سلام
اول کامل بخوانید بعد اگر خواستید نظر بدهید. دنبال جواب نیستیم. فقط میخواهم تناقض ها رو با هم ببینیم و هیچ وقت سریع و یک طرفه قضاوت نکنیم. متن هم در موافقت و هم در مخالفت نوشته شده. دو بخش داره.
برای مخالفان:
سال ۱۹۹۲ تیمهای حاضر در بالاترین رقابتهای انگلستان تصمیم به ترک این رقابتها گرفتند که از ۱۸۸۸ در حال برگذاری بود. این تصمیم در ازای بهره مندی از امتیازات بسیار پر منفعت حق پخش و دیگر درآمدهای بسیار سنگین گرفته شد.
نتیجه این موضوع ایجاد لیگ برتر یا همون پریمیر لیگ شد که فرمت فعلی آن را میشناسیم. از آن زمان یعنی ۱۹۹۲ تا امروز ۴۹ تیمدر این لیگ حاضر بوده اند که از این ۴۹ تیم و تقریبا ۳۰ سال رقابت تنها ۷ تیم مختلف توانسته اند قهرمانی کسب کنند. که از این ۷ قهرمان هم ۳تیم تنها یک قهرمانی دارند (لیورپول ، لستر و بلک برن هر کدام ۱قهرمانی، منچستر یونایتد ۱۳ چلسی ۵ منچستر سیتی ۴ و آرسنال ۳)
حالا به عقبتر برگردیم ،سال 1986، حق پخش ها شروع به افزایش می کنند، اما باز هم مبلغ چشمگیری نیست و شبکه های تلویزیونی پول چندانی پرداخت نمی کنند. سال ۱۹۸۸ و در مذاکرات برای حق پخش ، بلغ حق پخش به ۶۰۰ هزار پوند برای هر تیم در نظر گرفته می شود. اما اینرقم در سال قبل از آن ۵۰۰۰۰ پوند بود. چطور این اتفاق رخ می دهد؟
۱۰ تیم برتر انگلستان تهدید میکنند که از مسابقات کنار رفته و یک"سوپر لیگ" تشکیل میدهند. اما در نهایت قانع می شوند که در رقابت ها باقی بمانند و در عوض سهم خیلی بیشتری از درآمد ها را دریافتکنند.
سال ۱۹۹۰ رییس شبکه تلویزیونی "پایان هفته لندن" یا LWT-London Weekend TV با سران بیگ فایو آن زمان یعنی لیورپولآرسنال، منچستر یونایتد، اورتون و تاتنهام جلسه برگذار می کند و اعلام می کند در صورت پخش فقط بازی های این چند تیم درآمد و منفعت بیشتری عاید آن ها و شبکه تلویزیونی خواهد شد.. آنها ایده را می پذیرند، ولیبدون قبول اتحادیه فوتبال این لیگ کم ارزش می بود. به همین خاطر دیوید دین از آرسنال مذاکرات را متوقف می کند تا از نظر اتحادیه با خبر بشوند. خب مسلما اتحادیه از این ایده استقبال نمی کند و آن را طرحی در راستای تضعیف فوتبال در انگلستان قلمداد می کند. اما با فشار های صورت گرفته و منافع بیشتر در انتظار باشگاه ها ، قول تغییرات داده میشود. سال 1991 اتحادیه گزارشی منتشر می کند با نام "آینده فوتبال"که بیشتر یک طرح برای تشکیل لیگ برتر حاضر در نظر گرفته میشود. سال 1992 هم این لیگ با نام لیگ برتر یا Premium League آغاز میشود.
بعد از ۳۰ سال رقابت، لیگ برتر انگلستان پر درآمد ترین مسابقات فوتبال دنیاست. بالاترین حق پخش ها را در اختیار دارد و از لحاظ اقتصادیبسیار پر منفعت.
حال سوال ها اینجاست:
آیا روح ورزش نابود شد؟ آیا در حال حاضر کسی از موضوع که تنها ۴تیم قهرمان همیشگی این لیگ هستند گله و شکایتی دارد؟ آیا تیم هایکوچک تر نابود شده اند؟ آیا فوتبال به قهقهرا رفته؟ آیا آن پنج تیمخیانتکار هستند؟ آیا فقط به فکر منافع خودشان بوده اند؟(این یکیالبته جوابش بله هست ولی در نهایت با ایجاد بستری برای رشد باقی ارکان صنعت موجبات توانمند شدن باقی تیم ها را هم فراهم کرده اند) آیا بازیکنسازی به انتها رسید؟
تنها ۴۹ تیم و تنها ۷ قهرمان که سه قهرمان با یک قهرمانی که عملا می توان ۴ تیم قهرمان متفاوت برای آن در نظر گرفت. اینها نه در یک دهه بلکه در سه دهه اتفاق افتاده است یعنی بعد از سی سال رقابت از میان 49 تیم 7 قهرمان متفاوت.
اما اگر باز هم شکایتی وجود دارد باید به سی سال اخیر لیگ های دیگر اروپا هم نگاهی بیاندازیم:
اسپانیا 8 قهرمان در طول تاریخ کل رقابتها - در سی سال اخیر 5 قهرمان مختلف
ایتایا: 5 قهرمان در سی سال اخیر
آلمان: 6 قهرمان در سی سال اخیر
این لیگها پر بیننده ترین و پر در آمد ترین لیگ های فوتبال جهان هستند. که در میان آن ها لیگ برتر انگلستان در مقام نخست قرار دارد.
پس احتمالا کسی از اینکه هر هفته بالاخره یک جفت از تیم های بیگ سیکس فعلی در لیگ برتر بازی خواهند داشت، شکایتی نداشته باشد ،در طول سی سال که این طور نبوده و این بازی ها تکراری هم نشده، هر سال هم با ولع بیشتری به تماشای این بازی ها میشینند.
از آن ۵ تیم اولیه هیچ کدام هرگز به دسته پایین تر نرفته اند ضمن اینکه از بیگ سیکس فعلی هم معمولا در دسته های پایینتر حاضر نبوده اند. (من سیتی تا دسته ۲ پایین رفته که مربوط به قبل از سرمایهگذاری های اخیر است).
پس این تیم ها تقریبا همیشگی هستند نه به این معنی که ماندگاریشان تضمین شده باشد ولی عملا حضورشان در همین سطح تقریبا قطعی است. شاید چند فصل هم نتایج بدی بگیرند. (لیورپولبعد از تقریبا ۳۰ سال توانست اولین قهرمانی در این لیگ را بدست بیاورد) ولی این تیم ها همیشه حضور دارند و نام آن ها مهم است.
پس ایرادهایی که به سوپر لیگ اروپا گرفته می شود. تقریبا همگی به لیگ برتر هم وارد بوده، اما نتیجه این تغییر، لیگ برتر و درآمد هایفعلی آن هاست. از لحاظ نتیجه گیری هم تعداد موفقیت های این لیگدر سطح اروپا کم نیست.
اما حالا برای موافقان.
فرض کنید شما شغلی دارید که هر روز باید تعداد مشخصی کارتن راجابجا کنید. اما میدانید که بعضی روز ها کارتن ها سبکتتر و محتویاتآن ها کمتر آسیب پذیر هستند و نیاز به تمرکز و فشار کمتری دارند. به همین دلیل بعضی روز ها میتوانید فشار کمتری تحمل کنید و انرژیبیشتری برای روزهای سخت ذخیره کنید.
حال کارفرما تصمیم میگیرد که تنها برای شرکت کریستال سازی فعالیتکند که خب کالایی سنگین و خیلی شکننده محسوب میشه. کوچکتریناشتباه تاوان سنگینی دارد. از اخراج و بیکاری تا شنیدن غرولندهایتحقیرآمیز. کدام را ترجیح می دهید؟ قطعا دستمزد بالاتر برای کار سنگینتر میتواند یک راهکار باشد. اما عدم قطعیت شغلی و حتی از بین رفتن آینده با یک اشتباه و شکسته شدن دست یا پا که در اثر فشار بالای کار بوجود می آید، میتواند مسیر زندگی را عوض کند. آیا اینفشار اخلاقی است ؟ یا حتی انسانی است؟ از طرفی شما با دانستناینکه شما فقط به عنوان یک حلقه به سرعت قابل تعویض در این زنجیرهستید، خیلی روی کارتان تعصبی نشان نخواهید داد. و کافی استجای دیگری با مقداری پول بیشتر شما را به خدمت بگیرد. شما یکابزار هستید و خودتان باید از منافع خودتان محافظت کنید. و به محض کوچکترین اشکال(غیر عمدی) از سوی شما تمام خدماتتان نادیده گرفته خواهد شد.
از طرف کاربر نهایی یا همان کسی که محموله را تحویل می گیرد نیز به قضیه نگاه کنیم:
شما سفارشی دارید که باید به شما تحویل بشه (کریستال، سنگین و شکننده) فکر کنید کارمندان با بی میلی و از سر اجبار شروع به بار زدنمی کنند. از 100 بسته 20-30 بسته که احتمالا به طور کلی می شکند و به درد نخور خواهد بود، 40-50 بسته هم لب پر شده و تو ذوق میزند و در آخر 20-30 بسته تقریبا در شرایط خوبی تحویل می شود. این کاربر نهایی همان بیننده تلویزیونی است. از 30-40 بازی سوپرلیگ به علت نبود انگیزه های کافی یا نداشتن تعصب و یا مسایل مختلف دیگه، از سوی بازیکنها احتمالا تنها 10 بازی خوب صورت بگیرد، و نهایتا 2-3 تا از این بازی ها هیجان انگیز به یاد ماندنی شوند.
این تعداد بازی خوب و هیجان انگیز در فرمت فعلی نیز قابل دیدن است!
از طرفی هم دقت کنید که معمولا هر کدام از ما طرفدار یک تیم هستیم (نهایتا یک تیم از هر کشور). خب دیدن بازی های بقیه تیم ها خیلی به ندرت هیجان انگیز خواهد بود. به طور مثال دیدن بازی رئال- بایرن برای طرفدار منچستر شاید آنقدر هیجان نداشته باشد. در نهایت طرفدار منچستر می خواهد سالی 3-4 بازی بزرگ از تیمش را تماشا کند چرا که اگر هر هفته با یک تیم بزرگ بازی داشته باشند، شاید اهمیت آن بازی ها برایش کمتر شود. در ضمن هفته دیگر هم بازی بزرگ دیگری هست. اما وقتی در طول چندین سال شاید یک بار با رئال آن هم بر مبنای قرعه بازی داشته باشند، هرگز آن بازی را از دست نخواهد داد.
موضوع دیگری هم هست. فرض کنید یوونتوس یا منچستر یا هر تیمی، چند فصل به هر دلیلی، از عوض کردن نسل (با بودجه کلان در دسترس نیز نمیشود تمام تیم را سوپر استار کرد-تجربه ناموفق رئال کهکشانی را هم به این اضافه کنید)، یا تصمیمات غلط سرمربی یا اصولا کم بودن تجربه مربی یا هر چیز دیگری، دچار افول و افت شوند. می توانید تصور کنید که هر هفته تماشای شکست تیم مورد علاقه اشون (گاهی هم شکست های تحقیر آمیز) چقدر ناراحت کننده است؟ این به خودی خود وحشتناکه، اضافه کنید کری خوندن طرفداران تیمهای بزرگ دیگه را . حتی در بدترین وضعیت تیمهای بزرگ در لیگ های داخلی، آن ها توان حضور در میانه های بالایی جدول را دارند.
یک موضوع کوچک دیگر : کشورای اروپایی اکثرا کوچک هستند ولی فاصله های جغرافیایی کشور ها با هم کم نیست! یعنی بازی های داخلی در یه محدوده جغرافیایی کوچک انجام می گیرد اما سوپر لیگ به دلیل گستردگی جغرافیایی باعث میشه که تیم ها تقریبا بیش از لیگهای داخلی در سفر باشن. حتی برخی از تیم های داخلی همشهری هستند که در مورد سوپر لیگ این موضوع فقط در خصوص تاتنهام و آرسنال و تیم های منچستر صدق می کند.