مطلب ارسالی کاربران
لقمان حکیم
می گویند از لقمان پرسيدند...
گفتند: توانگر كيست؟
گفت ، آنكه از عقل توانگرتراست.
گفتند: چيست كه آنرا جويند و كسي نداند و نشناسد؟
گفت عاقبت كارها.
گفتند: چه شيريني است كه عاقبت چشنده خود را بكشد؟
گفت ، حسد.
گفتند: كدام بناست كه هرگز خراب نشود؟
گفت ، عدل.
گفتند: كدام تلخي باشد كه آخرش شيرين گردد؟
گفت ، صبر.
گفتند: كدام شيريني است كه عاقبت تلخ گردد؟
گفت ، شتاب.
گفتند: كدام پيراهن است كه هرگز كهنه نگردد؟
گفت ، نام نيك .
گفتند: كدام دشمن است كه ازهمه دوستان گرامي تراست؟
گفت ، نفس.
گفتند: كدام بيماري است كه مردم از علاج آن عاجزند؟
گفت ، ابلهي.
گفتند: كدام بلاست كه مردم از آن نگريزند؟
گفت ، عشق .
گفتند: كدام بلندي است كه ازهمه پستي ها پست تراست ؟
گفت ، كبر (غرور).
گفتند: كدام پيرايه است كه بر مرد و زن نيكوست؟
گفت ، راستي و پاكي.
گفتند: خوب چيست؟
گفت ، مرگ سبك.
گفتند: مرگ چيست؟
گفت ،خواب گران.
گفتند: چه چيزاست كه همه خرمي ها از اوست ؟
گفت ، سخنان بزرگان.
گفتند: آن چه راهي است كه وي را هيچ روي عافيت نيست ؟
گفت ، ظلم بر مظلومان و بيچارگان