شروع میشود که برای نوهاش داستان مرد جوانی به نام ادوارد را تعریف میکند. مخترعی که در یک قلعه نزدیک شهر زندگی میکرد روزی مردی به نام ادوارد را درست میکند. اما قبل از این که بتواند دستهای او را کار بگذارد میمیرد و دستهای ادوارد همان تیغههای قیچی باقی میمانند.
زنی ادوارد را تنها در قلعه پیدا میکند و به شهر میآورد. ادوارد تمام تلاشش را میکند که با قیچیهای دستهایش به مردم شهر کمک کند. میان او و دختر زن رابطهی عاطفی شکل میگیرد اما دوست سابق دختر از این ارتباط خشمگین است و ادوارد را به دردسر میاندازد.
به عقیدهی منتقدان این یک داستان پریان جادویی مدرن است که فضای گوتیکی دارد. پیتر تراورس منتقد رولینگ استون نوشته بود که این فیلم اقتباس مدرن برتون از داستان فرانکنشتاین است. بازی دپ هم در این فیلم مورد توجه قرار گرفت. به خصوص شیوهی هنرمندانهی او در بازتاب احساساتش بسیار ظریف و مورد توجه بود.
۳. چه چیزی گیلبرت گریپ را آزار میدهد
عنوان اصلی: What’s Eating Gilbert Grape
کارگردان: لاسه هالستروم
امتیاز متاکریتیک: ۷۳ از ۱۰۰
محصول ۱۹۹۳
اولین فیلم مهمی که ستارهی قرن بیست و یکم یعنی لئوناردو دیکاپریو در آن بازی کرد و برای بازی در این فیلم نامزد دریافت جایزهی اسکار بهترین بازیگر مرد نقش مکمل هم شد. فیلم اقتباسی از رمانی به همین نام بود و در آن جانی دپ و دیکاپریو نقش دو برادر را بازی میکردند.
گیلبرت با بازی جانی دپ همیشه نگران برادرش ارنی (با بازی دیکاپریو) است که به لحاظ ذهنی دچار معلولیت است. پدرشان سالها قبل خودکشی کرده و مادرشان هم افسرده روی مبل فقط تلویزیون تماشا میکند.
گیلبرت و برادرش منتظر توریستهایی هستند که هر سال از شهر آنها میگذرند. یکی از توریستها دختر جوانی به نام بکی است که گیلبرت به او علاقهمند میشود. بکی به گیلبرت کمک میکند که بهتر احساساتش را درک کند.
منتقدان به خصوص بازی دپ و دیکاپریو را تحسین کردند. فیلم البته به نظر بعضی از منتقدان کمی سانتیمانتال و گاهی قابل پیشبینی است اما اتمسفری که فیلم ایجاد میکند و بازی بازیگرانش از نقاط قوت آن هستند.
۴. اد وود
عنوان اصلی: Ed Wood
کارگردان: تیم برتون
امتیاز متاکریتیک: ۷۰ از ۱۰۰
محصول ۱۹۹۴
یک درام بیوگرافیک دربارهی اد وود که کارگردان و بازیگر و نویسندهی آمریکایی بود و بین سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۷۸ فعالیت میکرد.
اد وود فیلمهای علمی-تخیلی با بودجههای کم و فیلمهای ترسناک میساخت و همیشه به دلیل زیباییشناسی افتضاح و اشتباههای تکنیکی فیلمهایش مورد تمسخر قرار میگرفت. جلوههای ویژهی فیلمهایش افتضاح بود و لقب بدترین کارگردان سینما را گرفت.
فیلم برتون از سال ۱۹۵۲ شروع میشود. اد وود در تلاش است که خودش را وارد صنعت سینما کند. او با جورج ویز تهیهکننده ملاقات میکند و در تلاش است او را راضی کند که برای فیلم تخیلی که میخواهد بسازد بهترین گزینهی کارگردانی اد وود است.
ویز به وود اجازه میدهد که هر چقدر میخواهد فیلم بگیرد اما وود رویکرد عجیبی دارد و در هر سکانس فقط یک برداشت میگیرد. در همین حین وود با بلا لوگوسی اسطورهای هم آشنا و با هم رفیق میشوند.
منتقدان معتقد بودند که همکاری برتون و جانی دپ نتیجهای عجیب و غریب داشته و البته یک فیلم بیوگرافیک بامزه دربارهی اد وود از کار درآمده است. ایبرت معتقد بود برتون به جای مسخره کردن وود در حقیقت با این فیلم برایش بزرگداشتی گرفته است.
۵. مرد مرده
عنوان اصلی: Dead Man
کارگردان: جیم جارموش
امتیاز متاکریتیک: ۶۲ از ۱۰۰
محصول ۱۹۹۵
فیلم «مرد مرده» یک وسترن عجیب و غریب است. کارگردانش گفته که این یک وسترن اسیدی یا سایکدلیک است.
وسترنهای اسیدی در دهههای ۶۰ و ۷۰ باب شدند و استعارههای فیلمهای وسترن کلاسیک مثل «شین» یا «جویندگان» را با مرزهای وسترنهای اسپاگتی ترکیب و این وسط از خردهفرهنگهایی که از دههی ۶۰ در آمریکا باب شدند هم استفاده کردند. اولینبار پالین کیل در یکی از نقدهایش از اصطلاح وسترن اسیدی استفاده کرد.
فیلم داستان ویلیام بلیک با بازی جانی دپ است. حسابداری از کلیولند که با قطار به سمت یکی از شهرهای مرزی میرود تا برای یک موسسه کار حسابداری انجام بدهد. در طول سفر آتشکار قطار به او دربارهی موسسه هشدار میدهد. او بدون پول و کار به این شهر میرسد که همه چیزش عجیب و غریب است.
بلیک مورد حمله قرار میگیرد و مردی به نام هیچکس او را نجات میدهد. مردی که تصمیم میگیرد از بلیک مراقبت کند.
منتقدانی مثل ایبرت فیلم را دوست نداشتند. ایبرت میگفت که قطعا جارموش در این فیلم میخواسته به نکتهای برسد اما هیچ سرنخی نمیدهد که آن نکته چیست. در مقابل منتقد نیویورک تایمز آن را یکی از بهترین فیلمهای دههی نود میداند. به نظر میرسد هر چه از عمر این فیلم بیشتر میگذرد ارج و قربش بیشتر میشود.
۶. دانی براسکو
عنوان اصلی: Donnie Brasco
کارگردان: مایک نیول
امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
محصول ۱۹۹۷
در دههی هفتاد در نیویورک مردی به نام لفتی (با بازی آل پاچینو) گنگستر پا به سن گذاشته در خانوادهی مافیایی بونانوست. لفتی با دانی آشنا میشود و خیلی زود تحتتاثیر کارآیی او قرار میگیرد.
دانی یک دلال الماس را که به نظر میرسد سر لفتی کلاه گذاشته تهدید میکند. اما خیلی زود ما متوجه میشویم که دانی در حقیقت پلیس مخفی اف.بی.آی است. همسر دانی از شغل او راضی نیست.
دانی با زندگی تبهکاری خیلی خوب جور در میآید و رابطهی دوستانهای میان او و لفتی برقرار میشود. وقتی اف.بی.آی به او فشار میآورد که عملیات را تمام کند دانی از لفتی میخواهد که از زندگی تبهکاری کنار بکشد. لفتی به وفاداری دانی مظنون میشود و آزمون سختی پیش رویش قرار میدهد.
فیلم که براساس یک داستان حقیقی ساخته شده بود تحسین منتقدان را برانگیخت. بازیهای جانی دپ و آل پاچینو در فیلم فوقالعاده بود. فیلمی تند و تیز که از کلیشهها فراتر میرود و به جایی میرسد که تماشاگر دیگر نتواند آن را پیشبینی کند.
۷. شکلات
عنوان اصلی: Chocolat
کارگردان: لاسه هالستروم
امتیاز متاکریتیک: ۶۴ از ۱۰۰
محصول ۲۰۰۰
یک فیلم رمانتیک بسیار شیرین که البته احتمالا با دیدنش هوس شکلات میکنید!
فیلم داستان زنی به نام ویان است که متخصص درست کردن شکلات بوده و حالا همراه دختر کوچکش آنوک به شهر کوچکی آمده تا در آنجا یک مغازهی شکلاتفروشی باز کند. او ذائقهی مردم را میشناسد و شکلاتهایش حکم درمان دارند.
اولین کسی که در شهر طرفدار ویان میشود زن سالخوردهی یک دندهای به نام آرماند است. اما همهی اهالی شهر از حضور ویان راضی نیستند و شهردار شهر مغازهی شکلات فروشی او را مقر شیطان میداند.
در حالی که تنش بین ویان و شهردار بالا میگیرد یک گروه کولی در حاشیهی رودخانه چادر میزنند و ویان و یکی از مردان آنها به نام روکس با هم رابطهی عاطفی برقرار میکنند. در حالی که بقیهی مردم شهر از حضور آنها راضی نیستند.
به گفتهی منتقدان این فیلمی گرم و سبکبار است که البته در آن بازی بینوش بیشتر از جانی دپ به چشم میآید اما شیمی بین این دو نفر فوقالعاده است.
۸. دزدان دریایی کاراییب: نفرین مروارید سیاه
عنوان اصلی: Pirates of the Caribbean: The Curse of the Black Pearl
کارگردان: گور وربینسکی
امتیاز متاکریتیک: ۶۳ از ۱۰۰
محصول ۲۰۰۳
فرنچایز جک اسپارو که یکی از پرفروشترین فیلمهای دنبالهدار سالهای اخیر بوده است با فیلم «دزدان دریایی کاراییب، نفرین مروارید سیاه» شروع شد.
«دزدان دریایی کاراییب» فیلم فانتزی ماجراجویانهای بود که والت دیزنی و جری بروکهایمر پشت آن بودند. فیلم اقتباسی از دزدان دریایی کاراییب بود که در تم پارک دیزنی حضور دارد.
قصهی فیلم اواخر قرن هفدهم اتفاق میافتد و کاراکتر مرکزی ما کاپیتان جک اسپارو با بازی جانی دپ است. یک دزد دریایی بدجنس، طعنهزن و بامزه که دست و پا چلفتیبازی اطرافیانش معمولا او را به دردسر میاندازد. جک اسپارو البته خوشقلب است. او یک دشمن سرسخت به نام کاپیتان باربوسا روی دریا دارد.
یک فرماندار انگلیسی همراه دخترش با یک کشتی نظامی مشغول بازرسی دریا هستند. فرماندار میخواهد همهی کشتیهای روی دریا حتی دزدان دریایی از قوانین پیروی کنند اما جک اسپارو زیر بار این حرفها نمیرود.
بازی جانی دپ در نقش کاپیتان جک اسپارو با استقبال مواجه شد و او را نامزد جوایز معتبری از جمله اسکار و گلدن گلوب و بفتا کرد.
۹. چارلی و کارخانهی شکلاتسازی
عنوان اصلی: Charlie and the Chocolate Factory
کارگردان: تیم برتون
امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
محصول ۲۰۰۵
موزیکال فانتزی که در فضای کودکانهای میگذرد و نتیجهاش فیلم سرخوشانهی روشنی شده که از این نظر با بقیهی فیلمهای برتون متفاوت است. فیلم از روی یک رمان انگلیسی به همین نام اقتباس شده که سال ۱۹۶۴ منتشر شد و رولد دال، نویسندهی مشهور کتابهای کودکان آن را نوشته بود.
فکر تولید این فیلم از سال ۱۹۹۱ شروع شده بود و حتی کارگردانانی مثل مارتین اسکورسیزی و تام شایداک را برای کارگردانی آن در نظر گرفته بودند، تا این که قرعه به نام برتون افتاد و او بلافاصله جانی دپ و دنی الفمن را درگیر این پروژه کرد.
فیلم داستان پسر فقیری به نام چارلی باکت است که با خانوادهای نزدیک کارخانهی ویلی ونکا زندگی میکند. ویلی ونکا به دلیل مشکلاتی کارخانه را تعطیل و کارکنانش از جمله پدربزرگ چارلی را اخراج کرده است.
یک روز ونکا اعلام میکند که در شکلاتهای کارخانه پنج بلیت طلایی است که برندهها میتوانند از کارخانه بازدید کنند و در نهایت یک جایزه هم ببرند. چارلی یکی از برندگان است که در نهایت به مرحلهی آخر مسابقه میرسد.
بازی جانی دپ در این فیلم محل مناقشه شد. بعضی منتقدان بازیاش را ستایش کردند و برخی دیگر مثل راجر ایبرت از او ناامید شدند. با این حال فیلم «چارلی و کارخانهی شکلات سازی» اثر لذتبخشی است.
۱۰. سویینی تاد: آرایشگر شیطانی خیابان فلیت
عنوان اصلی: Sweeney Todd: The Demon Barber of Fleet Street
کارگردان: تیم برتون
امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
محصول ۲۰۰۷
یک موزیکال اسلشر که اقتباسی از نمایشنامهی موزیکال استیون سوندهایم است. ملودرام ویکتوریایی که داستان سویینی تاد یک آرایشگر انگلیسی را روایت میکند. آرایشگر در اثر یک بی عدالتی تبدیل به قاتل سریالی شده و مشتریانش را با تیغ آرایشگری به قتل میرساند.
تیم برتون از وقتی دانشجو بود شیفتهی ویژگیهای بصری نمایشنامهی موزیکال سوندهایم شده بود. سال ۲۰۰۶ وقتی جانشین سام مندس شد بالاخره فرصت پیدا کرد تا آرزویش را تحقق ببخشد.
داستان فیلم از سال ۱۸۴۶ آغاز میشود؛ وقتی بنجامین بارکر آرایشگر به لندن میآید. ۱۵ سال قبل او به اشتباه توسط قاضی تورپین محاکمه و تبعید شده بود. حالا به مغازهی قدیمیاش در خیابان فلیت برگشته و متوجه میشود که قاضی به همسرش تعدی کرده و همسرش هم بعد خودش را با آرسنیک کشته است. بارکر که نام سویینی تاد را برای خودش انتخاب کرده قسم میخورد که انتقام بگیرد.
خود سوندهایم به شدت تحت تاثیر اقتباس سینمایی برتون قرار گرفت و از آن لذت برده بود. جانی دپ در این فیلم از سابقهی موسیقیاش هم استفاده میکند و صدایش فوقالعاده است. به طوری که منتقدان کاملا تحتتاثیرش قرار گرفتند.
برتون و دپ در کنار هم توانستهاند آن حس سرد ترسناک نمایشنامهی سوندهایم را تاثیرگذار از کار دربیاورند.
زندگی شخصی و حرفهای جانی دپ
جانی دپ یکی از پولسازترین ستارههای هالیوود است. این بازیگر، موزیسین و تهیهکنندهی آمریکایی روز نهم ژوئن سال ۱۹۶۳ در کنتاکی متولد شد. او و خواهر و برادرانش در کودکی دائم جا به جا میشدند و دپ بیش از ۲۰ شهر را دیده بود. او در سال ۱۹۷۰ در فلوریدا مستقر شدند.
وقتی دپ پانزده ساله بود والدینش از هم جدا شدند. مادرش با رابرت پالمر ازدواج کرد که جانی دپ از او به عنوان الهام بخش خودش یاد میکند.
وقتی دپ دوازده ساله بود مادرش یک گیتار به او هدیه داد و از آن زمان دپ شروع به نواختن در گروههای موسیقی مختلف کرد. دبیرستان را رها کرد تا نوازندهی راک شود و یک گروه موسیقی هم تاسیس کرد.
جانی دپ برای پول درآوردن فقط به موسیقی متکی نبود. گاهی برای فروش بازاریابی میکرد تا این که همسرش که گریمور بود او را به نیکلاس کیج معرفی کرد. نیکلاس کیج به دپ پیشنهاد داد که وارد کار بازیگری شود.
دپ سال ۱۹۸۴ برای اولینبار در فیلم «کابوس خیابان الم استریت» فیلم ترسناک تحسینشدهی وس کریون در نقشی فرعی جلوی دوربین رفت. سال ۱۹۸۶ نقش مکمل در فیلم «پلاتون» الیور استون را بازی کرد. اما اولین فیلم مهمش «گریان» (Cry-baby) بود.
مهمترین فیلمهای جانی دپ همکاری او با تیم برتون است که در آنها نقش شخصیتهایی تنها با گوشههایی تاریک را بازی میکند.
جانی دپ اولینبار در سال ۲۰۰۴ برای بازی در نقش کاپیتان جک اسپاروی فیلم «دزدان دریایی کاراییب» نامزد جایزهی اسکار شد. هر چند او ستارهی بزرگ دههی نود بود اما همهی نامزدیهای اسکارش مربوط به قرن بیست و یکم است.
سال ۲۰۰۵ برای بازی در نقش نویسندهی محبوب جی.ام.بری در فیلم «در جست و جوی ناکجا» نامزد اسکار شد و آخرین نامزدیاش هم سال ۲۰۰۷ برای فیلم «سویینی تاد» بود اما هیچوقت اسکار را به خانه نبرد.
آخرین ازدواج او با امبر هرد دردسرساز شد. در حالی که امبر هرد جانی دپ را متهم کرده بود که او را مورد آزار خانگی قرار میداده است بعدتر شایعاتی دربارهی خود هرد شنیده شد که گویا او در ازدواج عجیب و غریب عمل میکرده. جانی دپ ۷ میلیون دلار به امبر هرد داد و هرد گفت که این پول را به سازمانهای خیریه میبخشد.
فیلمهای اخیر جانی دپ هیچکدام مورد توجه قرار نگرفتند؛ نه در گیشه و نه پیش منتقدان.