تبریز کلانشهری در منطقهٔ آذربایجان ایران و مرکز استان آذربایجان شرقی است. این شهر، بزرگترین قطب اقتصادی منطقهٔ آذربایجان ایران و مرکز اداری، ارتباطی، بازرگانی، سیاسی، صنعتی، فرهنگی و نظامی این منطقه شناخته میشود. کلانشهر تبریز ۲۴۴٫۵۱ کیلومتر مربع (حریم شهر: ۱۰۱۴٫۴۵ کیلومتر مربع) وسعت دارد و بر همین اساس، سومین شهر بزرگ ایران پس از تهران و مشهد محسوب میشود. جمعیت آن نیز در سال ۱۳۹۵ خورشیدی بالغ بر ۱٬۵۹۳٬۳۷۳ نفر (حریم شهر: ۱٬۷۲۷٬۴۷۴ نفر) بودهاست. اکثریت ساکنان تبریز آذری هستند و به زبان ترکی آذربایجانی با لهجهٔ تبریزی سخن میگویند. تبریز در طول تاریخ خود با فراز و فرودهای بسیاری روبهرو بودهاست. تاریخ این شهر، اشغال توسط بیگانگان و حوادث جانکاه طبیعی –از جمله زمینلرزههای مهلک– را تجربه کردهاست. سنگ بنای تبریز کنونی به دوران اشکانی و ساسانی برمیگردد.
تبریز، یکی از طویلالمدتترین پایتختهای ایران بودهاست؛ این شهر پایتخت سیاسی ایران در زمان روادیان، اتابکان، خوارزمشاهیان، ایلخانان، چوپانیان، جلایریان، قراقویونلوها، آققویونلوها، صفویان و ولیعهدنشین ایران در دورهٔ قاجاریان بودهاست. به گونهای که تبریز در طول حکومت ۴۰۰ سالهٔ خاندان «رَوّادی» و اسکان قبیلهٔ عرب «اَزْد» به شکوفایی رسید و اوج شکوفایی این شهر مربوط به دورهٔ ایلخانان است که در این زمان، پایتخت قلمرویی پهناور از نیل تا آسیای مرکزی بود. این شهر در سال ۱۵۰۰ میلادی و در زمان پایتختی صفویان بهعنوان پنجمین شهر پرجمعیت جهان شناخته میشد و جمعیتش با استانبول –پایتخت امپراتوری عثمانی– برابری میکرد.
تبریز مجدداً در دورهٔ قاجار به شکوفایی رسید؛ بهطوریکه در این دوره بهعنوان مهمترین و پیشروترین شهر ایران شناخته میشد. در دوران معاصر نیز این شهر یکی از مراکز مهم اقتصادی و صنعتی در سطح کشور محسوب میشود. تبریز در دو سدهٔ اخیر، مبدأ بسیاری از تحولات اجتماعی، فرهنگی و صنعتی در ایران بودهاست؛ بهطوریکه این شهر مانع خاموشی انقلاب مشروطه در ایران شد و نقشی کلیدی در تحولات بعدی –همچون انقلاب ۱۳۵۷– و روند مدرنیزه شدن کشور داشتهاست.
یاقوت حموی در «معجمالبلدان» گزارش میدهد که نام شهر در زمان دیدار یاقوت از تبریز در زبان محلی «تِبریز» تلفظ میشدهاست. با توجه به این، مینورسکی معتقد است که تلفظ تِبریز باید به گویش ایرانی آذری قدیم تعلق داشته باشد. این گویش به گویشهای موسوم به گویشهای ایرانی جنوب دریای خزر وابستهاست؛ یا به احتمال بیشتر، تلفظ تِبریز معربشدهٔ نام شهر در باب فِعلیل (در زبان عربی) است. همچنین شیوهٔ نگارش نام این شهر در زبان ارمنی و تجزیه و تحلیل صیغهٔ ارمنی، نمایانگر وابستگی واژهٔ تَوریژ به «زبان پهلوی شمالی» میباشد. مینورسکی در پایان چنین نتیجه میگیرد که این مسئله نشان میدهد که ریشهٔ نام شهر به زمانهای بسیار دور تا اوایل سلسلهٔ ساسانی یا شاید قبل از اشکانیان برمیگردد.
بنابر گفتهٔ مصطفی مؤمنی در دانشنامهٔ جهان اسلام، اهالی بومی آذربایجان تبریز را توری (چشمه یا رود گرم) میخواندهاند. تا اوایل سدهٔ چهاردهم خورشیدی نیز روستاییان اطراف تبریز این شهر را توری مینامیدهاند. حتی در حال حاضر مردمان «قنبرآباد» در اطراف تبریز به این شهر توری میگویند. در نوشتههای کهن (برای نمونه ابوالفدا) نام این شهر به شکل «تُوریز» آمده و هنوز هم در زبانهای کردی و تاتی «توریز» و «تُوْری» به کار میرود. عدهای از شرقشناسان و منابع کهن، نام شهر را دارای ریشهای کهن در پارسی میانه و کهن و مرتبط با گرما و فعالیتهای گرمایی کوه سهند دانستهاند. همچنین منابع ارمنی نام شهر را در سدهٔ پنجم (یا چهارم) میلادی، «تورژ» و «تَوْرِش» دانستهاند و به فارسی هم تَورز تلفظ کردهاند و با توجه به معنای متداول فارسی «تبریز» و «تبپنهانکن» و احتمالاً نام تبریز «پنهانکنندهٔ تف و گرما» و با «جنبشهای آتشفشانی کوه سهند» مرتبط بودهاست. دانشنامهٔ بریتانیکا نیز نظری مشابه دارد و تبریز را در اصل «تپ + ریز» میداند، چیزی که باعث روان شدن گرما میشود و احتمالاً بهخاطر چشمههای آبگرم اطراف آن است.
در مورد نام شهر توجیه مصطلح ولی عامیانهٔ دیگری وجود دارد؛ از جمله اینکه زبیده زن هارون الرشید به بیماری تب نوبه مبتلا شده بود؛ چند روزی در آن حوالی اقامت کرده، در اثر هوای لطیف و دلانگیز آنجا بیماری وی زایل شده، فرموده شهری در آن محل بنا کنند و نام آن را «تبریز» بگذارند. هرچند احمد کسروی در کتاب آذری یا زبان باستان آذربایجان توجیهات از این دست را عامیانه و نادرست میداند.
تبریز به عنوان شهر اولینها، شهر بدون گدا، شهر زیرگذرها و روگذرها، پایتخت گردشگری اسلامی در سال ۲۰۱۸، امنترین شهر ایران، سالمترین شهر ایران، مهد سرمایهگذاری ایران، دومین شهر صنعتی ایران، دومین شهر دانشگاهی ایران، دومین شهر بلندمرتبهساز ایران، دومین قطب علوم پزشکی ایران، دومین شهر در جذب گردشگر سلامت در ایران، شهر شکلاتی ایران، قطب خودروسازی ایران، قطب قطعهسازی ایران، قطب تولید موتور دیزل خاورمیانه، شهر جهانی بافت فرش و یکی از مهمترین شهرهای مهاجرپذیر ایران شناخته میشود.
تاریخ اولیه شهر تبریز هنوز بهدرستی معلوم نشدهاست و بحثهای زیادی در اینباره مطرح است. برخی تاریخ شناسان ادعا کردهاند که بهشت عدن در محل فعلی شهر تبریز بنا شده بود. نخستین نوشته موجود دربارهٔ تبریز کتیبه پادشاه آشور سارگن دوم میباشد. اکتشافات انجام شده در طی سالهای ۱۳۸۰ در سایت موزه عصر آهن در حوالی مرکز تبریز نشان از وجود تمدنی در محل کنونی شهر تبریز در هزاره اول و دوم قبل از میلاد دارد. این شهر در طول تاریخ چندین بار به عنوان پایتخت حکمرانی پادشاهان مختلف انتخاب شدهاست. از جمله نخستین این موارد پایتخت حکمرانی فرمانده اسکندر مقدونی به نام آتروپات بودهاست.
شماری از محققان بر این عقیدهاند که دژ «تارویی–تارمکیس» که نام آن در کتیبهٔ سارگن دوم (پادشاه آشور در بین سالهای ۷۰۵ تا ۷۲۱ پیش از میلاد مسیح) آمده، در محل شهر کنونی تبریز قرار داشتهاست. در کتیبهٔ سارگن دوم این دژ را دژی بزرگ و آباد و دارای باروی تودرتو وصف شدهاست. این دژ بنابر نوشتههای کتیبهٔ سارگن، محل نگهداری اسبهای ذخیرهٔ سواران اورارتو بوده که در حملهٔ آشوریها ویران شدهاست. اما این ارتباط تبریز با شهرها و قلعههای دوران مادها، مورد اختلاف بین محققین است.
در کتاب تاریخ ایران (چاپ دانشگاه کمبریج) آمده که تبریز در اوایل دورهٔ ساسانی (سدهٔ سه یا چهار میلادی) بنا شده یا به احتمال بیشتر در سدهٔ هفتم این واقعه روی دادهاست. شهر کنونی تبریز بر روی خرابههای شهر «تَوْرِژ» (بارها) بنا شدهاست. تورژ یکی از بااهمیتترین مراکز بازرگانی منطقه بوده و به عنوان پل ارتباطی میان شرق و غرب اهمیت فراوانی داشتهاست. این شهر در زمان حکمرانان اشکانیتبار ارمنستان، پایتخت این منطقه بودهاست.
ولادیمیر مینورسکی در دانشنامهٔ اسلام بیان میکند، این داستان که شاه اشکانیتبار ارمنستان بهخاطر انتقام کشتهشدن اردوان (آخرین پادشاه اشکانی) به دست اردشیر بابکان (بنیانگذار سلسلهٔ ساسانی) تبریز را اشغال کرده و این شهر را پایتخت ارمنستان قرار داده، تنها براساس نوشتههای واردان (تاریخنگار ارمنی در سدهٔ چهاردهم میلادی) در منابع قدیمی به چنین چیزی اشاره نشده و این روایت ریشهای عامیانه دارد. احتمالاً تبریز در سدهٔ چهارم میلادی ویران شده بود و در زمان حملهٔ اعراب، قریهای کوچک بیش نبودهاست. در زمان فتح آذربایجان به دست مسلمانان در سال ۲۲ هجری توجه آنها بیشتر متوجه شهر اردبیل بود و نامی از تبریز در فهرست شهرهایی که مرزبان پارسی از آنها سربازگیری کرده بود، نیامدهاست.
پس از فتح آذربایجان، گروههایی از اعراب در آذربایجان ساکن شدند. در زمان خلافت منصور عباسی (۱۵۸–۱۳۶) و در حدود سال ۱۳۷ هجری، مردی به نام «رَوّاد» از قبیلهٔ «اَزْد» از قبایل مشهور یمن در تبریز مسکن گزید و پسران او اقدام به ساخت نخستین دیوار شهر کردند. به گفتهٔ یاقوت حموی، تبریز قریهای بود تا آنکه رواد ازدی در زمان متوکل عباسی به آن درآمد. پس از رواد، پسرش «وجنا» با برادرانش در آنجا قصرها ساختند و گرد شهر دیوار کشیدند. سپس مردم به آن شهر درآمدند. مطهر بن طاهر مقدسی شهر را تحسین کرده و همعصر او ابن حوقل (حدود ۳۶۷ هجری) تبریز را آبادتر از اغلب شهرهای کوچک آذربایجان میشمارد. در حالی که نویسندگانی مانند ابن خردادبه، احمدبن یحیی بلاذری و طبری، تبریز را در بین شهرهای کوچک آذربایجان نام بردهاند.
تبریز از نیمهٔ نخست سدهٔ سوم هجری رو به گسترش نهاد و بر اهمیت آن در منطقهٔ آذربایجان افزوده شد. بهطوریکه متوکل عباسی پس از زمینلرزهٔ سخت و ویرانگر تبریز در سال ۲۴۴ هجری، بیدرنگ فرمان بازسازی شهر را صادر نمود. این شهر که در دورهٔ فرمانروایی «ابومنصور وهسودان روادی» روبه گسترش و آبادانی نهاده بود، در اثر زمینلرزهٔ سال ۴۳۴ هجری مجدداً بهشدت آسیب دید. هنگامیکه ناصرخسرو که در ۴۳۸ هجری از این شهر دیدن کرده، مساحت تبریز را ۱۴۰۰ در ۱۴۰۰ گام بیان کرده که بر این اساس به نظر نمیرسد مساحت شهر متجاوز از یک کیلومتر مربع بوده باشد.
اعضای خاندان روادیان تا ۴۴۶ هجری با چند وقفه، حاکمان تبریز بودهاند. در این سال طغرل سلجوقی، وهسودان روادی را خراجگزار خود کرد و به گفتهٔ ابن اثیر، طغرل در سال ۴۵۰ هجری «مملان بن وهسودان» را به حکمرانی آذربایجان گماشت. الب ارسلان (جانشین طغرل) در ۴۶۳ حملان را از حکومت آذربایجان برکنار نمود و نزدیک به چهار صد سال فرمانروایی خاندان روادی را در این سرزمین پایان داد. در نوشتههای تاریخی از دوران سلجوقی، اشارههای زیادی به تبریز یافت نمیشود. در راحةالصدور آمده که طغرل جشن ازدواج خود را با دختر خلیفه در نزدیکی این شهر برپا ساخت. بعد از وفات سلطان محمود غزنوی (به سال ۵۲۵ هجری) بین داود پسر سلطان محمود و مسعود برادر وی تنشی جهت تصاحب تبریز پیشآمد که در این میان داود پیروز شد و تبریز را مقر حکومت خود ساخت. آنچنانکه از شواهد تاریخی برمیآید از زمان قزل ارسلان (۵۸۷–۵۸۲ هجری) به بعد تبریز برای همیشه پایتخت آذربایجان گردید. در ابتدای سدهٔ هفتم هجری مغولان دو بار به تبریز حمله بردند؛ ولی با دریافت غرامت بازگشتند. در سال ۶۲۷ هجری مغولها در نهایت بر تمام آذربایجان و به ویژه تبریز دست یافتند.
در دوران ایلخانان تبریز به اوج شکوفایی خود رسید. اباقا خان دومین پادشاه از سلسله ایلخانان تبریز را پایتخت قلمرو این سلسله برگزید و حکمرانی خود را بر قلمرویی از نیل تا آسیای مرکزی در این شهر ادامه داد. در زمان حکمرانی غازان خان اصلاحات غازانی از این شهر شروع شد و بناهای متعددی از جمله بنای دو شهر اقماری و نمونه شنب غازان و ربع رشیدی در این دوران انجام شد. مارکو پولو جهانگرد ونیزی که در سال ۱۲۷۵ میلادی از این شهر عبور نمود دربارهٔ شکوفایی این شهر در آن دوران نوشتهاست: ... شهری بسیار بزرگ که با باغهای زیبا و دلانگیز محصور شدهاست. موقعیت قرار گرفتن این شهر بسیار عالی است بهطوریکه کالاها از همه نقاط به این شهر آورده میشوند. بازرگانان لاتین و به ویژه ژنویها به این شهر میروند تا کالاهایی که از سایر نقاط به این شهر آورده شدهاند را خریداری نمایند.
دوران شکوه تبریز در سلسلههای تیموریان، قراقویونلوها و اوایل سلسلهٔ صفویه ادامه یافت. به سال ۱۵۰۰ میلادی (۹۰۶ هجری) شاه اسماعیل تبریز را به تصرف خود درآورد و نخستین پایتخت ایران جدید در دورهٔ صفویه را در این شهر بنیانگذارد. در این زمان حدود دوسوم جمعیت ۳۰۰–۲۰۰ هزار نفری تبریز سنیمذهب بودند و بهزودی سیاستهای سختی جهت تحمیل مذهب شیعه بر سنیان اعمال گردید. نزدیکی این شهر به مرز ایران و عثمانی موجب شد که تبریز در برابر تهدیدهای این حکومت آسیبپذیر شود؛ بهطوریکه چندینبار به تصرف عثمانیان درآمد تا این که شاه طهماسب صفوی در سال ۱۵۱۴ میلادی (۹۲۰ هجری) پایتخت را از تبریز به قزوین منتقل نمود. تبریز بار دیگر در اواخر صفویان و در خلال جنگهای دوازده ساله بین ایران و عثمانی، تصرف شد و در اشغال تبریز بدست عثمانیها در سال ۱۵۸۵، مردم این شهر توسط عثمانیها مورد کشتار و غارت قرار گرفتند. در زلزله مهیبی در ۱۷۲۱ میلادی هشتاد هزار تن از ساکنان این شهر کشته شدند. در اشغال مجدد شهر توسط عثمانیها ما بین سالهای ۱۷۲۴–۱۷۲۵ میلادی حدود دویست هزار تن از مردم این شهر بدست قوای عثمانی کشتهشدند. در سال ۱۷۸۰ زلزله مهیب دیگری دویست هزار نفر دیگر از مردمان این شهر را کشت. این بلایای متعدد باعث شدند تا در اواخر قرن هیجدهم میلادی تبریز با جمعیتی سی هزار نفری به شهر ارواح مبدل شود. در این سالها هر قسمتی از شهر توسط خانوادهای اداره میشد.
با آغاز دوران قاجار این شهر دوباره مورد توجه قرار گرفت. تبریز در دورهٔ قاجاریان به عنوان ولیعهد نشین این سلسله انتخاب شد. با آغاز جنگهای ایران و روسیه در این دوران، تبریز یکی از اهداف قوای روس بهشمار میرفت. روسها سرانجام در سال ۱۸۲۶ میلادی تبریز را به تصرف خود درآوردند. با امضای توافقنامه صلح بین ایران و روس این شهر دوباره به دست نیروهای ایرانی افتاد. در آرامش پس صلح عباس میرزا، ولیعهد وقت و والی آذربایجان، شروع به اصلاحات گسترده و مدرنسازی در شهر نمود. او نقشه جدیدی از شهر تهیه کرد و به بازسازی تبریز پرداخت. عباس میرزا سیستم پستی و سیستم مالیاتی نوینی را در این شهر بنیان نهاد و همچنین مدرنسازی نظامی ارتش ایران و صنایع مرتبط با آن در این شهر آغاز شدند.
رونق مبادلات تجاری و فرهنگی تبریز و مرکزیت اقتصادی این شهر در طول سدهها، به پیشرفت و گسترش نهادهای مدنی و اجتماعی تبریز منجر شدهاست. توسعه این شهر بهویژه با ثبات نسبی در دوران قاجار با همجواری با روسیه و عثمانی و موقعیت سوقالجیشی این شهر در مسیر مبادلاتی ارتباطی شرق و غرب شدت یافت. از همین رو بسیاری از پیشرفتها و مظاهر تمدن نوین در سطح کشور از تبریز آغاز شدهاست. در این دوران بسیاری از جنبشهای فکری، تحولات اجتماعی، اقتصادی و فنی و بسیاری از نهادهای مدنی پیش از دیگر نقاط ایران، در این شهر شکل میگرفت. بسیاری از اولینهای تاریخ ایران مانند اولین چاپخانه، اولین سینمای عمومی، اولین کودکستان و اولین مدرسهٔ کر و لالهای ایران، ادبیات نوین، نمایشنامهنویسی به زبان فارسی و زبان ترکی آذربایجانی و اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد در تبریز بودهاست. از این رو تبریز، به عنوان شهر اولینها مشهور شدهاست.
نزدیکی این شهر به مسیر مبادلات با غرب باعث ارتباط و رشد و نمو جنبشهای روشنفکر و آزادیخواه این شهر گردید. نقطه بارز این تأثر در نقش ویژه تبریز در جنبش مشروطه نمودار گشت. پس از سرکوب مشروطه توسط محمدعلیشاه قاجار تمام حرکتهای مشروطهخواهانه در تهران خاموش شدند. در این زمان در تبریز و تنها در چند محلهٔ آن، هنوز کسانی چون ستارخان (سردار ملی)، باقرخان (سالار ملی)، و شیخالاسلام بودند که از این دستآورد پاسداری کنند. مقاومت تبریز با واکنش نیروهای دولتی مواجه شد بهطوریکه شهر تبریز توسط نیروهای دولت برای مدت چندین ماه محاصره شد. سرانجام در آستانه بحرانی شدن قحطی در تبریز با مداخله قزاقهای روس برای حفظ جان کنسول آن کشور محاصره تبریز شکسته شد و نیروهای آزادیخواه (قشون ملی) به طرف تهران حرکت کرد. آزادی خواهان از جنوب اصفهان و گیلان نیز مردم به پا خواستند. با هجوم آزادیخواهان و فتح تهران مشروطهخواهان و آزادیخواهان در قیامی که تبریز سرآغاز آن بود به پیروزی رسیدند. این آزادیخواهی در تبریز بعد از پیروزی جنبش مشروطه و با اشغال این شهر توسط قوای روس بهای سنگینی را بر دوش مردمان این شهر نهاد. چهار ماه پس از پیروزی مشروطه خواهان در ایران در آذر ماه سال ۱۲۹۰ خورشیدی قوای روس با تهاجمی مجدد این شهر را آماج حملات خود قرار داده و اشغال نمودند. روسها در روزهای پس از تسخیر تبریز به سرکوب آزادیخواهان و مردم عادی این شهر پرداختند و فجایع خونباری را علیه مردم این شهر رقم زدند. اشغال روسها تا اواخر جنگ جهانی اول که شهر تبریز بین قوای دوطرف درگیر دست به دست شد ادامه یافت.
پس از جنگ جهانی اول، با پیروزی انقلاب روسیه نیروهای این کشور در اسفند ۱۲۹۶ تبریز را تخلیه کردند و قدرت را به کمیته محلی حزب دموکرات ایران واگذار نمودند. در این هنگام با خلأ قدرت نظامی ناشی از تخلیه قوای روس، نیروهای امپراتوری عثمانی تبریز را به اشغال خود درآورده و سران دموکرات این شهر را از جمله شیخ محمد خیابانی تبعید نمودند. با اضمحلال امپراتوری عثمانی کنترل تبریز مجدداً به دست ایرانیها افتاد. شیخ محمد خیابانی در بازگشت از تبعید، دولتی خودمختار به نام دولت آزادیستان را در این شهر بنا نمود که با سرکوب و کشتار سران این دولت توسط نیروهای دولت مرکزی ایران، کنترل شهر مجدداً به دست دولتیان افتاد. در سوم اسفند ۱۲۹۹ رضاخان با کودتایی در شهر تهران با همراهی سید ضیا قدرت سیاسی کشور ایران را در دست گرفت. در دوران پس از کودتا نارضایتیهایی در بسیاری از نقاط ایران بهوجود آمد. از جمله این ناآرامیها قیام سرگرد لاهوتی فرمانده ژاندارمری در تبریز بود که مورد حمایت دموکراتهای تبریزی قرار گرفت. قیام لاهوتی دوام زیادی نیاورد و پس از یک هفته در مقابل نیروهای قزاق ایرانی شکست خوردند.
تبریز در غرب استان آذربایجان شرقی و در منتهیالیه مشرق و جنوبشرق جلگهٔ تبریز قرار گرفتهاست. این شهر از سمت شمال به کوههای پکهچین و عون بن علی، از سمت شمالشرق به کوههای گوزنی و باباباغی، از سمت شرق به گردنهٔ پایان و از سمت جنوب به دامنههای رشتهکوه سهند محدود شدهاست. تبریز از سمت شمال، جنوب و شرق به کوهستان و از سمت غرب به زمینهای هموار دشت تبریز و شورهزارهای تلخهرود (آجیچای) محدود شده و به شکل یک چالهٔ نسبتاً بزرگ یا یک جلگهٔ بینکوهی درآمدهاست. ارتفاع این شهر از سطح دریا از ۱۳۴۸ متر در سهراهی مرند تا ۱۵۶۱ متر در محلهٔ زعفرانیه متغیر بوده و شیب عمومی زمینهای تبریز به سمت مرکز شهر و سپس به سمت مغرب است. مسافت جادهای بین این شهر تا اردبیل ۲۱۹ کیلومتر، تا زنجان ۲۸۰ کیلومتر، تا ارومیه ۱۴۹ کیلومتر و تا تهران ۵۹۹ کیلومتر است.
مساحت تبریز از سال ۱۲۸۰ تا سال ۱۳۶۵ خورشیدی، تقریباً ۲۰ برابر شدهاست، بهطوریکه مساحت این شهر از حدود ۷ کیلومتر مربع در سال ۱۲۸۰ خورشیدی به ۱۷٫۷ کیلومتر مربع در سال ۱۳۳۵ خورشیدی، ۴۵٫۸ کیلومتر مربع در سال ۱۳۵۵ خورشیدی و نهایتاً ۱۴۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۶۵ خورشیدی رسیدهاست. مساحت تبریز در سال ۱۳۸۵ خورشیدی به ۲۳۷٫۴۵ کیلومتر مربع افزایش یافته که ۲۵٫۲۲ کیلومتر مربع از آن –معادل ۱۱ درصد از مساحت کل شهر– جزء بافتهای فرسوده بودهاست.
از پیرامون و نیز از داخل تبریز دو رودخانه عبور میکند: تلخهرود یا آجی چای، رودخانهای دایمی که از شمال غربی این شهر میگذرد و رود موسمی قوریچای که پس از عبور از مرکز تبریز در شمالغرب این شهر به آجیچای میپیوندد. رودخانهٔ تلخهرود که از دامنههای جنوبی کوه سبلان سرچشمه میگیرد، پس از عبور از جلگهٔ سراب و پیوستن چندین شعبه از دامنههای قوشهداغ در شمال و بزقوش و سهند در جنوب به آن، وارد جلگهٔ تبریز میشود و در امتداد جادهٔ تبریز–آذرشهر به سمت جنوبغرب جریان پیدا میکند و در اطراف گوگان به دریاچهٔ ارومیه میریزد. آب رودخانهٔ تلخهرود به دلیل عبور از زمینهای گچی و نمکی در مناطق شمالشرق تبریز تلخ و شور است و برای کشاورزی مناسب نیست. میانگین آبدهی این رودخانه در ایستگاه اندازهگیری ونیار –در شمالشرق تبریز– بین ۱۲٫۵ تا ۱۵ متر مکعب در ثانیهاست. رودخانهٔ مهرانرود نسبت به رودخانهٔ تلخهرود از میزان آبدهی کمتری برخوردار است و در بیشتر ماههای سال کمآب و در برخی ماههای گرم، خشک میشود. این رودخانه از دامنههای کوه سهند در جنوب شرق تبریز سرچشمه میگیرد و با عبور از درهٔ لیقوان به شهر باسمنج در جنوبشرق تبریز میرسد؛ سپس در مسیر خود با پیوستن به رودخانههای فصلی و فرعی متعدد، بر آب آن افزوده میگردد. مهران رود از سمت شرق تبریز، وارد این شهر میشود. این رود پس از ورود به تبریز با جهت شرقی–غربی از داخل شهر عبور کرده و بعد از عبور از زمینهای کشاورزی غرب تبریز در ناحیهٔ شمالغربی تبریز و در نزدیکی فرودگاه تبریز به تلخهرود ملحق میشود.
آب و هوای تبریز استپی خشک با تابستانهای گرم و خشک و زمستانهای سرد است. سرمای زمستانی، تأثیرپذیرفته از ارتفاع بالا و توپوگرافی کوهستانی منطقهاست. آب و هوای این شهر در تابستانها خشک و گرم است؛ اگرچه حرارت به دلیل نزدیکی به کوه سهند و وجود باغهای زیادی در پیرامون شهر تعدیل میگردد. میانگین دمای تبریز در تیرماه (گرمترین ماه سال) ۲۵٫۴ درجهٔ سانتیگراد، در دیماه (سردترین ماه سال) ۲٫۵- درجهٔ سانتیگراد، در فروردینماه ۱۰٫۵ درجهٔ سانتیگراد و در مهرماه ۱۴٫۱ درجهٔ سانتیگراد و میانگین سالانهٔ دما ۱۱٫۹ درجهٔ سانتیگراد است. میانگین بارندگی سالیانهٔ تبریز مانند بیشتر شهرهای ایران بسیار اندک و در حدود ۳۳۰٫۱ میلیمتر در سال است. معمولاً در طول فصل تابستان، میزان بارندگی بسیار ناچیز بوده و به ندرت بارش رخ میدهد.
تبریز در ناحیهای زلزلهخیز واقع شده و این شهر در طول تاریخ بارها با زلزلههای مهیبی مواجه شدهاست. مهیبترین زمینلرزهای که تا به حال تبریز شاهد آن بوده، در سال ۱۱۵۸ خورشیدی (۱۷۸۰ میلادی) روی دادهاست. جنبش و حرکت خفیف زمین به صورت روزانه در تبریز اتفاق میافتد. دلیل وقوع زمینلرزههای بزرگ و مخرب رشتهکوههای البرز و زاگرس و شهر تبریز که محل تلاقی این دو رشته کوه میباشد، قرارگرفتن آنها در مسیر کمربند آلپاید است. مسیر این کمربند از میانهٔ اقیانوس اطلس شروع میشود و پس از عبور از دریای مدیترانه، شمال ترکیه، ایران، هند، چین و جزایر فیلیپین، به کمربند دیگری که اقیانوس آرام را دور میزند، متصل میشود. از جمله گسلهای بارز آذربایجان، «گسل شمال تبریز» است. این گسل که به موازات جادهٔ اصلی تبریز–بستانآباد تا میانه امتداد یافته، مسبب زمینلرزهٔ سال ۱۷۲۱ میلادی با شدت ۷٫۶ درجهٔ ریشتر میباشد. هرچند این گسل در سدهٔ حاضر فعالیت مشخصی نداشتهاست؛ ولی شواهدی مبنی بر امکان تجدید حرکت آن وجود دارد. اطلاعات آماری نیز نشان میدهد که دورهٔ بازگشت زمینلرزههای شدید و مخرب در تبریز میتواند تا حدود ۲۶۰ سال نیز برسد.
تعدادی از تاریخهای مهم وقوع زمینلرزه در تبریز در زیر فهرست شدهاند:
- در سال ۲۴۴ هجری قمری و در زمان حکومت ابوالفضل جعفر متوکل (خلیفهٔ عباسی) تبریز با خاک یکسان شد و تا پیش از پایان حکومت متوکل دوباره بازسازی گردید.
- در سال ۴۳۴ هجری قمری تبریز از زمینلرزه سخت آسیب دید. منجمی بهنام «ابوطاهر شیرازی» نیز این زمینلرزه را پیشبینی کرده ود. در سفرنامهای که از ناصر خسرو برجای مانده، به این زمینلرزه اشاره شدهاست: مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد شب پنجشنبه هفدهم ربیعالاول سنهٔ اربع و ثلاثین و اربعمائه (۴۳۴) و در ایام مسترقه بود پس از نماز خفتن. بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاک شده بودند؛ و در تبریز قطران نام شاعری را دیدم. شعری نیک میگفت، اما زبان فارسی نیکو نمیدانست. پیش من آمد دیوان منحیک و دیوان دقیقی بیاورد و پیش من بخواند و هر معنی که او را مشکل بود از من بپرسید، با او بگفتم و شرح آن بنوشت و اشعار خود بر من خواند.
-در سال ۱۱۵۸ خورشیدی زمینلرزه خسارتهای عمدهای به تبریز وارد کرد.
تبریز دارای یک شهرک امن برای اسکان شهروندان در مواقع وقوع بحران و بلایای طبیعی –به ویژه زمینلرزه– است. این شهرک که در بالادست بزرگراه شهید کسایی و در جوار پارک جنگلی عباس میرزا واقع شده، دارای گنجایش اسکان ۱۰ هزار نفر بوده و امکان اسکان ۲۰ هزار نفر را در شرایط بحرانی دارد.
زبان مردم تبریز به ترکی آذربایجانی، ترکی آذری معروف است همچنین اقلیتی از فارسیزبانها و ارمنیها در این شهر زندگی میکنند که به ترکی آذربایجانی مسلط هستند. همچنین زینالعابدین شیروانی (معاصر فتحعلیشاه و محمدشاه) در کتاب «حدایق السیاحه» نیز تأیید میکند که ساکنان تبریز به این زبان سخن میگویند. تا پیش از ورود زبان ترکی به منطقه، مردم تبریز به زبان آذری با گویش تبریزی سخن میگفتهاند که تا حدود سدهٔ یازدهم هجری در آذربایجان رایج بودهاست. زبان آذری از زبانهای ایرانی و نزدیک به گویشهای جنوب دریای خزر و تاتی بودهاست.
مسعودی در سال ۳۱۴ (سدهٔ چهارم هجری) از میان زبانهای رایج در این شهر، زبانهای پهلوی، دری و آذری را ذکر نمودهاست. محمدجواد مشکور در کتاب «نظری به تاریخ آذربایجان» مینویسد: «زمانی که به سال ۴۸۸ هجری (سدهٔ پنجم هجری) ناصر خسرو با قطران در تبریز ملاقات میکند، مردم به زبان پهلوی آذری سخن میگفتهاند؛ ولی به فارسی دری نمیتوانستهاند سخن بگویند؛ البته تمام مکاتبات خود را به فارسی دری مینوشتهاند».
یاقوت حموی در سدهٔ ششم هجری به ابو زکریای تبریزی (شاگرد ابوالعلای مصری) اشاره میکند که به یک لهجهٔ محلی ایرانی تکلم میکردهاست. همچنین در رسالهای از مولانا روحی انارجانی به نام «اصطلاحات و عبارات اناث و اعیان و اجلاف تبریز» (سدهٔ یازدهم هجری) بخشی به زبان آذری نوشته شده و این مینمایاند که تا زمان سلطان محمد خدابنده و حمزه میرزای صفوی، هنوز این زبان ایرانی در تبریز رواج داشتهاست.
اولیا چلبی، سیاحِ معروفِ عثمانی، در سیاحتنامه خود (۱۶۴۷ تا ۱۶۵۴ میلادی) زبان مردم تبریز را اینگونه شرح میدهد: «ارباب فرهنگ و معارف شهر به فارسی تکلم کنند، اما تره افشار و گوک دولاقهایش لهجه مخصوصی دارند که چند نمونه تقدیم میشود: هزه تانمه میشم، منمچون خاطرمانده اولوبدر، دارجنحمشم، یارونجشم، آپارکیلن چاقری.» اشاره این سیاحتنامه نشان میدهد که تا سالهای ۱۶۵۰ یعنی حدوداً ششصد سال پس از تسلط سلسلههای ترکزبان بر ولایات ایران و بهویژه سلجوقیان و کوچ و استقرار برخی اقوام و قبایل ترکزبان در آن منطقه، هنوز زبان مردم تبریز کاملاً به ترکی تبدیل نشده بود.
قومیت مردم ساکن در تبریز شامل ۹۶٫۵٪ آذریهای ایرانی، ۲٫۹٪ فارسیزبان و ۰٫۶٪ از سایر قومیتها میباشد. همچنین مطالعهٔ مقایسهای در مورد ساختار ژنتیکی ۳۵۲ ایرانی نشان داده که آذریهای ایرانی و احتمالاً اهالی تبریز، قرابت ژنتیکی نزدیکی با مردم گرجستان دارند.
بر پایه سفرنامهها و تاریخ نوشتههای جهانگردان و تاریخ نگارانی که از تبریز گذر کردهاند در گذشته قومیتهای مختلفی در شهر تبریز سکونت داشتهاند. برای مثال بنا به گفتهٔ جهانگردان ونیزی که در حوالی دوره آققویونلو از تبریز دیدن کردهاند: «ایرانیان، ترکمانان، عشایر هواخواه صفویه و ارامنه» ساکنان تبریز را تشکیل میدادند.[۱۰۴] آنتوریو تنرئیرو (جهانگرد پرتغالی) در سال ۱۵۲۵ میلادی (همزمان با حکومت شاه طهماسب صفوی) در مورد مردم تبریز مینویسد: «در این شهر فارسیزبانان و عدهای از ترکمانان زندگی میکنند که همگی سفیدپوست بوده و ظاهر و شکلی زیبا دارند». بیشینهٔ مردم تبریز مسلمان و پیرو مذهب شیعهٔ دوازدهامامی هستند. هرچند کمینهای از مسیحیان ارمنی با ۱٬۰۹۷ نفر و آشوری با ۵۰۳ نفر، زرتشتی با ۲۶ نفر، سایر مسیحیان با ۱۷ نفر و کلیمی با ۵ نفر جمعیت نیز در این شهر سکونت دارند. شاه اسماعیل یکم هنگام تاجگذاری در شهر تبریز به سال ۱۵۰۱ میلادی، علیرغم آنکه در آن زمان اکثریت ساکنان شهر سنیمذهب بودند، مذهب شیعهٔ دوازدهامامی را مذهب رسمی ایران اعلام کرد.
تبریز شمار زیادی از پیروان اهل حق را در خود جای دادهاست. البته بنا به یک رسم نانوشته، هیچگاه از این جماعت آمار گرفته نمیشود؛ ولی هر مسافری میتواند مردان آنها را به راحتی از طریق سبیل بلندشان در بیرون تشخیص دهد. با توجه به اینکه تبریز محل اعدام سید علیمحمد باب (ژوئیهٔ ۱۸۵۰) بوده، احتمال دارد تعدادی بهایی هم در شهر ساکن باشند. ارامنهٔ تبریز که بیشترین کمینهٔ ساکن این شهر را تشکیل میدهند، در طی نسلکشی ارمنیها که توسط امپراتوری عثمانی و همزمان با جنگ جهانی اول صورت گرفت، به تبریز و دیگر نقاط آذربایجان پناه برده و در این منطقه ساکن شدند. مذهب ارامنهٔ تبریز کلیسای حواری ارمنی (گریگوری) است که یکی از مذاهب کهن آیین مسیحیت محسوب میشود.
پیشتر جمعیت کوچکی از کلیمیان هم در شهر ساکن بودند. بعد از آنکه «هولاکوخان» در سال ۱۲۸۵ سلسله خود را تأسیس کرد بسیاری از یهودیان به این شهر مهاجرت کردند. به دلیل تبعیضات و تعدیات فراوان جمعیت کلیمیان تبریز در دوران صفوی پراکنده شدند. هر چند در قرن ۱۹ به حضور پررنگ ایشان در عرصه فرش اشاره شدهاست. امروزه همهٔ آنها به تهران مهاجرت کردهاند. از دیرباز قرار گرفتن شهر تبریز در منتهیالیه مسیر تجارت ایرانیان به غرب و واقع شدن در مسیر جاده ابریشم علاوه بر رونق تجارت باعث رونق فرهنگ و هنر در این شهر شدهاست. ایجاد مدارسی همچون ربع رشیدی نیز به این رونق افزودهاست. در دوران معاصر تأسیس مدرسه مموریال در اواخر قرن نوزدهم و بعدها ایجاد دانشگاه تبریز و همچنین وجود جریانهای روشنفکر در این شهر به رونق تبادلات فرهنگی این شهر افزود. این شهر همچنین خاستگاه یکی از مکتبهای نگارگری ایران میباشد که با نام همین شهر، «مکتب تبریز»، شناخته میشود که در دوران ایلخانان، جلایریان، ترکمانان قراقویونلو و آققویونلو و صفویان شکل گرفتهاست.
مشاهیر زیادی در زمینههای شعر، ادب، هنر، خطاطی، تاریخ، سیاست، فقه، تفسیر و فلسفه، از شهر تبریز برخاستهاند. از جملهٔ مشاهیر تبریز در سدههای گذشته میتوان نظامالدین تبریزی فقیه شافعی سدهٔ هشتم، قطران تبریزی شاعر پارسیگوی سدهٔ پنجم، خطیب تبریزی عالم ادبیات عرب و نویسندهٔ دیوان حماسه در سدهٔ پنجم و اوایل سدهٔ ششم، تاجالدین تبریزی مفسر شافعی سدهٔ هشتم، ملا قاسم انوار عارف و شاعر سدهٔ نهم، ملا رجبعلی تبریزی حکیم و عارف سدهٔ یازدهم، بدیعالزمان تبریزی خوشنویس و شاعر سدهٔ یازدهم نام برد. از مشاهیر معاصر کشور ایران افرادی همچون سید محمدحسین طباطبایی مفسر و فیلسوف، شیخ عبدالحسین امینی مؤلف کتاب الغدیر، سید حسن تقیزاده سیاستمدار و محقق، سید احمد کسروی مورخ، محسن هشترودی ریاضیدان، حسین کاظمزادهٔ ایرانشهر نویسنده و سید محمدحسین شهریار بخشی از زندگی خود را در این شهر گذراندهاند.
جمعیت تبریز در سال ۱۳۹۵ خورشیدی بالغ بر ۱٬۵۹۳٬۳۷۳ نفر بودهاست که از این جهت، چهارمین شهر پرجمعیت ایران پس از تهران، مشهد و اصفهان محسوب میشود. این شهر تا اواخر دورهٔ پادشاهی ناصرالدینشاه قاجار، پرجمعیتترین شهر ایران بود:
رتبهٔ یکم (پیش از ۱۲۶۹ خورشیدی): تبریز در سال ۱۲۴۷ خورشیدی، پرجمعیتترین شهر ایران بود و در همین سال، تهران در جایگاه دوم قرار داشت.
رتبهٔ دوم (۱۳۴۵ – ۱۲۶۹ خورشیدی): در سال ۱۲۶۹ خورشیدی، جمعیت تبریز و تهران برابر شد و پس از آن، تبریز رتبهٔ دوم را به خود اختصاص داد.
رتبهٔ چهارم (۱۳۹۰ – ۱۳۴۵ خورشیدی): در سال ۱۳۴۵ خورشیدی، جمعیت اصفهان و مشهد از جمعیت تبریز پیشی گرفت و این شهر در جایگاه چهارم جای گرفت.
رتبهٔ پنجم (۱۳۹۵ – ۱۳۹۰ خورشیدی): در سال ۱۳۹۰ خورشیدی، جمعیت کرج از جمعیت تبریز فزونی یافت و رتبهٔ این شهر به پنجم تنزل یافت.
رتبهٔ ششم (۱۳۹۷–۱۳۹۵ خورشیدی): در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، جمعیت شیراز بیشتر از جمعیت تبریز شد و این شهر در جایگاه ششم قرار گرفت.
رتبهٔ چهارم (پس از ۱۳۹۷ خورشیدی): در سال ۱۳۹۷ خورشیدی، با الحاق ۷ روستا به تبریز، این شهر مجدداً رتبهٔ چهارم را به دست آورد.
تبریز به سبب مرکزیت اقتصادی، صنعتی، اداری و اعتبار بینالمللی، مهاجرپذیرترین شهر استان آذربایجان شرقی محسوب میگردد. شهر جدید سهند در ۲۴ کیلومتری جنوب غرب تبریز و در جادهٔ تبریز-آذرشهر برای جذب سرریز جمعیتی این شهر ساخته شده، تا کانون جدیدی برای جمعیت و اشتغال ایجاد شود و توسعهٔ شهری تضمین گردد.
شهر تبریز دارای تاریخی طولانی و پر آشوب است که نخستین نشانههای کشف شده تمدن باستانی در آن به ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح بازمیگردد. با آنکه شهر تبریز در طول تاریخ پر تلاطم خود بارها بر اثر زمینلرزه آسیب جدی دیده و بارها در اثر حملههای سلجوقیان، مغولان، عثمانی، اشغال تبریز توسط روسها (به سال ۱۸۲۸–۱۸۲۷) دچار خرابیهای شدیدی شدهاست و این جنگها و حوادث طبیعی مکرر، بخشهای عمدهای از قسمتهای قدیمی شهر را نابود کردهاند؛ اما همچنان بناهای تاریخی بسیاری، از گذشتهٔ تبریز بر جای مانده که نشانههایی از معماریهای ایرانی در دوران مختلف را نمایش میدهند. بیشتر آثار تاریخی پابرجا در این شهر متعلق به دورههای ایلخانیان، صفویان، و قاجار میباشد. این شهر همچنین دارای آثار و بناهای متعددی از دوران معاصر میباشد.
از بناهای تاریخی تبریز، میتوان به بناهای باستانی ارگ تبریز و مسجد کبود در قسمت مرکزی شهر اشاره نمود. ارگ تبریز بنایی آجری است که پیش از سال ۷۰۱ خورشیدی بر روی آوارههای مسجدی ساخته شده و از نظر سادگی، اندازه و پایداری، چشمگیر است. مسجد کبود، بنایی است که حدود سال ۸۲۹ خورشیدی ساخته شده و به دلیل کاشیکاریِ آبیِ تزئینیِ زیبایش، شهرت یافتهاست. بازار تبریز که توسط یونسکو در فهرست میراث جهانی ثبت شدهاست در مرکز شهر قرار دارد. این بازار هنوز یکی از مراکز اقتصادی مهم شهر به حساب میآید. در حاشیه تبریز بناهایی نظیر مسجد عینالی در بالای کوه عینالی، مشرف به تبریز قرار گرفته و گمان میرود در دوران پیش از اسلام، آتشگاه تبریز بودهاست. بنای شاهگلی یا ایلگلی نیز در پارک بزرگ جنوب شرق تبریز قرار دارد. شاهگلی کاخ ییلاقی والیان و حاکمان تبریز بهشمار میرفت که در زمان قاجار کار برای تبدیل آن به تفرجگاه عمومی آغاز شد و سرانجام در دوران پیش از انقلاب اسلامی با بازسازی عمارت مرکزی و افزودن گذرگاه پیادهروی به آن این محل به تفرجگاه عمومی تغییر کاربری دادهشد.
کاخ شهرداری تبریز و کاخ استانداری آذربایجان شرقی در مرکز از بناهای دوران معاصر تبریز میباشند که هر دو متعلق به دوره بین دو جنگ جهانی اول و دوم میباشند. خیابان تربیت در مرکز شهر دارای ساختمانهای متعددی است که در دوران شهرداری محمد علی تربیت بر پا شدهاند. در این خیابان با وجود احداث مراکز خرید جدید همچنان سعی بر حفظ اصالت طرح آن شدهاست. نمونههای فراوانی از اماکن تاریخی تخریب شده در تبریز وجود دارد که از جمله آنهای بناهای ساخته شده در زمان حکمرانی شاه اسماعیل صفوی میباشند. شاه اسماعیل پس از فتح هرات هنرمندان بسیاری را با خود به تبریز آورد و بناهای بسیاری را برپا نمود؛ ولی هیچکدام از بناهایی که او و جانشینان مستقیم او ساختهاند، اثری باقی نمانده. امروزه از قصر شاه اسماعیل در شمال شرقی تبریز تنها توصیفهایی که گردشگران اروپایی مکتوب کردهاند باقی ماندهاست.
برپایهٔ نوشتههای جهانگردان و جغرافیدانان، در دورههای گوناگون تبریز بیش از یکصد و پنجاه تا سیصد باب مسجد را در خود جای داده بود. امروزه تنها تعداد انگشت شماری از مساجد تاریخی متعلق به سدههای پیش در این شهر پابرجا ماندهاست که از جمله مهمترین مسجدهای تاریخی تبریز میتوان به مسجد استاد و شاگرد، مسجد اسماعیل خاله اوغلی، مسجد ثقةالاسلام، مسجد جامع، مسجد حاج صفرعلی، مسجد حسن پادشاه، مسجد خزینه، مسجد دال ذال، مسجد سید المحققین، مسجد صاحبالامر (شاه طهماسب یکم)، مسجد شاهزاده، مسجد صادقیه، مسجد ظهیریه، مسجد علیشاه، مسجد کاظمیه، مسجد کبود، مسجد مجتهد، مسجد مقبره، مسجد ملاباشی، مسجد میرزاصادقآقا، مسجد میرزا مهدی قاری و مسجد قراملک اشاره کرد.
شهر تبریز از نظر تعداد خانههای قدیمی از پررونقترین شهرهای کشور ایران بهشمار میآید. تا سال ۱۳۸۷ خورشیدی، بیش از ۶۰۰ باب خانهٔ تاریخی در سطح تبریز شناسایی شدهاست. در دهههای اخیر، بسیاری از خانههای تاریخی تبریز ترمیم شدهاند که از جمله این خانهها خانهٔ کوزهکنانی –در خیابان راستهکوچه– به موزهٔ مشروطه، خانهٔ شربتاوغلی –در خیابان ثقةالاسلام– به فرهنگسرای تبریز و خانههای قدکی، گنجهایزاده و بهنام –در خیابان مقصودیه– به مجموعهٔ دانشکدهٔ معماری تبدیل شدهاند میباشند. بسیاری دیگر از خانههای تاریخی تبریز نیز در حال احیا و ترمیم هستند و پس از مرمت و مقاومسازی به موزه و مراکز فرهنگی تبدیل خواهند شد.
اکثر محلههای قدیمی تبریز در مرکز این شهر قرار گرفتهاند. تقریباً در همه محلات قدیمی عرض گذرها بسیار کم است. دلیل انتخاب این عرض کم برای گذرها مشکل کردن کار اشغالگران در هنگام تهاجم به شهر بود بهطوریکه از سرعت و قدرت عمل مهاجمان تا نفوذ و دستیابی آنها از مرزهای شهر به سمت مرکز و دیگر نقاط شهری کاسته شود و مدافعان داخل شهر فرصت کافی برای عکسالعمل را داشتهباشند. از جمله محلههای قدیمی تبریز میتوان به دوهچی، نوبر، خیابان و محله امیرخیز اشاره کرد.
تبریز به عنوان مرکز استان آذربایجان شرقی میزبان نهاد استانداری آذربایجان شرقی میباشد که مهمترین نهاد دولتی در این استان بهشمار میآید. هسته مرکزی این نهاد در کاخ استانداری آذربایجان شرقی در مرکز شهر تبریز مستقر میباشد. در طول تاریخ هزار ساله اخیر تبریز همواره به عنوان پایتخت کشور یا مرکز ایالت مرکز سیاسی در سطح کشوری یا منطقهای بودهاست. در دوران قاجار این شهر ولیعهد نشین قاجار بود که تا زمان صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدینشاه قاجار در سال ۱۲۸۵ خورشیدی، این ولیعهد نشینی ادامه یافت. در این دوره ولیعهدان که از نزدیکان پادشاهان قاجار بودند، فرمانروایی تبریز و کل آذربایجان را برعهده داشتند.
پس از صدور فرمان مشروطیت در سال ۱۲۸۵ خورشیدی تا کودتای رضاشاه در سال ۱۲۹۹ خورشیدی، دولت روسیه حاکمان این استان را تعیین مینمود. در دورهٔ پهلوی نیز بیشتر استانداران آذربایجان شرقی یا از جانب دولتهای بیگانه نظیر آمریکا، انگستان و روسیه به این سمت منصوب میشدند یا از طرفداران این دولتها بودند.
وظیفه امور جاری شهر ازجمله نظارت بر ساخت و سازهای شهری، توسعه شهری و حمل و نقل شهری بر عهده شهرداری تبریز به ریاست شهردار این شهر میباشد. شهردار تبریز به صورت دورهای توسط شورای شهر این شهر که توسط رأی مستقیم شهروندان تبریز انتخاب میشوند منصوب میشود. نهاد شهرداری تبریز در بنای کاخ شهرداری تبریز مستقر است که در سال ۱۳۱۴ خورشیدی توسط شهردار وقت – حاج ارفعالملک جلیلی– بنیان نهاده شده و از جملهٔ عمارتهای تاریخی و سمبلهای این شهر بهشمار میرود. صادق نجفی از مهرماه ۱۳۹۲ عهدهدار سمت شهرداری تبریز میباشد.
شهرداری تبریز نخستین نهاد شهرداری در سطح ایران است که باعنوان «بلدیه» در تبریز تأسیس شد. قاسمخان امیرتومان (والی) از دانشآموختگان دانشگاه «سنسیر» فرانسه نخستین شهردار تبریز بود که چاپخانهٔ سربی، چراغ برق، تراموا و تلفن را برای نخستینبار در سطح کشور در این شهر دایر نمود. همچنین در سال ۱۳۸۹ خورشیدی، «شیفته بدرآذر» بهعنوان نخستین شهردار زن در تاریخ تبریز به سمت شهرداری منطقهٔ ۶ این شهر منصوب شد؛ وی پیش از این معاون شهرداری منطقهٔ ۷ تبریز بودهاست. دو کشور ترکیه و جمهوری آذربایجان دارای کنسولگری فعال در شهر تبریز میباشند. در زمانهای گذشته ۱۱ کشور در تبریز دارای کنسولگری بودند که از جمله آنها میتوان به کنسولگری آمریکا، روسیه، فرانسه، آلمان، اتریش، بریتانیا و عثمانی اشاره کرد.
اکثر کنسولگریهای کشورهای خارجی در شهر تبریز در دوران قاجار، زمانی که این شهر ولیعهد نشین کشور ایران بود، فعالیت خود را آغاز نمودند. کنسولگری بریتانیا قدیمیترین نمایندگیِ سیاسیِ خارجی در تبریز بود که در سال ۱۸۳۷ میلادی تأسیس شد. کنسولگری روسیه نیز که کمی پس از آن تاریخ فعالیت خود را آغاز کرد، در کوچه کنسولگری واقع شده بود. کنسولگری فرانسه نیز در سال ۱۸۶۶ میلادی در همین کوچه گشایش یافت. این کوچه به سبب وجود این دو کنسولگری به نام «کوچه کنسولگری» معروف شد. همچنین کنسولگری آمریکا نیز در سال ۱۹۰۶ میلادی تأسیس شد. بیشتر این نمایندگیهای سیاسی به غیر از کنسولگری ایالات متحده و کنسولگری اتحاد جماهیر شوروی، در دوران نخستوزیری مصدق بسته شدند. این دو کنسولگری تا قبل از انقلاب ۱۳۵۷ به فعالیت خود ادامه میدادند. در سالهای اخیر با افزایش مبادلات تجاری و فرهنگی بین این منطقه و کشورهای همجوار دو کشور ترکیه و آذربایجان کنسولگریهای خود را در شهر تبریز فعال نمودند.
تبریز دارای ۱۳۲ پارک فعال است که شامل ۴۵ پارک همسایهای، ۵۲ پارک محلهای، ۲۵ پارک ناحیهای، ۶ پارک منطقهای و ۴ پارک شهری میشود. هشت پارک مسافر در تبریز فعالیت میکنند که گنجایش پذیرایی از ۱۰٬۰۰۰ مسافر را دارند. مجموعه پارک شاهگلی به عنوان مشهورترین پارک تبریز سمبلی از این شهر نیز به حساب میآید. پارک و مجموعه تفریحی باغلارباغی در شرق تبریز و پارک گلستان در مرکز شهر از دیگر پارکهای مشهور این شهر بهشمار میآیند. مجموعهٔ در حال احداثِ پارک بزرگ تبریز نیز با مساحت ۸۰۰ هکتار و به عنوان یکی از بزرگترین پارکهای ایران و خاورمیانه در شمال غرب شهر واقع شدهاست.
جهانگردان از تبریز همواره به عنوان شهری که توسط باغات احاطه شده یاد کردهاند. بهطوریکه گاهی از این شهر با عنوان «باغ شهر ایران» نام بردهشدهاست. در نام بیشتر محلات قدیمی تبریز همچون باغمیشه، تپهلی باغ، قرمزی باغ، کوچهباغ و باغشمال، ترکیبی از واژه «باغ» دیده میشود. با گسترش شهر و ساخت و ساز در سالهای اخیر، بیشتر این باغها تخریب شده و به مناطق مسکونی و تجاری تبدیل شدهاند. آغاز روند تخریب باغات در تبریز به دوران اصلاحات ارضی در سالهای ۱۳۴۰ برمیگردد که بعد از اجرای این طرح اکثر روستاییان، مزارع و باغات خود را فروخته و به حاشیه شهرها مهاجرت کردند و این امر باعث تخریب ۵۰ باغ تبریز از یک طرف و ایجاد پدیده حاشیهنشینی در حومه شهر شد.
قدمت صنعت هتلداری در تبریز به بیش از یک قرن میرسد. در سال ۱۲۸۲ خورشیدی اولین مسافرخانه به سبک نوین در ایران با نام مهمانخانه نظافت، توسط «میرزا اسحاقخان معزالدوله» در جوار پل قاری تبریز احداث شد. امروزه شهر تبریز دارای ۱۸ هتل است. هتلهای ۵ ستارهٔ پارس و شهریار در منطقهٔ ایلگلی و هتل کایا لاله پارک در میدان فهمیده به همراه هتلهای ۴ ستارهٔ بینالمللی تبریز و گسترش در منطقهٔ آبرسان از مهمترین هتلهای تبریز محسوب میشوند. همچنین هتلهای ایران، آذربایجان، دریا، سینا، قدس، ارک، مروارید، پارک و نگین، از دیگر هتلهای معروف این شهر هستند.
تبریز مهد سینما و تئاتر ایران بوده و پیشینهٔ ورود هنرهای مدرن به این شهر به بیش از یک و نیم سده میرسد. نخستین سالن سینمای ایران در سال ۱۲۷۹ (۵ سال پس از اختراع جهانی آن توسط برادران لومیر) با نام «سینما سولی» که توسط کاتولیکها در تبریز تأسیس شده بود، آغاز به کار کرد. پیش از ورشکستگی سینمای ایران در سال ۱۳۵۶ خورشیدی، تبریز ۱۵ باب سالن سینما را در خود جای داده بود که امروزه تنها ۷ باب از آنها سالم باقیماندهاست؛ این در حالی است که در این مدت تنها یک باب سالن سینمای جدید بهنام سینما ناجی در این شهر به بهرهبرداری رسیدهاست.
شهر تبریز دارای مراکز تجاری متعددی است که برخی از آنها شامل مراکز خرید سنتی و قدیمی همچون بازار تبریز است که علاوه بر مرکز تجاری، به عنوان اثری تاریخی نیز شناخته میشود. در حال حاضر این بازار، به عنوان یکی از اصلیترین مراکز خرید کالا در میان مردم شهر و گردشگران مطرح است. طلا، فرش، کفش، کیف، پوشاک، لوازم خانگی، وسایل آشپزخانه و دهها کالای دیگر از جمله اقلامی هستند که در این بازار عرضه میشود. خیابان تربیت نیز به عنوان بخشی از جاده تاریخی ابریشم، در محدوده بازار تبریز، از مراکز خرید سنتی در تبریز به حساب میآید که کیف، کفش و پوشاک، اصلیترین کالاهایی هستند که در آن به فروش میرسند. افزون بر مراکز خرید سنتی و تاریخی، مراکز تجاری مدرنی نیز در این شهر احداث شدهاند. در زیر چند مرکز مهم خرید شهر تبریز معرفی شدهاند:
-مرکز خرید لاله پارک با تجمیع برندهای معتبر جهانی، به عنوان مدرنترین مرکز خرید در شمالغرب کشور، دارای بیش از ۱۲۰ واحد تجاری است که بسیاری از آنها نمایندگی برندهای معتبر جهانی و برندهایی از کشور ترکیه میباشند. برخی از این برندها، به عنوان نمایندگی انحصاری در سطح کشور میباشند.
-مرکز خرید «ستاره باران» نیز به عنوان بزرگترین مرکز خرید و تفریح غرب تبریز در نصف راه واقع شدهاست.
-آبرسان از جمله مناطقی است که دارای مراکز تجاری متعددی همچون برج بلور، برج شهر، برج سفید، پل بازار جواهر، پاساژ اسکان، مرکز خرید گلدیس و پاساژ صدف است.
-در کوی ولیعصر مناطق سنگفرش، فلکه بزرگ و خیابان فروغی به عنوان مراکز فروش کالا شناخته میشوند.
-مرکز تجاری رشدیه واقع در شهرک رشدیه نیز از مشهورترین مراکز خرید تبریز است.
-مرکز خرید اطلس در منطقه ولیعصر در خیابان همافر غربی از مراکز خرید بزرگ و لوکس تبریز میباشد.
نمایشگاه بینالمللی تبریز بزرگترین مرکز نمایشگاهی در سطح ایران است. این مرکز نمایشگاه در طول سال میزبان نمایشگاههای صنعتی و تجاری مختلف میباشد که در سالهای اخیر جایگاه بسیار مهمی در سطح منطقهٔ خاورمیانه پیدا کردهاست. این نمایشگاه با ۴ کیلومتر مربع وسعت در ورودی شرقی تبریز (دروازهٔ تهران) واقع شده و با فضای مفید به میزان یک کیلومتر مربع به صورت نه سالن نمایش مسقف میباشد.
شهر تبریز دارای موزههای متعدد با موضوعاتی همچون باستانشناسی، هنر، تاریخ طبیعی و ورزش میباشد، از جمله موزهٔ آذربایجان، موزه عصر آهن، موزه مشروطه، موزه قاجار، و موزه تاریخ طبیعی تبریز میباشند. تعداد موزهها در تبریز ۱۷ موزه میباشند که از نظر شمار موزهها دومین شهر ایران پس از تهران بهشمار میآید.
تحصیلات ابتدایی به شکل مدرن در ایران از اواخر سدهٔ ۱۹ میلادی به وجود آمدهاست. اگرچه حکومت ایران و مبلغین مسیحی –که میخواستند از طریق فراهمآوردن امکانات آموزشی، تبلیغ دینی نمایند– در رشد تحصیلات ابتدایی نقش داشتند؛ ولی رشد آموزش ابتدایی در ایران، بیشتر از همه مدیون زحمتها و تلاشهای شخصی به نام حاج میرزا حسنخان رشدیه –مردی مذهبی از طبقهٔ متوسط– بود. او که عمیقاً تحت تأثیر کتاب «احمد» و پیشرفتهای آموزشی در شهر بیروت قرار گرفته بود، به تبریز بازگشت و در سال ۱۸۶۷ میلادی مدرسهٔ یک اتاقیاش را در این شهر تأسیس نمود. رشدیه برای کودکان متکا و میزهایی گذاشته بود که به بچهها قابلیت این را میداد که به آسانی بنویسند. مدرسهٔ رشدیه با مخالفت روحانیون مواجه شد که آن را تهدیدی برای سیستم آموزشی خود میدانستند. رشدیه مأیوس و ناامید، خود را به صورت اختیاری به مصر تبعید کرد. حدود ده سال بعد، حاکم آذربایجان از وی دعوت کرد که به تبریز بازگردد و مدرسهاش را راه بیندازد. با بازگشت او به تبریز، اینبار مدرسهٔ رشدیه مورد استقبال زیاد روبهرو شد و وی شهرت بسیاری پیدا کرد؛ بهطوریکه پادشاه ایران از او خواست که مدرسهای هم در تهران به شکل مدرن تأسیس کند و ۳۶٬۰۰۰ ریال جهت ارتقای تحصیلات ابتدایی تخصیص دادهشد.
نخستین مدرسه برای آموزش علوم و فنون جدید در ایران مدرسهٔ دارالفنون بود که تأکید بر روی موضوعات نظامی، مهندسی، پزشکی و هنر داشت. حدود پنج سال بعد از آن، مدرسهای نظامی نیز در تبریز و اصفهان افتتاح شد. در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در زمان حکومت خودمختار آذربایجان و به دستور سید جعفر پیشهوری دانشسرای عالی پسران تبریز به «آذربایجان اونیورسیتهسی» (دانشگاه آذربایجان) تغییر نام یافت. پس از تصویب مجلس شورای ملی، دانشگاه تبریز در سال ۱۳۲۵ تأسیس شد. در حال حاضر تبریز به عنوان دومین شهر دانشگاهی ایران –پس از تهران– مطرح است. امروزه مؤسسههای آموزش عالی متعددی نظیر آزاد اسلامی، پیام نور، تبریز، ربع رشید، سراج، شهید مدنی، صنعتی سهند، فنی و حرفهای، علوم پزشکی، نبیاکرم و هنر اسلامی در شهر تبریز فعال میباشند.
تبریز یکی از بزرگترین قطبهای اقتصادی کشور ایران میباشد. فعالیتهای اقتصادی در این شهر در بخشهای صنایع تولیدی سنگین و سبک، صنایع غذایی، صنایع دستی و هنری، تجارت و خدمات متمرکز میباشند. تبریز مقر اصلی چهار برند از ۱۰۰ برند معتبر ایران میباشد. موقعیت سوقالجیشی جغرافیایی تبریز و قرارگرفتن آن در بین دامنههای کوه سهند و کرانه شرقی دریاچهٔ ارومیه، این شهر را مبدل به یکی از معدود راههای ارتباطی بین شمال (ماورای قفقاز و قرهداغ) و جنوب (مراغه و کردستان) کردهاست. امروزه وجود آزادراه شماره ۲ ایران که این شهر را به پایتخت ایران، تهران، متصل میکند و نیز اتصال این شهر به راهآهن سراسری ایران که از این شهر تا کشور ترکیه و جمهوری خودمختار نخجوان امتداد دارد این شهر کماکان نقش حیاتی خود را در مسیر مبادلاتی ایران حفظ نماید. بر اساس منابع تاریخی تجار تبریز با عثمانیها، گرجیها و روسها و کشور هندوستان ارتباط داشتهاند و بسیاری از صنعتگران و بازرگانان در این شهر جمع میشدهاند. از نیمهٔ دوم سدهٔ سیزدهم میلادی، تاجران انگلیسیتبار از طریق جادهٔ ابریشم و پس از عبور از شهرهای استانبول و ترابزون در ترکیهٔ امروزی، کالاهای تجاری خود را به بازار تبریز منتقل میکردند. این بازار در زمان عباس میرزا نایبالسلطنهٔ فتحعلیشاه قاجار به مرکز تجارت انگلیسیها مبدل شده بود.
تبریز یکی از مهمترین مراکز صنعتی ایران است. این شهر قطب صنایع سنگین ایران در شمال غرب این کشور است. صنایع سنگین فعال در این شهر در طیف گستردهای از صنعت سیمان، نساجی، ماشینسازی، خودرو، داروسازی و پالایش و پتروشیمی را شامل میشود. روند صنعتی شدن تبریز بعد از جنگ جهانی اول با احداث کارخانههایی نظیر کبریت توکلی توسط بخش خصوصی آغاز شد. در دهه ۱۳۴۰ خورشیدی با احداث کارخانههای تراکتورسازی و ماشینسازی صنعت تبریز رونق بیشتری پیدا کرد. امروزه تبریز بهعنوان قطب صنعتی در سطح منطقه شناخته میشود.
تبریز دارای صنایع پاییندستی مختلف از جمله صنایع شیمیایی، صنایع خانگی، ماشینآلات و تجهیزات، محصولات کانی غیرفلزی، مواد غذایی، آشامیدنی و دخانیات، نساجی، پوشاک، و چرم میباشد. قرار گرفتن بیش از ۵۵ درصد از کارگاههای بزرگ صنعتی استان آذربایجان شرقی در تبریز سبب مهاجرت نیروی کار موردنیاز برای فعالیت در این کارگاهها از نقاط مختلف استان به این شهر گردیدهاست.
شهر تبریز یکی از قطبهای صنایع غذایی و صنایع تولید نوشیدنی ایران و خاورمیانه میباشد. هماکنون بیش از ۵۰ درصدِ شیرینی و شکلات کشور ایران که شامل ۶۰۰ نوع محصول میشود، در این شهر تولید میشود. از کل تولیدات شیرینی و شکلات ایران، ۵۲ درصدِ شکلات، ۴۰ درصدِ بیسکویت، ۴۳ درصدِ ویفر، ۴۶ درصدِ تافی و ۳۸ درصدِ بُنبُن و آبنباتِ ایران در شهر تبریز تولید میشود.
تبریز از مراکز عمدهٔ صنایع هنری و صنایع دستی و به ویژه قالی، سرامیک، سفال، جواهرآلات و نقرهکاری در ایران بهشمار میآید. قالی تبریز مهمترین صادرات صنایع دستی تبریز بهشمار میرود. این نوع قالی بهعلت نوع خاص بافت، طراحی ویژه، و کیفیت بالا دارای شهرت جهانی است که صادرات آن یکی از منابع قابل توجه ارزی در ایران بهشمار میآید. تبریز، در حال حاضر از سوی «شورای جهانی صنایع دستی» به عنوان «شهر جهانی بافت فرش» انتخاب شدهاست. صنعت چرم تبریز نیز جزو پیشروان صنایع چرم ایران است. کیفیت کیف و کفش تبریز در سطح کشور شهره است. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی حدود ۹۰ درصد از ۳۰ میلیون جفت کفش تولیدی در ایران در این شهر تولید شدهاست.
تبریز دومین شهر آلودهٔ ایران است و میزان آلودگی هوا در این شهر روزبهروز افزایش یافته و شدیدتر میشود. مهمترین علت آلودگی هوای تبریز، حمل و نقل درونشهری است و وجود صنایع بزرگ و مادر در پیرامون شهر نیز از دیگر عوامل تأثیرگذار بر آلودگی هوای این شهر بهشمار میرود. در حال حاضر، نیروگاه حرارتی تبریز، به تنهایی مسئول بخش عمدهای از آلودگی هوای تبریز و شهرهای اطراف شناخته میشود. در این نیروگاه در همه ایام سال، به جای گاز طبیعی، از مازوت به عنوان سوخت استفاده میشود. این نوع از سوخت به علت انتشار گوگرد دیاکسید فراوان، دارای میزان آلایندگی بالایی است. براساس یک طرح آمارگیری که در سال ۱۳۷۹ خورشیدی صورت گرفت، روزانه در سطح تبریز ۵۵۸٫۱۶۷۱ تن مواد آلودهکننده تولید میشود که از این مقدار منابع بزرگ صنعتی ۲۸۶٫۱۰۰۱ تن، وسایط نقلیهٔ موتوری ۲۰۱٫۶۵۴ تن و فراوردههای نفتی مصرفی در اماکن تجاری، صنعتی و مسکونی ۷٫۱۶ تن را شامل میشوند.
با تشدید ترافیک خودروها و افزایش آلودهکنندههایی مانند نیروگاه حرارتی، صنایع پتروشیمی و پالایشگاه، آلودگی هوا از میانههای سدهٔ بیستم پیوسته در حال افزایش بودهاست. تهدید اصلی محیط زیستی در حال حاضر ریزگردهای واردشده از عراق و خشکیدگی دریاچهٔ ارومیه است. دریاچهٔ مزبور از اواخر سدهٔ بیستم دچار بحران شدهاست. کاهش سطح آب، افزایش شوری آب و ظهور جزایر نمکی بزرگ در کنارههای آن، علایم هشداردهندهای هستند که از خشک شدن نهایی این دریاچه خبر میدهند. احتمالاً در آینده باد، ذرات نمک و املاح دیگر را در نواحی اطراف دریاچهٔ ارومیه –به ویژه تبریز– پراکندهساخته و سلامتی ساکنان این شهر را به خطر بیندازد.
در اوایل دههٔ پنجاه خورشیدی و پس از وقوع انقلاب سفید، به دلیل ایجاد کارخانههای متعدد صنعتی در تبریز، افراد بیکار ساکن شهرها و روستاهای اطراف، بهدنبال یافتن شغل در این مراکز و اقامت در این شهر، بهسمت تبریز سرازیر شدند. حاشیهنشینان در مدت کوتاهی برای خود خانهای میساختند و در این خانهها ساکن میشدند. خانههای آنان از ابتداییترین امکانات رفاهی همچون آب، برق، گاز و تلفن بیبهره بود. گسترش این امر باعث ایجاد محلههای بزرگ حاشیهنشین در پیرامون تبریز شد و در طی چندسال، چهرهٔ این شهر را تغییر داده و آن را با مشکلات متعددی روبهرو کرد.
امروزه تبریز در حدود ۴۰۰٬۰۰۰ نفر حاشیهنشین را در خود جای دادهاست. حاشیهنشینان بهطور عمده در مناطق حاشیهای شمال، شمال غرب و جنوب این شهر ساکن شدهاند که از میان این مناطق میتوان محلههای آخماقیه، حافظ، خلیلآباد، داداشآباد، سیلاب، طالقانی، کشتارگاه، لاله، مارالان، منبع و یوسفآباد را نام برد که حدود ۳۰ کیلومتر مربع از مساحت تبریز را اشغال نمودهاند.
تبریز در گذشته دارای هشت دروازه بوده که ورود و خروج از شهر از طریق آنها انجام میپذیرفتهاست. بعدها در امتداد این دروازههای تاریخی، بازارچههایی احداث گردیدند تا نیاز مردم هر منطقه را تأمین نمایند و از مراجعهٔ مستمر مردم به بازارهای مرکزی جلوگیری شود. رفتهرفته در پیرامون این بازارچهها واحدهای مسکونی شروع به ساخت گردیدند و از همین روی بازارچهها به هم متصل شدند و محلههای جدیدی در گوشه و کنار شهر پدید آمدند.
امروزه با توجه به گسترش روزافزون تبریز، این قسمت از شهر که بازار تبریز و سایر بازارچههای قدیمی و جدید را در درون خود جای داده، بهعنوان مرکز شهر شناخته میشود. این منطقه از سمت شمال به خیابان شمس تبریزی، از سمت جنوب به محلههای چرنداب و لیلاوا، از سمت شرق به خیابانهای ثقةالاسلام و خاقانی و از سمت غرب به خیابانهای راستهکوچه و شریعتی محدود شدهاست.
در سالهای اخیر، با توجه به افزایش جمعیت و لزوم توسعهٔ شهر، شهرکهای نوبنیادی در اطراف محدودهٔ تاریخی شهر، احداث شدهاند. با توجه به محصور بودن شهر بین رشته کوه عینالی در شمال و تپههای یانیق داغ و رشته کوه سهند در جنوب، توسعهٔ تبریز بیشتر در جهت شرق و غرب بوده و بیشتر شهرکهای جدید، در این مناطق ساخته شدهاند. از جملهٔ این شهرکهای نوبنیاد میتوان به ولیعصر، ایلگلی، فرشته جنوبی، باغمیشه، رشدیه، مرزداران، نصر، زعفرانیه، خاوران، یاغچیان، ارم، منظریه و سفیر امید اشاره کرد.
شهر تبریز از ۱۰ منطقهٔ شهرداری تشکیل یافتهاست. از مجموع ۱٬۵۹۳٬۳۷۳ نفر جمعیت این شهر در سال ۱۳۹۵ خورشیدی، ۲۱۸٬۶۴۷ نفر در منطقهٔ ۱ (شرق)، ۱۹۶٬۵۰۷ نفر در منطقهٔ ۲ (جنوب شرق)، ۲۲۹٬۴۷۴ نفر در منطقهٔ ۳ (جنوب)، ۳۱۵٬۱۸۳ نفر در منطقهٔ ۴ (غرب)، ۱۴۳٬۱۳۸ نفر در منطقهٔ ۵ (شمال شرق)، ۱۰۸٬۹۵۹ نفر در منطقهٔ ۶ (شمال غرب)، ۱۶۱٬۸۷۳ نفر در منطقهٔ ۷ (جنوب غرب)، ۲۹٬۳۸۴ نفر در منطقهٔ ۸ (مرکز)، ۲٬۲۵۰ نفر در منطقهٔ ۹ (خاوران) و ۱۸۷٬۹۵۸ نفر نیز در منطقهٔ ۱۰ (شمال) ساکن بودهاند. براساس همین آمار، منطقهٔ ۴ پرجمعیتترین و منطقهٔ ۹ کمجمعیتترین منطقهٔ تبریز بهشمار میرود.
در سال ۱۳۸۸ خورشیدی، مناطق ۹ و ۱۰ در بخشهای شرقی و شمالی محدودهٔ این شهر تأسیس شدند. منطقهٔ ۱۰ از پیوستن بخشهایی از مناطق ۱، ۴ و ۸ ایجاد شدهاست. همچنین عملیات الحاق باسمنج به تبریز آغاز شدهاست. در سال ۱۳۹۴ نیز دو منطقه ۱۱ و ۱۲ به فهرست مناطق شهرداری تبریز افزوده شد که البته بعداً حذف و به محدودهٔ سایر مناطق ملحق شدند.
در حال حاضر، تبریز دارای چند بزرگراه و آزادراه است. آزادراه کسایی، آزادراه باکری، بزرگراه پاسداران، بزرگراه بابایی و بزرگراه سنتو به عنوان کنارگذر، در اطراف شهر مسیرهای بین شهری را هدایت میکنند. علاوه بر این، در داخل شهر نیز، بزرگراههای کمربندی، کمربندی میانی و چایکنار نیز، از مسیرهای اصلی شهر به حساب میآیند. تبریز به عنوان «شهر زیرگذرها و روگذرها» شناخته میشود که بیشتر آنها در بزرگراههای کمربندی، کمربندی میانی و چایکنار واقع شدهاند.
فرودگاه بینالمللی شهید مدنی تبریز در سال ۱۳۲۶ خورشیدی تأسیس شد و فعالیتهای خود را بهطور رسمی از سال ۱۳۳۸ خورشیدی آغاز نمود. این فرودگاه در سال ۱۳۷۰ خورشیدی به فرودگاه بینالمللی ارتقاء یافت و در سال ۱۳۷۸ خورشیدی بهعنوان یکی از فرودگاههای آسمانباز ایران شناخته شد.
پروازهای خارجی فرودگاه بینالمللی شهید مدنی تبریز شامل پروازهای از مبدأ تبریز به مقاصد ارزروم، ازمیر، اسپارتا، استانبول، هامبورگ، باکو، بغداد، تفلیس، جده، دبی، دمشق و مدینه است. پروازهای داخلی نیز به صورت هفتگی و روزانه از این فرودگاه انجام میپذیرد که شامل پروازهای از مبدأ تبریز به مقاصد اصفهان، اهواز، بندرعباس، تهران، رشت، شیراز، عسلویه، کیش، ماهشهر و مشهد است. همچنین شرکتهای هواپیمایی آتا، آسمان، ارم، ایران، ایران ایرتورز، تابان، ترکیه، فارس ایر قشم، کاسپین، کیش و نفت ایران به فرودگاه بینالمللی شهید مدنی تبریز پرواز دارند.
کارهای ساختمانی راهآهن تبریز از سال ۱۲۹۱ در محور تبریز–جلفا و صوفیان–رازی (در مرز ترکیه) شروع و در سال ۱۲۹۵ محور تبریز–جلفا با ۱۴۹ کیلومتر مورد بهرهبرداری قرار گرفت. دومین خطی که پس از تکمیل راهآهن سراسری اقدام به ساخت آن گردید، خط تهران–تبریز بود که ساخت این خط در روز ۱۸ آبان ۱۳۱۷ از تهران شروع و در روز ۱۴ آبان ۱۳۲۱ ساختمان و ریلگذاری آن تا میانه خاتمه یافت و بلافاصله بهرهبرداری از آن آغاز شد. تنها خط بینالمللی راهآهن تبریز، خط تبریز–نخجوان است. از خطوط داخلی راهآهن تبریز میتوان به خطوط تبریز–تهران، تبریز–مشهد و تبریز–سلماس اشاره کرد. در حال حاضر تبریز دارای دو پایانهٔ مسافربری، شامل پایانهٔ مرکزی و پایانهٔ شمال غرب است. پایانهٔ مرکزی تبریز نخستین پایانهٔ مسافربری در سطح ایران است که در سال ۱۳۲۸ خورشیدی طرح احداث آن مطرح شد. از سال ۱۳۴۷ خورشیدی عملیات اجرایی این پایانه شروع شده و سرانجام در سال ۱۳۵۲ خورشیدی به بهرهبرداری رسید. سازمان پایانههای مسافربری تبریز نیز در سال ۱۳۷۴ خورشیدی تأسیس شدهاست. در حال حاضر پایانه مرکزی تبریز، به عنوان بزرگترین پایانه مسافربری در غرب ایران مطرح است. علاوه بر پایانهٔ مرکزی و شمال غرب، دو پایانهٔ دیگر نیز در شرق و جنوب غرب تبریز در حال احداث هستند.
پیشینهٔ استفاده از شکل اولیه قطار شهری در تبریز به بیش از یک قرن پیش بازمیگردد. در سال ۱۲۸۰ خورشیدی، اولین تراموای ایران، توسط قاسم خان والی، نخستین شهردار تبریز، در حد فاصل میدان قونقا باشی تا ایستگاه راهآهن ایجاد شد. این نوع از تراموا که به قونقا مشهور بود، متشکل از واگن روی ریل بود که نیروی محرکهٔ آن توسط اسبها تأمین میشد و به مدت چهل سال در فاصله سالهای ۱۲۸۰ تا ۱۳۲۰ خورشیدی، مورد استفاده قرار میگرفت.
پیشنهاد اولیه طرح احداث مترو در تبریز نخستین بار در دی ماه ۱۳۶۹ توسط نمایندگان تبریز در مجلس شورای اسلامی مطرح شد؛ اما بنا به دلایل مختلفی، این طرح به مدت ۱۰ سال مسکوت ماند؛ تا اینکه عملیات اجرایی متروی تبریز از سال ۱۳۸۰ آغاز شد. متروی تبریز در پنج مسیر و به طول ۱۰۰ کیلومتر ساخته میشود که پس از تهران و مشهد بیشترین تعداد خطوط مترو در ایران را دارا است. چهار خط این مترو داخلی بوده و یک خط آن خارج از حومهاست. پیشبینی میشود متروی تبریز قادر به جابهجایی ۳۰ هزار نفر به وسیلهٔ ۳۰ قطار در هر ساعت و در هر جهت از مسیرهای پنجگانه باشد.
براساس برنامهریزی انجامشده، مسیر اول به طول ۱۸ کیلومتر از میدان ایلگلی تا کوی لاله و مسیر دوم به طول ۲۷ کیلومتر از دانشگاه آزاد اسلامی تا قراملک خواهد بود. خط خارج از حومه (مسیر پنجم) نیز به طول ۲۰ کیلومتر از شهر جدید سهند تا تبریز خواهد بود. فاز نخست خط ۱ متروی تبریز در مسیری بطول ۸ کیلومتر از ایستگاه ایلگلی تا ایستگاه استاد شهریار با دو رام قطار شهری (۱۰ واگن) در ۵ شهریور ۹۴ افتتاح شد. تبریز چهارمین شهر دارای مترو در ایران است.
سامانهٔ اتوبوس تندرو در ایران پس از تهران، از سال ۱۳۸۷ در تبریز به اجرا درآمدهاست. این سامانه در دو خط اجرا شده و محدودهٔ تردد خط اول این سامانه از میدان بسیج (در شرق شهر) تا میدان راهآهن (در غرب شهر) است که در کل مسافتی نزدیک به ۱۸ کیلومتر و تعداد ۶۱ ایستگاه را شامل میشود. محدوده تردد خط دوم نیز مابین چهارراه آبرسان تا چهارراه شریعتی میباشد.
تبریز دارای حدود ۱۰۰ مکان ورزشی شامل سالنهای آمادگی جسمانی، اسکواش، باستانی، بدمینتون، بدنسازی، بوکس، پینگپنگ، تکواندو، تنیس روی میز، تیراندازی، جودو، رزمی، ژیمناستیک، شطرنج، شمشیربازی، فوتسال، کاراته، کشتی، والیبال، وزنهبرداری و ووشو، میدانهای تنیس، فوتبال، والیبال و هاکی، زمینهای اسکیت و تیراندازی با کمان، پیستهای اسکی و دوومیدانی، چمنهای طبیعی و مصنوعی و استخرهای سرپوشیده و روباز است. از نظر تعداد ورزشکار نیز، بر اساس آمار ششماهه نخست سال ۱۳۹۳، شهر تبریز دارای ۵۸ هزار و ۲۷۶ ورزشکار سازمانیافتهاست. همچنین طبق آمار سال ۱۳۹۵ تبریز دارای ۳۳۵ باشگاه ورزشی است که در رشتههای مختلف ورزشی به فعالیت میپردازند.
فوتبال یکی از محبوبترین رشتههای ورزشی در نزد مردم تبریز است. این شهر دارای سه نماینده در لیگ برتر فوتبال ایران است. باشگاههای فوتبال تراکتورسازی، گسترش فولاد و ماشینسازی بازیهای خانگی خود در لیگ برتر را در ورزشگاههای یادگار امام، باغشمال، و بنیان دیزل برگزار میکنند. در بیشتر بازیهای باشگاه فوتبال تراکتورسازی که در ورزشگاه ۷۰ هزار نفری یادگار امام برگزار میشود، این ورزشگاه مملو از هواداران این تیم میشود؛ بهطوریکه باشگاه فوتبال تراکتورسازی در هر سه فصل حضور خود در لیگ برتر در فصلها ۸۹–۱۳۸۸، ۹۰–۱۳۸۹ و ۹۱–۱۳۹۰، بیشترین تعداد تماشاگر را در بازیهای خانگی داشتهاست.
تبریز در سال ۱۳۹۲ خورشیدی با داشتن ۳ تیم در لیگ برتر فوتبال و لیگ برتر فوتسال ایران، به عنوان یکی از قطبهای فوتبال و فوتسال کشور ایران شناخته میشود. دوچرخهسواری در تبریز از اهمیت ویژهای برخوردار است و از نظر کنفدراسیون دوچرخهسواری آسیا، تبریز قطب دوچرخهسواری این قاره بهشمار میرود. تبریز مبدأ تور دوچرخهسواری بینالمللی آذربایجان که قدیمیترین تور مستمر دوچرخهسواری آسیا میباشد. این تور دوچرخهسواری زیرنظر فدراسیون بینالمللی دوچرخهسواری (UCI) در خردادماه هرسال در سطح استانهای آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و اردبیل برگزار میشود. نخستین دوره از این رقابتها در سال ۱۳۶۵ با حضور تیمهای ایرانی برگزار شد. پیست دوچرخهسواری تبریز بزرگترین پیست دوچرخه سواری در شمالغرب کشور و دومین پیست بزرگ دوچرخهسواری کشور ایران پس از پیست دوچرخهسواری ورزشگاه دوچرخهسواری آزادی تهران میباشد. نخستین مدرسه دوچرخهسواری ایران نیز در تبریز در شرف تأسیس است. تبریز دارای دو تیم دوچرخهسواری حرفهای ثبت شده در اتحادیه جهانی دوچرخهسواری میباشد. تیم دوچرخهسواری پتروشیمی تبریز نخستین تیم دوچرخهسواری کانتیننتال از ایران میباشد. این تیم با کسب عنوان نخست در سه فصل متوالی قهرمانی آسیا در تمام ردههای تیمی و انفرادی تورهای آسیایی ۲۰۰۷–۲۰۰۸، ۲۰۰۸–۲۰۰۹ و ۲۰۰۹–۲۰۱۰ یکی از پر افتخارترین تیمهای آسیا بهشمار میرود.
رادیو تبریز که بر روی موج کوتاه ۱۰۲۶ کیلوهرتز، اف ام ۹۴ مگا هرتز، و شبکه ماهوارهای بدر پخش میشود شامل برنامههای خبری، اجتماعی، و فرهنگی است. عمده برنامههای رادیو تبریز بر روی تبریز و آذربایجان شرقی تمرکز دارد و بیشتر برنامههای آن به زبان آذربایجانی میباشد. این شبکه رادیویی بهعنوان دومین رادیوی ایران از سال ۱۳۲۵ خورشیدی فعالیت خود را آغاز نمود. رادیو تبریز پس از سال ۱۳۷۶ خورشیدی در قالب شبکهٔ استانی صدای مرکز آذربایجان شرقی به فعالیت خود ادامه میدهد. تلویزیون تبریز در سال ۱۳۵۰ خورشیدی با فرستندهای ۱۰۰ واتی افتتاح گردید. در آبان ۱۳۷۹ خورشیدی با راهاندازی شبکهٔ استانی سیمای مرکز آذربایجان شرقی با عنوان شبکه سهند، تلویزیون تبریز با تغییراتی در شبکه استانی ادغام شد. صدا و سیمای مرکز آذربایجان شرقی در هفدهمین جشنوارهٔ مراکز صدا و سیمای ایران، پس از مراکز خوزستان، مازندران و گیلان به مقام چهارم رسید.
اگر بخواهیم در یک تقسیم بندی کلی سوغاتیهای تبریز را بررسی کنیم، به دو دستهبندی سوغاتیهای خوراکی و صنایع میرسیم:
نوقا: اگر طرفدار پر و پا قرص گز محسوب میشوید، نوقا یا بهتر است بگویی لوکاست یکی از سوغاتیهای خوشمزه تبریز به شمار میآید که همرا با عطر دلنشین خود، اشتهای شما را بر میانگیزد. در تبریز، نوقا را معمولا از ترکیب سفیده تخم مرغ، عسل یا شکر، وانیل، گردو، پودر شکر و …، درست میکنند البته در سالها اخیر در بعضی از مدلهای نوقا از نان میکادو نیز استفاده میشود. نوقا بخشی از فرهنگ تبریزیهاست و جایگاه ویژهای بر سر سفرهی این مردمان و مخصوصا به هنگام شادی و سرور دارد.
قرابیه تبریز: قرابیه یک سوغاتی تبریزی اصیل است که با توجه به مواد اولیه به کار رفته در آن، جزء شیرینیهای بسیار گران قیمت محسوب میشود. این شیرینی بسیار لذیذ از موادی مانند: آرد، وانیل، تخممرغ و …، درست میشود که روی آن در مدل کاملا سنتی مملو از مغر پسته و بادام است. این شیرینی جایگاه ویژهای در خانوادههای تبریزی دارد و معمولا برای مهمانانی سرو میسود که از جایگاه ویژهای برخورداراند! قرابیه تبریز در انواع مختلفی مانند نارگیلی، شکلاتی، گردویی، پستهای و …، یافت میشود اما توصیه ما به شما عزیزان قرابیهی سنتی و اصیل پستهای است. این محصول یکی از بهترین سوغاتی های تبریز است.
باقلوا: باقلوا اصلیترین سوغاتی تبریز است که حتما باید خریداری شود. مگر میشود به تبریز سفر کرد و از این شیرینی خوش عطر و طعم، بدون باقلوا بازگشت. باقلوا در کشورهای دیگری نیز مانند ترکیه و لبنان نیز یافت میشود اما آنچه در تبریز یافت چیز دیگریست و در طعم همتا ندارد. در ترکیه عموما باقلوا را از خمیر بسیار نازکی به نام یوفکا تهیه میشود و مخلوطی از کره، ترکیبی از آب و شکر و مغزهای مختلفی مانند مغز گردو را در لابه لای آن میریزند و رول میکنند. اما در تبریز این شیوه فرق میکند و نوع سرو این سوغات تبریز به صورت اشکال مربعی، لوزی و لولهای است. این محصول یکی از بهترین سوغاتی های تبریز است.
باسلوق: از دیگر سوغاتیهای تبریز، باسلوق یا همان راحت الحلقوم خودمان است. باسلوق دارای بافتی لطیف است که همچون قند در درهان آب میشود. در همسایگی ایران و درست در ترکیه این شیرینی خوشمزه با نام لوکوم شناخته میشود و کمی با نوع تبریزی آن متفاوت است.
شکلات تسبیحی: از دیگر سوغاتیهای تبریز، خوراکی بسیار خوشمزهای به نام شکلات تسبیحی است. این شیرنی شکلاتی خوشمزه از اتصال دو نوع خمیر به رنگهای سفید و قهوهای تهیه میشود.
اریس خشک یا چورتمه: چورتمه یا همان اریس خشک از دیگر سوغاتیهای خوشمزه تبریز است که طعم و عطری مانند اریس دارد با این تفاوت که بافت این شرینی کمی خشکتر و سفتتر از اریس است.
لوز تبریزی: یکی دیگر از شیرینیهایی که در تبریز و همتای آن در یزد نیز یافت میشود لوز است. این سوغاتی تبریز فرق زیادی با همتای یزدی خود دارد و عمدهی این تفاوت در روش طبخ آن است. در لوز تبریزی مقدار زیادی زعفران، پودر بادام، آب، کرم کارتا و مغز پسته وجود دارد که در نوع یزدی آن همچین چیزی نیست.
قالی و تابلو فرش: شهر تبریز، یکی از شهرهای مهم استان آذربایجان شرقی است که به عنوان یکی از مراکز اصلی تولید فرش دستباف ایرانی شناخته میشود. این شهرت تا به آنجا میرسد که شورای جهانی صنایع دستی، شهر تبریز را به عنوان شهر جهانی فرش انتخاب کرده است. اگر به دنبال تهیه سوغاتی نفیس هستید، تابلو فرشهای ابریشمی تبریز را فراموش نکنید. اگر بخواهیم نقطه عطف فرشهای تبریز را بنتخاب کنیم، باید به دوران صفویه بازگردیم. در این دوران ساختار اولیهی قالی بافی شکل دیگری به خود گرفت و نقش و نگارهای تجملاتی مانند هرتی، لچک ترنج، گلستانی، شکارگاه و …، وارد نقوش بافت تبریزی شد.
کفش چرم تبریز: از دیگر سوغاتیهای تبریز میتوان به چرمهای این شهر و در کل صنعت با کیفیت چرم آن اشاره کرد، هر کسی یکبار کفشهای دستدوز چرم این شهر را به پا کند کاملا متوجه تفاوت آن با سایر نمونههای موجود در بازار میشود.
نقرهکاری: یکی از صنایع بسیار مهم تبریز، نقره کاری است. این سبک از نقره کاری در حدود بیش از ۱۰۰ سال پیش از کشور ترکیه وارد استان آذربایجان شده است. از جمله محصولات نقره کاری می توان به سینی، آینه، سماور و …، اشاره کرد که میتوانید به راحتی در بازارهای مختلف تبریز آنها را پیدا کنید و به عنوان یک سوغاتی ارزشمند از آن استفاده کنید.
چاپ باتیک: باتیک یا چاپ کلاقهای، نوع خاصی از چاپ بر روی پارچههایی همچون ابریشمی و به خصوص در قالب روسری است که در کشورهای مختلفی رواج دارد. در این روش چاپ، رنگهای مختلف از طریق واکس یا رنگرزی بر روی پارچهها ایجاد میشود. ماهیت و جنس این رنگها بیشتر گیاهی بوده و از ترکیباتی همچون زردچوبه، پوست گردو و …، تهیه میشوند. این محصول یکی از بهترین سوغاتی های تبریز است.
جاذبه های تبریز
بازار تبریز: بازار تبریز به طول حدود یک کیلومتر، بزرگترین بازار سرپوشیدهی جهان است که در مردادماه سال ۱۳۸۹ خورشیدی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید. این بازار در سال ۱۱۹۳ هجری قمری بر اثر زلزله با خاک یکسان شد؛ اما طولی نکشید که معماران زبردست آن را بازسازی کردند و بازار کنونی مربوط به اواخر حکومت زندیه و عصر قاجار است. طاقها و گنبدهایی با کاربندیهای زیبا و ارتفاع بلند، سازههای آجری به هم پیوسته، آرایش مغازهها، کثرت تیمچهها و وجود تعداد زیادی مدرسه و مسجد که در کنار سراهای بازرگانی جای گرفتهاند، این بازار را بهعنوان نمونهای عالی از محیط تجارت و زندگی اسلامی و شرقی به یادگار گذاشتهاند. این بازار از سمت شرق به عالیقاپو (مجموعه کاخهای ولیعهدنشین)، از سمت غرب به مسجد جامع محدود شده و از شمال، بخشهایی از شمال رودخانه مهرانرود را شامل میشود و این دو بخش بهوسیله پلهای چوبی که در امتداد راسته بازار قرار دارند، به یکدیگر متصل میشوند. اغلب تیمچهها و سرایها بازار دارای سه طبقه هستند که طبقه زیرین مخصوص انبار کالا، طبقه دوم تجارتخانه و محل کار و طبقه سوم جهت استراحت و آسایش طراحی شده است. راستههای اصلی توسط راستههای فرعی به هم متصل شدهاند و در فضاهای بین آنها تیمچهها و سراها قرار دارد. تقاطع راستهها در سه راهیها و چهار راهیها را طاقهای آجری گنبدی پوشانده که بزرگترین گنبد بازار، گنبد تیمچه امیر و زیباترین نوع معماری آن تیمچهی مظفریه است.
مسجد کبود: مسجد کبود یا مسجد جهانشاه از مسجدهای تاریخی تبریز مربوط به دوران حکمرانی قراقویونلوها در قرن نهم هجری است و تنوع و ظرافت کاشیکاری و انواع خطوط و نقشهای بهکار رفته در آن و نیز زیبایی و هماهنگی رنگها بهویژه رنگ لاجوردی کاشیکاریهای معرق سبب شده است تا به فیروزه اسلام شهرت یابد. این مسجد با کاشیهای معرق فیروزهای و لاجوردی، انواع خطوط عالی مانند ثلث، نستعلیق، نسخ و طرحهای بدیع هندسی و اسلیمی مورد توجه ارباب ذوق و هنر است و یکی از آثار ارزشمند معماری ایرانی بهشمار میرود که به لحاظ شیوه معماری از سایر نمونههای معماری مسجد متمایز است. این بنا با نامهای مختلف از جمله گوی مسجد (به ترکی همان مسجد کبود)، مسجد شاه جهان، عمارت و مسجد مظفریه معروف و مشهور بوده است. مسجد کبود در اصل، عضوی از یک مجموعە معماری بزرگتر به نام «مجموعە مظفریه» بود. این مجموعه عبارت بود از مسجد، خانقاه، صحن، کتابخانه و جز آن که اکنون از آن همه، تنها ویرانههای مسجدی به نام مسجد کبود بازمانده است. بنای مسجد كبود بر اثر زلزله سال ١١٩٣ هجری قمری دچار آسیب فراوان شده و گنبدهای آن فرو ریخته است. اگرچه امروزه از این بنا جز سردر و چند پایه، چیزی باقی نمانده؛ ولی این باقیمانده اندک نیز شاهدی بر شکوه و زیبایی این مسجد از قرن ۸۷۰ هجری قمری است.
ارگ علیشاه: ارگ علیشاه با قدمتی ۷۰۰ ساله، یکی از بلندترین و قدیمیترین دیوارهای تاریخی کشور و همچنین از جمله مهمترین دیدنیهای تبریز است. بنا به نقل قولها و یادداشتهای جهانگردان تاریخی، ارگ علیشاه تنها بنای مرتفع شهر تبریز بوده که حتی از دوردست دیده میشده است. این مجموعه بینظیر، ابتدا به صورت مسجدی عظیم بنا شده بود که در اثر گذر زمان، همچنین زمینلرزههای متعدد این شهر (در حدود ۴۰ زمین لرزه) و نیز جنگها تا حدود زیادی تخریب شده است. در حال حاضر، تنها بخش باقیمانده از این بنا دیوار مرتفعی است که به نام ارگ علیشاه خوانده میشود. بنای نخستین ارگ در میان سالهای ۷۱۸ تا ۷۳۹ هجری قمری با هدف ساخت آرامگاه بزرگی در صحن مسجد علیشاه تبریز در هنگام وزارت علیشاه انجام شد. با فروریختن سقف بنا به هنگام ساخت و با مرگ علیشاه، ادامه ساخت بنا در آن زمان متوقف شد. این مجموعه به اقتضای ویژگیهای هر دوره، کاربریهای متفاوتی نیز داشته است. برای مثال، در دوران سلطنت قاجاریه، این مسجد و محوطه آن به انبار غلات و انبار مهمات نظامی تبدیل شده و ازاینرو، حصاری دور آن کشیده شد و به همین دلیل نام آن به ارگ تغییر یافت.
مسجد جامع تبریز: مسجد جامع تبریز که به مسجد جمعه و جامع کبیری نیز مشهور است، از جمله قدیمیترین عمارتهای تبریز محسوب میشود. موقعیت مکانی این عمارت شگفتانگیز به گونهای است که بازار تبریز آن را احاطه کرده است. طبق اسناد تاریخی موجود، قدمت این بنای زیبا و باشکوه را به دوران حکومت پادشاهان سلجوقی (قرون پنجم تا ششم هجری) تخمین زدهاند. متأسفانه بهدلیل زمینلرزهای که در سال ۱۱۹۳ هجری در شهرستان تبریز به وقوع پیوست، قسمتهایی از این اثر تاریخی از جمله چندین طاق آن، دچار تخریب و آسیبدیدگی شد. البته مدت زمانی پس از زلزله و مصادف با دوران آغازین پادشاهی قاجار، فردی به نام حسینقلی خان دنبلی که از حاکمان وقت این دیار بهشمار میآمد، این مسجد کهن را مورد ترمیم و بازسازی قرار داد و مسجد کنونی را احداث کرد. بههرحال حضور طاقهای بلند و آجرهای بسیار بزرگی که در ساخت آن استفاده شده است و همچنین پایههای قطور مسجد، بهوضوح نشاندهنده پیشینه طولانی و قدمت بسیار این عمارت ایران کهن هستند. قدیمیترین بخش آن شبستان وسیعی شامل طاق و گنبدهایی برفراز ستونهای هشتگوش آجری است که زینتبخش آن گچبریهای ظریف و هنرمندانه دوره روادیان (مقارن سلجوقیان) است. در بخشی از محراب (بر فراز طاق محراب)، کتیبهای با تزئینات گچبری به خط کوفی وجود دارد که مستندات تاریخی نشان از قدمت این کتبیه به دوران فرمانروایی ایلخانان مغول دارد. دو مناره بلند سه لایه و آثار فوقالعاده کاشیکاری در ورودی مسجد نیز در همان بدو ورود توجه هر گردشگری را به خود جلب میکند.
موزه آذربایجان: موزه آذربایجان یکی از مهمترین موزههای ایران و دومین موزه باستانشناسی کشور پس از موزه ملی ایران شناخته میشود. زیربنای موزه آذربایجان ۲۴۰۰ مترمربع بوده و دارای سه طبقه و یک سالن نمایش در هر طبقه به ابعاد ۳۷ در ۱۲ متر، چند اتاق اداری و کتابخانه است. موزه آذربایجان دارای آثار تاریخی و هنری متعلق به دوران پیش از اسلام و دوران اسلامی است. در حال حاضر، این موزه گنجینهای مهم و با ارزش حاوی دوازده هزار قطعه اشیای عتیقه و هنری دارد که ۲۳۰۰ قطعه آن به ثبت رسیده است و بهدلیل کمبود فضا بخش محدودی از این آثار در بخشهای مختلف موزه در معرض نمایش قرار دارند. در طبقه همکف موزه آذربایجان، آثار و اشیای تاریخی مربوط به دوران پیش از تاریخ و دوران پیش از اسلام گردآوری شدهاند که سفالینههای تپه اسماعیلآباد با قدمت هفت هزار ساله از تاریخیترین آثار این بخش بهشمار میروند. در سالن نمایش طبقه اول و در امتداد آثار تمدنهای باستانی ایران، اشیای به جا مانده از تمدن نیشابور در قرن چهارم هجری قرار دارد که مشخصه آنها بهکارگیری لعاب سفیدرنگ با نقش و نگارهای اسلامی و خط کوفی است.
مقبرهالشعرا: مقبرهالشعرا (آرامگاه شاعران) یکی از گورستانهای تاریخی شهر تبریز در محله سرخاب است. این آرامگاه هماکنون پیرامون تکیه حیدر در تقاطع خیابانهای ثقةالاسلام و عارف و در ضلع شرقی بقعه سیدحمزه و مقبره قائم مقام و ملاباشی قرار دارد. بیش از ۴۰۰ شاعر، عارف و رجال نامی ایران و کشورهای منطقه از ۸۰۰ سال پیش بهترتیب از حکیم اسدی طوسی تا استاد شهریار (آخرین فرد دفنشده در این آرامگاه)، یکی پس از دیگری در اینجا به خاک سپرده شدهاند. در واقع شهر تبریز در قرن ششم و پس از تبدیل به مرکز حکومت اتابکان آذربایجان، پناهگاه شاعرانی شد که زندگی آرام و آسودهای را دور از جنگ و نزاع میجستند. بهدلیل متروکه شدن مقبرهالشعرا پس از زمینلرزههای سالهای ۱۱۹۳ و ۱۱۹۴ هجری قمری و مدفون شدن بسیاری از شاعران و عارفان بزرگ در این گورستان، در شهریور ۱۳۵۰ خورشیدی، مسابقهای برای طرح یک بنای یادبود در مقبرهالشعرا برگزار شد و پس از چندی طرح غلامرضا فرزانمهر انتخاب و عملیات احداث بنای یادبود آغاز شد. نماد مقبرهالشعرای تبریز تلفیقی از هنر معماری سنتی و مدرن است که در بلندای این مجموعه فرهنگی و تاریخی خودنمایی میکند و همه ساله در تعطیلات نوروزی پذیرای یک میلیون گردشگر داخلی و خارجی است. مقبره استاد شهریار در میان این مجموعه تاریخی و فرهنگی واقع شده که بیش از ۳۰ متر ارتفاع دارد.
پارک ائل گلی: شاه گلی یا ائل گلی یکی از مهمترین گردشگاههای شهر تبریز است که در جنوب شرق آن و در هفت کیلومتری مرکز شهر واقع شده و به یکی از نمادهای این شهر تبدیل شده است. این مکان در ابتدا استخری بود که در زمان آق قویونلوها ایجاد شد و در دوران صفویه نیز گسترش یافت. پیش از روی کار آمدن صفویان، این استخر بزرگترین منبع ذخیره آب جهت آبیاری باغهای شرق تبریز بود. در فصل زمستان آب دریاچه یخ میزند و نمای متفاوتی به محیط اطرافش میبخشد. در این مدت ماهیهایی که در آب آن زندگی میکنند، نمیتوانند به بخش بالایی آب برسند و در نتیجه روند رشدشان آرامتر میشود. در وسط استخر ائل گلی بنایی به شکل هشت ضلعی و دو طبقه وجود دارد که با نام کاخ ائل گلی شناخته میشود. این بنا در حال حاضر بهعنوان رستوران مورد استفاده است. مسیری در وسط استخر ائل گلی وجود دارد که انتهای آن به این بنا متصل میشود و در واقع عمارت مذکور در وسط استخر و بهصورت شبهجزیره قرار گرفته است که بر حس و حال جالب آن میافزاید. عمق دریاچه شاه گلی ۱۲ متر برآورد میشود و در محوطه آن میتوان قایقرانی کرد. همچنین شهربازی (لوناپارک)، غذاخوری، فستفود و کافیشاپهای متعددی در داخل این گردشگاه وجود دارند و دارای هتل، مسافرخانه و دفتر جهانگردی فعال است.
روستای کندوان: کندوان یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی (۶۰ کیلومتری جنوبغربی شهر تبریز) در شهرستان اسکو است که پیشینه تاریخی هفت هزار ساله دارد که عمده شهرت خود را مرهون خانههایی است که به شکل کندوی عسل در دل صخرههای سنگی کنده شدهاند. آنچه کندوان را از نمونههای مشابه آن متمایز میکند، جریان زندگی و سکونت بالغ بر ۱۱۷ خانواده در داخل این صخرهها است و اهالی آن به مشاغل روستایی مانند کشاورزی، دامداری و تولید صنایع دستی اشتغال دارند. این روستا به دلیل معماری و بافت خاص خود در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. از نکتههای جالب توجه در مورد این معجزه طبیعی این است که روستای کندوان در اثر فعل و انفعالات آتشفشانی کوه سهند و سایر کوههای آتشفشانی منطقه طی هزاران سال در یکی از خوش آب و هواترین مناطق استان به وجود آمده است؛ مواد مذاب و گدازههای حاصل از فعالیت کوههای آتشفشانی به بیرون پرتاب شده و در طول سالها روی هم انباشته شدهاند. همچنین این تودهها بر اثر عوامل طبیعی مانند باد و باران دچار تغییر شکل و تبدیل آنها به کرانهایی شده است که امروزه در منطقه قرار دارند. هر چند کرانهای ناحیه ورودی روستا به دلیل عوامل جوی دچار آسیب شدهاند، ولی کرانهای ناحیه شرقی و انتهایی روستا به دلیل وجود تپههای مرتفع نسبتا سالمتر باقی ماندهاند. در طول زمستان به خاطر بارش برف مناظر خیرهکنندهای در این منطقه بهوجود میآید که ارزش دیدن دارند.
کلیسای استفانوس مقدس: جامعه بسیار بزرگی از ارامنه در تبریز و آذربایجان وجود دارد و به همین دلیل چندین کلیسا در این منطقه بهچشم میخورد. تعدادی از این کلیساها در خود تبریز قرار دارند؛ اما با یک ساعت و نیم رانندگی به سمت شهر جلفا به کلیسای بسیار معروفی خواهید رسید. کلیسای استفانوس مقدس یا کلیسای سن استپانوس، دومین کلیسای مهم ارمنیهای ایران است که از نظر اهمیت بعد از قره کلیسا قرار میگیرد. این بنا در استان آذربایجان شرقی در ۱۷ کیلومتری غرب شهر جلفا و در فاصله سه کیلومتری کرانه جنوبی رودخانه ارس در محلی به نام «قزل وانک» (صومعه سرخ) واقع شده است. کلیسای مذکور در سده نهم میلادی ساخته شد؛ ولی به علت زلزله آسیبهای جدی دید که در دوران صفویه مرمت و بازسازی شد. این اثر در تاریخ ۱۵ اسفند ۱۳۴۱ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. سنت استپانوس برگرفته شده از نام استپانوس (یا همان استفان در زبان ارمنی) شهید اول راه مسیحیت است و در اغلب کشورهای جهان کلیساهای متعددی با همین نام وجود دارد. همچنین بهدلیل متروکه بودن محل، به خارابا کلیسا نیز شهرت دارد. باتوجه به شیوه معماری بنا، مصالح ساختمانی و تزئینات مفصل و زیبای آن میتوان قدمت این بنا را بین قرن چهارم تا ششم هجری (دهم تا دوازدهم میلادی) دانست. کلیه محوطه کلیسا در قلب کوهها و در میان طبیعت سبز منطقه مرزی جلفا و جمهوری آذربایجان قرار دارد. این کلیسا مورد احترام تمام مسیحیان و کم و بیش تمامی ادیان است؛ اما در واقع به کلیسای حواری ارمنی تعلق دارد. در یک روز از سال هزاران نفر از ارمنیان در این نقطه گردهم میآیند تا ضمن زیارت، مراسم و مناسک خاص خود را بهجای آورند.
کوه عون بن علی: کوه عون بن علی که با نام کوه عینالی نیز شناخته میشود، با رنگی سرخ در ناحیه شمالی تبریز قرار دارد و ارتفاع بلندترین نقطه آن از سطح دریا ۱۹۶۰ متر است. در واقع کوه عینالی به مجموعهای از قلهها، تپهها، درهها و... گفته میشود که در مجموعه جغرافیایی معینی قرار گرفتهاند. این کوه از سمت شمال به رودخانه تلخه رود (آجی چای)، دریاچه ارومیه و درههای شهرستان اهر، از شرق به چشمه کهلیک (کهلیک بولاغی)، از جنوب به طرف فرودگاه تبریز و از غرب به خیابانها و شهرکهای شهر تبریز منتهی میشود. علاوهبر بقعه عون بن علی، امکانات رفاهی نظیر تلهکابین و رستوران این منطقه را به یکی از تفرجگاههای محبوب شهر تبدیل کرده است. با توجه به موقعیت کوهستانی بقعه عون بن علی، علاقهمندان به ورزش میتوانند از مسیر کوهنوردی و صخرهنوردی به این مکان دست یابند. همچنین، راه دسترسی ماشینرو و آسفالته از مسیر اتوبان پاسداران (کمربندی شمالی) تا بالای کوه و محوطه امامزاده امتداد داشته و روشنایی آن به طور کامل تامین شده است که شبها جلوهای خاص به کوه میبخشد.
خانه پروین اعتصامی: خانهای که این شاعر در آن چشم به جهان گشود، در محله ششگلان قرار دارد. مساحت کلی خانه هزار و ۳۰۰ مترمربع است که از زمان افتتاح تا امروز محل دائمی نمایشگاههای اداره کل میراث فرهنگی و صنایعدستی و گردشگری آذربایجان شرقی شده است. کمتر کسی این خانه را میشناسد و میداند که این مکان، محل تولد بزرگ بانوی شعر ایران بوده است. قدمت این بنا به دوره اول پهلوی میرسد و پروین اعتصامی تا سن هفت سالگی در این خانه زندگی کرده است. در بدو ورود به این خانه، باغچه زیبا و حوض وسط خانه نظر شمارا جلب میکند، کمی که جلوتر میروید با ساختمانی آجری مواجه میشوید که مجسمه پروین در حال بالا رفتن از پله را مشاهده میکنید. ساختمان خانه پروین اعتصامی در طول دو سال مرمت شده است و در طول سال نمایشگاههای مختلفی در این خانه برگزار میشود.
خانه مشروطه تبریز (موزه مشروطه تبریز): این خانه قدیمی در محلهای به نام راسته کوچه در غرب بازار تبریز و روبهروی مسجد جامع تبریز قرار گرفته است و در حوالی بازار تبریز قرار دارد. برای دسترسی به خانه مشروطه تبریز میتوانید از وسایل حملونقل عمومی و خودروی شخصی استفاده کنید. با اتوبوس میتوانید در ایستگاه راسته کوچه پیاده شوید و مسیر ۳۰۰ متری تا خانه پیاده در کنید. همچنین اگر از مترو استفاده میکنید، در ایستگاه شهید محققی پیاده شوید و ۸۰۰ متر فاصله را تا مقصد مورد نظر پیاده بروید. برای استفاده از خودروی شخصی شلوغی مرکز شهر و کمبود فضای پارک را در نظر داشته باشید. نخستین مالک این خانه تاریخی که در سال ۱۲۴۷ به دست حاج ولی معمار ساخته شد، حاج مهدی کوزهکنانی معروف به ابوالمله یکی از بازرگان خوشنام و طرفداران آزادی بود. پس از آن که محمدعلی شاه مجلس را به توپ بست، در سال ۱۲۸۷ حاج مهدی کوزهکنانی برای پشتیبانی از مشروطهخواهان این خانه را در اختیار آنها قرار داد و این خانه محل تجمع برجستهترین چهرههای مشروطه در آذربایجان شد که از جمله آنها میتوان به ستارخان، باقرخان، ثقهالاسلام تبریزی، حاجی میرزا آقافرشی و البته خود حاج مهدی کوزهکنانی اشاره کرد. موزه مشروطه نیز در سال ۱۳۷۵ و در پی تغییرات در تالار و اتاقها و به نمایش درآمدن اسنادی از انقلاب مشروطه تاسیس شد. پس از جنگ جهانی دوم و اشغال آذربایجان توسط شوروی (در سالهای ۱۳۲۴ و ۱۳۲۵) نیز به محلی برای اجلاس سران فرقه دموکرات آذربایجان تبدیل شد.
باغ فتح آباد تبریز: باغ فتح آباد که امروزه با نام اردوگاه فرهنگی الغدیر فعالیت دارد، در پنج کیلومتری شهر تبریز، در مسیر جاده باسمنج و در نزدیکی فتح آباد قرار گرفته است. درباره چگونگی ساخت این باغ و بانیان آن، اطلاعات کمی وجود دارد. تنها سندی که در آن به این باغ اشاره شده، کتاب «باغهای ایران و کوشکهای آن» تالیف دونالد ویلبر است. ویلبر در این کتاب باغ فتحآباد را اینچنین وصف کرده است: «در نزدیکی شاه گل باغی به نام فتحآباد واقع شده است. مرکز باغ از درختان میوه پوشیده شده است. ولی محور طویل آب، تمام باغ را بهطرز متداول در ایران، به هم متصل میسازد و به آن یک نوع هماهنگی میدهد. فقط بنای جدیدی که بهجای کوشک قدیم ساخته شده، هماهنگی آن را بر هم میزند. هر گاه از قسمت مرتفع، یعنی سمت جنوبی باغ وارد شویم، میبینیم که این خیابان پست و بلند است و شکل حوضهائی که در مسیر آن قرار گرفتهاند نیز مختلف است. در یک قسمت حاشیههای سبزی در کنار نهرها به چشم میخورد که آنها نیز به نوبه خود با حاشیهای از گل شمعدانی زینت یافتهاند. سرانجام به برجستهترین نقطه باغ، یعنی استخر عمیقش میرسیم که اطراف آن را سنگ کار کردهاند. این استخر، بسیار عمیق است و اطراف آن را درختان کهن و تنومندی احاطه کرده است. قسمت شمال این استخر، قدری بلندتر از سطح زمین است. این همان چیزی است که در استخر شاه گل نیز دیده میشود. هیچیک از قسمتهای این باغ به تنهائی زیبایی فوقالعاده و چشمگیری ندارد، در حالی که بهطور کلی جذاب و آرام است.»
خانه استاد شهریار: خانه استاد شهریار سومین منزلگاه استاد شهریار، شاعر معاصر ایران بوده که در سال ۱۳۴۷توسط ایشان خریداری شده و در بیست سال پایانی عمر استاد میزبان و محل تراوشات ذهنی ایشان بوده است. در سال ۱۳۶۷، پس از درگذشت استاد منزل مسکونی وی از سوی شهرداری تبریز خریداری و با توافق خانواده استاد و همکاری آنها در اهدای وسایل وی به موزه ادبی استاد شهریار تبدیل شد. این موزه از آن دوران تا به امروز زیر نظر این نهاد اداره میشود. پس از افتتاح موزه در سال ۱۳۷۰، در فراخوانی از مردم دعوت شد تا اسنادی را که از این شاعر گرانقدر در اختیار دارند، در اختیار موزه قرار دهند و در نتیجه این اقدام، مردم کلیه اسناد و مدارک مربوط را به موزه سپردند و حتی بسیاری از شاعران آذربایجان وسایلی با ارزش مانند کمانچهای از کشور آذربایجان، بشقاب قدیمی شاعر زنجانی و ... را به موزه اهدا کردند.
عمارت شهرداری تبریز: عمارت شهرداری تبریز در زمینی به مساحت ۹۶۰۰ مترمربع و زیربنای ۶۵۰۰ مترمربع در فاصله سالهای ۱۳۱۴ تا ۱۳۲۰ هجری شمسی در محل گورستان متروکه کوی نوبر (ابتدای محله مقصودیه) و در سه طبقه ساخته شده است. بنای زیبای عمارت دارای برج ساعتی به ارتفاع ۳۰٫۴ متر است که طی ۷۰ سال اخیر بیوقفه هر ۱۵ دقیقه یکبار آوای گوشنواز آن گذشت زمان را به مردم شهر یادآوری کرده است. این بنا در وسط شهر تبریز و در میدانی موسوم به میدان ساعت واقع شده و در حال حاضر تمام امور عمرانی شهر و امور اداری شهرداری تبریز در این تالار و عمارت متمرکز است.
خانه بهنام: خانه بهنام یا بهنام گنجهای یا قدکی بنایی مربوط به سالهای پایانی دوران زندیان و سالهای آغازین دوران قاجار است و بهعنوان یک خانه مسکونی ساخته شده است. اکنون بخش اداری دانشگاه هنر اسلامی تبریز در این خانه مستقر است. در زمان پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار، این خانه نوسازی و با نقاشیهایی تزیین شد. در بازسازی اخیر این خانه، تاکنون چند نگارگری ایرانی فرسکو کشف شده است که هماکنون در حال تعمیر شدن توسط متخصصان هستند.
خانه شربت اوغلی: خانه شربت اوغلی از خانههای قدیمی مشهور و جاهای دیدنی تبریز است که قدمت آن به دوران قاجار میرسد. این خانه در خیابان ثقة الاسلام و محله قدیمی سرخاب قرار دارد و روح معماری دوران قاجار در خشت خشت آن دمیده شده است. خانه ۱۵۰۰ متر مربع مساحت و ۱۳۰۰ متر مربع زیر بنا دارد. عمارت در سه طبقه ساخته شده است و دو حیاط دارد؛ یکی شمالی و دیگری جنوبی. برای ورود به خانه از در شمالی از یک هشتی عبور میکنید که به طبقهی اول چند پله میخورد. ورودی حیاط جنوبی نیز دالانی است که طاقنمای آجری دارد و قبلا سرپوشیده بوده است. در قسمت همکف و طبقه اول، طنبیها و اتاقهای تو در تو دیده میشود و در مرکز طبقه اول تالار مرکزی قرار گرفته است. این خانه در تاریخ ۶ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهی ثبت ۳۲۲۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید و امروزه میزبان فرهنگسرای تبریز است.
برج آتش نشانی تبریز: برج آتشنشانی از جاهای دیدنی تبریز به شمار میرود و بنایی آجری و زیبا به ارتفاع ۲۳ متر است. این سازه در اواخر دوره قاجار ساخته شده است. کارکرد اصلی برج دیدبانی بوده که دارای هشت نورگیر در جهات مختلف است و در زمان خود همواره نگهبانی در بالای سر آن کشیک میداد. بهمحض مشاهده آتش و شناسایی محل وقوع آن، فرد دیدبان بلافاصله زنگی را که از بالای سقف آویزان بود، به صدا در می آورد و ماموران آتشنشانی تبریز که در آن موقع جزو مجهزترین آتشنشانان بودند، سریعا خود را به محل میرساندند و با وسایل خود و با کمک آبانبار همسایهها عملیات اطفا حریق را انجام میدادند.
خانه لاله ای: خانه لالهای با قدمتی که به اوایل دوره پهلوی بازمیگردد، توسط فتح علی اوف بنا شد و امروزه از جاهای دیدنی تبریز به شمار میرود. در سال ۱۳۵۰، این بنا را حاج حسین لالهای خریداری کرد و در اوایل دهه هفتاد، خانه به میراث فرهنگی واگذار شد. برای بزرگداشت خدمات مرحوم یحیی ذکا، در زمینهی تاریخ و ایرانشناسی، مخصوصا پژوهشهایی در مورد آذربایجان و تبریز، این خانه را به «دفتر پژوهشهای تاریخی یحیی ذکا» تبدیل کردهاند. وی از پژوهشگران برجستهی معاصر بوده است. همچنین میتوان او را یکی از بنیانگذاران موزه در ایران نامید؛ چراکه نقش بسزایی در برنامهریزی و راهاندازی موزههای متعددی در تهران و دیگر شهرستانها داشته است. مدارک، اسناد و کتب تاریخی متعلق به مرحوم ذکا را در این خانه به نمایش گذاشتهاند. این اثر در تاریخ ۲۰ آذر ۱۳۷۹، با شمارهی ثبت ۲۹۱۹ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.
مدرسه رشدیه: مدرسه رشدیه اولین مدرسه با سبک جدید است که توسط میرزا حسن رشدیه در شهر تبریز پایهگذاری شد. تاریخ ۱۵۰ ساله تاسیس مدارس ایران متاثر از وقایع و حوادث پر فراز و نشیب دو قرن گذشته بوده است؛ در این راستا، نخستین مدرسه ایرانی به سبک نوین توسط امیرکبیر – صدراعظم ایران- با نام دارالفنون و با هدف تربیت نیروی متخصص ایرانی جهت تقویت ایران و کنترل اداره کشور در برابر هجوم بیگانگان تاسیس شد و بهعنوان نمادی از برنامه اصلاحات بنیادی در ایران شناخته شده است. در ادامه این روند اصلاحی، میرزا حسن رشدیه ملقب به پدر فرهنگ نوین و بنیانگذار مدارس به سبک جدید در ایران در سال ۱۳۰۱ هجری قمری (۱۲۶۲ هجری شمسی) نخستین مدرسه به سبک جدید را در شهر تبریز دایر کرد.
حمام نوبر: حمام نوبر یکی از بینظیرترین نمونههای معماری ایرانی است که به اواسط دوره قاجاریه تعلق دارد. این مجموعه تاریخی با ۶۹۶ مترمربع زیربنا در ناحیه مرکزی شهر تبریز قرار گرفته است. این بنا در آذر ماه سال ۱۳۷۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. حمام تاریخی نوبر پس از بازسازی و مرمت، تا مدتی بهعنوان سفرهخانه شهریار فعالیت داشت. حمام نوبر در تقاطع خیابانهای امام خمینی و تربیت، روبهروی کاخ شهرداری تبریز، واقع شده است. برای دسترسی به این نقطه میتوانید از وسایل حملونقل عمومی یا خودروی شخصی استفاده کنید. اگر خط شماره یک اتوبوس تندرو را سوار شوید، با پیاده شدن در ایستگاه تربیت و کمی پیادهروی به حمام نوبر خواهید رسید. ایستگاه متروی میدان ساعت نیز در نزدیکی این مکان قرار دارد. برای استفاده از خودروی شخصی، شلوغی مرکز شهر و کمبود فضای پارک را در نظر داشته باشید. در دوره ایلخانی همانند سایر فعالیتهای معماری عامالمنفعه حمامهای بسیاری در شهر تبریز و سایر شهرهای اطراف ساخته شد؛ ولی ساختمان بسیاری از این حمامها بهدلیل رطوبت و گرمای زیاد و از طرفی زلزله ویرانگر و حوادث تاریخی شهر تبریز در دورههای مختلف ویران شدند. گفتنی است پیشتر و در دوره ایلخانی حمامها بیشتر در کنار کاروانسراها و در اطراف دروازه شهر قرار داشتند. پس از وقوع زلزله ویرانگر در سال ۱۱۹۴ هجری قمری و تخریب اغلب بناهای اصلی، باروی جدیدی در اطراف تبریز ساخته شده که بنا به اسناد تاریخی بین ۸ تا ۱۲ دروازه داشته است و به احتمال بسیار زیاد حمامها نیز به روش قبلی در نزدیکی دروازههای تبریز ساخته شدهاند.
......................................
آرشیو