JP Sartreاز نزدیک صداشو بشنوی قلبت وایمیسته. یه بار باغ وحش مشهد از کنار قفس ببرا رد میشدیم یهو دو تا ببر یه کوچولو دعواشون شد آقا یک غرشی کردن که من که اینهمه مستند تلوزیون دیده بودم همچین چیزی نشنیده بودم. اصلا از ترس میخ شده بودم سر جام. با همه وجود اون قدرتو حس میکردی