Joseph Stalinحاجی میگن یه موشی از ترس گربه رفته بود تو سوراخ ..گربه هرچی وایساد درلونه موش بیرون نیومد موش تو لونه وایساده بود تا اینکه صدا یه سگی اومد موشه با خودش گفت پس چون صدا سگ میاد حتما گربه رفته دیگه ...تا اومد بیرون گربه گرفتش ..موش ازش پرسید حاجی تو ک میخوای بخوری مارو بگو سگه کجا بودش ...دراومد جواب داد تا تو این دوره زمونه ۲ تا زبان خارجی غیر زبون مادریت بلد نباشی گشنه میمونی
فوقع ما وقع ...خوب بود؟