۶۹. گلادیاتور
عنوان اصلی: Gladiator
کارگردان: ریدلی اسکات
بازیگران: راسل کرو، یوآکین فینیکس، الیور رید
امتیاز متاکریتیک: ۶۷ از ۱۰۰
سال ساخت: ۲۰۰۰
دیالوگ معروف: کاری که ما در زندگی انجام میدهیم تا ابدیت بازتاب پیدا میکند.
این ورود بزرگ راسل کرو به هالیوود به عنوان یک ستاره بود. او برای این فیلم توانست جایزهی اسکار بگیرد.
داستان یک ژنرال سابق ارتش رم که میخواهد از امپراطوری فاسدی که خانوادهاش را به قتل رسانده و او را تبدیل به یک برده کرده، انتقام بگیرد.
فیلم در گیشه موفقیت زیادی پیدا کرد و باعث بالا رفتن علاقهی مردم به تاریخ و فرهنگ روم شد. نیویورک تایمز مقالهای نوشت و اسمش را گذاشت: اثر گلادیاتور.
۶۸. مانتی پایتون و جام مقدس
عنوان اصلی: Monty Python and The Holy Grail
کارگردان: تری گیلیام، تری جونز
بازیگران: گراهام چپمن، جان کلیز، مایکل پالین
امتیاز متاکریتیک: ۹۳ از ۱۰۰
سال ساخت: ۱۹۷۵
نیمی از فیلمنامهی اصلی در نیمهی قرون وسطی اتفاق میافتاد و نیمی دیگر در قرن بیستم تا اینکه تری جونز پیشنهاد داد کل داستان در زمان شاه آرتور اتفاق بیفتد.
ماجرای شاه آرتور و شوالیههای وفادار دور میز که به دنبال جام مقدس هستند و در این مسیر با موانع زیادی برخورد میکنند که بیشترشان احمقانه و خندهدار است.
فیلم به خاطر شوخیهایش با انسانها و جوامع بشری و اخلاقیات و حتی مذهب اعتراض خیلیها را در زمان اکرانش برانگیخت.
۶۷. آواتار
عنوان اصلی: Avatar
کارگردان: جیمز کامرون
بازیگران: زو سالدانا، سام ورثینگتون
امتیاز متاکریتیک: ۸۳ از ۱۰۰
سال ساخت: ۲۰۰۹
آواتار مدتها رکورد پرفروشترین فیلم تاریخ سینما را داشت که ثابت میکند چرا تصمیم گرفتند چند دنباله برایش بسازند.
قصهی فیلم در آینده و سال ۲۱۴۵ میلادی اتفاق میافتد. انسانها تحت کنترل یک شرکت در سیارهی پاندورا مشغول خارج کردن سنگهای قیمتی این سیاره هستند. ناویها مردم بومی این سیارهاند که شباهت زیادی به انسانها دارند اما نیمهوحشی به شمار میروند.
آواتار پروژهای است که دانشمندان به راه میاندازند تا هوش انسانی را به عنوان کنترلگر در بدن ناویهای مصنوعی قرار بدهند.
فیلم به خاطر تکنولوژیهای پیشرفتهای که کامرون به کار برده بود شهرت زیادی پیدا کرد.
۶۶. شیر شاه
عنوان اصلی: The Lion King
کارگردان: راجر آلرز، راب مینکوف
صداپیشگان: جرمی آیرونز، ماتیو برودریک
امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
سال ساخت: ۱۹۹۴
«شیر شاه» پرفروشترین انیمیشن تاریخ سینما بود تا سال ۲۰۱۰ که فروش «داستان اسباب بازی ۳» از آن بالاتر رفت. این انیمیشن در حقیقت برداشتی از نمایشنامهی «هملت» شکسپیر است.
موفاسا پدر سیمبا و شیر پادشاه جنگل است. موفاسا به دست برادرش به قتل میرسد و عموی سیمبا میخواهد او را هم بکشد. اما سیمبا فرار میکند و به دل جنگل میرود و در آنجا دوستان خوبی پیدا میکند که به کمک آنها برای تاج و تختش میجنگد.
۶۵. گاو خشمگین
عنوان اصلی: Raging Bull
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
بازیگران: رابرت دنیرو، جو پشی
امتیاز متاکریتیک: ۸۹ از ۱۰۰
سال ساخت: ۱۹۸۰
دیالوگ معروف: اگه ببری بردی و اگه ببازی هنوزم برندهای.
اسکورسیزی برای نشان دادن خون در صحنهی بوکس از شکلات استفاده کرد چون در نمای سیاه و سفید فیلم جذابتر به نظر میرسید. همین میتواند توضیح دهد که چطور دنیرو برای بازی در این فیلم ۷۰ پوند وزن اضافه کرد.
این درام بیوگرافیک ورزشی داستان جیک لاموتاست که خشونت و اخلاق تندش باعث شد داخل رینگ در صدر قرار بگیرد اما زندگیش را خارج از آن نابود کند.
این فیلم برندهی دو جایزهی اسکار شد.
۶۴. مری پاپینز
عنوان اصلی: Mary Poppins
کارگردان: رابرت استیونسن
بازیگران: جولی اندروز، دیک ون دایک
امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
سال ساخت: ۱۹۶۴
تازه وارد قرن بیستم شدهایم. جورج بنکس که در بانک کار میکند وقتی به خانه میآید متوجه میشود که پرستار بچهها آنها را ترک کرده است. این چهارمین باری است که پرستار این بچهها از خانه فرار میکند. آنها دنبال یک پرستار جدید میگردند که مری پاپینز سر و کلهاش پیدا میشود. او یک پرستار جادویی است که به دو کودک کمک میکند بدخلقیهایشان را کنار بگذارند و به پدرشان نزدیک شوند.
فیلم برندهی ۵ جایزهی اسکار شد. جولی اندروز بازی در نقش مری پاپینز را قبول کرد چون بازی در فیلم «بانوی زیبای من» را به آدری هپبورن باخته بود.
۶۳. روز موش خرما
عنوان اصلی: Groundhog Day
کارگردان: هارولد رامیس
بازیگران: بیل موری، اندی مکداول
امتیاز متاکریتیک: ۷۲ از ۱۰۰
سال ساخت: ۱۹۹۳
فیل کانرز گزارشگر آب و هوا در تلویزیون به همراه تهیهکنندهی برنامهاش ریتا هانسون و لری فیلمبردارش برای پوشش مراسم سالانهی روز موش خرما سفر میکنند.
فیل قرار است به زودی سراغ شغل جدیدی برود. او گزارشگر بداخلاقی است که وقتی مجبور میشود یک شب بیشتر در روستا اقامت کند اعصابش به هم میریزد.
اوضاع وقتی بدتر میشود که فردا صبح که بیدار میشود متوجه میشود در روز موش خرما گیر افتاده و دائم همان چرخهی زمانی تکرار میشود.
منتقدان معتقدند بود که در اندازههای کوچک خودش این فیلمی دوستداشتنی و دلنشین است.
۶۲. شمال از شمال غربی
عنوان اصلی: North by Northwest
کارگردان: آلفرد هیچکاک
بازیگران: کری گرانت، اوا مری سنت
امتیاز متاکریتیک: ۹۸ از ۱۰۰
سال ساخت: ۱۹۵۹
دربارهی اسم این فیلم بحثهای زیادی پیش آمد. برخی میگفتند اشاره به محلی است که نقطهی عطف فیلم در آن اتفاق میافتد. برخی دیگر به «هملت» شکسپیر اشاره میکردند. جایی که میگوید: «جنون من فقط هنگامی رخ میدهد که باد از شمال و شمال غربی میوزد». علاوه بر همهی اینها، در سکانس فرودگاه، کری گرانت با هواپیمای شرکت مشهور شمال غربی در آمریکا به سمت شمال میرود.
چیزی که باعث میشود اسم فیلم اهمیت پیدا کند این است که خود هیچکاک در گفتوگویی اظهار داشته بود نام این فیلم نکتهی اساسی برای درک و برداشت آن است.
سال ۱۹۵۸ دو نفر در یک هتل میشنوند که پیشخدمت جورج کاپلان را صدا میکند. همان موقع راجر تورنهیل مدیر تبلیغاتی یک شرکت با پیشخدمت حرف میزند و قاتلها تصور میکنند که کاپلان اوست. درنتیجه او را میدزدند و ماجراها آغاز میشود.
۶۱. داستان وست ساید
عنوان اصلی: West Side Story
کارگردان: رابرت وایز، جروم رابینز
بازیگران: ناتالی وود، ریتا مورنو
امتیاز متاکریتیک: ۸۶ از ۱۰۰
سال ساخت: ۱۹۶۱
فیلمی که نامزد ۱۱ جایزه و برندهی ۱۰ جایزهی اسکار شد.
فیلم داستان دو جوان از دو گروه رقیب نیویورکی است که عاشق یکدیگر میشوند اما تنش بین دوستان عزیز آنها منجر به یک تراژدی میشود. احتمالا همه متوجه شدید که نمایشنامهی «رومئو و ژولیت» ویلیام شکسپیر الهامبخش ساخته شدن این فیلم بوده است.
فیلم در زمان اکران خودش تبدیل به پرفروشترین فیلم سال شد. اقتباس جدیدی از این فیلم توسط استیون اسپیلبرگ ساخته شده است که سال ۲۰۲۱ روی پردهی سینماها خواهد رفت.
۶۰. سرنوشت شگفتانگیز املی پولن
عنوان اصلی: Amelie
کارگردان: ژان پیر ژونه
بازیگران: اودری توتو
امتیاز متاکریتیک: ۶۹ از ۱۰۰
سال ساخت: ۲۰۰۱
این تنها فیلم فرانسوی است که توانسته به فهرست ۱۰۰ فیلم محبوب هالیوودیها راه پیدا کند و البته فیلم متناقض عجیبی است؛ عامهپسندترین فیلم منتقدپسند فرانسوی که میتوانید نام ببرید.
اگر این فیلم به این فهرست راه پیدا کرده به لطف رای دهندگانی بوده که بیشترشان زیر ۳۰ سال سن داشتهاند.
داستان یک دختر معصوم و سادهدل در پاریس که نسبت به عدالت و زندگی نگاه ویژهی خودش را دارد. او تصمیم میگیرد به آدمهای دوروبرش جوری که خودش میتواند کمک کند و اینطوری است که عشق هم سر راهش قرار میگیرد.