بر کسی پوشیده نیست بازیکنان بزرگ زیادی در تاریخ فوتبال، ایتالیایی بوده اند و یا حداقل در سری آ ایتالیا بازی کرده اند. دو تن از بزرگ ترین مهاجمان دنیا در پانزده سال گذشته یعنی کریستیانو رونالدو و زلاتان ابراهیموویچ هم اکنون در سری آ بازی می کنند و با وجود داشتن 36 سال و 39 سال سن، همچنان آماده و گلزن هستند. برخی مهاجمان نیز هستند که به سطح محبوبیت امثال رونالدو و زلاتان نرسیدند و البته با وجود نقش بسیار مهم در تیم هایشان و رقم زدن نتایج مثبت، توجه زیادی به دست نیاورده اند. در این تحلیل تاکتیکی،یکی از بازیکنانی را بررسی می کنیم که در سری آ و سری بی با اثبات توانایی های بالایش در گلزنی همواره برای تیم هایش موثر بوده اما با این حال هرگز آن توجهی که بین مردم و رسانه ها لایقش بوده را دریافت نکرده است.
فرانچسکو "چیچو" کاپوتو که در نوک حمله ساسولو بازی می کند، طی سال های اخیر ثبات خود را با ثبت بیش از 15 گل در شش فصل از نه فصل اخیر فوتبالش را نشان داده است. او همواره در سری آ و سری بی مهاجمی گلزن بوده و می تواند آمارش را در فصل 21-2020 بهتر هم کند. در دو فصل اخیر، فرانچسکو کاپوتو همواره عضوی مهم از تیم روبرتو دزربی در ساسولو بوده است. این تحلیل، نشان می دهد که چطور کاپوتو به مهاجمی موثر و قاتل مقابل دروازه حریفان تبدیل شده و چه اندازه در تاکتیک های روبرتو دزربی، سرمربی ساسولو مهم است.
خصوصیات کلی و بررسی سال های فوتبال کاپوتو
کاپوتو همواره در تطبیق با ایده های متفاوت مربیانی که داشته، موفق عمل کرده و زیر نظر هر یک از مربیان دوران فوتبالش، عملکرد قابل قبولی داشته است. استعداد تهاجمی کاپوتو و جایگیری های هوشمندانه او باعث شده حتی حریفان هم برایش احترام قائل باشند و بسیاری از حریفان، با کشندگی او مقابل دروازه آشنا هستند. جایگیری های دقیق و اعتماد به نفس بالا حین حمل توپ باعث شده کاپوتو به مهره اصلی خط حمله ساسولو تبدیل شود، درست مثل زمانی که او در امپولی یا ویرتوس انتلا در سری بی بازی می کرد.
کاپوتوی 33 ساله، طی سال های اخیر آمار گلزنی بالایی داشته اما چیزی که او را برای تیم هایش به مهره ای موثرتر تبدیل می کند، مهارت او در پاس دادن و خلاقیت در بازیسازی است. کاپوتو معمولا به هم تیمی هایش پاس گل می دهد، هم تیمی هایش را در حمله حمایت می کند و وقتی آن ها در موقعیت قرار گیرند، پاس کلیدی می دهد. تا این جای فصل 21-2020 سری آ، کاپوتو توانسته 11 گل و 6 پاس گل ثبت کند و به نرووردی کمک کرده تا در نیمه بالایی جدول، جای ثابتی داشته باشد. او در کنار دومنیکو براردی، بهترین گل تیمش هم هست. آن ها مسئولیت های تهاجمی تیم را در کنار یکدیگر تکمیل می کنند اما عملکرد دفاعی تیمی بازیکنان ساسولو باعث شده آن ها نتوانند از سطح فعلی خود فراتر بروند و برای کسب سهمیه اروپایی رقابت کنند. با وجود عملکرد عالی در فاز حمله، کاپوتو و براردی هر دو نتوانسته اند تیم را در فاز دفاعی به خوبی حمایت کنند. در فصل 18-2017، کاپوتو 27 گل برای امپولی به ثمر رساند تا آن ها به سری آ صعود کنند و او در فصل بعدی حضورش در سری آ هم خوب کار کرد و توانست به یوونتوس گل بزند. کاپوتو در اولین فصل حضورش در ساسولو، توانست 16 گل ثبت کند و البته شش بازی را هم به دلیل مصدومیت از دست داد.
رویکرد تهاجمی ساسولو
تیم روبرتو دزربی به خاطر رویکرد تهاجمی موفقی که داشته، توجهات آنالیزورهای سراسر دنیا را کسب کرده و البته در دنیای مربیگری، اعتبار بالایی به دست آورده است. حرکات تیمیِ تیم دزربی، به کل تیم بستگی ندارد نه فقط چند بازیکن. ساسولو در واقع به یک ماشین منعطف تبدیل شده که در زمینه حمل توپ و حمله، خصوصیاتی چشم گیر دارد. با وجود داشتن بازیکنانی چون براردی و کاپوتو که روی توپ مسلط هستند و می توانند به تنهایی گلزنی کنند، دزربی سایر بازیکنان تیمش را هم تشویق می کند تا وقتی صاحب توپ می شوند، شانس خودشان را امتحان کنند و خودشان بتوانند موقعیت گلزنی خلق کنند. این یعنی سیستم تهاجمی ساسولو فقط به کاپوتو و براردی وابسته نیست.
برخلاف سایر تیم ها که روی مهاجمان هدف خود تکیه می کنند و به آن ها وابستگی دارند، در ساسولو تکیه روی حضور پرتعداد بازیکنان در مناطق نزدیک به دروازه حریف است تا به بیشترین حد ممکن، موقعیت گلزنی ایجاد شود. این مسئله به شوت های زیاد از راه دور و به خصوص از خط هافبک نیز منجر می شود. دزربی می خواهد تیمش فوتبالی مالکانه بازی کند و در زمین حریف، کنترل بازی را به دست داشته باشد. با تحرکات زیاد و پاس های کوتاه، آن ها از عقب بازی سازی می کنند و در انتقال توپ بسیار موثر ظاهر می شوند. هدف ساسولو، داشتن بیشترین بازیکنان ممکن در مناطق جلوی زمین است و آن ها می خواهند با توپ و بدون توپ، بازی را تحت کنترل داشته باشند. ساسولو با سیستم 1-3-2-4 بازی می کند که این به آن ها اجازه می دهد پوشش بهتری در مناطق عرضی زمین داشته باشند و در عین حال، در مرکز میدان هم از نفرات کافی بهره ببرند. در این سیستم، ساسولو از مدافعان کناری خود برای جلو بردن توپ استفاده می کند و با توجه حضور وینگرها در مناطق عرضی زمین، آن ها می توانند با بهره گیری از حرکات ترکیبی، موقعیت های بیشتری برای نفرات خط حمله جهت تمام کنندگی ایجاد کنند.
حرکات و جایگیری ها
گرچه کاپوتو روی حرکات خط حمله متمرکز است، او گاهی اوقات عقب تر می آید تا از انتقال توپ حمایت کرده و بتواند شانس بیشتری برای دریافت توپ در یک سوم دفاعی حریف داشته باشد. حرکات بدون توپ و فرار به سوی محوطه جریمه یکی از ویژگی هایی است که باعث می شود جایگیری های کاپوتو موفقیت آمیز باشد و در موقعیت گلزنی قرار بگیرد.
آگاهی بالا و چشمگیر از فضاشناسی، سبب می شود او کاملا هوشمندانه بین بازیکنان حریف حرکت می کند. او به جای قرار گیری بین دو مدافع حریف، پشت سر آن ها قرار می گیرد تا با یک حرکت سریع از نقطه کور آن ها، خودش را در موقعیت گلزنی قرار دهد. حرکت رو به عقب کاپوتو باعث می شود او در ضدحملات، هم تیمی هایش را حمایت کند. کنترل توپ خوب و اعتماد به نفس در حمل آن، به او کمک می کند تا از خط میانی، پاس زودهنگام را دریافت کند و با حمل آن تا یک موقعیت مناسب، شوت بزند. این اعتماد به نفس باعث می شود او به آسانی از مدافعان یارگیر خود بگریزد و معمولا در موقعیت های تک به تک با دروازه بان قرار می گیرد.
کاپوتو با وجود این که یک مهاجم نوک است، بازیکنی است که تحرک زیادی دارد و همیشه دوست دارد از نیم فضاها حرکت کرده و موقعیت داشته باشد. این مسئله باعث می شود هم تیمی های او در ارسال پاس مستقیم که به موقعیت گل منجر می شود، کار آسان تری داشته باشند.
حفاظت کننده از سیستم با قدرت تصمیم گیری بالا
کاپوتو در بازیسازی و ارسال پاس کلیدی ماهر است اما این ویژگی او به اندازه توانایی اش در گلزنی، مورد توجه قرار نمی گیرد. حضور کاپوتو در نیم فضاها باعث می شود او بتواند پاس های کلیدی ارسال کرده و از هم تیمی هایش در خط حمله حمایت کند. قدرت تصمیم گیری سریع و کنترل توپ خوب باعث شده کاپوتو در این مسئله موفق باشد. او می تواند توپ را نگه دارد و وقتی که توسط مدافعان محاصره شده، توپ را به منطقه ای خلوت تر پاس دهد. توانایی گریز از یارگیرها و پس گرفتن توپ در حرکات ترکیبی با هم تیمی ها در نزدیکی محوطه جریمه، عاملی است که حملات ساسولو را موثرتر می کند.
او معمولا از پاس های مستقیم استفاده می کند تا مدافعان از پست خودشان خارج شوند و فضا برای سایرین باز شود. در این حالت، بازیکنان هم تیمی در موقعیت بهتری برای گلزنی قرار می گیرند. گاهی اوقات کاپوتو طوری با توپ حرکت می کند که مدافعان انتظار شوت زنی دارند اما او توپ را به یکی دیگر از هم تیمی هایش می دهد تا تاثیرگذاری تیم در خط حمله بالاتر برود. با این حال، تمام کنندگی ارزشمندترین ویژگی کاپوتو است. جایگیری و قدرت تصمیم گیری سریع در کنار تمام کنندگی باعث شده کاپوتو هر فصل تعداد گل هایش دو رقمی شود.
به طور میانگین، کاپوتو در هر 90 دقیقه 2 شوت به سمت دروازه می زند که میانگین دقت آن ها بالای 50 درصد است. البته او در زمینه نبردهای قوایی به اندازه یک مهاجم نوک سنتی، توانا نیست اما با این حال گاها با ضربه سر گلزنی می کند و این به لطف جایگیری های خوب او در محوطه جریمه است. البته ضعف کاپوتو در ضربات سر و نبردهای هوایی، باعث می شود ساسولو نتواند از تاکتیک سانتر برای مهاجم هدف خیلی استفاده کند.
نقطه ضعف؛ کمک نکردن به دفاع
در حالی که مهاجمان ساسولو وظایف تهاجمی خود را خیلی خوب انجام می دهند، عملکرد دفاعی شان چندان جالب نیست و به همین خاطر آن ها نتوانستند از سطح صرفا خوب فراتر بروند و به بالای جدول برسند. عملکرد کاپوتو در زمینه دفاع به عنوان یک مهاجم نوک نسبت به سایر مهاجمان سری آ، کم تر از میانیگن بوده و 1.03 دوئل در هر 90 دقیقه نشان می دهد او تمایلی برای شرکت در کارهای دفاعی ندارد و نقطه ضعف بزرگ او، شرکت نداشتن در دفاع است.
نتیجه گیری
جایگیری عالی، اعتماد به نفس بالا و تصمیم گیری بسیار خوب باعث شده چیچو کاپوتو به مهاجمی موثر در سال های اخیر فوتبال ایتالیا تبدیل شود. تصمیم ساسولو برای جذب این مهاجم نسبتا مسن در سال 2019، یک تصمیم بسیار درست بود چون حضور کاپوتو در خط حمله ساسولو باعث شده عملکرد تهاجمی آن ها به سطحی بالاتر ارتقا یابد. با این که ساسولو تیمی بازیکن محور نیست، کاپوتو قطعا شایسته تمجید به عنوان یکی از موثرترین و موفق ترین بازیکنان ترکیب این تیم است. قرارداد کاپوتو در سال 2022 با ساسولو تمام می شود. اگر ساسولو می خواهد پیشرفت کند و سهمیه اروپایی کسب کند، باید بتواند خط دفاعی اش را ترمیم کرده و از توانایی های تهاجمی کاپوتو بهره ببرد و جایگاه بهتری به دست آورد.
به قلم لوریانا شوشکووا؛ ترجمه از وب سایت Total Football Analysis