کمتر پیش میآید که هنگام مرور تاریخ ، با بازگوکردن این حقیقت روبهرو شویم که استالین، دیکتاتور مخوف شوروی، در ابتدای تاخت و تاز هیتلر به کشورهای همجوار آلمان، دوست و متحد او محسوب میشد. آنها با هم لهستان را تصرف کردند و فاجعه کشتار بزرگ «کاتین» و قربانیشدن 22 هزار اسیر لهستانی در یک روز، با دستور استالین انجام شد.
استالین پس از تقسیم لهستان با هیتلر ، نسبت به آسیب پذیری مرز شوروی با فنلاند و خطر اشغال دومین منطقه اقتصادی کشورش از طریق فنلاند نگران می شود. فنلاند در زمان جنگ جهانی اول از روسیه استقلال یافته و مرز ۲ کشور در فاصله چند ده کیلومتری شهر پتروگراد ، بعدها لنینگراد و سنت پترزبورگ امروزی مشخص شده بود. استالین به فنلاندی ها پیشنهاد می کند از مرزهای جنوبی خود در باریکه «کارلی» عقب نشسته و به ازای آن سرزمین هایی شمالی تر را دریافت کنند. او در عین حال از فنلاندی ها می خواهد یک پایگاه دریایی در هانکو ( جنوب این کشور ) ایجاد کند.
حکومت فنلاند حاضر بود در مورد مبادله زمین مذاکره کند اما حاضر به فدا کردن حاکمیتش با واگذاری یک پایگاه نظامی به شوروی نبود.استالین بر واگذاری این پایگاه اصرار می ورزد و فنلاندی ها ناگزیر به تحکیم استحکامات مرزی خود با شوروی از جمله « خط مانرهایم » می شوند . این خط مرزی به نام یک مارشال فنلاندی که در سال 1917 میلادی نیروهای بلشویک را عقب رانده بود شناخته می شد. پس از انقلاب اکتبر هرچند روسیه بلشویکی استقلال فنلاند را به رسمیت شناخت ، اما فنلاندیها که به آنها اعتماد نداشتند این خط دفاعی را برای دفاع از حمله احتمالی روس ها ایجاد کردند. این خط دفاعی 140 کیلومتری در دو فاز بین 1920-1924 و 1932-1939 ساخته شده و در زمان حمله شوروی هنوز کامل نشده بود.
با رد پیشنهاد استالین توسط فنلاند ، شوروی در 30 نوامبر 1939 و تنها چند ماه بعد از آغاز جنگ جهانی دوم ، بدون اعلان جنگ به این کشور کوچک حمله کرد.نیروهای ارتش سرخ با بیش از 400 هزار سرباز، 1500 فروند هواپیما و 1500 دستگاه تانک به فنلاندی حمله کنند که در مجموع 265 هزار سرباز، 270 هواپیما و 26 دستگاه تانک داشت. اما عملیات زمستان، چنانکه استالین میخواست پیش نرفت و روسها عملا شکست سنگینی در برابر مقاومت فنلاندیها خوردند.
آمار ویکی پدیا
هزینههای این جنگ که تنها سه ماه و نیم به طول انجامید و در 13 مارس 1940 پایان یافت برای شوروی بسیار سنگین بود. علیرغم نیروی نظامی بسیار مجهز روس ها و عدم توازن قوای دو طرف ، خشونت مفرط سربازان ارتش سرخ و گستردگی جنگ از خلیج فنلاند تا اقیانوس منجمد شمالی، به دلیل نا آشنایی با محیط و فقدان مدیریت خوب در ارتش شوروی، فنلاند موفق شد حمله شوروی را پس بزند و نهایتا با این کشور پیمان صلح امضا کند.از عوامل پیروزی فنلاندی ها خط دفاعی مانرهایم بود.
این شکست، پیامدهای سنگینی برای دیکتاتور شوروی داشت؛ اولاً هیمنه قدرتی را که او تبلیغ میکرد، شکست و ثانیاً، به هیتلر فهماند که تعریفهای استالین از ارتش تا بندندان مسلحش، بیشتر یک لاف سیاسی است. این نیروی نظامی، فاقد توان عملیاتی لازم برای شکست دادن ارتشی بود که حدود یکدهم آن قدرت و تجهیزات داشت. هجوم آلمانها به شوروی، دقیقاً بر پایه همین دیدگاه آغاز شد. هیتلر چندان اشتباه نکردهبود؛ اگر متفقین از طریق ایران به داد شوروی نمیرسیدند، بیتردید مسکو، دیر یا زود، به اشغال آلمانیها در میآمد.
فیلمی به همین نام توسط کشور فنلاند ساخته شده است.