دیدم این توخل بنده خدا رو در حد علی حنطه بردین پایین در صورتی که تو توییتر و طرفدارای خارجی چلسی از اومدن توخل استقبال کردن.برای همین تصمیم گرفتم به عنوان کسی که کاملا بر عملکردش تو دورتموند و پی اس جی اشراف داشتم هم نقاط مثبتش رو بگم هم نقاط منفیش تا ببینیم سطح توخل در مجموع و در واقعیت چقدره!
*نقاط مثبت:
1-تاکتیک های بسیار متنوع هجومی.بر خلاف ساری و لمپارد که فقط اسم فوتبال هجومی رو یدک میکشیدن ولی در حقیقت فاقد انعطاف لازم برای پیاده سازی سبک هجومی بودن توخل ثابت کرده که تئوریسین فوتبال هجومیه.سبک مورد علاقش مثل کلوپ پرس سنگین مدافع های حریف و چرخش و فضا سازی مداوم مهاجم های تیمشه که باعث میشه موقعیت های زیادی تو هر بازی نصیب تیم توخل بشه.اوج کارش تو دورتموند بود که در فصل اول تیمش در حضور بایرن گواردیولا میانیگن بیشترین خلق موقعیت و بهترین خط حمله تو بوندسلیگا رو داشت و سال بعدش آمارهای عجیب غریب گلزنی مثل 18 گل در سه بازی!(حالا نقاط ضعفش تو دورتموند هم بررسی میشه در پایین)
2-جوون گرایی و عدم توجه به اسم ها.به طور مثال تو دورتموند امثال وایدنفلر و پیشچک و ... رو که بازیکن های با سابقه باشگاه بودن به دلیل سنشون و تفکر جوون گرایی از ترکیب ثابت کنار گذاشت(هر چند این شد اصلی ترین دلیل اخراجش از سوی مدیران احمق دورت!) و در واقع کاشف همین پولیسیچ خودمون بود که تو 16 سالگی فیکس بازیش میداد تو دورتموند!تو پی اس جی وقتی ایکاردی یه خرید تجاری و پر سر و صدا بود همه انتظار مثلثش با نیمار و امباپه رو داشتن اما به دلیل عدم آمادگی حتی 90 دقیقه هم نیمکت نشین میکرد ایکاردی رو.
3-عدم اصرار به سیستم ثابت و انتخاب سیستم مد نظر بر اساس توانایی بازیکنان.تو ماینتس 3-3-4 بازی میکرد اما تو دورت 1-3-2-4.پی اس جی فصل اول 3-3-4 و فصل دوم 2-4-4.
4-به کار گرفتن بازیکن ها در کار تیمی.خیلیا میگن به خاطر نیمار و امباپه پارسال رفت فینال اما نمیگن چقدر سخته این دو تا رو در قالب کار تیمی به بازی بگیری.کاری که توخل تا حد زیادی انجام داد و میشد دید نیمار و امباپه تو خیلی صحنه ها به جای خودخواهی معمولشون به کار تیمی رو میاوردن.نمونه بارزش بازی لایپزیگ در نیمه نهایی سی ال با اینکه گل نزدن ولی معلوم بود قشنگ براشون تیم مهمتر از گلزنیشون شده.
*نقاط منفی
1-تاکتیک های ضعیف تدافعی.دلیل اینکه دورتموندش با اون خط حمله ویرانگر نمیتونست قهرمان بشه آشفتگی خط دفاعیش بود که متاسفانه چلسی هم الآن این مشکل رو داره.هر چند به نظر میاد تو پی اس جی کمی رو این موضوع کار کرده و در مواقع لازم مثل بازی برگشت فصل پیش جلو دورتموند تاکتیک دفاعی اتخاذ کرد.
2-درگیری با مدیران!تا الآن دو بار اخراج شده و هیچکدوم دلیل فنی نبودن فقط بحث هاش با مدیریت بوده!
3-جنگندگی پایین تیمی.چه تو دورت و چه تو پی اس جی بعضی بازی ها به نظر میرسید تیمش توانایی فیزیکی لازم برای مقابله تو بازیای بزرگ (مثل فینال سی ال و بازی رفت امسال جلو منچستر) رو نداره.و چلسی هم بدجوری این ضعف رو الآن داره.
به هر حال به نظرم فاکتورهای کافی برای برگردوندن چلسی به اوج رو داره امیدوارم که نتیجه بگیره.