مافیای قرمز لنگی یک مربی ورشکسته کروات(که می دانید نظر مردم اکثر کشورهای دنیا درباره قوم کروات چیست) را برای تیم پیروزی آورد که حداکثر تواناییش مساوی گرفتن از آنگولا با برترین ستاره های ادوار تاریخ فوتبال ایران بود چنانچه بعد از پیروزی هم در تیم عربستانی بعد از مدت اندکی با لگد به بیرون پرتاب شد.
و از یک ترسو که حتی جرات نکرد بعد از لگد زدن کریمی به ساک ورزشی با آن چشم به چشم بشه یک ببر کاغذی ساخت.کسی که هوچی گری را وارد فوتبال کشور کرد.
دیگه کم و بیش از فسادهای آن دوران و دو بازیکن اوکراینی و جعل قرارداد طارمی و ... اطلاع دارید که مثنوی هفتاد من کاغذ است
اما باز هم لنگ جام نگرفت
سپس با آمدن بابا مسعود لنگیا و علینژاد همه چیز را در اختیار لنگ قرار دادند و دکور تیم که پر از آب معدنی بود را سرشار از جام های اسنپی نمودند
اما کار به جایی رسید که دلال کروات دیگه به آن همه پولی که از طریق هدایتی بهش می رسید راضی نبود و بیشتر می خواست
مافیای لنگ که سهم خودش را در خطر می دید با فشار وزیر صمت یحیی را در کورس قهرمانی به لنگ آورد
آن قدر یحیی عملکرد تابلویی داشت که حتی صدای رسول پناه مدیرعاملشون که دندانپزشک شخصی بابا مسعود هم بود درآمد و با مدرک و سند می خواست کمی از پشت پرده فاسد مافیای لنگ را برملا کند اما به سرعت از همه جا بلاک شد و حتی اجازه مناظره زنده به رسول پناه ندادند
حالا مافیای لنگی به دست نشانده وزیر لنگی ، که مدیرعامل شده به راحتی تریبون می دهد که بدون هیچ مدرکی مددی لنگی تهمت بزند
به مددی لنگی تریبون یک طرفه داده شده نه مناظره دقت کنید
دیگه از این تابلو تر مافیای لنگی نمی توانست کار کند تا همه بفهمند واقعا چه خبر است