ژیوانمیدونی مارال خانوم من توی خیلی رابطه ها بودم زود گذر و سطحی پوچ.منم اون پسر بده بودم که میگفت عشق اراجیفی بیش نیست. من هر رابطه ای رو عشق نمیدونم کادوی ولنتاین و فلان و این چرت و پرتا برام بی معنی شده. دختره قیافش فلان باشه و بشینم هزار جور ملاک واسه خودم بزارم واسم کم رنگ شده. یکی اومده تو زندگیم که دلم گرمه بهش شاید تنها کسی که تونست منو وادار کنه که اعتراف کنم به بودنش نیاز داره وجودم. نمیفهمین یه عده رو که حاضرن با هر کی وارد رابطه بشن برای چی نیاز جنسی؟ نیاز عاطفیشون؟ بگن ما هم آره. من توی این مدتی که از هم دور بودیم میتونسم با خیلیا باشم ولی خودشم میدونه تا حسی نباشه من یه قدمم برنمیدارم سمت کسی. گشتم و گشتم تا برگشتم به مقصود خودم. الانم میگم خداروشکر که دارمش به خودشم گفتم