پس از پیروزی قاطع سردار پارت سورنا بر کنسول کراسوس در نبرد حران اتفاقات زیادی رقم خورد.
آن طرف سورنا به شهرت فراوانی رسیده بود به طوریکه خیلی ها به جای شاهنشاه ارد دوم او را شخص اول حکومت میدانستند
آوازه این سردار جوان در سرتاسر قلمرو اشکانی پیچیده بود تمام زنان و دختران دربار پادشاه شیفته سورنا شده بودند،میگویند حتی همسران پادشاه همنشینی با سورنا را به همنشینی با شاهنشاه ترجیح میدادند.از سورنا به عنوان یک قهرمان ملی یاد میشد و محبوبیت او در سرزمین پارت از همه بیشتر بود
حسادت شاهنشاه ارد دوم به سورنا و جایگاهش پیش مردم باعث شد نقشه ترور سورنا کشیده شود.عوامل پادشاه نقشه ترور را اجرا کردند و سورنا را به قتل رساندند.
********
در آنطرف اما روم با جنگ داخلی دست و پنجه نرم میکرد
رویارویی دو دوست قدیمی و دو کنسول روم گایوس جولیوس سزار و گنایوس پمپئوس تلفات و خسارات زیادی را در پی داشت.به طوریکه دامنه این جنگ گسترده در سرتاسر مدیترانه و حتی مصر هم کشیده شد و پس از قتل پمپئوس در اسکندریه پس اتفاقات بسیاری مصر هم تحت سلطه روم در آمد...
پیروزی جولیوس سزار در این جنگ یکپارچگی روم را در پی داشت
*********
قتل سورنا باعث شد دوباره وزنه قدرت در دست ارد دوم گذاشته شود.
جولیوس سزار هم چند سال بعد توسط سناتور ها در مجلس سنای روم به قتل رسید و مارکوس آنتونیوس فرمانده وفادارش جانشینش شد.
در سال ۳۸ قبل از میلاد شاهنشاه ارد دوم به بهانه خون خواهی و از پمپئوس به مرزهای شرقی روم لشکر کشید.اینبار برخلاف دفعه پیش سربازان زیادی را که حدود ۸۵هزار نفر بودند روانه جنگ با روم کرد.اینبار ارد دوم به قصد تهاجم لشکر را روانه کرد نه به قصد دفاع
خیلی زود سپاه متعدد اشکانی سرزمینهای شرقی روم را در نوردیدند.آنها استان سوریه را تصرف کردند و حاکم آن را برکنار کردند.آنها همچنین به مناطقی از جنوب آناتولی و فلسطین حمله کردند و پیروزی هایی به دست آوردند.
این وضعیت برای مارکوس آنتونیوس قابل تحمل نبود او پس از شنیدن خبر سقوط سوریه لشکری حدودا ۵۰ هزار نفری را به فرماندهی ژنرال ونتیدیوس باسوس به مقابله با اشکانیان فرستاد
فرماندهی سپاه اشکانی را ولیعهد پارت یعنی شاهزاده پاکور به عهده داشت. پاکور جوان میخواست با پیروزی بر روم صلاحیتش را بیش از پیش نشان دهد.
سپاهیان دوطرف در منطقه ای در غرب سوریه با یکدیگر رودررو شدند. تجربه شکست تلخ در حران برای رومیان ترس زیادی را در دل لژیونرها انداخته بود.اما ژنرال ونتیدیوس به جای ترس از سواران پارت از نبرد حران درس گرفته بود.او فهمیده بود که نباید هیچوقت لژیونرها را از تحت پوشش کمانداران و قلاب سنگ داران بیرون آورد
جنگ شروع شد...
سپاه ۸۰هزار نفری پارت به فرماندهی شاهزاده پاکور vs سپاه ۴۵هزار نفری روم به فرماندهی ژنرال ونتیدیوس
سواران اشکانی به صفوف لژیونر ها هجوم بردند اما لژیونر ها که تحت پوشش کمانداران و قلاب سنگ داران خود بودند با مقاومتی غافلگیرانه سواران اشکانی را شکست دادند. باران تیر و سنگ بر روی سواران پارت قدرت مانور آنها را گرفته بود. پس از شکست سواران اشکانی و عقب نشینی آنها ونتیدیوس دوباره نبوغش را نشان داد و اجازه تعقیب سواران اشکانی را توسط لژیونرها نداد چون میدانست که این اشتباهی بود که کراسوس در جنگ حران مرتکب شده بود و باعث شکستش شد. قبل از شروع جنگ ونتیدیوس ۵هزار سوارکار را در جایی پشت جبهه سربازان اشکانی مستقر کرده بود.
وقتی سربازان هزیمت شده اشکانی در حال فرار بودند ناگهان با ۵هزار نفر سواره نظام روم روبه رو شدند.اینجا بود که سواره نظام روم تمامی هزیمت شدگان پارتی را قلع و قم کردند و شکست سنگینی را به اشکانیان وارد کردند.
در جریان این جنگ تمامی سربازان اشکانی کشته یا اسیر شدند. شاهزاده پاکور هم در میدان جنگ حین فرار کشته شد.تاریخ دانان از این جنگ به عنوان انتقام نبرد حران از سوی روم یاد میکنند.
سوریه و تمامی سرزمینهای قبلی روم دوباره بازپس گرفته شد و غنیمت های زیادی برای روم به دست آمد.
شاهنشاه ارد دوم پس از شنیدن خبر شکست سپاهش و مرگ پسرش بسیار آشفته شد به طوری که میگویند پس از آن دیگر هیچوقت نخندید......