تیم های استقلال و الدحیل بامداد امروز به مصاف هم رفتند و این بازی با نتیجه 2-2 مساوی به پایان رسید. فرهاد مجیدی می تواند با تماشای دوباره این بازی، به نتایج مهمی برسد.
به گزارش طرفداری، آبی های تهران در این بازی دو گل به ثمر رساندند و روی هر دو گل هم تاثیر فولبک راست تیم یعنی وریا غفوری به چشم می آمد. استقلال در این بازی با سه مهاجمش بازی کرد و در این بازی هم شاهد عملکرد نه چندان درخشان خط هافبک استقلال برای تغذیه مهاجمان تیم بودیم.
فرهاد مجیدی در این بازی از مهدی مهدی پور به عنوان جایگزین مسعود ریگی استفاده کرد. قبل از هر چیزی بهتر است نگاهی به نقش هایی که یک هافبک پست 6 می تواند به خودش بگیرد بیاندازیم.
یک بازیکن پست 6 در فوتبال مدرن می تواند یکی از سه نقش destroyer - deep lying playmaker- holding midfielder را عهده دار باشد. deep-lying playmaker که بین فوتبالی ها تحت عنوان رجیستا هم از آن یاد می شود، علاوه بر وظایف دفاعی ای که به او سپرده می شود باید به عنوان توپ پخش کن، بازیکنان تیم در فاز هجومی را با پاس های طولی و خط شکن تغذیه کند. از آندره آ پیرلو به عنوان معروف ترین رجیستای تاریخ یاد می شود. رجیستا یک واژه فوتبالی ایتالیایی است که نزدیک به خط دفاعی بازی می کند. بازیکن در این نقش برخلاف تخریب گر، یک هافبک دفاعی بسیار تکنیکی است که توانایی های بسیار بالایی در ارسال پاس دارد.
علی کریمی فصل گذشته در استقلال نقش deep lying playmaker داشت و به خوبی به یاد داریم چگونه با پاس های طول و خط شکن استقلالی ها را صاحب موقعیت می کرد. فرهاد مجیدی نیز هنگام ورودش به استقلال وظایف بیشتری را به مسعود ریگی داد و با قرار دادن او بین دو مدافع تیم، ریگی عملا مثل یک توپ پخش کن برای استقلال عمل کرد.
باید به این نکته توجه کنیم توپ پخش کن یا رجیستای تیم باید توان ارسال هر نوع پاسی را در شرایط مختلف داشته باشد و فقط به پاس های عرضی اکتفا نکند. یکی از مشکلات بسیار بزرگ تیم هایی که مالکانه فوتبال بازی می کنند، پاس های عرضی است. این قضیه دیوانگی است که شما بیش از 55 درصد مالکیت توپ داشته باشید اما توپ پخش کن یا خط هافبک شما توان ارسال حتی یک پاس خط شکن و پیشرو را هم نداشته باشد.
خود مسعود ریگی در سه بازی اول بیشتر پاس هایش را به صورت عرضی و کم ریسک می داد و در بازی بعدی مهدی پور این قضیه را تشدید کرد و این بازیکن به هیچ عنوان نتوانست مهره های هجومی تیم را تغذیه کند و همین اتفاق هارمونی سیستم استقلال را بر هم زد یا به اصطلاح دیگر تیم دو شقه شد.
انتقال از فاز 1 و 2 بیلد آپ به فاز 3 زمان محمود فکری هم یکی از مشکلات جدی استقلال بود و کادر فنی استقلال ظاهرا هنوز هم نتوانسته این اشکال را برطرف کند... (به فاصله دروازه خودی تا نیمه زمین فاز 1، فاصله نیمه زمین تا نیمه زمین حریف فاز 2 و فاصله نیمه زمین حریف تا دروازه حریف فاز 3 بیلد آپ گفته می شود.)
سرمربی استقلال بامداد امروز هم برای تشکیل مثلث هجومی اش یک مهره از خط میانی کم کرد تا تیمش سه مهاجمه شود. یک جمله معروف است که می گوید در یک نبرد تعداد نیزه ها باید از تعداد سپرها کمتر باشد چرا که برای استفاده بهینه از نیزه ها، شما باید ابتدا با سپرها شرایط مناسب را برای خود به وجود آورید. با همین پیش فرض، تعداد پاس دهنده ها هم نباید از تعداد دریافت کننده ها کمتر باشد. فوتبال، والیبال نیست که یک پاسور بدون مزاحمت از جانب حریف لب تور بایستد و نوبتی به همبازیانش پاس بدهد. در فوتبال پاس وقتی به نتیجه می رسد که بین تعداد پاس دهنده و پاس گیرنده تعادل برقرار باشد.
استقلال در این بازی سه مهاجم ایستا در خط حمله داشت و این بازیکنان از سوی خط هافبک استقلال به خوبی تغذیه نمی شدند و موقعیت هایی هم که برای استقلالی ها خلق می شد از طریق کناره ها و فلانک ها بود. هر یک از این مهاجم ها هم اگر برای توپ گیری عقب می آمدند نمی توانستند خودشان را به خط حمله برسانند.
استقلال بخواهد 1-3-2-4 بازی کند، 3-3-4 بازی کند یا با هر سیستم دیگری به میدان برود باید توازن لازم را در خط هافبکش حفظ کند. استقلال دیگر علی کریمی را ندارد که به خوبی برایش نقش توپ پخش کن را بازی کند و به همین دلیل سرمربی تیم نباید از تعداد هافبک های تیم کم کند.
به همین بازی با الدحیل نگاه کنید. تا استقلال توپ را از حریف می گرفت، سه بازیکن اطراف محوطه جریمه تیم مقابل جاگیری می کردند و توپ می خواستند، یعنی همان اول سه نفر از جمع بازیکنان آبی برای میدانداری کاسته می شد. از این طرف، مسعود ریگی که در زمین نبود و مهدی مهدی پور مسافت هر پاسش بیشتر از 5 متر نمی شد، فرشید اسماعیلی و آرش رضاوند هم برای این که از او توپ بگیرند باید به 5 متری اش می آمدند و روی دستش بازی می کردند و استقلال ناخواسته بازی را به دو طرف می برد و وریا و نادری (میلیچ) را روانه منطقه های کم ارزش و کم خطر زمین می کرد. مطهری و قائدی هم ناچار می شدند عقب نشینی کنند تا توپ بگیرند.
تماشای دوباره این بازی، به فرهاد مجیدی و فراز کمالوند کمک می کند، یک شیوه جدید برای بازی با الاهلی در نظر بگیرند و حداقل تعداد پاس دهنده و پاس گیرنده را در چینش مهره های استقلال، متعادل کنند. در فوتبال نوین، ارزش تعادل و توازن کمتر از ارزش تاکتیک و آمادگی فنی نیست.