مطلب ارسالی کاربران
نخستین پایه گذار حکومت ظلم
"اولین کسی که قطعه زمینی را محصور کرد و اعلام داشت این ملک من است و مردم از شدت سادگی آنرا باور کردند، نخستین پایه گذار واقعی حکومت ظلم و جور است."
روسو "وحشی اصیل" طبیعت را می ستاید. مخلوقی که تربیت نشده از جاه طلبی و فساد دور است. موجودی است که از سفسطه و مغالطه برکنار مانده و به هدایت احساسات عمر می گذراند و از بندگی عقل آزاد است." پس بهتر آن است که ما هم سر از بندگی عقل برتابیم و دل به فرمان احساس بدهیم."
روسو بر این عقیده است که تنها راه نجات از این شر "رها کردن تمدن" است زیرا همه مردم در حال طبیعی خوبند. انسان وحشی برای نیکبختی به هیچ چیز غیر از غذا نیازمند نیست و همین که شکمش سیر شد با دنیا و همنوعان وحشی اش در صلح و صفا به سر میبرد.
ماجراهای جاودان فلسفه - روسو پدر انقلاب فرانسه
پ.ن : چگونه می شود در کنار همنوعان "وحشی" در "صلح" به سر برد؟! روسو میگوید تمدن ،اخلاقیات ، علوم و هندسه و روشنفکران بیشتر از انکه موجب خیر باشند ،شر پدید اورده اند بنابراین راه سعادت بشر را در پیروی از غرایز و قلب و احساسات میبیند و "وضع طبیعی" را ستایش میکند .به گمانم مراد او از "وضع طبیعی" حالتی متفاوت از وضع طبیعی مدنظر توماس هابز بوده باشد. هر دوی آنان از متفکران مدل قرارداد اجتماعی بوده اند : توماس هابز در نقد وضع طبیعی مدنظر خودش ( انسان گرگ انسان است) از لزوم وجود قرارداد اجتماعی سخن میگوید در حالیکه روسو قرارداد اجتماعی را چاره درد مردم میداند اما وضع طبیعی را هم همانند حالتی ارمانی توصیف میکند. در هر حال به نظر میرسد شرایط تاریخی و سیاسی در زمان زندگی این دو متفکر تاثیرات زیادی بر شیوه نگرش انها داشته است.