همه چی از رم شروع شد از اجرای بی نظیر بوچلی اما بد نیس داستان این اهنگ رو که قبل تر پاواروتی خونده بدونید خیلی به حال ما آتزوری فنا نزدکه که امشب نمیخوایم بخوابیم تقدیم به آتزوری دلان
Nessun dorma (به فارسی: هیچ کس نخوابد) (به انگلیسی: None shall sleep) یک آریا از اپرای توراندخت (Turandot) جاکومو پوچینی آهنگساز و اپرانویس برجستهی ایتالیایی، آغازگر پردهی سوم این اپرا و به عنوان یکی از برترین آریاهای تنور شناخته میشود. نوشتن توراندخت به واسطه بیماری و مرگ پوچینی در سال ۱۹۲۴ ناتمام ماند و فرانکو آلفانو یکی از آهنگسازان ایتالیایی معاصر او بر اساس یادداشتهای وی این اپرا را تکمیل نمود. توراندخت برگرفته از روایتهای هزار و یک شب است و ریشهای هندو-ایرانی دارد و در حقیقت از هند به ایران آورده شدهاست.
عنوان: Nessun dorma
هنرمند: لوچانو پاواروتی (اجرا)، جاکومو پوچینی
آلبوم: Nessun Dorma – Puccini’s Greatest Arias
ژانر: کلاسیک
سال تولید: 2008
مدت زمان: 00:03:00
داستان:
دختری به نام فرحناز خوابی میبیند که در آن دو غزال نر و ماده به دام صیادی میافتند و غزال ماده با تمام تلاش و از خودگذشتگی موجب رهایی غزال نر میشود ولی خود به دست شکارچی کشته میشود.
فرحناز زمانی که از خواب برمیخیزد رؤیای خود را صادق میبیند و نتیجه گیری میکند که مردها همه خودخواه، پست و بیخردند و این زنها هستند که همیشه باید از خودگذشتگی کنند و به همین دلیل تصمیم میگیرد که هرگز ازدواج نکند. دایهی فرحناز تلاش میکند تا او را از این ارزیابی و نتیجه گیری اشتباه دور کند و گویا بعد از مدتی (شاید هزار و یک روز) فرحناز از تصمیم اشتباه خود منصرف میشود.
دایهی فرحناز برای تغییر نظر فرحناز داستان امیرزاده خَلَف و خاقانزاده چین، توراندخت را برای اون نقل میکند که خلاصهی داستان از این قرار است:
در چین باستان خاقانزادهی چین، توراندخت که از مردان متنفر است، به همهی خواستگارانش که بر خلاف خواستهی پدرش جواب رد میدهد. پس از اصرار پدرش تصمیم به طرح معمایی میگیرد و قرار میگذارد تا هر کس که به سه معمایش پاسخ دهد با او ازدواج خواهد کرد و در غیر این صورت کشته خواهد شد. شاهزادگان زیادی این شرط را قبول میکنند ولی چون هیچ جوابی پیدا نمیکنند کشته میشوند.
بالاخره امیرزادهای با نام خَلَف یا کالاف به هر سه معما پاسخ درست میدهد. توراندخت بازی را باخته، تصمیم به طرح معمایی دیگر میگیرد اما با مخالفت پدرش رو به رو میشود. کالاف که بسیار توراندخت را دوست داشته و نمیتواند نارحتی او را ببیند، یک فرصت به توراندخت برای فرار از مخمصه میدهد، وی در حالی که بازی را برده است به توراندخت میگوید که در صورتی که بتوانی تا قبل از سپیدهدم نام من را پیدا کنی من از سر راه تو کنار میروم و میتوانی مرا بکشی.
“نام من را پیش از سپیدهدمان بگو و من بعد از آن باید بمیرم”
توراندخت به همه دستور میدهد که هیچکس حق خوابیدن ندارد و همه باید تلاش کنند تا اسم این امیرزاده تا روز بعد پیدا کنند و در غیر این صورت کشته خواهند شد. او بردهی زیبارویی را مامور میکند تا نزد مرد رود و زیر پای او بشیند تا اسم وی را پیدا کند و طبق روایتی این برده که نامش در اپرای پوچینی لویی است، نام مرد را پیدا میکند ولی چون خود به خلف دل باخته حتی زیر شکنجه هم حاضر نمیشود تا نام وی را بگوید.
“هیچکس [امشب] نمىخوابد، هیچکس نمىخوابد”
بالاخره سپیده سر میزند و توراندخت که نتوانسته نام خواستگار خود را پیدا کند در مقابل وی قرار میگیرد، مرد او را در آغوش میگیرد و میبوسد. (…)
توراندخت فریاد میزند: یافتم… یافتم… فهمیدم نام او چیست، نامش عشق است…
متن آهنگ به ایتالیایی و ترجمه انگلیسی و سپس فارسی:
Nessun dorma! Nessun dorma!
None shall sleep! None shall sleep! !
هیچکس نمیخوابد! هیچکس نمیخوابد!
Tu pure, o Principessa,
Even you, O Princess,
تو هم همینطور, آه شاهزاده خانم
nella tua fredda stanza
in your cold bedroom,
در اتاق سردت
guardi le stelle che tremano
watch the starsthat tremble
به لرزش ستارگان بنگر
d’amore e di speranza!
with love and with hope
با عشق و امید!
Ma il mio mistero è chiuso in me,
But my secret is hidden within me;
اما اسرار من در درونم پنهان است
il nome mio nessun saprà
none will know my name!
نام مرا هیچکس نمیداند
No, No! Sulla tua bocca lo dirò
No, no! On your mouth I will say it
نه, نه, تنها روی لبانت آن را خواهم گفت
quando la luce splenderà!
when the light shines!
زمانی که خورشید بدرخشد
Ed il mio bacio scioglierà
And my kiss will dissolve
و بوسه من خواهد شکست
il silenzio che ti fa mia!
the silence that makes you mine!
سکوتی را که برایم ساخته بودی
Il nome suo nessun saprà
No one will know his name…!
هیچکس نام او را نمیداند
E noi dovrem, ahimè, morir, morir.
and we will have to, alas, die, die
و ما افسوس باید بمیریم
Dilegua, o notte! Tramontate, stelle!
Vanish, o night! Set, stars!!
آه ای شب، برو، ستارههایت را بچین
Tramontate, stelle! All’alba vincerò!
Set, stars! At dawn, I will win!
ستاره هایت را بچین! در سپیده دم من خواهم برد
Vincerò! Vincerò!
I will win! I will win
پیروز خواهم شد! پیروز خواهم شد!